واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: علياكبر سبزيان وظايف دولتمردان و كارگزاران نظام اسلامي از نگاه نهج البلاغه
خبرگزاري فارس: اين يادداشت به مناسبت هفتهي دولت و گراميداشت شهيدان رجائي و باهنر نگاشته شده است. نويسنده با استناد به نهج البلاغه، فرمايشات اميرالمومنين علي(ع) در باب حكومت داري و وظايف مدير اسلامي را بازگو ميكند.
...اين فصل را با من بخوان
(لطفاً دولتمردان و كارگزاران نظام اسلامي بخوانند)
(يادداشتي بمناسبت هفته ي دولت و گرا ميداشت شهيدان رجائي و باهنر
برداشت اوّل:
شهريور هر سال، يادآور پرواز خونين سبك بالاني است كه سرافراز و پرغرور از كاروان ايثار، راه آسمان در پيش گرفته و مردم را در اندوه فقدان خدمتگزاراني صدّيق فرو بردند.
هشتم شهريور، روز خاطرهي جانسوز و در عين حال خاطرهانگيزي است كه تاريخ انقلاب اسلامي، هر گز آن را فراموش نخواهد كرد.
رئيس جمهور و نخستوزير مكتبياي كه سالها پس از شهادتِشان، همچنان رايحهي خوشِ حضورشان به مشام ميرسد. رايحهاي آميخته با معنويت، اخلاق، دينداري، خداباوري، مردمسالاري،خدمتگزاري، ساده زيستي، شجاعت، استقلال طلبي، بيگانه ستيزي، آخرتگرايي و دنيا گريزي و... كه امروز بيش از گذشته به آن نيازمنديم.
به تعبير رهبر معظّم انقلاب «رجائي و باهنر، دو چهرهي نامدار، و در عين حال؛ معصومترين و خالصترين بازوان اسلام و انقلاب بودند.
اگر امروز، رجائي و باهنر، بودند و از آنها ميپرسيديم شما اين مدل مديريتي را از چه كسي الگوگرفتهايد، بيشك نام يك شخصيّت آسماني را بر زبان ميآوردند:
امام عليّ بن ابيطالب(ع)
آري! اگر رجائي و باهنر در دل ما ماندگار شدند و بردن نامِشان و اقتدا به روشِشان، افتخار دولتمردان و كارگزاران نظام مقدّس جمهوري اسلامي است، تنها به اين خاطر است كه آنها حركت دولت را با مدل سياستهاي اميرالمؤمنين علي(ع) دنبال ميكردند.
امروز هم اگر مديران و كارگزاران نظام، به دنبال توفيقند، بايد همان شيوه و مدل حكومتي علوي را پي جويي كنند.
هفتهي دولت، فرصت مناسبي براي پرداختن به اين مهمّ است.
برداشت دوّم:
تابلوهاي راهنمائي و رانندگي در جادهها ،هر يك پيام خاصّي دارند. برخي توجّه ميدهند و برخي اخطار. برخي ديگر نيز يادآوري كننده و تأكيدكنندهاند. تعدادي هم از راننده ميخواهند كه خود را نسبت به وقوع هر گونه حادثة احتمالي پيش رو مجهّز سازد.در واقع تمام اين تابلوها، دست در دست يكديگر، ميخواهند به گونهاي راننده را سالم به مقصد برسانند.
« اين فصل را با من بخوان»، همان تابلوهاي راهنمائي است امّا فرا روي دولتمردان وكارگزاراني كه قصد دارند در مسير پرپيچ و خمِ خدمت به مردم و تصميمگيري براي نظام اسلامي حركت كنند.
اين تابلوها، پيامهاي ابرمردي است كه حكومت كوتاه 5 سالهاش- كه همين ميتواند درسهاي فراواني براي مديران نظام اسلامي باشد – الگويي تمام عيار، براي همهي عدالتپيشگان وآزادگان عالم، به ويژه كارگزاران و مديران نظام اسلامي است.
اين تابلوها با پيامهاي خود ميكوشند، مسؤولان را در جهت پيمودن مسير خدمتگزاري به ملّت ، ياري كنند.
پس ... اين فصل را با من بخوان
1- واجباتت را با اخلاص انجام بده!
از كارهائي كه به خدا اختصاص دارد و بايد با اخلاص انجام دهي، انجام واجباتي است كه ويژة پروردگار است. پس در بخشي از شب و روز، وجود خود را به پرستش خدا اختصاص ده، و آن چه تو را به خدا نزديك ميكند، بيعيب و نقصاني انجام ده، اگر چه دچار خستگي جسم شوي.
( نهجالبلاغه/ نامة 53)
2- فراوان ياد قيامت كن !
تو بر نفس، مسلّط نخواهي شد، مگر با ياد فراوان قيامت، و بازگشت به سوي خدا. آن چه بر تو لازم است آن است كه حكومتهاي دادگستر پيشين، سنّتهاي با ارزش گذشتگان، روشهاي پسنديدة رفتگان و آثار پيامبر(ص) و واجباتي كه در كتاب خداست را ، همواره به ياد آوري و به آن چه ما عمل كردهايم، پيروي كني.( نهجالبلاغه/ نامة 53)
3- مراقب هجوم شيطان باش!
مبادا هرگز دچار خودپسندي گردي! و به خوبيهاي خود اطمينان كني، و ستايش را دوست داشته باشي، كه اينها همه از بهترين فرصتهاي شيطان براي هجومآوردن به توست، و كردار نيكِ نيكوكاران را نابود سازد.( نهجالبلاغه/ نامة 53)
4- خويشتندار باش!
نيكوترين اندوختة تو بايد اعمال صالح و درست باشد. هواي نفس را در اختيار گير و از آن چه حلال نيست، خويشتنداري كن. زيرا بخل ورزيدنِ به نفس خويش، آن است كه در آن چه دوست دارد، يا براي او ناخوشايند است، راه انصاف پيمايي. ( نهجالبلاغه/ نامة 53)
5- با خودسازي، مردم را تربيت كن!
كسي كه خود را رهبر مردم قرار داد، بايد پيش از آن كه به تعليم ديگران بپردازد، خود را بسازد و پيش از آن كه با حرفش تربيت كند، عملش تعليم دهنده باشد.( نهجالبلاغه/ حكمت 73)
6- مردمي باش!
بخشي از وقت خود را به كساني اختصاص ده كه به تو نياز دارند، تا شخصاً به امور آنان رسيدگي كني، و در مجلس عمومي با آنان بنشين و در برابر خدايي كه تو را آفريده، فروتن باش، و سربازان و ياران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور كن تا سخنگوي آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفتگو كند.( نهجالبلاغه/ نامة 53)
7- با مردم روراست باش!
هرگاه مردم نسبت به تو گمان بد كردند، عذر خويش را آشكارا با آنان در ميان بگذار و با اين كار از بدگماني نجاتشان ده، كــه ايـن كـار ريـاضتي بـراي خود سازي تو و مهرباني كردن نسبت به مردم است و اين عذرخواهي تو آنان را به حقّ واميدارد.
( نهجالبلاغه/ نامة 53)
8- با مردم مهربان باش!
مهرباني با مردم را پوشش دل خويش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز چونان حيوان شكاري باشي كه خوردن آنان را غنيمت داني؛ زيرا مردم دو دستهاند: دستهاي برادر ديني تو ودستة ديگر همانند تو در آفرينش ميباشند.( نهجالبلاغه/ نامة 53)
9- دربرخورد با مردم حوصله كن!
به عدل و انصاف رفتار كنيد، به مردم در بارة خودتان حق بدهيد، پرحوصله باشيد و در برآوردن حاجات مردم تنگ حوصلگي نكنيد كه شما گنجوران و خزانهداران رعيّت و نمايندگان ملّت و سفيران حكومت هستيد.( نهجالبلاغه/ نامة 52)
10- به مردم دروغ نگو!
با مردم تندخو مباش. به آنها دروغ نگو و به مردم به جهت اين كه بر آنها حكومت داري، بي اعتنايي نكن. چرا كه مردم، برادران ديني و ياري دهندگان در استخراج حقوق الهي ميباشند.( نهجالبلاغه/ نامة 26)
11- به ملّت خيانت نكن!
كسي كه امانت الهي را خوار شمارد و دست به خيانت آلوده كند، خود و دين خود را پاك نساخته و درهاي خواري را در دنيا به روي خود گشوده. و در قيامت خوارتر و روسواتر خواهد بود و همانا بزرگترين خيانت، خيانت به ملّت و رسواترين دغلكاري، دغلبازي با امامان است.
( نهجالبلاغه/ نامة 26)
12- خشنودي خدا را با خشنودي مردم عوض نكن!
خدا را براي راضي نگه داشتن مردم، به خشم نياور. زيرا خشنودي خدا جايگزين هر چيزي است. اما هيچ چيز جايگزين خشنودي خدا نميشود.( نهجالبلاغه/ نامة27)
13- بر مردم منّت نگذار!
مبادا با خدمتهايي كه انجام دادي، بر مردم منّت گذاري! يا آن چه انجام دادهاي بزرگ بشماري، يا مردم را وعدهاي داده، سپس خُلف وعده نمايي! منّت نهادن، پاداش نيكوكاري را از بين ميبرد، و كاري را بزرگ شمردن، نور حق را خاموش گرداند و خلاف وعده عمل كردن، خشم خدا و مردم را بر ميانگيزاند.( نهجالبلاغه/ نامة 53)
14- به فكر مشكلات محرومان باش!
همواره در فكر مشكلات محرومان باش. از آنان روي برمگردان. به ويژه امور كساني را از آنان بيشتر رسيدگي كن كه از كوچكي به چشم نميآيند و ديگران آنان را كوچك ميشمرند و كمتر به تو دسترسي دارند. ( نهجالبلاغه/ ص583)
15- رعايت حال محرومان و طبقات پائين جامعه را بكن!
خدا را! خدا را! در خصوص طبقات پايين و محروم جامعه، كه هيچ چارهاي ندارند و عبارتند از زمين گيران، نيازمندان، گرفتاران و دردمندان. همانا در اين طبقة محروم، گروهي خويشتنداري كرده و گروهي به گدايي دست نياز برميدارند. پس براي خدا پاسدار حقّي باش كه خداوند براي اين طبقه معيّن فرموده است.( نهجالبلاغه/ نامة 53)
16- حقّ را به حقّ دار بده!
حقّ را به صاحب حقّ، هر كس كه باشد، نزديك يا دور، بپرداز. و در اين كار شكيبا باش و اين شكيبايي را به حساب خدا بگذار، گرچه اجراي حقّ مشكلاتي براي نزديكانت فراهم آورد، تحمّل سنگيني آن را با ياد قيامت بر خود هموار ساز، زيرا تحمّل آن پسنديده است.
( نهجالبلاغه/ نامة 53)
17- تا ميتواني با پرهيزكاران و راستگويان بپيوند و آنان را چنان پرورش ده كه تو را فراوان نستايند و تو را براي اعمال زشتي كه انجام ندادهاي تشويق نكنند، كه ستايش بياندازه، خودپسندي ميآورد و انسان را به سركشي واميدارد. هرگز نيكوكار و بدكار در نظرت يكسان نباشند. زيرا نيكوكاران در نيكوكاري بيرغبت و بدكاران در بدكاري تشويق ميگردند، پس هركدام از آنان را بر اساس كردارشان پاداش ده. ( نهجالبلاغه/ نامة 53)
18- از خشم عمومي مردم بترس!
مراقب خشم عمومي مردم باش!
دوست داشتنيترين چيزها، در نزد تو در حقّ ، ميانهترين، و در عدل، فراگير ترين و در جلبِ خشنودي مردم، گستردهترين باشد، كه همانا خشم عمومي مردم، خشنودي خواص(نزديكان) را از بين ميبرد، امّا خشم خواصّ را خشنودي همگان بياثر ميكند.( نهجالبلاغه/ نامة 53)
19- مراقب مسؤولان دفترت باش!
در امور نويسندگان و منشيان(مسؤولين دفتر)، به درستي بينديش و كارهايت را به آنان واگذار و نامههاي محرمانه كه در بردارندة سياستها و اسرار توست، از ميان نويسندگان به كسي اختصاص بده كه صالحتر از ديگران باشد، كسي كه گرامي داشتن، او را به سركشي و تجاوز نكشاند تا در حضور ديگران با تو مخالفت كند، و در رساندن نامة كارگزارانت به تو، يا رساندن پاسخهاي تو به آنان كوتاهي نكند و در آن چه براي تو ميستاند يا ازطرف تو به آنان تحويل ميدهد، فراموشكار نباشد.
