واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > انتظامی، حسین - گزارههای زیر، بعضا یک عبارت قطعی و به تعبیری خبریاند و بعضا از احتمال بالا در وقوع آن حکایت دارند. یعنی بعضی مصداق اظهرمن الشمس و بعضی متکی به خبر یا تحلیلهای قرین به واقعیتاند اما در هر صورت، شاید لازم باشد درهرتحلیلی، نیم نگاهی به آنها نیزداشته باشیم. هر چند این گزارهها بعضا ظاهری متناقض با یکدیگر دارند اما از عجایب و شیرینی سیاست در سرزمین ما، گردآمدن همین تناقضهاست! 1- هریک از جناحها به روی کارآمدن چهرههای معتدل جناح مقابل راضی شدهاند.2- عبارت فوق در عین این که از یک واقعیت پرده برمیدارد ولی نباید چندان جدی گرفته شود!3- بخشی از اصلاحطلبان ترجیح میدهند رقابت اصلی این دوره را به اصولگرایان بسپارند. این بدان معناست که طیف یادشده در اندیشه چهار سال بعدی هستند و لذا معتقدند نباید نامزد اصلی خود را واردمیدان کنند. این نگاه، البته هرچه جلوترمی رویم،کمرنگتر میشود.4- وزندهی به احزاب هر جبهه در تعیین نامزد واحد و سهمخواهی بعدی همین احزاب، چالش اصلی هر دو جناح است.5- انتخاب گفتمان موثر که توان انگیزشی بالا در مقطع حاضر داشته باشد و انتخاب نامزدی مترادف با آن که بیشترین تجلی گفتمان انتخابی را داشته باشد شاه کلید هر رقابتی است. 6- در انتخابات دهم، موضوعاتی چون عدالت و اقتصاد نسبت به موضوعاتی چون آزادی و روابط بین الملل، برد بیشتری دارند. 7- گفتمان قابل سرقت نیست. شرط توفیق هر جناح تاکید بر گفتمان خود است. بازخوانی تجربه جریانها و نامزدهای ناکام نشان میدهد که درآمدن از اندیشه و شعارهای خودی و پوشیدن لباس دیگری، یکی از عوامل اصلی شکست است.8- به احتمال زیاد، انتخابات دو مرحلهای می شود.9- با فرض حضور آقای احمدینژاد، اصلاحطلبان ترجیح میدهند انتخابات دوقطبی شود. این خواسته اگرچه مطلوب رئیس دولت نهم نیز است اما بخشی از جریان اصولگرایی، انتخابات دوقطبی را نمیپسندد زیرا در این صورت راهی جز حمایت از آقای احمدینژاد ندارد.10- انتخابات آینده، نهایتا" رادیکالی و دوقطبی می شود. این بدان معناست که عبارتهایی مثل « میانه رو »، « نامزد مستقل » و « جریان سوم » حتی اگر با اقبال اولیه مواجه شوند اما به دلیل ماهیت خاکستری خود ، سرانجامی ندارند و در یکی از قطبهای اصلی هضم میشوند و لذا فاقد کارایی خواهند بود. 11- شانس هر فرد برای برخورداری از حمایت جبهه خود، وفاداری بیشتر به ارزشهای حاکم بر جبهه است. این بدان معناست که نامزدهایی که گمان میکنند حمایت علنی یا حتی ضمنی جناح مقابل را نیز پشت سر دارند به هیچ وجه نامزد جناح خود نخواهند شد. قول و قرارهای جناح مقابل نیز محقق نخواهد شد زیرا قاعده یاد شده از آن طرف نیز صادق است! چنین نامزدهایی سرانجام مصداق « از این راه رانده، از آن راه مانده » میشوند. 12- اکثر کسانی که از وحدت جبهه و نامزد واحد سخن می گویند، مصداق را « خود » می دانند!13- فرمولهای ظاهرا منطقی برای ائتلاف جناح، معمولا به گونهای طراحی میشوند که نتیجهای جز نامزد مورد علاقه طراح فرمول ندارند.14- تاکنون رئیسجمهور یک دورهای نداشتهایم.15- رئیسجمهوری که یک دوره رئیس دولت بوده است بیشترین شانس را برای دوره بعدی دارد؛ اگر چه منطقا او باید پاسخگویی بیشتری نسبت به معضلات موجود را داشته باشد اما مجموعا از شانس بیشتری برخوردار است. 16- کاندیدایی که یک بار در انتخابات ریاستجمهوری شکست خورده است شانس کمتری برای پیروزی دارد.17- معلوم نیست نامزدی مجدد رئیسجمهور دورههای قبل، موفق باشد (تجربه انتخابات نهم)18- تعدد نامزدها به نفع آقای احمدینژاد است زیرا او میتواند در مرحله اول، مدعیان اصولگرا را حذف کند و در مرحله دوم همه آنها مجبور باشند پشت سر او قرار گیرند، بدون آن که بتوانند امتیازی بگیرند.19- نامزدهای درجه دو هر دو جناح نیز از تعدد کاندیدا استقبال میکنند و نفع میبرند زیرا در غیاب فشار برای انصراف، میتوانند بخت خویش را آزمون کنند و حتی رسیدن به دور دوم را محتمل بدانند. به همین دلیل کسی را یارای متقاعد کردن آنان برای انصراف نیست.20- اگرچه « تعدد نامزدها » در دومرحله ای شدن انتخابات موثر است اما دو مرحلهای شدن ضرورتا تابع این متغیر نیست. یعنی حتی اگر نامزدهای متعدد حضور یابند ولی فقط دو نامزد اصلی از حمایت کامل و صریح جبهههای خود بهرهمند باشند، دوقطبی شدن مرحله اول و لذا یک مرحله ای شدن انتخابات، محتمل خواهد بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 314]