تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 17 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نگاه مؤمن عبرت آميز و نگاه منافق سرگرمى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1851408611




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهي به زندگي و آثار يوكيو مي‌شيما؛دردي در درون جان؛ دردي بي‌كران! - غلا‌محسين سالمي


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهي به زندگي و آثار يوكيو مي‌شيما؛دردي در درون جان؛ دردي بي‌كران! - غلا‌محسين سالمي


يوكيو مي‌شيما يكي از نويسندگان بزرگ ژاپن و به عبارتي بهتر يكي از نويسندگان چيره‌دست جهان است. او كه نام اصلي‌اش هيرائوكا كيمي تاكه بود، در سال 1925 در خانواده‌اي به دنيا آمد كه مادرش شيزوئه تبار سامورايي داشت و پدرش آزوسا كارمند رسمي دولت و فرزند فرماندار پيشين كارافوتو (ساخالين جنوبي) بود. وي همواره به نياي پدري مادرش مي‌باليد و با غرور و افتخار از او ياد مي‌كرد. يوكيو در كودكي به مدرسه پيرز) رفت كه اغلب شاگردان آن اشراف‌زاده بودند و از پذيرش پسري كه تبار اشرافي نداشت در ميان خود به شدت پرهيز داشتند. مديريت مدرسه را ژنرال نوگي مارسوكه برعهده داشت. شيوه‌هاي آموزشي و پرورشي اين مدرسه بيشتر بر پايه تعليم اصول نظامي‌گري استوار بود و با پسر حساس و شاعرپيشه‌اي مثل مي‌شيما به گونه غريبه‌ها رفتار مي‌شد.

با اين همه، او در سال 1944 تحصيلا‌تش را با درجه ممتاز و اخذ چنان نمره‌هاي بالا‌يي در اين مدرسه به پايان برد كه امپراتور هيروهيتو با صدور فرمان افتخار و اهداي ساعتي مزين به قاب نقره همراه توشيح تقديرنامه‌اي او را خواند. وي در همين سال به تحصيل در دانشگاه امپراتوري توكيو پرداخت و در سال 1947 با درجه ممتاز از همين دانشگاه فارغالتحصيل شد. چندي به خدمت وزارت دارايي درآمد و پس از استعفا، در سپتامبر 1948 يك‌سره به كار نوشتن پرداخت. 13 ساله بود كه نخستين شعرها و داستان‌هايش در نشريه ادبي مدرسه چاپ شد.

نخستين داستانش كه مورد توجه خوانندگان و منتقدين قرار گرفت، نام داشت كه اولين بار در سال 1941 در مجله كوچك فرهنگ ادبي) به چاپ رسيد. اين داستان سرشار از تمثيل‌ها، تصاوير و استعاره‌هايي است كه در آثار بعدي نويسنده به گونه‌اي چشمگير رخ مي‌نمايد و پيوسته در نوشته‌هايش تكرار مي‌شود. راوي داستان، به توصيف نياكاني مي‌پردازد كه هنوز به شكلي در ژرفاي وجودش به زندگي خود ادامه مي‌دهند و با او در همه چيز، از همه برتر، در عشق به آفتاب جنوب و دريا وجه اشتراك دارند. دريا- كه در نوشته‌هاي مي‌شيما پيوسته چهره نشان مي‌دهد- در مجموعه چهارگانه‌اش 700-1965 درياي حاصلخيزي) به نمادي از كل زندگي بدل مي‌شود، چندان كه مي‌توان ستايش آفتاب و دريا و جنوب را براي مي‌شيما همچون آيين پرستش بدن زيبا- چيزي كه همواره به آن اعتقاد داشت- تصور كرد. شيوه نگارش و بيان ، نشانگر تاثير مشوقين نويسنده در مدرسه است كه نه‌تنها زمينه آشنايي او را با گروه رمانتيك‌هاي ژاپن) فراهم آورد، بلكه همين آشنايي چشم‌اندازهاي تازه‌اي پيش‌روي او گشود. پس از آن به توصيه سردبيران و ويراستاران مجله، نام مستعار را براي خود برگزيد. اين داستان به دليل كمبود كاغذ در دوران جنگ جهاني دوم، در چهار هزار نسخه به چاپ رسيد و تمام نسخه‌هاي آن در كمتر از يك هفته به فروش رفت؛ البته در سال‌هاي بعد چندين بار تجديد چاپ شد. آشنايي مي‌شيما با اين گروه نقطه عطفي در كار نويسندگي‌اش به شمار مي‌رود و تاثير بسياري بر ذهن و زبان او داشت. افراد اين گروه را متفكريني تشكيل مي‌دادند كه بر يگانه بودن ملت ژاپن، يكتايي فرهنگ و بي‌همتايي تاريخ‌شان اصرار مي‌ورزيدند. با اين همه گرايش و دلبستگي تعصب‌آلود مي‌شيماي جوان به آداب و سنن و آيين‌هاي ژاپن با نوعي وابستگي شديد به غرب درآميخته بود كه نشان‌هاي آن در داستان و همچنين نوشته‌هاي بعدي‌اش به روشني مشهود بود. يادگاري‌هاي آبا و اجدادي‌اش اشياي تزئيني ويژه‌اي بود مثل جعبه لا‌كي تزئين‌شده با نقش‌هايي از صدف براي نگهداري انجيل، كه نشانگر چيزي بود غربي در پوششي ژاپني و چه چيزي بهتر از اين نماد مي‌تواند مشخصه بيشتر آثارش باشد؟

مي‌شيما در دوران دانشجويي به شدت تحت تاثير انديشه‌هاي اسكار وايلد قرار داشت. حتي پس از بالا‌ گرفتن آتش جنگ با انگليس و آمريكا، به خواندن برگردان ژاپني نوشته‌هاي وايلد و ديگر نويسندگاني پرداخت كه منحرف و فاسد معرفي شده بودند. تصور اين نكته چندان دشوار نيست كه نظريه‌پردازي‌هاي متناقض وايلد به ويژه در كتاب كه پيوسته مورد علا‌قه مي‌شيما بود، بر ذهن اين دانشجوي بي‌تجربه جوان چه اثرها داشت. ليكن عشق و علا‌قه‌اش به ادبيات غرب- كه همواره در دوران زندگي آن را حفظ كرد- او را از ستايش آيين‌ها و سنن ژاپني بازنداشت و به جهات ديگر نراند.

برخلا‌ف بيشتر نويسندگان بعد از جنگ ژاپن كه بر جدايي شيوه و سبك نگارش‌شان از ادبيات دوره تاكيد مي‌ورزيدند، مي‌شيما براي آشنايي بيشتر و كسب الهام، پيوسته تمامي آثار ادبي آن دوره را مي‌خواند و به ذهن مي‌سپرد. عشق و دلبستگي شديدش به نمايشنامه‌هاي نو، تاثير بسيار شگرفي بر نوشته‌هايش گذاشت. اين نكته از نمايشنامه‌هاي مدرن نو كه نوشته، طرح‌ريزي و شكل‌گيري رويدادها در داستان‌ها و رمان‌هاي مختلفش به گونه رخدادهاي نمايشنامه‌هاي كهن به خوبي آشكار مي‌شود.

در سال 1945 داستان‌هاي و را چاپ و منتشر كرد و به نوشتن پرداخت. ‌

سال 1946 به هنگام تحصيل در رشته حقوق دانشگاه امپراتوري توكيو با شاعر و نويسنده سرشناس ژاپن ياسوناري كاواباتا ملا‌قات كرد و دستنويس دو داستان خود را به او نشان داد. در ماه ژوئن همان سال به توصيه كاواباتا، داستان او در مجله ادبي تازه انتشار انسانيت) چاپ شد كه اقبال منتقدين و خوانندگان بسياري را در پي داشت. ديدگاه‌هاي كاواباتا درباره اين نويسنده جوان با عقايد همكاران ديگرش در محافل ادبي هماهنگي چنداني نداشت. حقيقت آنكه اگر مي‌شيما در چنين برهه‌اي از زمان به كار نويسندگي خود پايان مي‌داد، نوشته‌هايش يك‌سره به دست فراموشي سپرده مي‌شد. ليكن در ميان آثار او نخستين وصف‌نامه‌اي است كه نويسنده در آن صادقانه به بيان احساسات راستين خود پرداخته و در مقايسه با ديگر آثار ادبي كه در نوشتن آنها از شيوه‌هاي تصنعي سود برده شده، درخشش چشمگيري دارد. او با اين كار عملا‌ برخلا‌ف جهت فراگرفته‌هايش از نظريه‌هاي وايلد درباره زندگي و هنر گام برداشته بود و شايد چنين تحولي برايش چندان خوشايند نمي‌نمود. پافشاري‌اش در ادامه مقاومت عليه واقعيات، در نخستين رمان كامل او دزدان 48-1946) جلوه‌گر شد كه طرحي غيرمنطقي و ناموفق از دو عضو جامعه اشرافيت است كه ناخواسته به كام خودكشي كشيده مي‌شوند. شخصيت‌هاي اصلي و ديگر آثار مي‌شيما همه از طبقه اشراف‌اند. اين امر با در نظر داشتن چگونگي و حال و هواي تعليم و تربيت او در مدرسه كاملا‌ طبيعي مي‌نمايد.

در ژوئيه 1948 به گروه گردانندگان مجله ادبيات نو) پيوست و در سال 1949 چند مقاله تحليلي درباره هنر كاواباتا در اين مجله منتشر كرد. مقاله‌هاي او توجه گروه منتقدين را برانگيخت و شناخت بيشتر كاواباتا را همراه داشت. مي‌شيما همواره اين نويسنده بزرگ را به ديده تحسين و ستايش مي‌نگريست و براي او احترامي ويژه قائل بود. ‌

در ژوئيه 1949 را منتشر كرد. اين داستان ضمن روبه‌رو شدن با اقبال گسترده خوانندگان و تاييد منتقدان، فروش چشمگير و قابل توجهي نيز داشت و شهرت و اعتبار بسياري براي مي‌شيماي جوان همراه آورد. حتي پس از چاپ و انتشار بيش از سي كتاب، همچنان يكي از درخشان‌ترين و برجسته‌ترين آثارش شناخته شده است. منتقدين با مطالعه اين رمان، توانايي‌ها و استعداد مي‌شيما را مورد تاييد قرار دادند و ستودند و همه جا با تحسين از آن ياد كردند. خوانندگان نسل جوان نيز اقبال زيادي به آن نشان دادند. رمان بي‌پرده‌اي است كه حساسيت زيادي در آن موج مي‌زند. قهرمان داستان با آگاهي از غيرعادي بودن غرايز خود به شرح زندگي خويش مي‌پردازد.

حتي توسط كساني كه از آن ستايش كردند به خوبي درك نشد. تمايلا‌ت غيرعادي قهرمان داستان، براي منتقدين نيز چنان گيج‌كننده بود كه برخي از آنان پنداشتند منظور نويسنده بي‌شك تقليد، تمسخر و اغراق بوده است. ذكر اين نكته شايان توجه است كه اين داستان نه هنگام نخستين چاپ و نه حتي بعدها، هرگز به عنوان اثري ملا‌ك احساس و عشقي آميخته با احساس گناه ارزيابي نشده است. ناشران آمريكايي هم كه توجه و چاپ اثر در آغاز به آنها پيشنهاد شد، آن را نپذيرفتند، زيرا هراس داشتند كه به مي‌شيما برچسب زده شود. خوانندگان ژاپني، چنين تعبير كردند كه داستان پيرامون احساسات بسيار پيچيده و ظريف پسري تازه‌بالغ دور مي‌زند كه در شرف به خود آمدن است و عناصر داستان به عنوان يكي از نمادها و كمبودهاي جامعه ژاپن پس از جنگ تلقي شد. مي‌شيما همواره اين مطلب را انكار مي‌كرد كه نوشته‌اش نوعي اعتراف شخصي است، اما نمي‌توان اين انديشه را به ذهن راه نداد كه او به راستي و به‌گونه‌اي كاملا‌ وفادارانه، احساسات و تجربيات خود را بيان كرده است. بي‌ترديد وي برخي از رخدادها را تغيير داده و تنها بخش‌هايي از زندگي‌اش را عرضه كرده است كه به كل داستان مربوط مي‌شد و چنين داستان اغراق‌آميزي را نوشته است. او در با شجاعت نكاتي را دستمايه كار قرار مي‌دهد كه دقيقا مخالف همه آن چيزهايي است كه از ادبيات فراگرفته بود. شايد بتوان گفت كه با نوشتن اين كتاب كوشيد تا شخصيت واقعي خود را بهتر بشناسد. از نظر شيوه نگارش نيز متفاوت است. نيمه نخستين آن بيش از نيمه دوم جنبه شاعرانه و تخيلي دارد. در پرورش شخصيت‌هاي ديگر به جز راوي داستان، كوشش كمتري به كار برده شده و راوي در حقيقت تمامي درون‌مايه‌هاي خود را به نمايش نهاده است. زندگي احساسي‌اش با زنجيره تصاوير از بينش‌هايي كه موضوع را روشن مي‌كند، جدا از ديگر كسان جريان دارد بي‌آنكه نشانه‌اي از طنز در آن ديده شود. با اين همه، شدت و حقيقت تصاوير، شهرت بالا‌ي رمان را تثبيت مي‌كند. پس از موفقيت ناشران اقبال بسياري به نوشته‌هاي مي‌شيما نشان دادند و چندي نگذشت كه او به نوشتن آثاري تخيلي و همه‌پسند پرداخت؛ هر چند بعدها آن نوشته‌ها را خواند و خود آنها را چندان نمي‌پسنديد. او بر اين باور بود كه دلا‌يل مادي انگيزه نوشتن اينگونه آثار بوده است اما اين امكان را نمي‌توان ناديده گرفت كه مي‌شيما دوست داشت چيره‌دستي و توانايي خود را در نگارش آثار به شيوه‌هاي گوناگون به همگان نشان دهد و ثابت كند كه توان آن را دارد تا براي هر نوع سليقه‌اي بنويسد. او تا واپسين روزهاي زندگي به نگارش داستان‌هاي عامه‌پسند و مقالا‌تي پرداخت كه تقريبا يك‌سوم وقتش را مي‌گرفت. با اين كار مي‌توانست به خوبي در رفاه زندگي كند و بقيه وقت خود را به نوشتن داستان‌هاي جدي و نمايشنامه اختصاص دهد. امكان داشت موفقيت او را وسوسه كند تا به رغم رويگردان بودن از پرداختن به داستان‌هايي كه رنگي از واقعيت داشت، به نگارش در همان حال و هوا ادامه دهد، اما به عمد بر آن شد تا داستان‌هايي تخيلي بنويسد. ‌

آوازه شهرت مي‌شيما در ژاپني كه به پذيرش شرايط صلح متفقين مجبور شده بود، روز به روز بالا‌ مي‌گرفت. او همچنان بر ضرورت اصول سامورايي‌ها و به قول خودش تاكيد مي‌ورزيد. در هنگامه بالا‌ گرفتن جنگ دوم جهاني، هيچگاه رغبتي به آن نشان نداد و پيوسته به اين مي‌انديشيد كه با چه ترفندي از زير بار رفتن به سربازي شانه خالي كند و از اين روي چندين بار به دردسر افتاد. چنين مي‌نمايد كه او بيشتر نگران نوشته‌هاي خود بود تا نگران شكست ژاپن.

