تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):شب و روز بر هر كس بگذرد، او را ادب مى‏كند، فرسوده‏اش مى‏نمايد و به مرگ نزديكش مى‏س...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821011228




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پيامبر اسلام(ص) و شيوه گذر از جامعه جاهلى به جامعه اسلامى 5


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: در نهج البلاغه نيز جاهليت مورد انتقاد و توصيف قرار گرفته است. از جمله حضرت على(ع) مى فرمايد:
همانا خدا محمد را برانگيخت، تا مردمان را بترساند، و فرمان خدا را چنان كه بايد، رساند. آن هنگام شما اى مردم عرب! بدترين آيين (على شر دين) را برگزيده بوديد، و در بدترين سراى خزيده (فى شر دار). منزلگاهتان سنگستان هاى ناهموار، همنشينتان گرزه مارهاى زهردار. آبتان تيره و ناگوار، خوراكتان گلوآزار. خون يكديگر را ريزان، از خويشاوند بريده و گريزان. بتهاتان همه جا بر پا، پاى تا سرآلوده به خطا.(53)
هم چنين در خطبه 126 مى فرمايد:
همچون بدخويان جاهليت مباشيد كه نه در دين فهم دارند و نه شناساى كردگارند.
نيز در خطبه 95 مى فرمايد:
او را برانگيخت، حالى كه مردم سرگردان بودند و بيراهه فتنه را مى پيمودند، هوا و هوسشان سرگشته ساخته، بزرگى خواهيشان به فرو دستى انداخته، از نادانى جاهليت خوار، سرگردان و در كار نااستوار، به بلاى نادانى گرفتار. او كه درود خدا بر او باد، خيرخواهى را به نهايت رساند، به راه راست رفت و از طريق حكمت و موعظه نيكو، مردم را به خدا خواند.
روشن است كه در گفتارهاى مذكور، انحطاط فكرى اعراب، در كنار خشونت طبيعى و انحطاط مادى و معنوى به تصوير كشيده شده است.
به تعبير يكى از انديشمندان معاصر در شرح گفتار امام على(ع) در خطبه 26 نهج البلاغه:
دوران جاهليت دورانى است كه مردم در آن دوران، دچار دوگونه نابه سامانى و كمبود بودند: نابه سامانى مادى و نابه سامانى معنوى.
الف ـ نابه سامانى مادى: نابه سامانى مادى مردم اين است كه از لحاظ رفاه در سطح پايينى قرار داشته باشند. چنان كه در قرآن هم به نبودن رفاه و نبودن امنيت در دوران جاهلى اشاره شده است:
فليعبدوا رب هذا البيت الذى إطعمهم من جوع و آمنهم من خوف;(54)
بايد پروردگار اين خانه (بيت الله الحرام) را عبادت كنند كه آنان را از گرسنگى به سيرى رساند و از نا امنى به امنيت.
ب ـ نابه سامانى معنوى: نابه سامانى و كمبود معنوى مردم عبارت است از گمراهى مردم. گمراهى يعنى چه؟ يعنى حيرت كه عبارت است از اين كه مردم يك راه روشنى در مقابلشان نيست. دنبال يك چيز بالا و والايى نمى گردند و براساس گمراهى است كه اختلافات طبقاتى پيش مىآيد. تفكر، اختيار و ابتكار كه سه خصلت اصلى انسان است، در چنين دوره اى مى ميرد و وجود ندارد.(55)
بنابراين مى توان جاهليت را مترادف با عقب ماندگى شديد دانست; اگر جامعه در ابعاد مادى و معنوى عقب مانده و به عبارت ديگر، نابه سامانى جدى داشته باشد، به تعبير قرآن (جامعه جاهلى) است. بر همين اساس است كه متفكران اسلامى از جامعه اسلامى با عنوان (جامعه فاضله) و يا (مدينه فاضله) ياد مى كنند، چنان كه فارابى (259-339ق) از چهار نوع نظام سياسى سخن گفته است: نظام سياسى فاضله، نظام سياسى جاهله، نظام سياسى فاسقه و نظام سياسى ضاله.
منظور وى از نظام سياسى فاضله نظام سياسى اسلامى است و بقيه، نظام هاى غير اسلامى اند كه هر يك به شش نوع تقسيم مى شوند، چون به نظر فارابى هر يك از آن ها يا دنبال تإمين امور ضرورى زندگى مردم اند كه (ضروريه) ناميده مى شود، يا دنبال ثروت اندوزىاند كه (نذاله) ناميده مى شود، يا دنبال لذت طلبى اند كه (مدينه خست) ناميده مى شوند، يا دنبال غلبه اند كه (تغلبيه) ناميده مى شود و يا دنبال آزادىاند كه (جماعيه) ناميده مى شود.(56)
از اين رو وجود (مدينه جاهله) بود كه سبب شد (مدينه فاضله) طرح گردد.
بعد از روشن شدن مفهوم جاهليت و جامعه جاهلى، اين نكته هم روشن مى شود كه دوره جاهلى نيز دوره اى است كه مجموعه اى از نابه سامانى هاى مادى و معنوى آن را احاطه كرده است و در كل، جامعه داراى آهنگ و جهت الهى نيست; از نظر مادى ، مردم از وضع اقتصادى خوبى برخوردار نيستند و از نظر معنوى، از دين قابل دفاع عقلانى و منطقى و پيراسته از خرافات بى بهره اند.
قتل و غارت (الحق لمن غلب)، شرب خمر و قمار (از تمامى انواع آن) در ميان آن ها رواج دارد و طبق آيات قرآن، شرط رستگارى پرهيز از اين مسائل است.
يا إيها الذين آمنوا انما الخمر و الميسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشيطان فاجتنبوه لعلكم تفلحون.(57)
اقدامات خلاف اخلاق و زنده به گور كردن دختران (عمدتا به خاطر مسائل اقتصادى) از ديگر اقدامات جاهلى است:
قد خسر الذين قتلوا اولادهم سفها بغير علم و حر موا ما رزقهم الله افترإ على الله قد ضلوا و ما كانوا مهتدين.(58)
افتخار به حسب و نسب و قوم و قبيله از ديگر اعمال اعراب در عصر جاهلى است كه سوره تكاثر در همين زمينه نازل شده است.
از نظر اعتقادى، شرك و بت پرستى در ميان تعداد زيادى از اعراب رواج داشت، گر چه علاوه بر يهود و نصارا كه دين الهى داشتند، حنيفى ها نيز در ميان اعراب ، افراد موحدى بودند.
از نظر سياسى مى توان مهم ترين ساخت سياسى را در قبيله جست وجو كرد. قبيله به جماعتى گفته مى شود كه براساس (نسب) و (خون) به همكارى در جهت بهبود معيشت خود اقدام كرده باشند. عامل همبستگى اعضاى قبيله با يكديگر (عصبيت) است. رئيس قبيله شيخ قبيله است كه لازم است مسن، مجرب، عاقل، شجاع و ثروتمند باشد. شيخ قبيله مسئول جنگ و صلح و پيمان ها و مهمانى هاى قبيله اى است. از مهم ترين قبايل در جزيره العرب مى توان از قبيله قريش نام برد.
اهتمام به شعر و ادب ، شعر و خطابه، دانش تبارشناسى و يا علم الانساب و نيز علم الايام از ديگر ويژگى هاى اعراب جاهلى بود. مهمان نوازى و شجاعت نيز در ميان آنان به صورت يك فرهنگ و عادت در آمده بود. موارد اخير را مى توان به عنان نقاط مثبت در عصرجاهلى در نظر گرفت، گرچه چون فاقد جهت گيرى كلى الهى بود طبعا نمى توانست در همه كاربردها مثبت باشد.
در بخش بعدى اقدامات پيامبر اسلام(ص) را درجهت تغيير خصايص، ويژگى ها و ابعاد منفى به مثبت در عصر مذكور بررسى مى كنيم.
3 ) مدينه النبى و ويژگى هاى آن
سوال ما اين بود كه پيامبر اسلام(ص) چگونه (جامعه جاهلى) را به (جامعه اسلامى) تبديل كرد؟ براى اين كه بتوانيم شيوه آن حضرت را در اين تغيير و تحول استنباط كنيم لازم است اجمالا اقدامات ايشان را توضيح دهيم:
نخستين اتفاقى كه افتاد تغيير در شخص محمد(ص) بود و تبديل شدن او از يك انسان معمولى به يك انسان مسئول و متعهد. اين تغيير توسط (وحى) صورت گرفت و از آن با عنوان (بعثت) ياد مى شود.
پس از اين حادثه، پيامبر(ص) به (ابلاغ وحى)، (انذار) و (دعوت) مردم به سوى خدا مإمور مى شود و در اين راستا تغيير در محتواى باطنى و انديشه و فكر مردم را محور كار و فعاليت خويش قرار مى دهد. با دستور: (قم فإنذر) به ميان مردم مى رود و ندا مى دهد: (قو لوا لا اله الا الله تفلحوا).
سه سال دعوت مخفيانه و پس از آن دعوت علنى همگى برمحور (اصل دعوت) انجام گرفت. (اصل دعوت) هيچ گاه از دستور كار پيامبر(ص) خارج نشد، حتى وقتى در مدينه بود و به موفقيت هاى زيادى در عرصه داخلى رسيد، دعوت سران ساير قبايل، كشورها و امپراتورىها را به سوى خدا و اسلام آغاز كرد. دعوت يك دستور قرآنى بود:
إدع الى سبيل ربك بالحكمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتى هى احسن;(59) دعوت كن به سوى پروردگارت از طريق حكمت، موعظه نيكو و با آن ها به شيوه اى كه نيكوتر است جدال كن.
به طور كلى اقدامات پيامبر(ص) در اين خصوص، به دو بخش قابل تقسيم است: اقداماتى كه به تغيير در افكار معطوف بود و اقداماتى كه در جهت تغيير در رفتار انجام مى گرفت. البته لازمه تغيير در رفتار تغيير در افكار است، منتها ما دو نوع فكر و به تعبير حكما دو نوع حكمت داريم: حكمت نظرى و حكمت عملى. حكمت نظرى يعنى علم به آن چه هست، مثل علم به وجود خدا، و حكمت عملى يعنى علم به بايدها و نبايدها. انجام و ترك اين بايد و نبايدها و به تبع آن ساختن ساختارهاى سياسى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و دينى در اختيار ما انسان ها است.
مهم ترين اقدامات پيامبر(ص) در بخش نظرى كه مى توانيم از آن به (انقلاب اعتقادى) ياد كنيم از اين قرار بود:
1 ـ معرفى خداوند تبارك و تعالى به مردم با تمامى خصوصيات و صفات، نفى شرك و بسط تفكر خداپرستى و توحيد يا مطرح كردن توحيد در همه ابعاد آن و به عبارت ديگر، تغيير جهان بينى مردم;
2 ـ توصيف موجودات روحانى عالم از قبيل فرشتگان و ملائكه;
3 ـ توصيف وجود انسان و جايگاه عقل و نفس و روح در او;
4 ـ توصيف نبوت و رهبرى و چگونگى وحى;
5 ـ توصيف مرگ، حيات اخروى و معاد;
6 ـ توصيف امت هاى خوب و بد گذشته و دعوت به تفكر در سرگذشت آن ها.
تمامى مباحث مذكور در قرآن مجيد و به ويژه در قالب آيات مكى آمده است. در بخش عملى و افكارى، كه به منظور تغيير در رفتار عرضه شد، مى توان به موارد زير اشاره كرد:
1 ـ ارائه افعال و گفتارهايى براى تعظيم و تمجيد خداوند و عبادت او نظير نماز. از اين مورد مى توان به تنظيم روابط ميان انسان و خدا ياد كرد.
2 ـ ارائه مدل هاى رفتارى و گفتارى براى گرامى داشت همنوعان و ايجاد روابط انسانى پايدار. از اين مورد مى توان به تنظيم روابط ميان انسان ها با يكديگر ياد كرد. بخشى از اين مسائل در حيطه مسائل اخلاقى قرار مى گيرند و بخشى درحوزه مسائل فقهى. موارد زير از اين قبيل است: سبقت جويى در خير،(60) ميانه روى،(61) وفاى به عهد،(62) كظم غيظ.(63) صابر و صادق بودن(64) و ويژگى هاى ديگرى از قبيل: تواضع، عدم تجسس در زندگى خصوصى افراد، عدم پرهيز از غيبت و تهمت، عفو و گذشت، خيرخواهى، خوش رفتارى، مقاومت در برابر ظالمان، دفاع از مظلومان، بزرگداشت پدر و مادر و كودك و زن و دختر و...، رعايت انصاف و عدل، كمك به مستمندان و يتيمان و...، ارزش دانستن كار، رعايت بهداشت، احترام به مالكيت افراد و... اين دستورات تغييراتى در عرصه هاى اقتصادى، فرهنگى، مذهبى، اخلاقى و سياسى پديد آورد.
3 ـ ارائه مدل عملى در تنظيم رابطه مردم و حكومت كه در مدينه النبى محقق شد. طبق اين مدل، تشكيلات و سازمان حكومت براساس بيعت و مشاركت همگانى و تإييدات الهى شكل گرفته و در خدمت امت بود. از استبداد و خود رإيى خبرى نبود و مشاورت در امور جاى آن را گرفته بود. آياتى چون (و شاورهم فى الامر)، (و إمرهم شورى بينهم) زمينه ساز مشاركت همگانى بود.تإمين سعادت مردم، تإمين رفاه، امنيت و استقلال از اهداف دولت اسلامى بود. از تبعيض هاى اقتصادى و سياسى خبرى نبود و همه كسانى كه در زمره پيروان آن حضرت قرار گرفته بودند با هم همكارى صميمانه داشته و نسبت به هم خيرخواه بودند. البته پيامبر(ص) و مسلمانان و جامعه نوپاى اسلامى، چه در مكه و چه در مدينه، دشمنانى نيز داشتند كه مشركان، يهوديان و سپس منافقان از مهم ترين آنان به شمار مى رفتند.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 134]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن