واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: منبع سلامت نیوز :
«نمیتواند تشخیص بدهد، میگوید عصبی است!» بسیاری از ما این جمله را بارها از زبان عزیزانی كه نسخههای پزشكان محترم نتوانسته دردهای گاه و بیگاه یا دایمشان را درمان كند، شنیدهایم. شاید ما متوجه نشویم كه چرا عزیز ما گاه باید به جای داروهای مربوط به دستگاهی خاص از بدن، داروهای مربوط به سیستم اعصاب و روان را مصرف كند یا به طور مثال برای درمان افسردگی باید به پزشك متخصص غدد نیز مراجعه كند.
این حیطه ای بسیار عمیق و پیچیده است كه در روانپزشكی با عنوانهای «اختلالات شبه جسمی»، «اختلالات ساختگی» و «طب روانتنی» و «اختلال تمارض» شناخته میشود. در این مطلب سعی میشود به طور اجمال به توضیح مختصری پیرامون هر یك از اختلالات مربوط به این حیطه بسنده كرده و آن را آغازی دانست برای پاسخ به سوالات بیشمار درباره این بیماریها از سوی متخصصان محترم روانپزشك و روانشناس و تلاشهای دیگر نگارنده.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق در تعریف كلی اختلالات شبه جسمی طبق طبقهبندی رایج روانپزشكی میتوان گفت در اختلالات شبه جسمی علایم و نشانههای فیزیكی (جسمی) وجود دارند كه احتمال یك بیماری طبی عمومی را مطرح میكنند ولی این علایم را نمیتوان بهطوركامل با بیماریهای طبی، مصرف مواد یا سایر اختلالات روانی توجیه كرد. این علایم آنقدر شدت دارند كه موجب ناراحتی قابل ملاحظه بیمار یا اختلالات عملكردی (بروز مشكل در زندگی روزمره) میشوند.
این اختلالات به پنج نوع تقسیم میشوند كه عبارتند از، اختلال جسمانیسازی، اختلال تبدیلی، اختلال خودبیمارانگاری، اختلال بدریختانگاری بدن و اختلال درد. قابل ذكر است كه به علت شباهتهای بسیار این اختلالات، تشخیص بیماری یك فرد توسط روانپزشك و در صورت لزوم همكاری متخصصان دیگر امكانپذیراست و به علت شیوع آنها بهتر است از هرگونه تشخیص و برچسب زدن به علایم جسمی و روانی افراد شدیدا پرهیز كرد، خصوصا اینكه هر كدام از این تشخیصها میتوانند پیامدهای عاطفی و اجتماعی مختلفی را برای فرد به همراه داشته باشد.
باید توجه كرد كه تحلیلهای روانشناختی به عنوان عوامل پدیدآورنده این بیماریها نیز تنها در حوزه تخصص روانشناسان و روانپزشكان است و با اطلاعات هرچند دقیق از شرح حال بیمار و پیشینه خانوادگی و زندگی شخصی او نمیتوان اظهارنظر كرد. معمولا متخصصان مختلف این حوزهها نیز به شدت بر این تذكرها تاكید دارند.
اختلال جسمانی سازی
اختلال جسمانی سازی شامل شكایتهای جسمانی زیادی است كه قبل از 30 سالگی شروع شده و حاصل آن سابقه پیچیده درمان پزشكی است. این شكایتها اندامهای مختلف بدن را دربرمیگیرند و نمیتوان آنها را با علتهای جسمانی آشكار تفسیر كرد. از جمله این نشانهها میتوان به سابقه درد ناشی از مناطق مختلف مثل سر، معده، پشت، مفاصل، دستها و پاها، مقعد، قفسه سینه یا درد هنگام آمیزش جنسی، قاعدگی و ادرار كردن اشاره كرد. علاوهبر این، بیمار غیر از نشانههای درد، نشانههای معدهای-رودهای نظیر تهوع، اسهال، استفراغ و آلرژیهای غذایی دارد. ممكن است افسردگی و اضطراب هم در رابطه با این علایم وجود داشته باشد.
اختلال تبدیلی
این اختلال شامل علایم و نقایصی موثر بر كاركردهای حسی یا حركتی ارادی است مانند بیحسی اندامها، كوری، ناشنوایی، فقدان حس بویایی، بیدردی، دوبینی، بیهوشی، اختلال در راه رفتن، ضعف و فلج. گرچه این اختلال وجود یك اختلال طبی دیگر را به ذهن متبادر میكند اما به نظر میرسد ناشی از عوامل روانشناختی باشد.
اختلال خودبیمارانگاری
این اختلال، باور یا ترس بیمارگونه فرد درباره ابتلا به یك بیماری شدید است حتی در صورتیكه هیچ بیماری وجود نداشته باشد. تمامی اعضا یا دستگاههای عملكردی بدن ممكن است تحتتاثیر این اختلال قرار گیرند كه دستگاههای گوارش و قلبی-عروقی شایعترین آنها هستند. بیمار به وجود بیماری یا اختلال عملكرد باور دارد و گرچه منفی بودن نتایج معاینههای فیزیكی یا بررسیهای آزمایشگاهی سبب آسودگی خاطر بیمار میشود، ولی این حالت گذرا و موقتی است زیرا علایم اختلال پس از مدتی بازمیگردند.
اختلال بدریخت انگاری بدن
این اختلال عبارتاست از، یك باور خیالی (كه البته هذیان نیست) مبنی بر وجود یك نقص در تمام یا قسمتی از بدن مانند چین و چروك پوست، ریزش مو، كوچك بودن پستانها یا آلت، لكههای پوستی و قد. در این بیماری، شكایت بیمار با هیچ یك از ناهنجاریهای فیزیكی قابلمشاهده بدن وی تناسب ندارد و در صورتیكه یك ناهنجاری فیزیكی كوچك وجود داشته باشد، نگرانی بیمار بسیار بیشتر از حد متناسب با آن است.
اختلال درد
عبارتاست از، اشتغال ذهنی درباره درد، در غیاب بیماری فیزیكی كه بتواند شدت این درد را توجیه كند. فشار روانی و تعارض، با شروع یا وخیمتر شدن درد ارتباط نزدیكی دارد.
مساله مهمی كه باید بسیار بر آن تاكید كرد آن است كه بروز این علایم به عوامل روانشناختی مربوط میشود و ناخودآگاه است یعنی ارادی نیست. بنابراین اگر این نشانهها را در خود یا دیگران مشاهده میكنید، از محكوم كردن خود و دیگران خودداری كنید. اما اختلالات ساختگی كدامند؟
در این اختلالات «بیمار تعمدا اقدام به تظاهر نشانههای اختلالات طبی یا روانی كرده و علایم و شرح حال خود را برخلاف واقع بیان میكند. تنها هدف آشكار در این اختلال ایفای نقش بیمار است بدون اینكه انگیزه خارجی دیگری وجود داشته باشد. بستری شدن در بیمارستان غالبا هدف اولیه و روش زندگی بیمار را تشكیل میدهد.» قابل ذكر است كه وسواسگونه بودن ایفای نقش بیمار خود در لایه زیرین بیماری حكایت از عوامل ناخودآگاه دارد. این میتواند تذكری برای اتخاذ موضع غیرارزشی و كمك به درك و درمان بیمار باشد.
اختلال تمارض چیست
تمارض عبارت است از، تقلید ارادی علایم فیزیكی یا روانشناختی به منظور دستیابی به اهداف خاص (نظیر دریافت حق بیمه و خودداری از مجازات شدن). بهتر است حتی اگر مطمئن هستید كه كسی از اطرافیان شما به این بیماری مبتلا است به خود یادآور شوید كه از عوامل و فرآیند ایجاد این بیماری آگاه نیستید و سعی كنید از اتخاذ موضع قضاوتی خودداری كنید و برای كمك به او از راهنمایی یك متخصص بهرهمند شوید. اما اگر بپرسید كه با وجود دریافت تشخیص زخم گوارشی چرا پزشك متخصص شما توصیه كرده است كه به یك روانپزشك مراجعه كنید باید گفت كه احتمالا تشخیص اختلالات روانتنی نیز مطرح است.
اختلالات روانتنی كدامند
اختلالات روانتنی جزو گروهی از عوامل روانشناختی هستند كه بر بیماریهای طبی موثرند. این گروه شامل دو دسته از بیماریها میشود: بیماریهای جسمی كه توسط عوامل عاطفی یا روانشناختی ایجاد یا تشدید شدهاند (مانند سردرد تنشی كه نتیجه انقباض عضلات نواری گردن است كه جریان خون را كاهش میدهند.
این نوع سردرد با اضطراب ارتباط دارد) و بیماریهای روانی یا عاطفی كه توسط بیماریهای جسمی ایجاد یا تشدید شدهاند (مانند پركاری تیرویید كه دارای ویژگیهای روانپزشكی عصبیت، خستگی، بیخوابی، بیثباتی خلق و احساس ملال است.) درمان تمامی اختلالات فوق میتواند طیفی از درمانهای دارویی یا رواندرمانی یا تركیبی از این دو، با تشخیص پزشك یا پزشكان متخصص باشد. بنابراین اینكه گفته میشود «مشكل شما عصبی است» یك جواب كوتاه است و گرچه میتواند درست باشد، اما دقیق نیست و چون شما از پیچیدگیهای تشخیص و درمان بیماری آگاهی ندارید، فكر میكنید كه پزشك قادر به تشخیص نبوده است.
البته همیشه استثنا هم وجود دارد؛ یك پزشك هم ممكن است اشتباه كند اما در اغلب موارد به علت آگاهی عمومی ناكافی در اینباره، بیمار دچار سوءتفاهم و ناامیدی میشود. شاید بهتر باشد همراه با ارتقای سطح آگاهیهای عمومی، پزشكان محترم با حوصله بیشتر و به زبان ساده بیماران را تشویق كنند تا متوجه فرآیند بیماری و سیر درمان خود بشوند و با پیگیری یك درمان بهموقع از تشدید بیماری جلوگیری كنند.
اما اگر شما فكر میكنید كه با یك بیمار مبتلا به یكی از بیماریهای فوق مواجه هستید یا با او زندگی میكنید، بهتر است در درجه اول فكرتان را با صدای بلند بیان نكنید. همانطور كه گفتیم تشخیص درست همیشه مستلزم وجود یك متخصص است.
در درجه دوم مانند تمام بیماریهای دیگر بهتر است از یك متخصص برای آگاهی از شیوههای بهتر همدلی و كمك به بهبود عزیز بیمارتان یاری بجویید. به یاد داشته باشید حتی بهترین روانشناسان دنیا اذعان دارند كه بشر چنان موجود پیچیدهای است كه هنوز هم در آغاز راه شناخت او هستند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]