در سال 1950 به انتشار دست زد. داستان در بخشي از سرزمين ژاپن رخ مي‌دهد كه مي‌شيما هيچ شناخت و آشنايي‌اي با آن نداشت. قهرمان اصلي داستان بيوه‌زني است افسرده،‌حساس و بسيار عاطفي به نام كه به تازگي شوهرش را از دست داده است. او تلا‌ش مي‌كند كه در خشكي و بي‌روحي خانواده بي‌عاطفه‌اش، گرماي عشق را بيابد و عاقبت دست به ارتكاب جنايت مي‌زند. تك‌تك شخصيت‌هاي فرعي داستان به‌گونه بسيار زيبايي تصوير شده‌اند. اصل داستان پيرامون عشق شديد، شورانگيز و يگانه‌اي دور مي‌زند كه اتسوكو نسبت به زارع جواني به نام در دل مي‌پروراند... . به رغم تمام ويژگي‌هاي گنجانده‌شده در شخصيت اتسوكو، آغاز رها شدن نويسنده از نوعي شيوه نگارش را نشان مي‌دهد. برگزيدن راهي ميانه از دو شيوه داستان‌پردازي تخيلي و تحليل ظريف و موشكافانه روان قهرمان داستان- خود نويسنده؟- به يقين تصميم درستي بود كه امكان داشت به بهاي تباه شدن شاهكارش تمام شود؛ داستاني توصيف‌گرايانه از نخستين نويسنده معروف و بين‌المللي ژاپن درباره چيزهاي جذابي كه در آيين و سنت‌هاي ژاپني و غربي برايش كشش داشت و احساسات ضد و نقيضي را در وجودش برمي‌انگيخت. مي‌شيما در سال 1952 به خارج ژاپن سفر كرد كه مسافرتش به يونان نقطه عطف اين سفر به شمار مي‌آمد. يونان در حقيقت عالي‌تر از آنچه مي‌پنداشت، به چشمش آمد و سبب روشن شدن نكات بسياري در ذهن او شد. دريافت كه هيچ‌يك از صحنه‌هاي سياه زندگي كه تا آن زمان در داستان‌هايش ترسيم كرده بود، كامل نيست. نخستين پيامد اين سفر، رمان‌ بود كه با الهام از داستان كهن يوناني نوشت. اين داستان در سال 1954 جايزه ادبي معتبرترين جايزه ادبي ژاپن- را براي نويسنده‌اش به ارمغان آورد. ‌

مي‌شيما حال و هوايي ژاپني به داستان بخشيد و آن را آنگونه كه خود مي‌خواست، پروراند. قهرمان‌هاي اصلي يعني چوپان و دختر چوپان به پسر و دختري ماهيگير تغيير ماهيت دادند كه در جزيره كوچكي در فاصله از حاشيه مي‌زيستند. او با پرداختي شگفت‌انگيز داستان كهن را بار ديگر طراحي كرد و با انتخاب دقيق صحنه‌ها و بخشيدن ويژگي‌هاي عالي به قهرمانانش، روح تازه‌اي در كالبد زندگي آنان دميد. ترديدي نيست كه مي‌شيما را بيشتر به گونه تمريني در شيوه نگارش مي‌پنداشت، اگرچه ميل داشت جنبه‌هاي مثبت زندگي انسان را در آن به تصوير بكشد. ضمنا مي‌خواست اين نكته را به اثبات برساند كه توانايي آن را دارد تا كهن‌ترين و پيش‌پاافتاده‌ترين داستان‌ها را با چيره‌دستي و قدرت خلا‌قه نويسندگي خود از نو بيافريند و همچون شاهكاري ارائه دهد. استقبال گسترده و بي‌نظير كتابخوان‌هاي روشنفكر و اقبال همگان از كتاب برايش غيرمنتظره بود. شايد بزرگ‌ترين سهم در تكامل هنري مي‌شيما اين بود كه نشان مي‌داد چگونه ادبيات كلا‌سيك- چه ژاپني و چه غربي- مي‌تواند همچون جايگزيني موثر براي تجربه انساني به كار گرفته شود. ‌

سال 1956 منتشر شد. اكثر منتقدين بر اين باورند كه اين كتاب بهترين اثر اوست كه رويدادهاي منجر به آتش زدن معبد معروف كيوتو را با قلمي شيوا در آن شرح داده است. داستان، زندگي راهب غيرمتعادل جواني را بازمي‌گويد كه سراسر عمرش را به پرستش زيبايي معبد گذرانده و سرانجام براي نشان دادن اعتراض خود و دستيابي به رهايي نهايي، معبد را به آتش مي‌كشد. نتيجه داستان- حريق بزرگ- از آغاز روشن است و حس كنجكاوي خواننده نه‌تنها با آنچه كه قرار است رخ دهد تحريك مي‌شود، بلكه بيشتر توجه او معطوف كشف دليلي است كه راهب در انديشه مي‌پروراند و به خاطر آن مي‌خواهد يك گنجينه ملي را به آتش بكشد و منهدم كند. مي‌شيما دلا‌يل گوناگون را با ظرافت بسيار به هم آميخته تا عمل راهب را توجيه كند، بي‌آنكه نگران آن باشد كه امكان دارد جواني تحصيلكرده و بي‌تفاوت نيز قادر باشد به خوبي چنين افكار پيچيده‌اي را در هم ببافد. اين همه، ميزان موفقيت نويسنده را مي‌رساند كه چگونه خواننده را ترغيب مي‌كند تا بر اين عقيده باشد كه حتي عملي كاملا‌ رقت‌بار مي‌تواند قابل پذيرش باشد، به شرط آنكه به نجات يك انسان و تنها يك انسان بينجامد. شايد هيچ‌يك از ديگر آثار مي‌شيما را به جز مجموعه چهارگانه به ويژه از نظر به هم آميختن بينش و اجراي فوق‌العاده نتوان با ‌مقايسه كرد، اما او در فاصله اين دو اثر برجسته به خلق شش رمان ديگر نيز دست زد كه هر يك شايان توجه و بررسي است. او روز سي‌ام ماه مه 1958 با يوگو سوگي‌ياما ازدواج كرد. در اين مراسم كاواباتا ساقدوش مي‌شيما بود. نخستين ثمره اين پيوند دخترش نوريكو در سال 1959 به دنيا آمد و پسرش اي‌جيرو در سال 1962 متولد شد.

در سال 1959 را منتشر كرد. مي‌شيما تمام تلا‌ش و استعداد خود را در كتاب به كار گرفت اما در كوشش براي زنده كردن فضاي دهه 1950 با استفاده از تجربه‌هاي خود چندان موفق نشد. ناموفق بودن رمان نخستين شكستي بود كه نويسنده در دوران حرفه ادبي خود با آن روبه‌رو مي‌شد و طبيعي است كه او را مايوس ساخت اما افسردگي‌اش چندان دير نپاييد.

در سال 1960 به انتشار داستان كم‌حجم دست زد كه با موفقيت بسيار روبه‌رو شد. مي‌شيما در اين داستان برنامه انتخاباتي و زد و بندهاي سياستمدار مشهور ژاپني را كه براي احراز پست شهرداري تلا‌ش مي‌كرد به گونه آشكار و به وضوح تشريح كرد. سياستمدار نامبرده از مي‌شيماي جوان به دادگاه شكايت برد و ادعاي حيثيت كرد. هر چند يوكيو در اين محاكمه شكست خورد ولي منتقدان از اين داستان استقبال كردند. اهميت ادبي اين اثر به خاطر آن نيست كه يك داستان كليدي به شمار مي‌آيد. در اين اثر تخيلي، مي‌شيما آزادانه از مضامين حقيقي استفاده كرده و همسر سياستمدار را كه يكي از كامل‌ترين شخصيت‌هاي آفريده اوست، خلق كرده است. ‌

در سال 1962 داستان را انتشار داد كه داستاني بود غيرعادي و آميزه‌اي از گفتاري بلند و تخيل درباره ارزش‌هاي انساني. مي‌شيما رفته‌رفته به صورت شخصيت ادبي درآمد. افكار و انديشه‌هايش مقبوليت بيشتري يافت تا جايي كه به چهره‌اي اجتماعي تبديل شد. سال 1963 داستان‌هاي و را به چاپ رساند و نگارش و تنظيم صحنه‌اي اپراي را به پايان برد كه با موفقيت بسيار اجرا شد. چيره‌دستي مي‌شيما در نگارش و تنظيم اين اپرا توجه منتقدان را برانگيخت.

در سال 1964 نمايشنامه و را به خوانندگان آثارش عرضه كرد. پس از آن بي‌وقفه به مطالعه آثار ارزشمند فلا‌سفه اروپايي و كتب فلسفي آيين بوديسم پرداخت و به توجهي ويژه نشان داد. با باري از انديشه‌هاي تازه و ذهني خلا‌ق به نگارش مجموعه چهارگانه هوجونويومي) مشغول شد كه نخستين بخش‌هاي آن در سپتامبر 1965 به چاپ رسيد و توجه خوانندگان و منتقدان بسياري را به خود جلب كرد. در همين سال ، نمايشنامه و در ژاپن منتشر شد. موسسه انتشاراتي ترجمه فرانسوي داستان را در پاريس انتشار داد و متن انگليسي در نيويورك انتشار يافت. در همين سال بار ديگر سفري را به دور دنيا آغاز كرد و در كنفرانس فرهنگي لندن شركت جست و نامزدي او براي دريافت جايزه نوبل در ادبيات اعلا‌م شد. (در اين سال ميخائيل شولوخف برنده شد و البته به عقيده بسياري از صاحبنظران، ملا‌حظات سياسي در اين گزينش تاثير بسيار داشت.) مي‌شيما پس از بازگشت از سفر در مناظره‌اي با دانشجويان دانشگاه توكيو شركت كرد و طي مصاحبه‌اي با خبرنگاران اظهار داشت اگرچه نام مجموعه چهارگانه‌اي كه در دست نگارش دارد است ولي اين نام از دريايي در كره ماه گرفته شده كه در حقيقت خشك و بي‌حاصل است و نه‌تنها يادآور بركت، حاصلخيزي و باروري نيست بلكه هيچ نشانه‌اي از زندگي در آن ديده نمي‌شود.

در سال 1966 به‌عنوان استادي و قهرماني در رشته كاراته دست يافت. كتاب را منتشر كرد كه ستايشي بود از ، خلباناني كه در جنگ دوم جهاني با كوبيدن هواپيماي پر از مواد منفجره خود به كشتي‌هاي آمريكايي خودكشي مي‌كردند. متن كامل كتاب اول از مجموعه در همين سال منتشر شد. داستاني است مستقل و نخستين كتاب از چهار رمان چهارگانه مي‌شيما. وقايع آن در سال 1912 در توكيو و در محافل غيرقابل نفوذي رخ مي‌دهد كه با پا گرفتن خانواده‌هاي متمول شهرستاني و تازه به پا خاسته‌اي كه درصدد كسب موفقيت اجتماعي و قدرت سياسي‌اند و براي طبقه اشراف رقيبي سرسخت به شمار مي‌آيند، در شرف از هم‌گسيختن است. خانواده ماتسوگائه از همين طبقه جديد به پاخاسته است و پسرشان كي‌يوآكي در خانواده اشرافي رو به زوالي بزرگ شده و تربيت يافته است؛ خانواده سرشناس آياكورا نيز به رغم داشتن موقعيت و نفوذ اجتماعي، قدرت مالي چنداني ندارد. پسر ماتسوگائه در نخستين مراحل نوجواني و بلوغ خود، ميان اين دو قطب فشار قرار گرفته، به شدت عاشق سائوكو دختر كنت آياكورا است و با همان شدت و خشونت از او بيزار است. در عين حال كه به او عشق مي‌ورزد، عشق شديد او را پس مي‌زند و در يك حالت فلج رواني قرار دارد. آگاهي از خبر نامزد شدن دختر با يك شاهزاده، ضربه دردناكي به او وارد مي‌كند و درمي‌يابد كه عاشق دختر است و اين آگاهي، به رابطه‌اي شورانگيز منجر مي‌شود كه از پيش محكوم به فنا است. تحسين منتقدان از اين كتاب سبب شد كه به زودي چاپ‌هاي دوم و سوم آن كتابفروشي‌هاي ژاپن را تسخير كند. هنوز چند ماه از چاپ نخست اين اثر نگذشته بود كه ترجمه آن به زبان‌هاي انگليسي و فرانسوي از كتابفروشي‌هاي اروپا سردرآورد و منتقدين اروپايي نيز به ستايش نويسنده آن پرداختند و آن را همسنگ شكسپير دانستند. يوكيو سپس به نگارش در همين سال منتشر شد) و دومين كتاب از مجموعه چهارگانه‌اش) پرداخت كه اين كتاب در سال 1968 انتشار يافت. صاحب‌نظران داستان كتاب را تمرين شگفت‌انگيزي از خودكشي سنتي ژاپني با شكم‌دري) خواندند. در همين حال وي به‌طور محرمانه به فراگيري فنون نبردهاي تن به تن مثل جودو و كندو (نبرد با خيزران) دست زد و همزمان گروهي از همفكران خود را گرد هم آورد.

در سال 1968 و چاپ دوم انتشار يافت. مي‌شيما در اين سال به اخذ درجه استادي در ورزش نائل آمد. نامزدي دوباره‌اش براي دريافت جايزه نوبل در رشته ادبيات افتخار ديگري بود براي او و ژاپن. در اين سال ياسوناري كاواباتا برنده جايزه شد. مي‌شيما نخستين كسي بود كه با لباس تمام رسمي و به اتفاق همسرش يوكو به اقامتگاه كاواباتا در 60 كيلومتري توكيو رفت و اين پيروزي را به او تبريك گفت و آن را افتخاري بزرگ براي ژاپن دانست. وي در اين سال به كار نگارش كتاب سوم پرداخت. او به آداب و رسوم و سنن قديم ژاپن عشق مي‌ورزيد. براي سامورايي‌ها، اين كهنه‌سربازان دوران گذشته ارج و احترام بسيار قائل بود.... او خود را مرثيه‌خوان پيوندهاي فروپاشيده خانوادگي، آداب و رسوم زيباي فراموش‌شده از بين رفته و سلوك و رفتار ويژه ژاپني مي‌دانست كه به زوال و اضمحلا‌ل كشيده شده بود. رفتار عجيب و غريب جوانان در ژاپن پيشرفته و مدرن امروز همواره دريغ و تاسف او را برمي‌انگيخت. مي‌شيما براي مخالفت و مقابله با چنين تغيير رفتار و كرداري، درسال 1968 انجمن سپر) را بنياد نهاد: گروهي متشكل از يكصد مرد شمشيرزن كه كليه فنون هنرهاي رزمي را به خوبي مي‌دانستند و شعارشان وفاداري به امپراتور، احترام به آداب و سنن ملي، بدنسازي و هنرهاي رزمي بود.

انجمن حاميان، براي اعلا‌م مواضع خود و نيز جلب توجه ديگران به اين باورها، راه‌هاي مختلفي را برگزيد و با پخش اطلا‌عيه‌ها و تشكيل جلسه‌هاي متعدد مي‌كوشيد موجوديت خود را به آگاهي همگان برساند. شركت در چينن برنامه‌هايي چيزي از نيروي خلا‌قه‌اش نكاست.

در سال 1969 سه نمايشنامه همچون ، و را منتشر كرد. در نخستين سالگرد تشكيل انجمن حاميان، مراسم باشكوهي بر فراز بام تئاتر ملي انجام شد كه گروه بسياري از هنرمندان سرشناس ژاپن در آن شركت داشتند.

در سال 1970 متن كامل انتشار يافت كه با استقبال خوانندگان و منتقدين روبه‌رو شد. در همين سال مي‌شيما براي سومين‌بار نامزد دريافت جايزه نوبل در ادبيات شد كه الكساندر سولژنيتسين روسي برنده جايزه شد ولي همگان بر اين باور بودند كه در اين انتخاب، داوران ملا‌حظات سياسي را در نظر داشتند. البته اين مساله بعدها كاملا‌ به ثبوت رسيد، زيرا پس از بردن جايزه نوبل هيچ اثر چشمگير ديگري از اين نويسنده روسيه ديده نشد. جالب آنكه يوكيو پيش از پايان گرفتن كار نگارش مجموعه چهارگانه ، به يكي از نزديك‌ترين دوستانش گفت كه احساس مي‌كند خلا‌ء بزرگي وجودش را فراگرفته و پس از پايان گرفتن داستان كار ديگري نخواهد داشت، جز آنكه خودكشي كند، زيرا از دروغ گفتن به خوانندگان آثارش و تظاهر بيزار است... . در ماه ژوئن همان سال از دوستان و آشنايان خود خداحافظي كرد. در ماه اوت به اتفاق همسر و دو فرزندش به سواحل رفت. در آنجا كار نگارش چهارمين كتاب را به پايان برد. اين كتاب سه ماه پيش از مرگش منتشر شد.

اواسط ماه سپتامبر يكي از دوستانش به نام كي‌شين شي‌نوياما چند عكس از او گرفت و آن مجموعه را نام نهاد. نمايشگاهي از اين عكس‌ها در فروشگاه بزرگ برگزار شد. در يكي از عكس‌ها مي‌شيما زانو زده و خنجر در دست آماده شكم‌دري است و دوستش با شمشير آخته بلند، منتظر اشاره او تا سر از بدنش جدا كند.

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 پنجشنبه 28 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1164]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن