تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خوشا بحال كسانى كه براى خدا گرسنه و تشنه شده‏اند اينان در روز قيامت سير مى‏شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846479245




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت‌و‌گويي با گلشيفته فراهاني


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: سينماي ما - چند وقتي است كه شما مخاطبان سايت، درخواست يك گفت و گو با گل‌شيفته فراهاني، بازيگر محبوب و موفق سينماي كشور را داريد. اين گفت و گو چند ماه پيش در ماهنامه هنري «نشاني» منتشر شده است. «نشاني» را محمد صالح علاء منتشر مي كند و مثل بقيه كارهاي اين هنرمند، متفاوت، جذاب و منحصر به فرد است. خوشبختانه قرار است مجله نشاني بعد از يك وقفه چند ماهه دور جديد انتشارش را همين روزها شروع كند با اين گفت و گوي جالب و خواندني به استقبال دور جديد نشاني مي رويم.... *** تو اين دنيا به حرف كي گوش ‌مي‌كني؟ حرف طبيعت. با گل‌ها رابطه‌ات خوبه؟ هميشه قربون صدقه‌ي گل‌ها مي‌رم. تو قبلاً رودخونه نبودي؟ رودخونه بزرگترين معلم زندگي منه. چرا اين‌قدر خوب بازي مي‌كني؟ خيلي باور مي‌كنم. كي باور مي‌كني؟ اوجش زماني‌ست كه در حال بازي هستم‌. يعني بوق دوربين را مي‌شنوم. الآن يه سناريو به تو پيشنهاد كرده‌ن و شب مي‌بري خونه و مي‌خوني. تا شروع فيلمبرداري چه بر سر تو و سناريو مياد؟ يك بار بيشتر نمي‌خونم ولي اگه خيلي خوشم بياد باهاش زندگي مي‌كنم. ملاك انتخابت چيه؟ حرفيست كه فيلمنامه مي‌زنه. عوامل سازنده رو به فيلمنامه سنجاق مي‌كني؟ بله به ويژه فيلمبردار خيلي برام مهمه. حالا فيلم را قبول كردي، باهاش چيكار مي‌‌كني؟ از اول تعريف كن. بستگي داره. اگر فيلمنامه‌اي باشد كه تمام جزئيات آن را پذيرفته باشم، مثل يك گلادياتور براي شهيد شدن به ميدان جنگ مي‌رم. ولي اگر نپذيرفته باشم، همانند آدمي هستم كه پشت صحنه‌ي جنگ يك ذره لباسهاش رو سوهان مي‌‌زنه ، سؤال مي‌كنه كمربندش سفته يا نه، بعد كه شرايط آماده شد به ميدان جنگ مي‌رم. چند سالته؟ 24 سال. اين‌ها را از كجا ياد گرفتي؟ پدر و مادرت كه آرتيست‌هاي درجه‌ي يكي هستند به تو كمك كردند؟ - به هر حال زندگي در آن خانواده من را ساخته. اگر يك سناريو را دوست نداشته باشي و قرار باشد كار كني چه بلايي سرت مياد؟ خيلي بهم بد مي‌گذره. مثل يك مادري كه مي‌دونه بچه‌ي ناقص داره ولي به هر حال اون را به دنيا مي‌آره و پاشم مي‌ايسته، من هم پاي بچه‌ي ناقصم مي‌ايستم. بهزيستي نمي‌ذارمش ولي خوب خيلي خوش ‌مي‌‌گذره. گريه‌ام انداختي... قيل از اينكه كليد بزنن تمرين مي‌كني؟ معمولاً، من هميشه دوست دارم پارتينرم را جلوم ببينم. ولي تمامي اوقات كه پارتينرم را دوست ندارم به ديوار نگاه مي‌كنم. چون حسي كه به من مي‌ده اشتباهه و من ترجيح مي‌دم در تخيل خودم آدمي را كه حس درس مي‌ده به جاي او بذارم، ولي من بيشتر اوقات شانس اين را دارم كه بهترين پارتينر‌هاي دنيا را داشته باشم. اين رابطه‌ بعد از كار تمام ميشه؟ اكثراً بله. ولي زمان درخت گلابي خيلي اذيت شدم. چه خوب شد اين رو گفتي. الآن كه از درخت گلابي دور شدي ، چه حسي داري وقتي بهش نگاه مي‌كني؟ خيلي فكر مي‌كنم از آن اتفاقاتي است كه يك بار در زندگي هر آدم پيش مي‌آد كه بتونه اينقدر راحت خودش رو بازي كنه . چند سالت بود؟ 14 سال. خوب معمولاً وقتي كار‌ مي‌كني، زندگي‌ات چه جوريه؟ تعطيله. بستگي به حال و هواي كار داره يعني من وقتي كار غمگين بازي مي‌كنم خيلي زندگي‌ام غمگينه و وقتي كار شاد بازي مي‌كنم خيلي شادم. وقتي نقشي را بازي مي‌كني، موسيقي‌هايي كه گوش مي‌كني و كتابه‌ا‌يي كه مي‌خوني و معاشرتي كه در كل جهان داري متناسب با آن نقش است؟ معمولاً وقتي كار مي‌كنم كتاب نمي‌خونم چون كتاب من رو با خودش مي‌بره و سوار ميشه ‌به كاري كه مي‌كنم و در روابط بين آدم‌هاي آْن كار هم خيلي درگير مي‌شم. وقتي در سنتوري كم‌كم عاشق علي مي‌شم توي كار واقعاً عاشق او هستم. شب‌ها با رؤياي كاري كه مي‌كني مي‌خوابي؟ وقتي كار مي‌كنم زني هستم كه حتي خوابش هم مال خودش نيست و تمام شب حرف كار فردا را مي‌زنم. شعر زياد مي‌خوني؟ نه ولي همه چيز را شعر مي‌بينم. زندگي‌ام شعره. خودت رو هم شعر كردي...گلشيفته‌جان جوان‌هاي زيادي هستند كه تو را مي‌خوانند و حالا مي‌خواهند بازيگر بشوند تو چه كمكي مي توني به اون‌ها بكني؟ بزرگترين كمكم اينه كه بگم اين حرفه را درست بشناسن . چه جوري؟ ميشه خواند و تئاتر كار كرد چون تئاتر يك كلاس براي بازيگر شدنه. من يك جوان شهرستاني غريب هستم، چه كنم كه يك گروهي به من اجازه بدهند باهاشون كار كنم؟ يك سري آدم بشن، با هم كار كنن، بنويسن، برن توي خيابون اجرا كنند، كسي كه عاشق بازيگري باشه اين كار را مي‌كنه. تو تئاتر كار مي‌كني؟ در بچگي در جشنواره‌ي عروسكي كار كردم و بعد هم يك تئاتر در دوازده سالگي با پدرم براي بيماران هموفيلي و همين‌طور مريم و مردآويج را با پدرم كار كردم. دانشگاه رفتي؟ بله، ولي ول كردم . چه رشته‌اي؟ موسيقي. حالا چطور شد؛ من داشتم مي رفتم اتريش كه سوليست بشم. هفته‌ي آخر با بليط و خونه‌ي اجاره شده در وين، گفتم من نمي‌خوام برم. احساس كردم اين چيزي نيست كه من از زندگي‌ام مي‌خوام. زماني كه موسيقي مي‌خوندي، مي‌خواستي نوازنده‌ي درجه‌ي يكي بشي؟ بله، ولي كاملاًٌ اشتباه بود، چون من زماني كه هنرستان مي‌رفتم ملودي‌هاي باخ و موتزارت رو مي‌زدم ولي متاليكا گوش مي‌كردم. ديروز با آريا عظيمي‌نژاد عزيزم صحبت مي‌كردم و گفتم ما بين شجريان و محمد اصفهاني و شوپن و چايكوفسكي و حتي گاهي بين جواد يساري و لئونارد كوهن مونديم. اين خصوصيات موسيقيايي ماست. در فيلم "ميم مثل مادر" ويلون را خيلي درست و خوب مي‌زدي. قبلاً ساز زهي زده بودي؟ من از 4 سال‌گي پيانو مي‌زدم و معلم‌هاي مختلفي داشتم كه مهمترينش سروش دهبستي بود. روي من يك سرمايه‌گذاري فرهنگي شده بود كه يك پيانيست بزرگ بشم و از 12 سالگي در هنرستان موسيقي تحصيل مي‌كردم. هنرستان خيلي سطح بالا بود و ما از هر نظر پخته و عالي بوديم. در همان جا با ساز‌هاي مختلف آشنا شدم و در فيلم هم مدام به آقاي ملاقلي‌پور مي‌گفتم كه شما هم اگر نخواين كه دقيق ويولن بزنم من مي‌خوام. چون دوستان من اين فيلم را مي‌بينند و مي‌گويند خاك بر سرت تو كه هنرستاني بودي چرا اينجوري زدي. رغبت آهنگسازي هم داري؟ بله، بيشتر در تنظيم استعداد دارم، در ملودي كمتر. يك آهنگ دارم كه شعرش مال برادرمه ولي بقيه‌ي كار‌ها را خودم انجام داده‌م. اينجوريه: ره رو شهر تاريك گربه كجايي نزديك راه باريك سوي رهايي اين‌ها دو تا گربه هستند كه با هم سؤال و جواب مي‌كنند ساكسيفون هم داره.. قرص ماه توي چشات خوابيده ‌آروم دوست دارم يك لحظه باز بشيني پهلوم. من خيلي وقت پيش به اين نتيجه رسيدم كه ما به دنيا اومديم تا فرشته بشيم. و فرشته شدن هم مثل تمام كارهاي ديگه احتياج به مشق كردن داره تو نمي‌خواي فرشته بشي؟ به نظر من فرشته ها بدبختن چون نمي‌تونن كار بد بكنن. ولي به نظر من اين‌كه آدم بتونه كار بد بكنه و نكنه، يك گل مي‌شه كه تنها رسالتش تو اين دنيا اينه‌كه زيبا باشه. به مرگ زياد فكر مي‌كني؟ به طور غير معمول از كودكي و بعد از آن هم مرگ ملاقلي‌پور من را تكان داد . مرگ باعث مي‌شه كه ما عميق بشيم. خيلي آموزنده ‌است و چيز‌هاي خوبي به ما ياد مي‌ده. گفتي ملاقلي‌پور را دوست داشتي، چرا؟ يك وجه مشترك بين ما بود كه در عين حال كه دور و برمان شلوغ بود، خيلي تنها بوديم. ملاقلي‌پور آدم غمگيني بود، دائم مي‌خنديد ولي پشت تمام اين‌ها يك اندوه وجود داشت، احساس غبن و از دست دادن در او لبريز بود. چه چيزهايي به تو ياد داد؟ بزرگترين خصوصيت او اين بود كه با درد انسان‌هاي ديگر درد مي‌كشيد و يك بار در رستوراني در كيش به پسر نابينايي بر‌خورده بود كه آواز مي‌خواند و براي ملاقلي‌پور نامه نوشته بود كه من هميشه دوست دارم در فيلمي آواز بخوانم. بعد در "ميم مثل مادر" آمد و خواند يا دختري را در خيابان با ويلچر ديده بود گفت اين بركت فيلم ماست كه نقش دختر جمشيد هاشم‌پور را بازي كرد. آن دختر هيچوقت حرف نمي‌زد و بعد از آن فيلم شروع به حرف‌زدن كرد. او هم متقابلاً تو را دوست داشت؟ اوايل نه‌، كمي با نظرات من جنگ داشت ولي بعد كه من دستم را زدم توي شيشه... مگه توي ميزان سن نبود؟ نه. قرار بود با كپسول بزنم . چرا با كپسول نزدي؟اصلاً مگر فيلمبردار پيچ تيلت و پن را نبسته بود؟ دست خودم نبود به فيلمبردار هم ندا داده بودم كه يك اتفاقي مي‌افتد ولي نمي‌دونستم چي. در حوزه‌ي كار بازيگري دو راه وجود دارد كه به نقشت برسي؛ يا تكنيكال يا غريزي. تو خيلي غريزي هستي و به نظرم اگر قرار باشد اتللو را بازي كني بايد هر شب يك دزدمونا را خفه كني! خفه نمي‌كنم ولي به اندازه‌ي اتللو پير مي‌شوم. موهاي من در "ميم مثل مادر" سفيد شد و من صداي سفيد شدن موهايم را شنيدم. يك بار دست من در صحنه‌اي كه بچه‌را دارم مي‌اندازم‌، يكهو سياه شد و من بيهوش شدم. من توي سياهي بودم و فقط صداي ملاقلي‌پور بود كه مي‌گفت: گلي جان دخترم! درد‌هات رو بده به من ! درد‌هات رو بده به من ! من انگار ته چاه بودم و دائم چنگ مي‌انداختم به صداي او تا از چاهي كه در آن سقوط كرده بودم بيرون بيام. گلشيفته همين الآن دلت مي‌خواد تو اين چكه‌ي آخر مصاحبه چه چيزهايي بگي؟يا يه جور ديگه بگم الآن در اين صفحه يك جايي داري براي محاكات. من خيلي ناراحتم كه طبيعت ايران اين‌طور شده. نمي‌دونم چرا نبايد در مدرسه‌ها درس محيط زيست داشته باشيم كه بچه‌ها بدونن آيا پلاستيك در طبيعت مي‌مونه؟ چطور بچه‌ها مي‌تونن توي كوير يا سر آب گنجشك‌ها را بكشند. گنجشك آبي، زرد و... چرا خاك را پاس نمي‌داريم ما كه هميشه مقدس‌ترين جا‌ها برامون كنار آب بوده، زمين بوده، زمين مادر بوده و الآن هيچي نيست. من مي‌گم آدميان از بين برن مهم نيست، هنر 20 سال عقب بمونه مهم نيست، ولي ببر مازندران را كي دوباره درست مي‌كنه؟ اگر نسل گوزن زرد كه مخصوص ايرانه از بين بره كي دوباره آن را به وجود مي‌آره‌؟ درخت‌هاي پانصد ساله‌ي شمال را كه قطع مي‌كنند چه جوري جبران مي‌شه. من بايد كاري كنم كه چيزهايي را كه داره از بين مي‌ره و من عاشقشون هستم، حفظ كنم. به خانواده‌ات به خصوص به بهزاد سلام من را برسان.‌




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 331]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن