تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دو خصلت است كه هيچ كار خوبى بالاتر از آن دو نيست : ايمان به خدا و سود رساندن به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821232478




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

از نشست تابستاني لاروشل تا كنگره زمستاني رنس سوسياليستهاي فرانسه براي بازيابي انسجام از دست رفته تلاش مي كنند-1


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: از نشست تابستاني لاروشل تا كنگره زمستاني رنس سوسياليستهاي فرانسه براي بازيابي انسجام از دست رفته تلاش مي كنند-1
پاريس - نشست تابستاني حزب سوسياليست فرانسه بي نتيجه به پايان رسيد و رهبران اين حزب اينك تلاش مي كنند در نشست زمستاني با برگزيدن دبير اول جديد ، آخرين اقدامات را براي بازيافت انسجام به منظور زمينه سازي رقابتهاي انتخابات آينده رياست جمهوري اين كشور انجام دهند.


لاروشل" محل برگزاري نشست تابستاني حزب مخالف دولت فرانسه در چند روز اخير شاهد مناظره و جدال رهبران مخالف دولت بود كه براي بازسازي حزبي، حل و فصل اختلافات و تعيين رهبري اينده حزب دورهم گرد امده بودند.
*پيشينه تاريخي اختلافات:
داستان فترت تدريجي و ضعف مزمن چپ را بايد از فوت ميتران آغاز كرد كه با رفتن او جناح چپ فرانسه به يتيمي مي مانست كه پدر خود را از دست داده است. ميتران اما فرزندان رشيد ديگري براي نهضت سوسياليست فرانسه تربيت كرد ولي همچون ساير پدراني كه چند فرزند رشيد دارند مشكل در برامدن شايسته ترين انها بود.
شايسته سالاري اما خود يك سئوال اساسي در حزب سوسياليست فرانسه است، حزبي كه بر پايه احساسات عمومي و شعارعمل كند هر چند كه بدست فردي فرهمند هدايت شود، نمي تواند چندان كه بايد شايسته سالاري را بر جانشينان خويش حاكم كند.
پس از ميتران راضي كردن ياران او همچون شونمان، روكار، پي ير موروا، فابيوس، ايمانوئلي، استروس كان، ژاك دلور و جك لانگ و ديگران كار ساده اي نبود. ميتران در زمان رهبري كمابيش موفق خويش هم با چالش روبرو بود تا جايي كه فابيوس فرزند سياسي او(وزير، نخست وزير و رييس مجلس اسبق) در كنگره حزب در شهر "رن" در سال 1990 رخنه افكند و انشعاب در پيش چشمان پدر خوانده حزب يعني ميتران ظاهر شد.
در سال 2002 و در آستانه انتخابات رياست جمهوري، دوباره آتش اختلافات حزبي دامن سوسياليست ها را گرفت و آنها براي بار چندم با يكديگر براي حضور در عرصه انتخابات رياست جمهوري درگير شدند.
نتيجه اين درگيري انشعاب شونمان وزير كشور اسبق و دوست ميتران و تمرد او از رهبري حزب بود، او جنبشي براه انداخت و در انتخابات رياست جمهوري ان سال نامزد شد.
با اين همه جز شكست در انتظار او نبود و حزب شونمان به عنوان يك حزب دست چندم عقب نشيني كرد و از اذهان محو شد. ولي اين مسئله شايد ان اندازه مهم نيست كه نامزد اصلي سوسياليست ها با اين انشعاب و چند دستگي دروني حزب، در برابر دو نامزد راست ها و راست هاي افراطي بازي را واگذار كرد.
ژوسپن با كسب 16 درصد آرا در دور اول، بازي را به راست ها واگذار كرد و به ادعاي خويش براي هميشه از صحنه سياست كنار كشيد !
