واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تلویزیون - سحر عصرآزاد مجموعههای مناسبتی نوروز 90 با حضور اکثر کارگردانان و بازیگران نامآشنای عرصه طنز میهمان خانهها بودند تا ثابت کنند این تداوم حضور نیست که یک مجموعه و عواملش را در ذهن مخاطب ماندگار میکند بلکه کیفیت جذابیتآفرینی حرف اول را میزند. مجموعههای مناسبتی تلویزیون که پارسال به سه مجموعه «چاردیواری»، «زنبابا» و «دارا و ندار» تقلیل یافته بودند امسال دوباره به آمار پخش چهار مجموعه از شبکههای یک، دو، سه و تهران رسیدند تا نقد و نقصی به کمیت تولید و برنامهریزی و ... وارد نباشد و آنچه مورد توجه قرار میگیرد کیفیت باشد و جذابیتآفرینی که این نکته یک گام رو به جلو محسوب میشود. وجهی که به نظر میآید همیشه زیر سایه کمیت و تداوم حضور میماند و کمتر به این نکته توجه میشود که وقتی یک کارگردان چند نوروز پیاپی را میهمان خانهها میشود، آیا توانسته به کیفیت این حضور هم تداوم بدهد و آثارش اگر قدمی رو به جلو نیستند حداقل قدمی به عقب هم نباشند؟ واقعیت این است که این نوع نگاه و تحلیل میتواند از همان اولین مراحل شکلگیری یک مجموعه مناسبتی یعنی ارائه ایده، طرح اولیه و فیلمنامه و حتی انتخاب بازیگران هم مطرح شود تا در نهایت به این اتفاق منجر نشود که یک مجموعه با وجود ازدحام حضور چهرههای طنز حرفی برای گفتن نداشته و رغبتی برای تماشا ایجاد نکند. امسال هم مثل هر سال توجه به مناسبت نوروز و مابهازاءسازی آن در درام داستانی که میتواند جذابیت خاصی برای مخاطب ایجاد کند - اگر به شکل منطقی و صحیح نمود پیدا کند- تا در این ماراتن با مجموعهها همراهی کند، کمتر مورد توجه قرار گرفته بود و فقط در یک مجموعه قابل ردیابی بود. «پایتخت» به کارگردانی سیروس مقدم مجموعه نوروزی شبکه یک سیما بود. مقدم که نوروز 89 با مجموعه «چاردیواری» طنز نوروزی را تجربه کرده بود این بار با قصهای محکمتر وارد عرصه رقابت نوروزی شد. محسن تنابنده و خشایار الوند نگارش فیلمنامه «پایتخت» را به عهده داشتند که هر دو از نویسندگان شناختهشده به خصوص در عرصه تلویزیون هستند و البته تنابنده در نگارش فیلمنامه «چاردیواری» هم همکاری داشت. حضور این نویسنده-بازیگر در یکی از نقشهای محوری امتیاز دیگری است که میتوان به این مجموعه داد. قصه «پایتخت» بکر نیست، ولی پرداخت هوشمندانهای دارد که میتواند داستان پرمرارت مهاجرت یک خانواده شهرستانی را به کلانشهر تهران برای مخاطب جذاب کند. قصهای که در فیلمهای سینمایی و مجموعههای متعدد به آن پرداخته شده که یکی از آخرین نمونههای خوب آن مجموعه «متهم گریخت» رضا عطاران است. پیام چنین قصهها و مجموعههایی هم از قبل مشخص است که تبعات مهاجرت را پررنگ میکنند تا در نهایت هرکس به جایگاه اصلی خود بازگردد. روستایی به روستا، شهرستانی به شهر خودش و ... به این ترتیب کیفیت این پرداخت و چگونگی رسیدن به نقطه پایانی است که میتواند برای مخاطب جذابیت پیدا کند که در «پایتخت» این اتفاق افتاده است. همچنین حضور بازیگران برجستهای چون ریما رامینفر، علیرضا خمسه، احمد مهرانفر و ... در نقشهای محوری توانسته چهرهای پذیرفتنی و دوستداشتنی از یک اقلیت شهرستانی در شهر تهران خلق کند. علاوه بر اینکه این مجموعه به شکلی درست به مناسبت نوروز و این ایام تعطیل با الزاماتی چون دید و بازدید، سیزده به در و ... پرداخته است. «بچهها نگاه میکنند» به کارگردانی حمیدرضا صلاحمند مجموعه نوروزی شبکه دو سیما بود. مجموعهای که نسبت کمرنگی با مناسبت نوروز داشت و میتوانست به عنوان یک مجموعه هفتگی هم از تلویزیون پخش شود. چگونگی قرار گرفتن این مجموعه در باکس مجموعههای نوروز 90 موضوع این مطلب نیست، اما به نظر میآید انتخاب این زمان برای پخش باعث شده نقاط امتیاز و قوت کار هم زیر سایه این عدم تناسب نادیده بماند. فیلمنامه نوشته علیرضا محمودی است که مورد بازنویسی قرار گرفته و میتواند بازخوانی غیرمستقیم و تلفیقی از دو مجموعه «آشپزباشی» و «نون و ریحون» محسوب شود. حالا این بار یک خواهر و برادر هستند که بر سر تواناییهای زنان و مردان کلکل دارند البته با محوریت اداره یک رستوران و این بازی به دختران خانواده هم سرایت میکند که در جبهه عمهخانم قرار میگیرند و دامادها هم در جبهه پدرزن. مجموعه به جهت انتخاب بازیگران برای چنین قصهای با بستر طنز میتواند گامی نو و متفاوت بردارد، اما مسئله این است که این ترکیب خاص بازیگران نتوانسته به تناسب و یکدستی برسد و این امتیاز بالقوه به فعلیت نمیرسد. حضور گوهر خیراندیش، آتیلا پسیانی، شبنم مقدمی، سارا خوئینیها، سیامک صفری، هدایت هاشمی و ... در یک مجموعه طنز میتوانست امتیازی ویژه محسوب شود، اما این اتفاق به دلایل مختلف نیفتاده و آشنا بودن قصه و موقعیت داستانی و تکراری بودن مسئله محوری هم به این وجه دامن زده است. «راه در رو» به کارگردانی سعید آقاخانی مجموعه نوروزی شبکه سه سیما بود. آقاخانی که پارسال هم با مجموعه «زنبابا» میهمان خانهها بود به نظر میآید این تداوم حضور را تنها از وجه کمی مورد توجه قرار داده و کیفیت کار زیر سایه حفظ کردن جایگاه مناسبتسازی و حضور صف طویل بازیگران طنز نادیده مانده است. فیلمنامه «راه در رو» نوشته مصطفی کیایی است که به عواقب مرگ پدر یک خانواده و دعوای فرزندان بر تقسیم ارث و البته درگیری با خانوادهای که مسبب مرگ پدر شدهاند، میپردازد. در این آشفتهبازار که لزوماً نمیتواند نقطه ضعف مجموعه باشد و آقاخانی در برخی مجموعههای قبلی خود موفق از آن بیرون آمده، اشکال از جایی ایجاد میشود که نویسنده و کارگردان هم خود را به همین آشفتگی سپردهاند و امید داشتهاند به اینکه صف عریض و طویل بازیگرانی که از کلیه مجموعههای طنز جمعآوری کردهاند و البته موقعیتهای طنز لحظهای جوابگوی این سردرگمی باشد که این اتفاق نشدنی است. چراکه یک فیلمنامه و کارگردانی حسابشده و هوشمندانه حرف اول را حتی در بازآفرینی یک کلاف سردرگم میزند. مرجانه گلچین، مهران غفوریان، آقاخانی، امیرغفارمنش، روشنک عجمیان، یوسف تیموری، غلامرضا نیکخواه، باقر صحرارودی، حلیمه سعیدی، احمد پورمخبر و ... برخی از این صف عریض و طویل هستند. «موج و صخره» به کارگردانی مجید صالحی مجموعه نوروزی شبکه تهران بود. این مجموعه دومین تجربه صالحی در عرصه کارگردانی مجموعه طنز بعد از «سه در چهار» است که فیلمنامهاش را امیرعباس پیام به نگارش درآورده است. قصه بر محور ماه عسل یک زوج حرکت میکند که از ابتدا با بدشانسیهایی مواجه میشوند که معلوم میشود اتفاقی نیست بلکه عموی دختر برای بد قلمداد کردن داماد طراحی کرده است. البته معلوم است که طبق انتظار در نهایت چاهکن ته چاه میافتد و همه اتفاقات به سادگی که نه، به گونهای سطحی و سهلالوصول پیش میروند تا صالحی قدمی رو به عقب در کارگردانی و بازیگری برداشته باشد. واقعیت این است که نه جذابیتهای جزیره کیش میتواند نقاط ضعف آشکار مجموعه و اشکالهای منطقی داستان، شخصیتپردازی و ... را پوشش دهد نه فهرست بازیگرانی چون صالحی، علی صادقی، نیما شاهرخشاهی، زیبا بروفه، الهام حمیدی، رضا ناجی، محمدرضا داودنژاد، امیر نوری و ... شاید اگر قرار باشد ردهبندی سنی برای مخاطبان این مجموعه انجام شود گروه سنی زیر دبستان مناسبترین قشر باشند که این نکته را میتوان به خوبی از پرسشهایی که هر شب به صورت زیرنویس مطرح میشد تا مخاطبان با پیامک جواب بدهند و جایزه بگیرند، هم متوجه شد. 54143
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 536]