واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: سوء تفاهم يا استراتژي
مهدي كرم پور
1- ساخت فيلم تلويزيوني پديده يي است كه تاريخي به قدمت نه چندان طولاني پيدايش اين رسانه همگاني دارد. اما در طي اين ساليان نه زياد استاتيك و زيبايي شناسي خود را يافت و چنان شد كه فرنگياني كه عادت به فرموليزه كردن هر پديده نورسته يي دارند، آن را به واحدي درسي و دانشگاهي مبدل ساختند كه ساختار، بودجه بندي، كارآيي و اهداف خود را يافت، تعريف شد و امروز نمونه هاي درخشاني نيز دارد كه چندي از آنها را از شبكه هاي معتبري چون BBC مي توان به مشاهده نشست.
2- فيلم تلويزيوني در ايتاليا اما كاركرد ديگري يافت. دولت راستگراي اين كشور كه به جز در فاصله كوتاهي كه به پايان رسيد پس از جنگ جهاني دوم همواره قدرت را در دست داشته با سياست تقويت ساخت فيلم هاي تلويزيوني (كه در آنجا به 100 دقيقه يي مشهور است) منجر به كاهش حجم توليد فيلم هاي سينمايي در اين كشور شد. سينماي ايتاليا كه زماني جزء سه توليدكننده برتر فيلم هاي سينمايي در جهان به حساب مي آمد، امروز به طرز بسيار فزاينده يي زير هجوم و سيطره فيلم هاي امريكايي قرار دارد يا توليدات آن متاثر از توليدات امريكاست. دست اندركاران و استوديوهاي اين كشور با قرار گرفتن در چرخه اقتصادي فيلم هاي تلويزيوني سرپا ماندند، اما سينماي ايتاليا ديگر آن رونق و شكوه سابق را از ياد برده است. دولت راستگراي برلوسكوني (متمايل به سياست هاي امريكايي) ماهيت انتقادي سينما را برنتافت و چون مشاورينش ذات سينما را همسو با خود نمي يافتند به كنترل اين ابزار مدرن جادويي قرن در جعبه كوچك و شبكه هاي دولتي شتافتند. امروز سازندگان و عوامل سينماي ايتاليا همچنان به كار و پيشه خود سرگرمند، اما سينماي ايتاليا مرده است. و استعدادهاي درجه يك نمايشي اين كشور رهسپار ينگه دنيا شدند. اين بيش از هركسي موجب مسرت دستگاه سرگرمي سازي هاليوود است و البته مورد اعتراض شديد فيلمسازاني چون ناني مورتي كه مرثيه خوان نوستالژيك سينماي ملي ايتاليا است.
3- در ايران ما، هر پديده وارداتي شبيه خودمان مي شود، تغيير ماهيت مي دهد و چون در پايان تعريفي نمي يابد به شير بي يال و دم و اشكمي مبدل مي شود كه معلوم نيست چرا و به چه دليلي آمد و حالا تكليف مان با اين پديده چيست. هر كسي به سمتي مي كشد تا...
فيلم هاي تلويزيوني يا 90 دقيقه يي كه مي توانست موجب ايجاد فرصت شغلي و كارآفريني براي دست اندركاران سينماي ايران شود و منشاء و تجارب ارزشمند برخورد با مخاطب عام با حرف هاي نوتر و محملي براي ارتقاي سليقه مخاطب و آزمون هاي ارزشمند فيلمسازي حرفه يي، سياه مشقي شد كه اگر در دهه 70 فيلم كوتاه سبب ورود فيلمسازان فيلم اول به عرصه سينما بود، حالا فيلم هاي 90 دقيقه يي اين راه را هموار ساخته است. به هر نوآمده يي فيلم تلويزيوني سپرده شد، بدون آنكه فيلمسازانش يا حتي سفارش دهندگان تعريفي بر آن داشته باشند و نكته قابل اعتنا اطلاق عنوان فيلم سينمايي در تبليغات و نمايش اين فيلم ها از شبكه هاي مختلف تلويزيون است. گويي سفارش دهندگان اين آثار نيز از عنوان فيلم تلويزيوني ابا دارند و سازندگان نيز با عوامل شان قرار ساخت فيلم هاي سينمايي را مي گذارند كه عجالتاً ديرتر گرفته مي شود و بعدتر تبديل و اكران خواهد شد. بعضي نيز چنين شد كه به دليل كيفيت نازل ساخت و تبديل تنها موجب شرمساري سينما و تلويزيون شد. بودجه پايين، ساخت سريع، سفارش فله يي، تهيه كنندگان غيرمتعهد و دانش كم توليد كننده و سفارش دهنده سرانجام پخش تلويزيون را با انبوه بنجل هاي استعدادهاي درجه سه و چهارمي مواجه ساخت كه بعدها تصميم به تعريف و سازماندهي اش گرفتند. اما چون هميشه ساز را از سر گشاد به دست گرفته و عدم كارشناسي دقيق سبب شد تا توليد اين نوع فيلم ها كه بين دو تا سه هفته انجام مي پذيرفت منجر به افزايش دستمزد بازيگران شود و درنتيجه بر هزينه تمام شده فيلم هاي سينمايي نيز تاثير بگذارد. بازيگران كه ويترين اين فيلم ها به حساب مي آمدند، حالا براي دو هفته حضور جلوي دوربين هر تازه كاري دستمزدهاي غريبي طلب كردند كه پرداخت شد. حالا در پايان نيمه اول سال 87، سينماي لنگان اسير هزار و يك حرف و حديث و سوء تفاهم ايران با كاهش حجم درخواست پروانه ساخت مواجه است و لابد خيل متقاضيان سربرآورده از لپ لپ هاي تلويزيوني. قدر ناديدگي عوامل حرفه يي، اصالت بودجه برحسب ويترين جلوي دوربين، عدم كارشناسي دقيق مسائل و تكنيكي، توجه بيش از اندازه بر مضامين دستوري رسمي و ايجاد تفارق سوءتفاهم برانگيز سليقه يي و شخصي، نگاه رسمي به آثار هنري و البته سوءمديريت و فقدان استراتژي بلندمدت فرهنگي همه و همه دست به دست هم خواهد داد تا روزي سينماي ملي ايران خواسته يا ناخواسته نشسته بر خاكستر خويش، دست گدايي به آثار سينمايي غرب به خصوص امريكا دراز كند. خيلي دور نيست روزي كه در سينماهاي فرهنگ، آزادي، ملت و سالن هاي تازه بازسازي شده در مقابل صفوف طويل و به هم پيوسته مردمي، فيلم هاي روز امريكا را با افتخار اكران كنيم. البته چند سينما به تئاتر روحوضي يا آمفي تئاترها نيز به نمايش بنجل هاي فيلم فارسي يا نسخ سينمايي جعلي تبديل شده از تلويزيون مشغولند و چند سالن كوچك دولتي نيز به نمايش آثار دستوري و سفارشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تحت عناوين سينماي ملي و معناگرا و فرهنگي. دست اندركاران سينماي ايران نيز سرگرم ساخت فيلم هاي تلويزيوني هستند، لابد.
[email protected]
شنبه 9 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]