( نهجالبلاغه/ نامة 53)
20- مراقب نزديكانت باش!
و از همكاران نزديكت، سخت مراقبت كن، و اگر يكي از آنان دست به خيانت زد و گزارش جاسوسان تو هم آن خيانت را تأييدكرد، به همين مقدار گواهي قناعت كرده او را با تازيانه كيفر كن، و آن چه از اموال كه در اختيار دارد، از او بازپس گير. سپس او را خوار دار و خيانتكار بشمار و حلقة بدنامي به گردنش بيفكن.( نهجالبلاغه/ نامة 53)
21- ويژه خواري نكن!
مبادا هرگز در آن چه كه با مردم مساوي هستي، امتيازي بخواهي! از اموري كه بر همه روشن است، غفلت كني؛ زيرا به هر حال نسبت به آن در برابر مردم مسؤولي و به زودي پرده از كارها، يك سو رود، و انتقام ستمديده را از تو باز ميگيرند. باد غرورت، جوشش خشمت، تجاوز دستت و تندي زبانت را در اختيار خود بگير، و با پرهيز از شتابزدگي و فروخوردن خشم، خود را آرامش ده تا خشم فرو نشيند و اختيار نفس در دست تو باشد.( نهجالبلاغه/ نامة 53)
22- شتابزده عمل نكن!
مبادا هر گز در كاري كه وقت آن فرا نرسيده، شتاب كني! يا كاري كه وقت آن رسيده، سستي كني و يا در چيزي كه (حقيقت آن) روشن نيست، ستيزهجويي نمايي و يا در كارهاي واضح و آشكار كوتاهي كني!
تلاش كن تا هر كاري را در جاي خود و در زمان مخصوص به خود انجام دهي.
( نهجالبلاغه/ نامة 53)
23- در انعقاد قراردادها و پيمانها دقّت كن!
مبادا قراردادي را امضا كني كه در آن براي دغلكاري و فريب راههايي وجود دارد، و پس از محكمكاري و دقّت در قرار داد نامه، دست از بهانهجويي بردار، مبادا مشكلات پيماني كه بر عهدهات قرار گرفته، و خدا آن را بر گردنت نهاده، تو را به پيمان شكني وادارد، زيرا شكيبائي تو در مشكلات پيمانها كه اميد پيروزي در آينده را به همراه دارد، بهتر از پيمان شكني است كه از كيفر آن ميترسي و در دنيا و آخرت نميتواني پاسخگوي پيمان شكني باشي.( نهجالبلاغه/ نامة 53)
24- در مقابله با دشمن، دورانديش باش!
زنهار! زنهار! از دشمن خود پس از آشتي كردن. زيرا گاهي دشمن نزديكت ميشود، تا غافلگيرت كند، پس دورانديش باش و حسن ظنّ خود را متّهم كن( به دشمن سوء ظنّ داشته باش).( نهجالبلاغه/ نامة 53)
25- در دسترس باش!
هيچگـاه خود را از مردم پنهان نكن، كه پنهان بودن رهبران، نمونهاي از تنگ خُلقي و كماطلاعي در امور جامعه ميباشد. نهان شدن از رعيّت، زمامداران را از دانستن آن چه بر آنان پوشيده است، باز ميدارد، پس كاربزرگ، اندك و كار اندك بزرگ جلوه ميكند، زيبا، زشت و زشت، زيبا مينمايد و باطل به لباس حقّ در خواهد آمد.( نهجالبلاغه/ نامة 53)
26- از خداوند بزرگ، با رحمت گسترده و قدرت برترش در انجام تمام خواستهها، درخواست ميكنيم كه به آن چه موجب خشنودي اوست، من و تو را موفّق فرمايد، كه نز د او وخلق او، داراي عذري روشن باشيم . برخوردار از ستايش بندگان، يادگار نيك در شهرها، رسيدن به همة نعمتها و كرامتها بوده و اين كه پايان عمر من و تو را به شهادت و رستگاري ختم فرمايد، كه همانا ما به سوي او باز ميگرديم. (نهجالبلاغه/ نامة 53)
انتهاي پيام/
دوشنبه 4 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]