واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: میتوان آن را ”هفت قانون معنوی زندگی“ نیز نامید؛ زیرا همان اصولی را که عرضه میکند که طبیعت برای آفرینش هر چیزی در بُعد مادی (هر آنچه میبینیم، میشنویم، استشمام میکنیم، مزه میکنیم و لمس میکنیم) از آنها سود میجوید. هرگاه این دانش به آگاهیتان بپیوندد، این توانائی را به شما خواهد داد که با سهولت و بیتکاپو، ثروت نامحدود بیافرینید و در هر کاری، موفقیت را تجربه کنید. ۱) قانون توانائی مطلق این قانون، مبتنی بر این واقعیت است که ما در جوهر آگاهی مطلق هستیم. آگاهی مطلق، توانائی مطلق و حیطهٔ تمامی امکانات و خلاقیتهای نامحدود است. گوئی جوهر معنی ماست. وقتی طبیعت بنیادی خود را کشف میکنید و درمییابید به راستی کیستید، خودِ آن شناخت، یعنی توانائی برآورده ساختن رؤیائی را دارید. چگونه میتوانیم قانون توانائی مطلق کار را در زندگیمان بهکار ببندیم؟ الف) تمرین روزانه سکوت و مراقبه: سکوت یعنی با خود عهد ببندید در فاصلههائی معین از گفتوگو دست بکشید، همچنین از تماشای تلویزیون و گوشدادن به رادیو و خواندن کتاب خودداری کنید. ب) تمرین ”عدم داوری“: داوری، ارزیابی امور بهصورت درست و نادرست یا نیک و بد است. از طریق سکوت، مراقبه و عدم داوری، به قانون توانائی مطلق دست خواهید یافت. ۲) قانون بخشایش میتوان آن را ”قانون داد و ستد“ نیز خواند؛ زیرا کائنات از طیق مبادلهٔ پویا عمل میکنند. هیچچیز ایستا نیست. بندآوردن جریان نیرو، مانند بندآوردن جریان خون است. به این دلیل، باید ببخشائید و بستانید تا بتوانید ثروت و فراوانی را در زندگیتان در جریان نگهدارید. اگر جریان پول را متوقف سازیم، اگر تنها قصدمان، چسبیدن به پول و احتکار آن باشد، جریان بازگشت آن را به زندگیمان نیز متوقف میسازیم. برای اینکه آن نیرو بهسوی ما بیاید، باید آن را در جریان نگهداریم. ”در هر بذر، وعدهٔ هزاران جنگل نهفته است.“ هر چه بیشتر ببخشید، بیشتر دریافت میکنید؛ زیرا فراوانی کائنات را در زندگیتان در جریان نگهمیدارید. اگر شادی میخواهید، به دیگران شادی بدهید؛ چیزی به آنها بدهید. لزومی ندارد که هدیهتان جنبهٔ مادی داشته باشد؛ میتواند شاخه گلی، تحسینی یا دعائی باشد؛ در واقع قدرتمندترین شکل بخشایش، غیرمادی است. هرگاه کسی را میبینید، میتوانید خوشبختی، شادی و خوشدلی او را آرزو کنید. اینگونه بخشیدن، بسیار قدرتمند است. ۳) قانون کار ما یا علت و معلول سومین قانون معنوی موفقیت، قانون ”کارما“ است. کار، هم عمل است، هم نتیجهٔ آن عمل؛ هم علت است و هم معلول. در کتاب مقدس ”انجیل“، این مطلب با عنوان ”اصل کاشت و برداشت“ مطرح شده است. هر چه بکارید، همان را برداشت خواهید کرد. ”نیوتن“ آن را ”اصل سوم حرکت“ نامید و چنین گفت: ”برای هر عملی، عکسالعملی است مساوی و در جهت مخالف آن“ بدیهی است اگر بخواهیم در زندگیمان، شادمانی ایجاد کنیم، باید بیاموزیم، که بذر شادمانی را بکاریم. خیلی ساده است. هرگاه دیگران را به مخاطره بیندازیم، دیگران نیز ما را به مخاطره میاندازند؛ خواه به مذاقمان خوش بیاید و خواه نه. هر آنچه که در این لحظه پیش میآید، نتیجهٔ انتخابهائی است که در گذشته به آن دست زدهاید. میتوانید از قانون ”کارما“ برای ایجاد ثروت بهسوی خود، سود بجوئید؛ اما نخست باید هوشیارانه آگاه شوید که ”انتخابهائی که در هر لحظه از زندگیتان به آنان دست میزنید، آیندهتان را میسازد.“ ۴) قانون کمترین تلاش این قانون، مبتنی بر این واقعیت است که هوشمندی طبیعت، با سهولت بیتکاپو عمل میکند. هرگاه این درس را از طبیعت بیاموزیم، به آسانی آرزوهایمان را برآورده میسازیم. اگر کار طبیعت را نظاره کنید، خواهید دید که کمترین تلاش را بهکار میبرند؛ علف نمیکوشد رشد کند؛ فقط رشد میکند. ماهی نمیکوشد شنا کند؛ فقط شنا میکند. گلها نمیکوشند بشکفند؛ فقط میشکفند. پرندهها نمیکوشند پرواز کنند، فقط پرواز میکنند. این طبیعت فطری آنهاست. زمین نمیکوشد حول محور خود بچرخد، این، طبیعت زمین است. با توجه به موردهای زیر، میتوانید اصل ”کمتر عمل کن و بیشتر به انجام برسان“ را تجربه کنید: پذیرش: فقط با خود عهد ببندید: ”امروز مردم، اوضاع، شرایط، موقعیتها و رویدادها را به همان صورتیکه پیش میآیند، خواهم پذیرفت.“ این به آن معناست که: ”خواهم دانست این لحظه همانگونه است که باید باشد“؛ زیرا کل کائنات، همانگونه هستند که باید باشند. عدم تدافع: به این معناست که آگاهیتان در عدم تدافع، استقراریافته و نیاز به ترغیبکردن دیگران برای اینکه نقطهنظرتان را دریابند، رها کردهاید. اگر به افراد پیرامونتان نظاره کنید، خواهید دید که ۹۹ درصد از وقت خود را صرف دفاع از نقطهنظر خود میکنند. اگر فقط نیاز به دفاع از نقطهنظرتان را رها کنید، در این رهائی به انرژی عظیمی دست مییابید که در گذشته آن را به هدر میدادید. ۵) قانون قصد و آرزو (هدفها) این قانون، مبتنی بر این واقعیت است که در هر نقطهٔ طبیعت، انرژی و اطلاعاتی وجود دارد. از طریق قصد و آرزو، میتوان به این حیطه اثر نهاد. مادامیکه از سایر قانونهای طبیعت، تخلف نورزید، بهطور عملی از طریق قصدتان میتوانید به این قدرت طبیعت فرمان دهید تا رؤیاها و آرزوهایتان را برآورد. میتوانید کامپیوتر کیهانی را با قدرت نظامدهندهٔ نامحدودش برای خود بهکار وادارید. این امر، هنگامیکه با ”هفت قانون معنوی موفقیت“ همنوا باشد، خود بهخود رخ میدهد. مقصد، قدرت راستین آرزوهاست. مقصد، به تنهائی بسیار قدرتمند است؛ زیرا قصد آرزوئی بدون دلبستگی به آن، بیثمر است. مادامیکه توجهتان در زمان حال باشد و از ”قانون عدم دلبستگی طبیعت“ پیروی کنید، قصدتان برای آینده متجلی خواهد شد؛ زیرا آینده در حال، آفریده میشود. باید اکنون را همانگونه که هست، بپذیرید. توجه: از دلبستگی به نتیجه دست بکشید و بگذارید کائنات به جزئیاتِ امر بپردازند. ۶) قانون عدم دلبستگی قانون ”عدم دلبستگی“ میگوید که برای حصول هر چیز در عالم مادی، باید از دلبستگی خود به آن دست بکشید. این به آن معنا نیست که از قصد آفرینش آرزوهایتان دست بکشید، بلکه از دلبستگی به ثمرهٔ آن دست بکشید. این عمل، بسیار قدرتمند است. لحظهای که دلبستگی به ثمره را رها میکنید، صاحب آنی خواهید شد که آرزومندید. قانون ”عدم دلبستگی“ با قانون ”قصد و آرزو“ (تعیین هدفها) منافات ندارد. قانون ”عدم دلبستگی“، کل فرآیند تکامل را سرعت میبخشد. هرگاه این قانون را دریابید، احساس نخواهید کرد که ناچارید راهحلها را تحمیل کنید. وقتی راهحلها را به مشکلها تحمیل میکنید، فقط مشکلهای تازه را ایجاد خواهید کرد. ۷) قانون دارما یا غایت حیات هرکس در زندگی، غایتی دارد؛ موهبتی بیهمتا یا استعدادهای ویژه تا آن را به دیگران هدیه کند و هنگامیکه این استعداد بیهمتا را با خدمت به دیگران بیاموزیم، وجد و طرب جانمان را تجربه میکنیم که هدف نهائی هدفهاست. برطبق این قانون، صاحب استعدادی بیهمتائید و به شیوهای بیهمتا آن را بیان و عیان میکنید. کاری هست که بهتر از هرکس دیگر در این جهان میتوانید آن را به انجام برسانید. مدام از خود بپرسید که چه استعداد یکتائی دارید؛ زیرا استعداد بیهمتائی دارید که هیچکس دیگر، صاحب آن نیست. توجه شما بر این معطوف باشد که به اینجا آمدهاید تا چیزی را پیشکش کنید. خدمت به همنوعان و پرسیدن این سئوال از خود که: ”چگونه میتوانم کمک کنم؟“ ”چگونه میتوانم به همهٔ کسانیکه با من تماس مییابند، کمک کنم؟“ با خود عهد ببندید. اولین عهد: از خود خواهم پرسید: ”چگونه خواهم توانست به بهترین نحو، به بشریت خدمت کنم؟“ از خود بپرسید: ”اگر مسئلهٔ پول و نگرانی دربارهٔ آن مطرح نبود و همهٔ وقت و پول جهان از آنِ شما بود، چه میکردید؟“ اگر به همانکاری میپرداختید که هماکنون میکنید، به دارمای خود سرگرمید، زیرا با اشتیاق بهکارتان میپردازید. مجله شادکامی و موفقیت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 474]