يك رويداد ديگر براي سوسياليست ها در اين دوره نقطه عطف شد و ان اينكه آنها براي خلاص شدن از دست نامزد راست افراطي يعني ژان ماري لوپن همگي بسيج شدند و عليرغم ميل باطني به شيراك رقيب خويش و نامزد راست ها راي دادند !
اين پايان كار نبود و آرايش درون حزبي جديد در ميان چپ ها، انان را به سوي تشتت بيشتر برد و با رفتن ژوسپن فقدان رهبري كارا بار ديگر در حزب رخ نشان داد و زخم كاري ديگري بر پيكر كهنه حزب سوسياليست فرانسه وارد آمد.
در همين دوره انشعاب ديگري در حزب سوسياليست با نام "حزب جديد سوسياليست" و با ابتكار افرادي جوان چون مونتبورگ و ژولين دراي، يك اقليت جديد در حزب درست كرد و مشكلات درون حزبي را براي ايجاد يك حزب يكدست و فراگير افزايش داد.
برگزاري رفراندم قانون اساسي اروپا زمان ديگري بود تا چپ ها بار ديگر از هم بپاشند و لوران فابيوس با اتخاذ موضع مخالف دوباره يك نزاع درون حزبي راه انداخت و با وجود اينكه اولان پيش از اين تلاش كرده بود موقعيت او را در جايگاه رهبران تصميم گير حزب حفظ نمايد، ولي فابيوس در برابر رهبر حزب در اين مورد ايستاد.
آمار نشان مي داد كه اكثريت سوسياليست ها به رفراندوم قانون اساسي اروپا راي منفي داده اند و همين سبب تقويت موضع فابيوس و تضعيف موقعيت اولان شد كه در صورت راي "آري" براي قانون اساسي اروپا او در پي جايگاه نامزدي رياست جمهوري در آوريل 2007 بود.
در همين سالها چپ هاي راديكال و مائوئيست هاي تند نيز خود را نوسازي مي كردند و ظهور چهره هاي جوان تري چون بزانسونو كه يك شبه از يك پستچي معمولي به نامزدي رياست جمهوري و رهبري چپ هاي راديكال ارتقاء يافت و يا ژوزه بوووه كه با رهبري دسته اي از كشاورزان به نماد آمريكا ستيزي بدل شد رهبري يكپارچه چپ ها را به سايه مي برد.
*ميراث اولان :
دوره رياست فرانسوا اولان رهبر حزب سوسياليست فرانسه به پايان خود نزديك مي شود و رهبران حزب اكثريت مخالف دولت كه شانس ورود به اليزه را در جريان انتخابات ارديبهشت سال 1386 رياست جمهوري از دست دادند بي صبرانه منتظر تعيين دبير اول اين حزب هستند.
دوران رياست اولان بر حزب سوسياليست كه روزهاي آخر خود را مي گذراند دوران پر تنشي بود و شايد اين حزب در چند دهه اخير چنين تنش درون حزبي را تجربه نكرده بود.
اگر اولان با رهبري ناموفق خود تخم تشتت و تنش را در اين مجموعه بزرگ سياسي فرانسه كاشته باشد ديگر ياران حزبي او نمي توانند به انتخابات سال 2012 رياست جمهوري اميدوار
باشند.
او البته در نشست لاروشل اظهار كرده است كه هميشه بدنبال تحكيم و انسجام حزبي بوده است ولي واقعيت ، امروز خلاف اين آرزو را نشان مي دهد.
شايد حرف اولاند بي راه هم نباشد و او تلاش خود را كرده باشد، ولي حقيقت ان است كه به اعتقاد بسياري از رهبران حزب سوسياليست اشكال كار در آن است كه اصولا او براي اين كار توانا نبوده و اصل انتخاب او براي رهبري حزبي كه بزرگتر از او را در ميان خود فراوان داشت كار را خراب كرد.
بنا بر اين اولان نمي توانست از همقطاران حزبي خود بخواهد كه وحدت كلمه داشته باشند و انسجام حزبي را ميان خود برقرار سازند.
دوره رياست اولان بر حزب سوسياليست همانگونه كه گفته شد دوران افول سياسي اين حزب و بروز اختلافات درون حزبي بود. دوراني كه هر يك از رهبران ديگر حزب مي خواستند تا هر چه زودتر به پايان برسد و انان بتوانند با يك رهبري منسجم در قواره واقعي حزب اصلي مخالف دولت ظاهر شوند.
در اين دوران ، هرج و مرج حزبي بر اركان اين سازمان بزرگ سياسي فرانسه حاكم شد، انشعابات حزبي فزوني گرفت، گرايش هاي برون حزبي در درون حزب جاي پا پيدا كردند و برخي از چهره هاي سرشناس همچون برنار كوشنر وزير خارجه كنوني از صف رفقاي ديروز جدا شدند و به جناح پيروز يعني اردوگاه ساركوزي پيوستند.
از ديد بسياري از ناظران رهبري اولان نه تنها قدرت سياسي براي اردوگاه چپ به ارمغان نياورده بلكه سبب انشعاب و فروپاشي انسجام دروني ، كاهش اقتدار و تضعيف چهره سنتي ان شده است.
اختلافات خانوادگي اولان و همسر پيشين او "سگولن روايال" كه به عنوان نامزد برتر حزب به انتخابات رياست جمهوري پيشين راه يافت چنان بر فضاي درون حزبي سايه افكن شد كه تا مدتها رهبران و اعضاي اين حزب بيش از انكه به فكر رقابت هاي سالم سياسي در كشور باشند ناگزير از پرداختن به اموري ناشي از همين روابط خانوادگي بودند.
در گيرودار همين ضعف هاي سازمان تحت رهبري اولان بود كه ساركوزي توانست تماميت اردوگاه راست هاي فرانسه را به سود خود بسيج كند و آراي مردم را به اردوي خود بكشاند.
در اين دوران نمايندگان فراكسيون چپ مجلس در مواردي فراوان آهنگ واحدي نداشتند و حزب نمي توانست وزن خود را آنطور كه بايد بر دولت راست ها تحميل كند.
از سويي در داخل حزب نيز ، اولان نمي توانست شرايط يك كار حزبي منسجم و متحد را فراهم سازد و با زمزمه جدايي چندين رهبر سرشناس از جمله استروس كان، دلانوئه، اوبري، جك لانگ و فابيوس ، همسرش نيز از او فاصله گرفت و كار اين دو سرانجام به جدايي انجاميد.
حزب در اين دوران نمي توانست هواداران مناسبي جمع كند ، چرخ مردمي حزب پنچر شده بود و طرفداران ديروز حزب بزرگ مخالف كشور مايوسانه به سرمايه ميتران مي نگريستند كه امروز در برابر چشم راست هاي قدرت طلب به تاراج مي رفت.
اولان در روزهاي پاياني و در نطق هاي لاروشل همه اين نقايص و كاستي ها را با شهامت به گردن گرفته است و به اقتضاي فرهنگ دمكراتيك و حزبي ، خود را مسئول همه كارنامه چند ساله اخير حزب نشان داده و معرفي كرده است.
سگولن روايال نامزد پيشين رياست جمهوري و همسر سابق اولان كه در ماههاي اخير مدام در سفر بوده است در اين نشست حزبي حضوري نيمه تمام يافت و برخي از اعضاي تيم خود را در مراسم باقي گذاشت تا اوضاع را از نزديك براي او رصد كنند.
اطرافيان اولان تلاش دارند تا به گونه اي ميان او و همسر سابق نزديكي ايجاد كرده و دوباره او را در حلقه اي كه مد نظر اولان است وارد كنند.
از انجا كه بسياري از ناظران سياسي نزديكي اولان و دلانوئه شهردار پاريس را بيشتر محتمل مي دانند، تلاش هاي اخير براي نزديكي اين زوج سابق را نوعي ترفند سياسي دبير اول حزب براي منصرف كردن خانم روايال از نامزدي دوباره براي رياست جمهوري ارزيابي مي كنند.
اين فرضيه، احتمال تباني اولان و دلانوئه براي بدست گرفتن جريان نامزدي ورود به اليزه را در انتخابات بعدي زياد ارزيابي مي كنند و معتقدند از انجا كه محبوبيت مردمي سگولن روايال هنوز بخت او را براي بدست اوردن اين پيروزي حفظ كرده است بنا بر اين بايد با او از در اشتي درامد.
برخي از ديگر رهبران حزبي همچون "ربسامن" هم نظر موافقي ندارند و معتقدند كه هر نامزد مي تواند شعار خاص و جذابيت هاي شخصي خود را داشته باشد ولي با اين وجود به خانم روايال توصيه مي كنند كه هيچ كس به تنهايي اكثريت نخواهد داشت و بهتر است او عهدنامه مودتي را با اولان امضا كند.
شعار ياران اولان و برخي ديگر كه خواهان وحدت حزبي هستند اين است كه "مي توان سياستي موفق جز سياست ساركوزي هم داشت".
*سوسياليست ها و بحران رهبري چپ:
مسئله رهبري حزب سوسياليست دراين سالها همچنان به عنوان مشكل مهم و كليدي فراروي رهبران اين حزب بوده است.
سوسياليست ها به نيكي فهميده اند كه عامل اصلي شكست انها در انتخابات رياست جمهوري تشتت و تفرقه رهبران بوده است. از همين روي بيش از هميشه بر عامل وحدت و نزديكي ميان جناح ها و گروههاي دروني حزب تاكيد دارند.
در زمان برگزاري انتخابات رياست جمهوري شرايطي پيش امد كه كم سابقه بود، هر يك از اعضا و هواداران حزبي پيرامون رهبران مورد علاقه خود گرد امدند و فضاي يكپارچه حزبي چند پاره شد.
مدعيان رياست جمهوري كم نبودند، شايد بيش از هر زمان ديگري و پنج – شش نامزد مطرح كه هر يك انباني از تجربه هاي سياسي داشتند سوداي رياست جمهوري فرانسه را در سر مي پروريدند.
خروج سگولن روايال از ميان اين همه هم مطلوب خاطر بقيه نبود و از انجا كه رهبري حزب نيز در دست همسر سابق اين خانم بود ، جريان امور به گونه اي پيش رفت كه ناگزير خانم روايال در برابر ساركوزي قرار گرفت.
كم تجربگي روايال در برابر اردوگاه راست ها و طرح چند موضع اشتباه و يا ضعيف سبب شد تا او قافيه را به ساركوزي ببازد و با به ترديد انداختن راي دهندگان كه يك زن از عهده اداره كشوري چون فرانسه بر نخواهد امد، ميدان را به ساركوزي واگذار كرد.
از ان زمان تاكنون سوسياليست هاي مخالف ، اولان را زير تيغ انتقاد گرفته اند و معتقدند كه اگر ناپختگي او در امر رهبري حزب نبود اين حزب بزرگ سياسي فرانسه تا اين حد ناگزير از پرداخت هزينه شكست هاي پي در پي نمي شد.
علاوه بر اين مسئله مهم ، رهبران سوسياليست بايد تا اندازه اي از شعارهاي سنتي و ايدئولوژيك خود فاصله مي گرفتند و به نيازهاي روز و مقتضيات جديد عصر توجه مي كردند ، امري كه به دو دستگي درون حزبي منجر شده است.
علاوه برانزواي مكرر سوسياليست ها در رويدادهاي سياسي چند سال گذشته ، حزب كمونيست هم به بلاي رهبري دچار شده است و با وجود اينكه بطور كامل از عرصه سياسي حذف نشده ولي مشكلات بيشتري نسبت به سوسياليست ها دارد به ويژه آنكه گرايش هاي نوتر چپ همچون راديكال ها امروز بهتر توانسته اند اعتماد مردم و نسل جوان را به سوي خويش جلب كنند.
به نظر مي رسيد كه پس از چند انتخابات گذشته چپ ها دچار يك دگرگوني اساسي شوند و از سطوح رهبري حزب گرفته تا برنامه هاي ايدئولوژيك خود را مورد بازبيني قرار دهند ولي ظاهرا اين اتفاق يا نيفتاده و يا چندان محسوس نيست.
چپ امروز اروپا نمي تواند همچون دهه هاي هفتاد و هشتاد ظاهر شود، كاربرد ايدئولوژي سرخ امروزه معناي ديگري دارد و نمي توان با اهداف دهه هاي آرماني و جنبش هاي ازاديبخش با نسل امروز اروپا و شرايط نوين سرمايه داري و جهاني سازي روبرو شد.
با اين همه سوسياليست هاي فرانسه امروز هنوز خرسندند كه با وجود شكست هاي مكررتوانسته اند به كرسي هاي بيش از حد انتظار در مجلس فرانسه دست يابند و انتظار داشتند تا مخالفتي قاطع و همبسته را در برابر ساركوزي و دولت منتخب او آرايش دهند.
ولي ساركوزي هم بيكار ننشست و با استفاده مناسب از فقدان رهبري كارامد در ميان سوسياليست ها با يك بازي ماهرانه در صفحه شطرنج سياست فرانسه تعدادي از چپ ها را در پيرامون خود گرد اورد و با اين كار ضرباتي به جناح مقابل خود وارد كرد.
حتي اردوگاه راست تلاش كرد تا با خروج برخي از اعضاي دولت ساركوزي در پي شكست در انتخابات گذشته مجلس و عدم توفيق در كسب راي اعتماد از مردم (سنتي كه نخست وزير فيون ان را باب كرده است) بتواند باز هم با يك كرشمه سياسي تعداد ديگري از چپ ها را با وعده پست و ميز به اردوگاه راست ها بكشاند و از اين راه بر نيروي مقاومت جناح چپ و جبهه اپوزيسيون تاثير گذارد و انها را در طرح هاي مخالفت با دولت ناكام كند.
قرار است در ماه نوامبر آينده و در نشست شهر "رنس" در شرق پاريس، جايگزين اولان مشخص شود.
پرسش امروز اين است كه دستاوردهاي نشست لاروشل چيست؟ براي رهبري آينده نتيجه اي در لاروشل گرفته نشد و سوسياليست ها با انبوهي پرسش بي پاسخ به شهرهاي خود بازگشتند.
شايد مهمترين خبر در امده از اين نشست اين باشد كه موقعيت خانم اوبري وزير آهنين كابينه ژوسپن براي رهبري اتحادي كه بتواند در ان همه هواداران استروس كان، فابيوس و خودش را جمع كند، تحكيم شد.
اولان همچون هر بار در نشست لاروشل نسبت به خطر بحران مديريت حزب و غير قابل اداره بودن ان هشدار داد. ديگر رهبران حزبي هم به اين واقعيت اشاره داشتند كه اردوي ساركوزي در حال جويدن انهاست و گويي همه اختلافات درون حزبي اگر به واسطه فتنه راست ها فراهم نشده باشد، نتيجه اش به سود انهاست.
بسياري از ناظران معتقدند درحالي كه بيش از دو ماه به نشست رنس نمانده است هنوز رهبران حزب بر سر انتخاب رهبري حزب به اجماع واحدي نرسيده اند و اين مسئله از سه دهه پيش تاكنون بي سابقه است.
به نظر مي رسد كه موقعيت برتران دلانوئه شهردار كنوني پاريس بهتر از ديگران باشد چرا كه او در چند سال گذشته توانسته با مديريتي مردم پسند در اين كلان شهر اروپايي محبوبيت عمومي خوبي بدست اورد.
اولان مي داند كه اگر دوستي بيشتري با دلانوئه ايجاد كند از اين پس مي تواند زير چتر محبوبيت او از سيل انتقادات در راه ، كه پس از رياست او بر حزب نيز خواهد امد در امان بماند.
بسياري دلانوئه را ميراث دار ليونل ژوسپن در حزب مي دانند و اميدوارند كه او بتواند رهبري حزب را پس از اولان به دست اورد و اولان به ديگران توصيه مي كند كه به دلانوئه نزديك شوند !
با اين حال خانم روايال بر اين باور است كه محبوبيتي بيشتر از دلانوئه دارد و براي اين ادعا ، آراي خود در انتخابات رياست جمهوري گذشته را شاهد مي اورد.
اطرافيان او معتقدند كه اگر بر سر روايال اجماعي صورت گيرد او باز هم مي تواند به عنوان يك خطر بزرگ در برابر راست ها ظاهر شود. ولي منتقدان خانم روايال همه آراي بدست امده در انتخابات گذشته را به حساب ويژگيهاي شخصي اين زن نمي گذارند و معتقدند او به عنوان تنها نامزد حزب سوسياليست مي بايد چنين آرايي را در صندوقها به نام حزب فراهم مي اورد.
اما به نظر مي رسد كه روايال وزن خانم اوبري را در اين ميانه دست كم مي گيرد. اوبري نشان داده كه با قدرت رهبري خود مي تواند ياران استروس كان و فابيوس را پشت سر خويش به صف كند. براي اين كار ، او البته بي منتقد نيست و شايد اصلي ترين مخالف خانم اوبري را براي ايفاي نقش جديدش بتوان "پي ير موسكوويچي" دانست كه پيشينه وزارت را در كارنامه خود داشته و از بلند پروازان جوان حزب براي رهبري است.
موسكوويچي قصد دارد تا در برابر سگولن روايال و برتران دلانوئه دو نامزد رهبري حزب از هم اينك صف ارايي كرده و در كنگره "رنس" قاعده بازي را عوض كند.
او پيش تر هم بدون تعارف خانم روايال را مورد اشاره قرار داده و گفته بود كه رهبري اينده حزب بايد افراد را به كار واداشته و وارد ميدان كند نه اينكه خود نامزد احراز پست رياست جمهوري شود.
اوبري البته پخته تر از ان است كه با اين مرد مدعي سرشاخ شود بنا براين به اعتقاد ناظران بنا را بر گفت وگو خواهد گذاشت تا او را برسر اتحاد آورد و ازتشتت بيشتر اين حزب پيشگيري كند.
پي ير موسكوويچي كه حمايت ژرار كلمب شهردار شهر بزرگ ليون فرانسه را نيز با خود دارد بنا بر برخي پيش بيني ها مي تواند نظر مثبت ياران استروس كان را نيز جلب كرده و براي رهبري حزب خيز بردارد.
اگر موسكوويچي در اين راه موفق شود بايد گفت كه بال چپ حزب سوسياليست (فابيوس) تضعيف و بال راست اين حزب كه گرايش هاي مدرنيستي تر دارد تقويت مي شود.
خانم اوبري كه شهردار مقتدر ليل در شمال فرانسه بود به همراه برتران دلانوئه تلاش مي كنند تا نظر فابيوس را نيز جلب كنند و بتوانند اتحادي را براي اينده حزب سامان دهند.
اين دو بر اهميت اين اتحادند به خوبي واقف اند و مي دانند كه اگر حزب بزرگ مخالف دولت با همين شرايط پيش رود نمي توانند به انتخابات اينده رياست جمهوري نيز چشم داشته باشند.
ادامه دارد...
1553
 دوشنبه 18 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 175]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن