واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: خبرگزاري فارس: احمدرضا دالوند گفت: چرخه هنرمند،منتقد،گالري و اقتصاد هنر در ايران معيوب است و اين درحالي است كه درغرب اين چرخه سالهاست كه ساخته شده است. به گزارش خبرنگار هنرهاي تجسمي فارس، احمدرضا دالوند هنرمند طراح و منتقد هنري در دومين روز از همايش هفتمين دوسالانه نقاشي معاصر ايران درباره رسانه،نقد و منظرهنگاري درنقاشي معاصر ايران سخن گفت. دالوند گفت: چرخه هنرمند،منتقد،رسانه،گالري و اقتصاد هنر دركشور ما معيوب است و اين در حالي است كه غربيها اين چرخه را با توجه به بحث اقتصاد هنر سالهاست كه ساختهاند. اين منتقد هنري به نگارخانههاي ايران اشاره كرد وگفت: بيش از 300 نگارخانه درتهران تأسيس شده است ولي نگارخانهداران به نقش خود آگاه نيستند و نمايشگاههايي كه در آن برگزار ميشود گاهي خوب و گاهي بد است و هيچ استانداردي براي آثار هنري و نمايش آنها نيست. دالوند تصريح كرد: هيچ گونه سياستگذاري براي اين بخش نشده است ودرست مثل سمساريها عمل ميشود. وي افزود: ما اماكن فرهنگي بسياري از جمله موزهها،خانه هنرمندان،گالريها و مراكز فرهنگي مختلفي داريم ولي هيچ مديريت متمركزي براي اين نهادهاي فرهنگي نداريم كه پيوندي بين اين رسانههاي مختلف فرهنگي ايجاد شود. اين منتقد هنري با تأكيد بر اين كه هنرهاي تجسمي درهمه جاي دنيا به نسبت سينما و فوتبال مهجور است گفت: اما چرخه هنرمند،منتقد،كارشناس،موزه و گالري دركشور ما معيوب است و نگارخانهداراني هم كه توفيقاتي داشتهاند به دليل زرنگي آنها و بلد بودن قاعده بازي بوده است. دالوند همچنين درباره عدم وجود منتقدين هنري در ايران گفت: اگر در دهههاي 40 و 50 تنها آيدين آغداشلو به عنوان منتقد هنري فعاليت داشته به اين دليل بود كه تعداد رسانهها و مطبوعاتي كه در اين زمينه با هم رقابت ميكردند بسيار اندك بود و به همين دليل اين گونه نقدها درمجلات مورد توجه واقع ميشد و خوانده ميشد. ولي امروز با وجود رسانههاي بسياري مثل راديو،تلويزيون،اينترنت و انواع مختلفي از روزنامهها و مجلات، چاره ديگري براي جذابيتهاي يك رسانه درنظر گرفته ميشود و برخلاف گذشته كه تمام قسمتهاي مختلف يك مجله خوانده ميشد، امروز اين اتفاق در هجوم رسانهها مختلفي كه با هم رقابت ميكنند نميافتد. وي افزود: با تعدد رسانهها وغولي به نام «WWW.COM» ديگر خوانندهاي براي مجلات نيست و مجلات بيشتر به كالاهاي سرگرمي تبديل شده كه بازي را به اينترنت باختهاند. دالوند همچنين درباره كمبود منتقدين هنري گفت: من هنرمنداني را ميشناسم كه انديشه پژوهشي داشتند و چون درزمينه تئوريك خلاء وجود داشت به ناچار به جاي آن كه هنرمند باشند،منتقد هنري شدند. احمدرضا دالوند در ادامه به منظرهنگاري در نقاش معاصر ايران اشاره كرد و گفت: من آثار دوسالانه را بيش از 4 بار ديدهام ولي كمتر اثري را با موضوع منظرهنگاري دردوسالانه ديدم. دالوند منظرهنگاري در نقاشي معاصر ايران را يك حركت اتفاقي و گهگاهي دانست و گفت: نميدانم جايگاه منظرهنگاري درنقاشي معاصر ما كجاست و چرا از طبيعت تابناك ايران درآثار نقاشي خبري نيست، نقاش امروز ما انگار يادش رفته است كه اقليمش كجاست. دالوند با بيان اين كه نقاشي منظره مورد بيمهري قرار گرفته است گفت: جنگ و حواشي آن غفلتي در نقاشي منظره ايجاد كرد ولي امروز ميتوان با حضور كارشناسان و به شكل انديشمندانه به اين مقوله بپردازيم. اين منتقد هنري در ادامه به انواع مختلف منظرهنگاري اشاره كرد و گفت: ما پنج نوع منظره نگاري داريم، منظرهنگاري واقعگرايانه،نمادگرايانه،خيالپردازانه،طبيعتگرايانه و آرمانگرايانه وي در ادامه به بررسي و تعريف انواع مختلف منظرهنگاري پرداخت و گفت: منظرهنگاري واقعگرايانه زود در دل مردم جا باز ميكند و نقاش آن چيزي را ميكشد كه كمال مطلوب مردم عادي است. اين نوع منظرهنگاري شكوهي دارد كه هيچ گاه كهنه نميشود و با عكس بسيار متفاوت است. دالوند درباره نوع دوم از اين منظرهنگاري هم گفت: منظرهنگاري نمادگرايانه نوعي است كه از بازنمايي مقلدانه طبيعت فاصله ميگيرد و براي آن كه خوشايند نگاه مخاطب باقي بماند به صورت نمادين و تزييني كار ميشود. وي درباره منظرهنگاري خيالپردازانه هم گفت: درنقاشي خيالپردازانه هنرمند هنرش را با دنيايي كه از قبل براي خود ميسازد آغاز ميكند و در اثرش به دنبال چيزهاي ناشناخته و بكر درطبيعت ميگردد و در منظرهپردازي آرمانگرايانه نيز نقاش همان كاري را ميكند كه شاعر با واژهها ميكند يعني از نشانههاي طبيعت چيزي را برميگزيند و به صورت آرماني آن را به تصوير ميكشد. دالوند درباره منظرهنگاري طبيعتگرايانه هم توضيح داد: در اين نوع منظرهنگاري هنرمند با تخيل ميانهاي ندارد و معتقد است كه جلوههاي زيباي طبيعت و حتي زشتيهاي آن را بايد به تصوير كشيد و به انسان به عنوان موجودي در دست طبيعت مينگرند. احمدرضا دالوند هنرمند طراح و منتقد هنري در پايان درباره منظرهنگاري در نقاشي معاصر ايران گفت: ما منظرهنگاري در نقاشي معاصر ايران داريم ولي هدايت نشده است يعني منتقدين آن را هدايت نكردهاند. انتهاي پيام/ش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 223]