واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گفت و گو بانويسندگان مجموعه پاتوق جام جم آنلاين: چقدر به تيتراژهاي تلويزيوني نگاه ميكنيد؟ به نظر ميرسد اين تيتراژها مثل شناسنامه افراد، حاوي اطلاعاتي فراوان است. افراد در اين تيتراژها از جايگاه و مرتبهاي خاص برخوردارند. مدتي است رسانه ملي به خانمهاي نويسنده هم مجالي داده است كه ايفاي نقش كنند و اين جاي خوشحالي است، چرا كه همه به اين واقعيت معترف هستند كه نگاه و قلم خانمها، ظريف و البته دقيق است. با 2 نويسنده (مهشيد تهراني و رويا اسدي) با تحصيلات كارشناسي ارشد در رشتههاي ادبيات نمايشي و فيلمنامهنويسي به گفتگو نشستيم . اين دو از قدرت تخيل خود كمك گرفتهاند و به حكم آموخته ها و البته مهارت، واژههايي را خلق كردند كه با مجموعه «پاتوق» ميزبان هر روزه چشمان شما در شبكه اول سيماست. دراين گفتگو تهراني و اسدي با هم به سوالهاي ما پاسخ گفتهاند كه در ميخوانيد: طرح اين مجموعه از كجا شكل گرفت؟ ما به دنبال قالبي بوديم كه ظرفيت طرح موضوعهاي مختلف اجتماعي را داشته باشد. جايي كه اقشار مختلف با ديدگاهها و مشكلات و مسائل گوناگون رفتوآمد كنند و اين رفتوآمد تحميلي و بيمنطق هم نباشد. ميدانستيم در اين صورت داستانهاي مختلفي ميتواند شكل گيرد؛ البته قابليتهاي ديگري هم مدنظر ما بود. ويژگي خانوادگي بودن براي ما اهميت بسيار داشت. خانوادهاي با ساختار درست و واكنشهاي قابل قبول با روابطي بين 3 نسل كه بر پايه احترام متقابل، محبت و درك بنا شده است. در عين حال بنا به خواستمان مبني بر عدم تحميل هزينههاي گزاف ساخت سريال به شبكه وگروه (اجتماعي) ميدانستيم كه بايد به صورت تك لوكيشن طراحي شود. در نهايت به شكل فعلي پاتوق رسيديم كه همه اين خصوصيات را داشت. چرا نام پاتوق را براي اين مجموعه انتخاب كرديد؟ آيا اين به ريشه برمي گردد؟ پاتوق در فرهنگ لغت به معناي محل گردآمدن است. جايي كه مردم جمع ميشوند تا دمي بياسايند. اين واژه ريشه در فرهنگ عامه ما دارد. پاتوق در قديم جايي بود كه لوطيان گردهم جمع ميشدند. بار فرهنگي و معنايي آن برايمان جذاب بود. شايد پاتوق به شكل قديمي ديگر وجود نداشته باشد، اما شكل تغيير يافته و مدرن آن ميتواند چيزي مثل چايخانههاي امروزي باشد؛ محلي كه آدمها با هم ملاقات كرده، مشكلاتشان را مطرح و درددل ميكنند يا اينكه بسادگي تنها زماني را در آرامش ميگذرانند. مسائل گوناگوني در ابعاد مختلف اجتماعي در مجموعه ديده ميشود كه اين نقطه قوت آن است كه خود را درگير يك حوزه كوچك يا يكي دو خانواده نكرده است. اين جمعنگري را حاصل نگارش قلم نويسندگان خانم ميدانيد يا خير؟ قالب مجموعه و فضاي آنبهگونهاي بود كه اجازه طرح موضوعهاي مختلف اجتماعي را به ما ميداد، ما از نظر مكاني، پاتوق را در نزديكي دادسرا، خانه سالمندان و تالار عروسي، در مركز شهر، قرار داده بوديم. طبيعي است بايد از اين ظرفيتها با نگاهي واقعگرايانه بهره ميبرديم. ما تلاش كرديم موضوع، جذاب و متنوع باشد. خوشبختانه بر اين باوريم كه چنين اتفاقي افتاده است. در هر قسمت، داستاني مجزا با شخصيتهاي تازه در پاتوق شكل ميگيرد. داستانها گاه درباره مسائل خانواده روشن و اتابكي (اختلاف نظرهاي جلال و نرگس، تفاوت ديدگاه آنها با فرزندانشان و بچهها با هم و حتي تنهاييها و مسائل خانمجون و آقاجون است و گاه درباره شخصيتهاي جديد. اين جمعنگري كه مدنظر شماست و اميدواريم اتفاق افتاده باشد، ايدهآل هر نويسنده، چه خانم و چه آقاست. شايد زن بودن ما باعث شده موضوعها به شكل عاطفيتر و ظريفتر مطرح شود. براي نگارش اين مجموعه تلويزيوني بزرگ كه حداقل 150 بازيگر را در خود جاي داده،چقدر از نظر زماني وقت صرف شده است؟ از ارائه طرح اوليه تا پايان نگارش حدود يك سال و نيم به طول انجاميد. بخشي از اين زمان به مسائلي مربوط ميشد كه درحوزه اختيار نويسنده نيست؛ اما دقت نظر در نگارش فيلمنامهها و تاكيد بر متنوع بودن موضوعها كار را طولاني كرد. به طور كلي، با نگارش كارهاي شتابزده موافق نيستيم. ترجيح داديم به جاي سرعت در نگارش، دقت را در نظر بگيريم تا بتوانيم از مجموعه و آنچه به ما مربوط ميشود، يعني متنها بخوبي دفاع كنيم. به همين دليل، زماني كه فيلمبرداري آغاز شد، 40 متن آماده به كارگردان تحويل داده شد. آيا داشتن دو نويسنده براي يك سريال باعث فراز و فرودهايي در مجموعه نميشود؟ حضور 2 نويسنده را از نقاط قوت آن ميدانيم. درحين نگارش درباره قالب كلي طرح، نوع روايت قصهها و خصوصيات شخصيتها با هم اتفاقنظر داشتيم. در نتيجه، با حفظ اين اصول توانستيم هر كدام جداگانه موضوعهاي مورد علاقه خود را بنويسيم. اين باعث شد موضوعها از 2 تفكر و ايده منشا بگيرد و مانع يكنواختي كار شود. يكي از نوآوريهايي كه در اين سريال رخ داده، حضور خانمها در صحنه پذيرايي از مشتريان است. انگيزه اصلي اين كار چه بوده است، در حالي كه معمولا در كشورمان اين تصاوير را شاهد نيستيم؟ همانطور كه توجه كردهايد، پاتوق را بزرگترهاي خانواده براي رفع موقت معضل بيكاري جوانترها باز كردهاند؛ اما چون خانوادهاي هستند كه كارهايشان را با مشاركت انجام ميدهند و همچنين توجه كافي به بچهها دارند، طبيعي است در اداره پاتوق هم با آنها همراهي كنند. بارها تاكيد شده كه ميخواهند مطمئن باشند بچهها خود به تنهايي از عهده اداره پاتوق برخواهند آمد. در عين اين كه امروز در اماكن خانوادگي همچون رستورانها، شاهد فعاليت خانمها نيز هستيم؛ اما در پاتوق، حضور شخصيتهاي زن به خاطر لطافت طبع و حس همدردي و همراهي آنها در پيشبرد داستانها كمك ميكرد. وجود آنها گاه بهانه اصلي باز شدن موضوعها و مشكلات بود. در عين حال در شناخت بيشتر شخصيتها هم تاثير داشت. وقتي دوست نرگس با پسر بيمارش به پاتوق ميآيد، وقتي دوست آرزو در آستانه ازدواج گذارش به آنجا ميافتد يا وقتي خانمجون پس از عمري فعاليت و كار، يك روز نگران بيهوده گذشتن زندگياش ميشود، همه و همه با احساساتي مشابه بسياري زنان ديگر در سن و سال آنها، به پيشبرد داستان كمك ميكنند. موشكافي ذاتي خانمها در بسياري قسمتها باعث ميشد نگاهي فراتر از تماشاگر صرف بودن داشته باشند. در حقيقت اين بعد شخصيتي خانمها بود كه ما به آن احتياج داشتيم، نه حضور فيزيكيشان. حضور خانمها در عرصه نگارش مجموعههاي تلويزيوني بسيار كم است. از ديد شما علت چيست؟ تعداد خانمهاي نويسنده به هر حال كمتر از آقايان است. در يكي 2 سال گذشته، بسياري از آنها به نگارش در تلويزيون روي آوردهاند، اما مانند بسياري حرفههاي ديگر، در اين عرصه هم زنان بايد براي پيشرفت دركار و رسيدن به اوج، زحمات بيشتري را نسبت به مردان متحمل شوند كه انگار ديگر نوعي جريان طبيعي به حساب ميآيد. اميدواريم خانمهاي بيشتري به اين عرصه روي آورند، چون قطعا حرفهايي براي گفتن دارند. به نظر شما، نويسنده كه خالق يك اثر است ميتواند يا بايد در عرصه توليد مجموعه هم حضور و اثر داشته باشد يا خير؟ آيا اين كمكي به بهتر شدن مجموعهها نميكند و آيا شما در اين مجموعه تجربهاي اين چنيني داشتيد؟ به طور قطع اگر اين اتفاق بيفتد، در كيفيت كار تاثير مثبتي دارد. نويسنده پايهگذار اثر است و فيلمنامه از فيلتر ذهن او گذشته است. او اولين كسي است كه ميداند چه نوشته، چه تصوري داشته و هدفش از نگارش چه بوده است. حضور نويسنده در طول ساخت ميتواند باعث روشن شدن نقاط ابهام بسياري شود. در مورد تجربه شخصي ما در پاتوق، تلاش كرديم عليرغم مشكلات و گرفتاريها به دفعات در محل فيلمبرداري حضور يابيم. با وجود اين هنگام پخش مجموعه از ديدن تغييرات اساسي در داستان و ديالوگ بعضي قسمتها حيرتزده شديم. به اين نتيجه رسيديم كه تنها حضور فيزيكي در سر صحنه كافي نيست و باور نقش نويسنده به تعاملي دوجانبه با كارگردان نيازمند است. حالا كه سريال ساخته شده و در حال پخش است، نقاط قوت و ضعف مجموعه را چه ميدانيد؟ درباره نقاط قوت و ضعف آن بايد مردم و منتقدان نظر دهند. ما كوشيديم موضوعها را حداقل به شكلي تازه و دور از كليشههاي جاري مطرح كنيم و در پي نتيجهگيريهاي مرسوم نبوديم. اصراري به پايانهاي شاد و تحميلي نداشتيم. هنوز اين را نقطه قوت ميدانيم، اما هر كاري با تاسفهايي همراه است. بسياري از تغييراتي كه در متن پاتوق داده شد، بدون اطلاع ما بود. گاه اين تغييرات در حدي بود كه باور و خواست و فكر نويسنده را به گونهاي ديگر نشان ميداد. در چنين مورد از حذف شخصيت اصلي غافلگير شديم. تاسف ديگرمان اين است كه به دليل شرايط توليد، 15 متن كه ميتوانست قسمتهاي جذابي باشد، فيلمبرداري نشد.اما باورمان اين است كه هميشه بايد نكات مثبت را در نظر داشت. پاتوق با تلاش بسيار كارگردان، تهيهكننده و گروه توليد آن ساخته شد. فضاي سالم پشت صحنه و همراهي گروه، خاطرات خوبي برايمان به يادگار گذاشت. پاتوق اولين تجربه مشترك نگارش ما بود كه از نتيجه آن راضي هستيم و اميدواريم اين همكاري ادامه پيدا كند. نيكروز ابراهيمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 365]