تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آنگاه كه روزه مى‏گيرى بايد چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه‏دار باشند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803234142




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انديشه - ما و جهان نيچه‌اي


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: انديشه - ما و جهان نيچه‌اي


انديشه - ما و جهان نيچه‌اي

هاله ميرميري:ديوانه‌اي با چراغ در روز روشن، در كوي و برزن به دنبال خدا مي‌گشت: «اينك به شما مي‌گويم خدا كجا رفته است. من و شما (ما) او را كشته‌ايم...!» شايد اين جمله كليشه‌اي‌ترين جمله‌اي باشد كه تاكنون از نيچه در محافل گوناگون (از سينما گرفته تا نشست‌هاي فلسفي) و به نقل از جماعت روشنفكر، مطرح شده باشد. در هر كجا كه مي‌نشيني حداقل يك نفر هست كه خود را وامدار سنت نيچه‌اي بداند، از دريچه نگاه او به جهان بنگرد و به هر طريقي كه هست نهيليسم را به او بچسباند؛ بي آنكه بداند مرگ خدا نزد نيچه دقيقا به چه معنا است. بله! خداي مسيحي به‌زعم نيچه مرده است. اما ما مردمان زميني، براي مرگ خدا، چه چيزي را به جلوي ديدگانمان بياوريم؟ دشنه‌اي آغشته به خون كه عده‌اي، قومي يا قبيله‌اي آن را به دست گرفته‌اند و سپس از مرگ خدا از آسمان به زمين هبوط مي‌كنند؟ يا مرگ حقيقتي كه با حلول عصر روشنگري، به واسطه رخداد مدرنيته و سلطه عقلانيت و تجربه‌گرايي انسان از جهان الهي و تئولوژيك پيشين خود رخت بربست؟ كداميك؟! اگر در آخرين روز مردادماه، در موسسه معرفت و پژوهش حاضر بوده باشيد، پاسخ اين سوال و بسياري ديگر از پرسش‌هاي نيچه‌اي‌تان را از زبان «بيژن عبدالكريمي» شنيده‌ايد. دانسته‌ايد كه مرگ خدا با نيچه آغاز نشد، بلكه از دل سوبژكتيويسم سقراط و افلاطون بيرون آمد. يا كه نيچه با كشتن خدا و حقيقت در صدد بود تا، بهتر بتوانيم از بحران مدرنيته عبور كنيم. «ما و جهان نيچه‌اي» عنوان كتابي است از عبدالكريمي كه سخنراني‌ها و مقاله‌هاي اخير وي را (با نگاهي نيچه‌اي به جهان معاصر) در برمي‌گيرد. شرح كوتاهي از سخنان وي را در مورد اين كتاب و جهان نيچه‌اي، در زير مي‌خوانيم.

كتابي با 9 محور گوناگون
جهان نيچه‌اي كه عبدالكريمي ترسيم مي‌كند، جهان ملوني است. وي در كتاب ما و جهان نيچه‌اي مباحثي را مطرح مي‌كند كه هر يك به نحوي از انحا با مفاهيم نيچه‌اي پيوند مي‌خورند.
بحران روشنفكري ايراني در دوره پست‌مدرن
روشنفكري ميراث عصر روشنگري، روسو و ولتر در قرن 17 و 18 ميلادي در غرب به وجود آمد و ارزش‌هايي چون پيشرفت، تجربه‌گرايي، عقلانيت و سكولاريسم را رايج كرد. اما بعدها در دوران معاصر (عصر پست‌مدرن) اين مفاهيم از سوي روشنفكران نفي شد و نوعي گرايش به ايجاد دولت رفاه در ميان آنها به وجود آمد. در ايران نيز سه دوره روشنفكري وجود داشت: 1- با ورود جهان‌بيني مدرنيته در دو قرن پيش 2- در تعارض سنت و مدرنيته 3- با به وجود آمدن نهادهاي شبه مدرن در اواخر دوران قاجار. اما جريانات سنتي همواره در ايران به ارزش‌هاي جديد و روشنفكران به مثابه مبلغ اين ارزش‌ها، انتقادات تندي وارد ساخته است. اگر تا دهه‌هاي پيش روشنفكر ايراني آرمان و عقيده‌اي براي مبارزه داشت، امروز هيچ الگويي براي ايفاي نقش خويش در دست ندارد؛ چراكه از يك‌سو آرمان و ايده‌آل مرده است و روشنفكر مبارز پيش از دهه 80 به يك متخصص بوروكرات دولت رفاه تقليل يافته و از سوي ديگر قدرت سياسي هر آنچه در دست دارد، براي سركوب روشنفكر و ايجاد شكاف ميان خودمان به كار مي‌گيرد.
روحانيت شيعه و جهان معاصر
عبدالكريمي مي‌گويد در جهان معاصر ميان روحانيت شيعه و روشنفكر شكافي وجود دارد كه بايد آن را شناخت، آسيب‌شناسي كرد و بر آن غلبه كرد چراكه درغير اين صورت، اين شكاف دائما عميق‌تر مي‌شود و بحران جدي به وجود مي‌آورد.
گذر از تئولوژي به اونتولوژي (ضرورت تغيير پارادايم تفكر)
به عقيده عبدالكريمي پرسش‌هاي كليدي كه ما امروز با آن روبه‌رو هستيم اين است كه در كجاي تاريخ ايستاده‌ايم؟ فهم و درك‌مان از وجود و هستي جهان چيست و چگونه آن را مي‌فهميم. به عبارت ديگر اگر تا پيش از اين عادت داشتيم با تفكر نرم تئولوژيك به پيش رويم، امروز وقت آن است كه بنيان‌هاي شناخت هستي را عميقا مورد پرسش قرار دهيم.
جهان بي متافيزيك
جهان بدون متافيزيك جهاني است كه نظام انديشه مطلقي در آن وجود ندارد. عبدالكريمي در اين راستا نقب به انديشه شريعتي مي‌زند. او مي‌گويد: «اگر مفروضات سترگ و ايدئولوژيك را از انديشه شريعتي بگيريم، چيزي از وي باقي مي‌ماند؟ ميراث فكري و فرهنگي شريعتي براي عصر حاضر و مخاطبان امروز چيست؟ به عقيده عبدالكريمي در دوران حاضر هيچ‌يك از نظام‌هاي انديشگي، اعم از نظام‌هاي تئولوژيك، اونتولوژيك و ايدئولوژيك نمي‌توانند بشر را در فهم و تبيين جهان ياري دهند و همگي به طريقي با شكست روبه‌رو هستند. اين مطلب بيشتر ما را به مفاهيم نيچه‌اي نزديك مي‌كند.»
روشنفكري ديني و جهان نيچه‌اي
به نظر عبدالكريمي جهان كنوني جهاني است كه با پارادايم نيچه‌اي قابل بيان است. روشنفكر ديني اگر از تحولات جهاني و نهيليسمي كه در كنج دل آدميان رخنه كرده است، در گذرد و در خواب غفلت به سر برد، به جايي نمي‌رسد. اگر با نگاهي كانتي به اين مسئله بنگريم با يك پرسش بنيادين روبه‌رو مي‌شويم. همانگونه كه كانت مي‌پرسد آيا اساسا فلسفه امكان‌پذير است، ما نيز بايد از امكان ذاتي دين سوال كنيم؛ اينكه آيا اساسا دين امكان‌پذير است؟ يا آنكه دين مي‌تواند رابطه فرد با امر قدسي باشد. البته اين پرسش به مثابه يك پرسش انكاري نيست؛ تنها در تعليق گذاشتن تفكر تئولوژيك است. بايد ديد كه گذر از سوبژكتيويسم تا چه اندازه امكان‌پذير است، اين در حالي است كه كساني كه درصدد احياي سنت و دين هستند (روشنفكران ديني) و مي‌خواهند با نهيليسم دوران در بيفتند، هنوز به اين پرسش (امكان ذاتي دين) پاسخ نگفته‌اند. انديشه‌هايي كه مي‌توانند به ما كمك كنند تا به امكان دين پاسخ دهيم، از سوي روشنفكران ديني مورد استهزاء قرار مي‌گيرند.
بحران معنا در جهان معاصر و اضمحلال سياست
وقتي از معنا صحبت مي‌كنيم بايد آن را در بسترهاي متعدد مورد سنجش قرار دهيم. معاني نزد ويتگنشتاين با معاني سوسوري متفاوت است. اين مسئله‌اي است كه عبدالكريمي هم به آن اذعان مي‌كند: «معنا در يك بستر روانشناختي كه هر حركت انسان را داراي معنا مي‌‌داند با بستر جامعه‌شناختي كه در آن تفسير كنش و رابطه فرد با نهادهاي اجتماعي مهم تلقي مي‌شود، متفاوت است. اما از منظر انسان‌شناسي فلسفي «معنا» تعريفي متفاوت دارد. در اين پارادايم معنا از منظر كساني چون نيچه و هايدگر تعريف مي‌شود. بحران معنا نيز به‌زعم اين متفكرين است كه مهم تلقي مي‌شود. اما اين بحران چگونه به وجود آمده؟ آنچنان كه مسلم است، ما وقتي از يك دوره تاريخي صحبت مي‌كنيم، بايد پيوستگي تاريخي را مدنظر داشته باشيم. مرزبندي به اين شكل كه در يك دوران سنت تمام شده و مدرنيته شروع شده است، از اساس مهمل است. در اين مورد بايد مدنظر داشته باشيم كه تحولات اخير قرون حاضر به گونه‌اي پيش رفته كه جملگي ما را به سوي بي‌معنايي كشانيده است و صراحتا نمي‌توان از عاملي مستقل نام برد. در اين دوران انسانيت به شدت به خطر افتاده و امر سياسي به معناي قديم‌اش ديگر وجود ندارد.
اما چه چيزي اين دوره تاريخي را از دوره‌هاي پيش‌اش متفاوت مي‌سازد؟
عبدالكريمي اينگونه قسم‌بندي مي‌كند: 1- ظهور و سيطره تفكر پست مدرن
2- شكست ماركسيسم و آرمان سوسياليسم و اساسا هرگونه ايدئولوژي كه به تاريخ خطي قائل است.
3- انقلاب اسلامي ايران كه مظهر نوعي آرمان‌گرايي ديني بود و با وقوع آن، سنت تئولوژيك ايراني هر چه در چنته داشت به برون ريخت.
4- ظهور شبكه نوين اطلاعات نوين و نقشي كه اين ارتباطات در ظهور گونه‌اي از انسان به نام «انسان آنلاين» داشته است. با ظهور تكنولوژي اطلاعات (IT) و وقوع انقلاب صنعتي دوم، مرزهاي سياسي- اجتماعي فرو ريخته‌اند و ديگر ميراثي وجود ندارد. اقتدار پدرسالارانه، سياسي، مرجعيت ديني و... كمرنگ شده‌اند و عناصر هويت بخش پيشين ديگر وجود ندارند. همه اين موارد باعث آن شده كه دنياي امروز رنگ و بوي ديگري داشته باشد. دنيايي كه مهم‌ترين ويژگي‌اش سوبژكتيويسم و پيوند آن با مفاهيم نيچه‌اي است.
ادعاي عبدالكريمي چيست؟
«اصل ادعاي من اين است كه ما ايرانيان امروز با بحران معنا روبه‌رو هستيم. البته بسياري با اين ادعا مخالف‌اند: پوزيتيويست‌ها كه بحث‌هاي فلسفي را گزاف مي‌خوانند و در پي روش‌هاي علمي و تجربي خود هستند، بي‌توجه به آنكه بصيرت‌هاي فلسفي و تاريخي اموري نيستند كه با روش‌هاي آماري و پوزيتيويستي مورد بررسي قرار گيرند.
گروه ديگر اهالي تفكر تئولوژيك هستند كه ميل به حفظ باورهاي ايدئولوژيك خويش داشته و بيش از آنكه دل‌بسته فهم حقيقت باشند، مترصد بيان آن هستند كه معنا (خدا) همواره وجود داشته است و اين ما هستيم كه از معنا غايب بوده‌ايم.
كانتي مسلكان گروه ديگري از اهالي هستند كه اعتقاد به عقلانيت غير تاريخي دارند. به‌زعم اين افراد يك عقل كلي و ضروري وجود دارد و هرگز نمي‌پذيرند كه در هر دوره تاريخي عقل مقولات و قوانين خاص خود را وضع مي‌كند و در نهايت دسته آخر مخالفين اين ادعا كساني هستند كه اطلاق مفاهيم و مقولات غربي به يك جامعه در حال گذاري چون ايران را كاري عبث مي‌دانند. اين در حالي است كه به گمان من در چند دهه اخير، ديگر نمي‌توان از تاريخ‌هاي بومي و قومي صحبت كرد. با ظهور مدرنيته، تاريخ به معناي پيشين‌اش فرو ريخت. ما امروز جدا از تاريخ جهاني نيستيم و تحولات جهاني روي ما تاثير مي‌گذارد. اگر جهان امروز فاقد معناست و اگر نهيليسم در دل تمامي ما خانه كرده، به اين دليل است كه تحولات فكري و فلسفي به هر صورت روي ما اثر دارد.»
جهان نيچه‌اي چگونه جهاني است؟
عبدالكريمي با اين پيش فرض جلو مي‌رود كه: «دنياي مدرن رفته‌رفته مي‌رود كه بخشي از دنياي كهن تبديل شود. اين جهان تازه، جهان نيچه‌اي نام دارد كه آن را نمي‌توان بر اساس آراي اگزيستانسياليسم، هگليسم، نئوكانتيانيسم و... شناخت. به اين جهان بهتر است از منظر نيچه نگريسته شود. تحت‌تاثير آراي نيچه، جهان غرب پذيرفت كه خدا مرده است و به تبع آن حقيقت ديگر وجود ندارد. جهان نيچه‌اي، جهاني است كه در عمل محقق شده است. نيچه با انكار حقيقت، بنياد و مركزيت، به هر آنچه رنگ عينيت دارد، پايان مي‌بخشد. به عبارت ديگر با تفكر وي، سوبژكتيويسم به نهايي‌ترين حد خود مي‌رسد. وي با چنين انديشه‌اي درصدد آن بود كه از مدرنيته و چالش‌هايي كه عقلانيت به وجود آورده است، گذر كند.
به نظر عبدالكريمي، مشخص‌ترين ويژگي جهان نيچه‌اي، جهان بدون متافيزيك است؛ جهاني كه در آن ديگر هيچ نظام انديشگي سترگ و استوار وجود ندارد. كه البته اين بي‌ريشگي با نيچه آغاز نمي‌شود و ريشه در عقايد كانت دارد. با كانت مباني متافيزيك بي‌اعتبار مي‌شود. كانت به ما گفت كه مقولات متافيزيكي پديداري هستند و ما نمي‌توانيم به پرسش‌هاي غير تجربي پاسخ بگوييم. اما از سوي ديگر، اگر مقولات متافيزيكي به غايت فروپاشيده شوند، ادله‌هاي اثبات الهيات بي‌اعتبار مي‌شوند. بنابراين كانت مي‌كوشد تا اين نقيصه را در نقد عقل عملي مرتفع كند. به عقيده او، براي آنكه اخلاق امكان‌پذير باشد بايد انسان را آزاد فرض كنيم. بنابراين انسان براي آنكه بتواند پاسخ سوالات ماورايي را بدهد، بايد با فضيلت باشد. اخلاق في‌نفسه بايد وجود داشته باشد. اين اخلاق مبتني بر الهيات است و سوالات غير تجربي را با فرض آنكه خدايي وجود دارد، پاسخ مي‌گويد. نيچه خود شديدترين انتقادات را به متافيزيك وارد مي‌سازد و شكست انتولوژي قاطع را، قطعي مي‌داند. به نظر او، فقدان انتولوژي يعني فقدان امنيت. بشر نياز به ماورا دارد و آنچه زندگي او را توجيه مي‌كند، نظام انديشگي او است. وقتي جهان بي‌متافيزيك شد، بشر امنيت خود را از دست مي‌دهد و از بشريت خود فاصله مي‌گيرد. در اين جهان بدون متافيزيك، خدا مي‌ميرد و به تبع آن حقيقت (turth) از بين مي‌رود. در نتيجه جهاني كه روبه‌روي ما قرار مي‌گيرد، افسانه‌اي بيش نيست.
اين جهان را نمي‌توان با معرفت نشناخت. چراكه معرفت هرچه باشد، آن است كه ما ساخته‌ايم‌اش. حقيقت به معناي ذاتي‌اش ديگر وجود ندارد. هرچه هست جملگي مصداق نسبي بودن آن است. در اين جهان رئوس اخلاقي چون حقيقت، فضيلت و سعادت از بين مي‌رود. آنچنان كه نيچه مي‌گويد اينها (حقيقت، فضيلت و سعادت) موهمات اخلاق سقراطي است. امروز مي‌توان به سعادت رسيد در حالي‌كه بويي از فضيلت نبرده باشيم. پس دوران ما دوران مرگ انسان است. دوراني است كه انسان به گونه‌اي از حيوان تقليل يافته و در آن سوژه ديگر نمي‌تواند از من صحبت كند. اگر نيچه معتقد بود كه با مرگ خدا انسان به آزادي مي‌رسد، امروز تنها كابوسي از اين آزادي وجود دارد؛ چراكه اگر حقيقت نباشد آزادي بر كدام بستر بايد استوار شود؟!
 سه شنبه 5 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن