محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846360385
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: نظرسنجيهاي انتخاباتي «نظرسنجيهاي انتخاباتي»عنوان يادداشت روز روزنامهي جام جم به قلم علي دارابي است كه در آن ميخوانيد؛ نظرسنجي يا بخش افكار عمومي از متداولترين و در عين حال پيشرفتهترين روشهاي تحقيق در علوم اجتماعي و امروزه به مثابه نمادي از حكومتهاي مردمسالار تلقي ميشود.اين اقدام متضمن انعكاس مستمر افكار عمومي و ديدگاههاي گروههاي اجتماعي مختلف در عرصه مشاركت سياسي است. با نظرسنجي ميتوان افكار، عقايد، گرايشها، تمايلات،نيازها و تقاضاي مردم، كوشندگان و فعالان سياسي، احزاب و تشكلهاي سياسي را مورد بررسي قرار داد. افزون بر اين با شناخت افكار عمومي است كه ميتوان حوادث يا رخدادهاي آينده را تا حدودي پيشبيني و تحليل كرد و از همه مهمتر يافتهها و نتايج نظرسنجيها و كاربست آنها در اداره امور بخصوص براي سفارشكنندگان و مخاطبان ميباشد. هرچند انجام نظرسنجي در عرصههاي مختلف بخصوص در انتخابات در غرب از سابقه نسبتا طولاني برخوردار است، اما در ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي و بويژه در ساليان اخير و هنگامه انتخابات از اهميت مضاعفي برخوردار شده است. در بحث نظرسنجي در امر انتخابات توجه به چند نكته بسيار مهم است: يكم) موسسات و نهادهاي ذيربط: در ايران نهادهايي چون وزارت اطلاعات، خبرگزاريهايي چون ايرنا و فارس و ايسنا، دانشگاه آزاد اسلامي، نيروي مقاومت بسيج، نيروي انتظامي و سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و نيز برخي نهادهاي زيرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و قليلي از نهادهاي غيردولتي اقدام به نظرسنجي ميكنند. جامعه آماري، تيم پرسشگر و تحليلگر، توان و قابليت علمي، تجربه و قدمت فعاليت، روايي و صحت عملكرد، جانبدارانه نبودن و رعايت بيطرفي، طبقهبندي و رعايت همه ضوابط علمي از جمله معيارهايي است كه ميتوان عملكرد اين نهادها را مورد بررسي و نتايج نظرسنجيها را مورد توجه قرار داد. به طور مثال نهادي كه در انتخابات دوم خرداد 76 و نيز سوم تير 84 از پيروزي نامزدي غير از (خاتمي و احمدينژاد) كه برندگان انتخابات بودند در نظرسنجيها سخن گفت به همان ميزان از اعتبار و جايگاه خود كاسته است و نتايج اين قبيل موسسات را بايد با شك و ترديد نگريست. دوم) تحليل درست يافتهها: در يك پژوهش علمي كه رساله دكتري در علوم سياسي است رفتار انتخاباتي شهروندان ايراني مورد بررسي قرار گرفته است. در بخش مربوط به نظرسنجيها و تحليل يافتهها معلوم شد كه در نظرسنجيها بايد به گزارههاي زير به دقت توجه شود: 1- كانديداها و نامزدهايي كه در اكثر نظرسنجيها در رتبه اول قرار دارند الزاما كانديداي نهايي انتخابات نيستند. پيروزي محمد خاتمي در دوم خرداد 76 و محمود احمدينژاد در سوم تير 84 تنها دو نمونه از اثبات اين گزاره است. اين دو نفر در دوران انتخابات از رقيبان خود پايينتر بودند. 2- توجه به گزارهاي كه در نظرسنجيها مردم به آن نامزد راي نميدهند يك اصل مهم است. در بسياري از نظرسنجيهاي انتخاباتي از مردم سوال ميشود كه به چه كسي حتما راي نخواهيد داد. ميانگين افرادي كه راي نميدهند بايد براي همه بويژه نامزدهاي مورد نظر به طور ويژه براي موسسات نظرسنجي در تحليل يافتهها يك اصل اساسي تلقي گردد. معناي اين سخن اين است كه «مردم قاطعانه به آن چيزي كه نميخواهند و راي نخواهند داد رسيدهاند.» 3- در نظرسنجيهاي انتخاباتي معلوم گشته است كه رابطه معناداري ميان گزاره «آنهايي كه راي نميدهند» يا «آنهايي كه هنوز تصميم نگرفتهاند» وجود دارد. به بيان ديگر افزايش يا كاهش مشاركت و بالتبع آن افزايش يا كاهش راي كانديدايي خاص در گرو اين گزاره است. در حالي كه در اكثر يافتههاي نظرسنجيها اين نكته بخوبي مورد واكاوي قرار نگرفته است. سوم) تاثير تبليغات بر نظرسنجيها: پژوهشها نشان داده است كه تبليغات، اطلاعرساني، برقراري ارتباط چهره به چهره ميان كانديداها با مردم و بخصوص استفاده از رسانه ملي تاثير جدي بر نظرسنجيها داشته است. اين رابطه از آنجا مستفاد ميگردد كه ميان شناخت و آگاهي بيشتر مردم با نامزدها رابطه مستقيم وجود دارد. انتخابات 22 خرداد 88 و دهمين دوره انتخابات رياستجمهوري محك و آزمون مهمي براي امر نظرسنجي و موسسات ذيربط ميباشد. اعتماد ملي:چرا حاميان نوري «چرا حاميان نوري»عنوان سرمقالهي روزنامهي اعتماد ملي به قلم رضا خجسته رحيمي است كه در آن ميخوانيد؛برخي چهرهها و گروهها که تا ديروز بالاتر از ميدان تجريش در خانه شيخ عبدالله نوري گرد او حلقه زده بودند، مستقيم و بيهيچ سرگرداني، به طرفهالعيني سر از خانه شيخ مهدي کروبي درآوردند و به اين چرخش، خلقي را غافلگير ساختند. از يکسو کيهانيان و پردهنشيناناند و از ديگر سو حاميان اصلاحطلب کانديداي غيرشيخ، که يکي در وحشت و ديگري در حيرت ميگويند: العجب از تحريميان ديروز که از «آن» به «اين» رسيدند. که مهدي کروبي کجا و عبدالله نوري کجا؟ گويي که ميان نوري و کروبي فاصلهاي است از عرش تا فرش؛ و از اين رو متحيران در خفا به دنبال آنند که سر اين کيمياگري را دريابند و راز اين ماجرا را بخوانند. به راستي اما حاميان شيخ اول چگونه حاميان شيخ دوم شدند و اين «طي طريق» چگونه ممکن شد؟ آيا شيخ دوم سفره رنگيني براي آنها پهن کرده بود و آيا نشستگان بر سفره شيخ زندان رفته، از آن دست نيروهاي سياسي بودند که اهل سفرههاي رنگين باشند؟ اگر چنين نيست، که نيست، پس ماجرا از چه قرار است؟ عبدالله نوري به واقع براي پيشبرد الگوي اصلاحات ساختاري و جدي، گزينهاي نبود که قابل چشمپوشي باشد. چه آنکه رفتار سياسي او مويد آن بوده و هست که جرياني تحولخواهانه را با محوريت اصلاحات از پايين و مبتني بر فشار اجتماعي، هدايت کند. اما چه بخواهيم و چه نخواهيم، نوري کانديداي انتخابات نشد و چرايي کنارهگيري او مسالهاي ديگر است. چه بسا يار ميدان کم بود و سخنسرايي بسيار. اما درستتر آن است که بگوييم خواست اصلاحات ساختاري که مبتني بر فشار از پايين باشد، هنوز نتوانسته است به يک پروژه سياسي در ايران تبديل شود و در حد آرمان باقي مانده است. کانديدا نشدن عبدالله نوري در اين انتخابات نيز نشانگر آن است که برداشتن چنين گامي محتاج دورانديشي و برنامهريزيهاي پيشيني است و بناي آن همچنان محتاج زمان و ساخته شدن است. با عدم ثبتنام شيخ عبدالله نوري در انتخابات اما به هرحال اکنون کانديدايي که بخواهد مطالبات تحولخواهانه بر اساس فشار بدنه اجتماعي را پيش ببرد و به مشي ايستادگي مدني مبتني بر فشار از پايين معتقد باشد، در صحنه سياسي – انتخاباتي ما وجود ندارد. بدينترتيب اين مدل از اصلاحات فاقد هرگونه چهرهاي است که در فضاي انتخابات آينده بتواند نيروهاي معتقد به خود را سازماندهي کند و تاثيري بر آن اساس بيافريند. در فقدان کانديدايي که مطالبات نيروهاي پيشرو و تحولخواه را بر اساس فشار از پايين و بدنه اجتماعي پيگيري کند، اما چه ميتوان کرد؟ يک راه کنار نشستن و تحريم انتخابات است و راه ديگر شرکت در انتخابات. چه بسا برخي نيروهاي پيشرو تصميم نداشته باشند که سطح توقعات خود را از کانديدايي همچون عبدالله نوري پايينتر بياورند. اما اگر بخواهيم نوري را بگذاريم و بگذريم، گزينه بعدي پس از او چه کسي خواهد بود و با خروج از اردوگاه عبدالله نوري در کدام اردوگاه فرود ميتوان آمد؟ در گذر از مدل اصلاحطلبي از پايين که به دنبال پيشبرد اصلاحات بر مبناي بدنه اجتماعي و فشار از پايين است، مدل بعدي براي اصلاحات، گذار از بالا بر اساس توافق حاکمان و اصلاحات بر اساس ريشسفيدي و چانهزني در بالاست؛ اين مدل، معرف نقشي است که يک صدراعظم خوب يا مشاور بلندپايه ميتواند در حکومت بازي کند و با اقناع حاکمان، راه تحول را بگشايد و با اين گشايش، بياختيار راه را در درجه بعد براي اصلاحات از پايين هموار کند. هر گفتماني اما که بخواهد در ميانه دو گفتمان اصلاحات از پايين و اصلاحات از بالا قرار بگيرد، نهتنها منافع اين دو مدل را کسب نخواهد کرد که مضرات هر دو مدل را نيز در خود خواهد داشت. از حکومت مانده و از مردم رانده، حديث اصلاحطلباني است که ميخواهند در ميانه دو مدل اول و دوم حرکت کنند. كيهان:سو"پاپ" اسرائيل ! «سو"پاپ" اسرائيل !» عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن ميخوانيد؛ هفته گذشته پاپ بنديکت شانزدهم-رهبر کاتوليک هاي جهان- به اردن و فلسطين اشغالي سفر کرد. اين دوازدهمين و البته مهمترين سفر خارجي وي به شمار مي آيد. هرچند پاپ سعي کرد تا سفر خود را يک سفر مذهبي و غيرسياسي جلوه دهد، اما وي پاي در منطقه خاورميانه گذاشته بود؛ جايي که دين و سياست درهم آميخته است و مهمتر آن که موجوديت يک رژيم جعلي و بنا شده بر خون هزاران بي گناه را تائيد کرده بود. رهبرمذهبي مسيحيان گرچه تلاش مي کند تا وانمود نمايد که از دنياي سياست دوري جسته و تنها به امور کليسا براساس تعاليم آئين مسيحيت مي پردازد، اما موضع گيري هاي واتيکان طي سالهاي گذشته نشان مي دهد که پاپ در بسياري از رويدادهاي سياسي جهان وارد شده و خواسته يا ناخواسته مقام مذهبي و اجتماعي خود را در جهت مطامع سياسي سياستمداران و قدرت هاي استکباري جهان خرج کرده است. از سوي ديگر سفر پاپ به خاورميانه با استقبال مردم کشورهاي مسلمان مواجه نشد. رهبر 82 ساله کاتوليک هاي جهان، 3 سال پيش در دانشگاه رگنسبورگ آلمان طي يک سخنراني توهين آميز، اسلام را برخلاف مسيحيت، ديني دانست که کمتر از منطق پيروي مي کند و به تقليد از کتاب امپراطوري بيزانس ضمن اهانت به پيامبر اسلام(ص)، مدعي شد که «جهاد» در انديشه اسلامي تبلور خشونت و مغاير با روش الهي و منطق است! اگرچه بعدها پاپ به علت اعتراض گسترده مسلمانان، از اينکه اظهاراتش موجب آزردگي خاطر آنان شده ابراز تاسف کرد، اما مسلمانان خصوصاً علما و بزرگان دنياي اسلام تاسف پاپ را کافي ندانسته و خواهان عذرخواهي رسمي وي به خاطر جريحه دار کردن احساسات مذهبي جهان اسلام و مباحثه علمي با او در حضور داوران بي طرف شدند؛ کاري که هرگز از سوي وي اتفاق نيفتاد. البته وي قبل از احراز مقام پاپي نيز به عنوان کاردينال کليسا بارها در برابر گسترش گفتگو با دنياي اسلام مقاومت کرده و حتي در مقام مخالفت با پيوستن ترکيه به اتحاديه اروپا، اسلامي بودن اين کشور را بهانه کرده و پيش از اين موضع ضد اسلامي خود را ثابت کرده بود. پاپ در مرحله اول سفر خود به اردن و ظاهراً براي زيارت اماکن مقدس اين سرزمين که منسوب به حضرت مسيح(ع) است، مي رود اما، «زيارت» ظاهر قضيه است. وي طي سخناني در برابر روساي دانشگاهها، ديپلمات ها و جمعي از علماي مسلمان بار ديگر دين را عامل خشونت معرفي مي کند و مي گويد: «اين تحريکات ايدئولوژيک دين بوده که بارها -گاه با اهداف سياسي- تنش ها، شکاف ها و حتي خشونت در جامعه را باعث شده است»! سفر به اردن و سخناني از اين دست در واقع تاييد فرضيه جورج بوش است. وي طي نظريه اي که سعي داشت جاي پاي آمريکا و همراه هميشگي اش اسرائيل را در خاورميانه محکم کرده و زمينه سلطه گري آنان را بيش از پيش فراهم نمايد، کشورهاي منطقه را به کشورهاي «معتدل» و «تندرو» تقسيم کرده بود. در معادلات و مناسبات سياسي مدنظر بوش، کشورهاي معتدل آنهايي بودند که از سياست هاي غرب در منطقه پيروي و حمايت کرده، از روند- به اصطلاح- صلح خاورميانه پشتيباني مي کنند و در واقع از دوستان صميمي غرب- به ويژه آمريکا- به حساب مي آيند. طبيعتاً در نقطه مقابل، کشورهايي که اين چنين نبوده و سرسپرده غرب نباشند، تندرو شمرده مي شوند. پاپ پيش از سفر به فلسطين اشغالي به اردن مي رود. کشوري که با رژيم غاصب اسرائيل روابط ديپلماتيک داشته و در پرونده صلح خاورميانه رد پاي مشخص و پررنگي دارد. هيچگاه از روند مبارزات مردم مسلمان فلسطين-چيزي که از نظر غربي ها افراط به حساب مي آيد- حمايت نکرده و از کنار قتل عام مردم مظلوم غزه به راحتي گذشته است. آيا سفر به کشوري که وقتي روساي جمهور آمريکا سخن از اعتدال در خاورميانه مي کنند، آن را الگوي کشورهاي معتدل برمي شمارند، اعتدالي که معنايي جز کرنش در مقابل غرب و پذيرش غده سرطاني اسرائيل ندارد، سفري سياسي نيست؟ پس از آن، پاپ وارد فلسطين اشغالي شد. واقعيت آن است که اين روزها رژيم صهيونيستي بيش از هر زمان ديگر به سوپاپ هاي اين چنيني نياز دارد. روي کار آمدن دولت افراطي نتانياهو در اسرائيل که عملاً خود را به هيچيک از توافقات صلح فلسطين پايبند نمي داند، شديداً عليه فلسطيني ها موضع گرفته و دنبال بهانه اي است تا بار ديگر شعله هاي جنگ را در منطقه برافروزد، وجهه اين رژيم را در سطح جهان تنزل داده و بر شمار مخالفانش افزوده است. از سوي ديگر مدتي است روابط اسرائيل و اتحاديه اروپا رو به تيرگي نهاده. اروپا خواهان آن است که اسرائيل به تعهدات رهبران پيشين خود در ارتباط با صلح و تشکيل دو کشور مستقل فلسطيني و اسرائيلي وفادار بماند، اما دولت جديد افراطي رژيم صهيونيستي حاضر به پذيرش آن نيست. سفر پاپ به اسرائيل مي تواند تا حدود زيادي از اين فشارها بکاهد و برگ برنده اي در دست اين رژيم به حساب آيد، چرا که حالا مي تواند ادعا کند عليرغم مخالفت اروپا با رويه فعلي دولت اسرائيل، ميزبان رهبر بزرگ ديني و مذهبي اروپاييان است و بدين ترتيب اهرم فشار را خود در دست گيرد. پاپ با سفر به اراضي اشغالي مي خواست دل صهيونيست ها را نيز درباره خود بدست آورد. چرا که يک بار با دفاع از پاپ دوازدهم که در دوران جنگ جهاني دوم، يهودي ها او را به خاطر اعلام بي طرفي راجع به کشتار يهوديان، يک کشيش طرفدار نازي و هيتلر مي شناسند، خشم يهوديان را عليه خود برانگيخت و چندي پيش نيز کشيشي را که اساساً منکر هولوکاست شده بود عفو کرد؛ موضوعي که باعث تنش ميان واتيکان و تل آويو شد. همچنين پاپ اصالتاً آلماني است و سوابقي در جنگ جهاني دوم در يکي از واحدهاي ارتش آلمان نازي دارد که موجب شده يهوديان اسرائيلي ديدگاه خيلي دوستانه اي نسبت به او نداشته باشند. شايد به همين دليل بود که پاپ به محض ورود به فرودگاه بن گوريون اسرائيل از آنان دلجويي کرده و اظهار مي کند: «شکي ندارم که آنچه درباره هولوکاست گفته مي شود درست است و 6 ميليون انسان بي گناه در سوء تفاهمي تاريخي قرباني برخي افکار موهوم شده اند»! بعد از آن وي از موزه هولوکاست ديدن مي کند، بر سنگ يادبود قربانيان - فرضي- هولوکاست دسته گلي اهدا مي کند، با نجات يافتگان از اين ماجراي خيالي دست مي دهد و مي گويد: «براي آمرزش آنها نماز مي گزارم و از ملت هاي جهان مي خواهم به دور از اختلافات زباني، نژادي و مليتي براي سعادت بشر و جلوگيري از تکرار هولوکاست دعا کنند.» همه اين دلسوزي هاي يک رهبر بزرگ مذهبي که نماينده بيش از 3 ميليارد مسيحي در جهان است، در حالي صورت مي گيرد که در جريان جنگ خونين غزه و نسل کشي انسانهاي مظلوم و بي دفاع سرزمين فلسطين بويژه زنان و کودکان، سکوت اختيار کرده بود و هرگز اين جنايات را محکوم نکرد. پاپ همچنين به منظور حمايت از محمود عباس به رام الله مي رود جايي که مهره آمريکا در خاورميانه و متحد رژيم صهيونيستي در سرزمين هاي اشغالي، بر کرانه باختري حکومت مي کند. به ديدار خانواده گلعاد شاليط - نظامي صهيونيستي اسير گروههاي مقاومت فلسطيني- رفته و در حالي با آنان ابراز همدردي مي کند که دهها هزار اسير فلسطيني حتي زنان و کودکان در زندان هاي رژيم غاصب اسرائيل زير شکنجه و در بدترين شرايط روزگار مي گذرانند. حتي در سخنراني هايش به جاي «بيت المقدس» از واژه «اورشليم» استفاده مي کند تا نشان دهد که از سياست هاي غاصبانه رژيم صهيونيستي نيز غافل نيست و به آرمانهاي ادعايي صهيونيزم اعتقاد دارد. پاپ به رغم دعوت رسمي گروهي از اسقف ها و کشيش هاي کاتوليک ساکن غزه، حتي حاضر نشد قدم در اين منطقه جنگ زده بگذارد و با چشم پوشي از نسل کشي که در اين سرزمين در مقابل ديدگان خود و ميلياردها انسان ديگر اتفاق افتاده، درصدد اثبات و تاييد هولوکاست و نسل کشي 60 سال پيش يهوديان برآمد! پاپ چشمان خود را به روي واقعيتهاي فلسطين و فجايعي که رژيم نژادپرست اسرائيل عليه مردم مظلوم و بي دفاع اين سرزمين مرتکب مي شود به راحتي بست، اما اگر گوشهاي خود را باز مي گذاشت، حتماً صداي بولدوزرهايي که اماکن مقدس و خانه هاي فلسطيني ها را در قدس شريف تخريب مي کردند تا پايه هاي حکومت غاصبانه اسرائيل را محکم کنند و ضجه مادران داغدار و کودکان بي پناه را از پشت ديوارهاي حايل، مي شنيد. سفر پاپ نه تنها سفر يک سفير صلح نبود بلکه تلاش براي تأييد جنايات 60 ساله صهيونيست ها و رسميت دادن به اشغال سرزمين مادري فلسطينيان است. ابتكار: جريان نصر در ايران «جريان نصر در ايران»عنوان سرمقالهيب روزنامهي ابتكار است كه در آن ميخوانيد؛خبر مراوده حداد عادل - لاريجاني با ولي نصر براي اخذ موافقت مقام هاي ارشد نظام جهت سفر مشاور باراک اوباما به ايران در حد "شنيده مي شود" درج شد اما برخي منابع نزديک به جريان نصر آن را تاييد کردند. البته آنچه شنيده مي شد بالاتر از موضوع رکسانا صابري بود. مسئله اينجا بود که مي گفتند ولي نصر به نمايندگي از دولت امريکا مذاکراتي را با ايران شروع کرده است تا زمينه ساز برقراري روابط دوجانبه در پاره اي موضوعات باشد. مي گويند طرف ايراني اين مذاکرات غلامعلي حداد عادل بوده و تاريخ شروع مراودات نيز از يک ماه پيش تجاوز مي کند. آنچه حدودا يک ماه و اندي پيش درباره مراودات نصر و حداد شنيده شد، ارتباطي با موضوع رکسانا نداشت و اساسا اين خانم خبرنگار هنوز تا اين انداره خبرساز و نيازمند واسطه گري برخي افراد نشده بود. اين موضوع زماني داغ تر شد که شنيديم سيد حسين نصر - پدر ولي رضا نصر - نيز که از 30 سال پيش به اين سو به ايران نيامده است، قصد ايران کرده و قرار است تابستان امسال به تهران سفر کند. حداد عادل و لاريجاني از جهات مختلف چهره هايي مطمئن و معتمد براي برقراري تفاهاماتي از اين دست به شمار مي روند. به اين مسئله مي توان سابقه آشنايي چند ساله آنها به خصوص حداد را با سيد حسين نصر به دليل ارتباط وثيقي که با مرحوم مطهري و محافل انديشه ديني داشت اضافه کرد. ولي نصر از جمله چهره هايي است که از عهده جلب اعتماد طرف ايراني هم به خوبي برمي آيد. او شخصيتي است که هم از جانب پدر و شخصيت فکري و فرهنگي او به ايران نزديک است و هم پيوندهايي خانوادگي و فکري با چهره هاي انقلابي ايران داشته است. او از سوي ديگر در دولت امريکا مشاوره هايي در مورد ايران در اختيار گذاشته و مي گذارد و به طور رسمي در زمينه افغانستان و پاکستان فعاليت مي کند. تلاش هاي او در امريکا براي بهبود روابط ايران و غرب، پوشيده اما محسوس بوده است. نصر به طور حتم در ماجراي رکسانا صابري نقش موثري ايفا کرده است. مهم اين نيست که آمدن او به ايران تاييد يا تکذيب شده باشد بلکه اهميت کار نصر آنجا برجسته مي شود که مراودات او را با غلامعلي حداد عادل فراتر از بحث صابري و در راستاي گشايش مناسبات ايران و امريکا بدانيم. اگر به سخنان "ايان کلي" سخنگوي وزارت خارجه ايالات متحده در تکذيب خبر سفر نصر به ايران دقت کنيم، متوجه مي شويم که او نيز چون اغلب سخنگوهاي دستگاه هاي رسمي، مايل به ارائه توضيحات شفاف درباره تاثير نصر در آزادي خانم صابري نيست ولي طوري پاسخ مي دهد که گويي مي خواهد بگويد "مذاکرات درباره صابري تنها منوط به پيگيري او نبوده است" و "اگر مي گوييد نصر به ايران رفته است، پس چرا امروز بر سر کارش حاضر شده است؟" که هر دو اين گفته ها قابل تفسير است و نمي تواند مبناي تکذيب تام سفر نصر به ايران تلقي شود. کلي گفته است: "من به طور قطع مي دانم که آقاي نصر امروز در دفتر کارش حضور دارد. البته او براي سفير هالبروک کار مي کند. او به به شدت درگير در مسائل مربوط به پاکستان است. من مي توانم با قاطعيت اعلام کنم که او در مذاکرات يا عزيمت به تهران و مذاکره براي بازگشت خانم صابري نقشي نداشته است." درواقع اين برداشت را هم مي توان داشت که نصر امروز - 13مي به بعد -در دفتر کارش حضور دارد و سخنگو چيزي درباره زمان پيش از آن بر زبان نياورده است. ديگر اينکه آقاي کلي با قاطعيت اعلام کرده است که نصر در "مذاکرات" براي بازگشت خانم صابري نقشي نداشته است; و اين بازهم نمي تواند سفر او را به تهران تکذيب کند. ولي رضا نصر اسلام شناسي است که به واسطه غور در مسائل خاورميانه و کارشناسي امور افغانستان و پاکستان به يک تحليلگر سطح بالا و مورد اعتماد تبديل شده و نگاهش به مسائل بين المللي ايران بسيار عميق و مبتني بر مطالعات ديني و فرهنگي است. او ايده هاي سياسي جمهوري اسلامي و انتظارات داخلي و خارجي نظام را به خوبي مي شناسد و از سوي ديگر همان طور که گفته شد، از مراوده و دوستي با علما و چهره هاي مورد وثوق نظام نيز بي بهره نيست. وي از اساتيد شناخته شده مسائل خاورميانه، مشاور رياست جمهوري امريکا در دوران جورج دبليو بوش و عضو شوراي روابط خارجي ايالات متحده بوده و گاه در برخي مجلات ايراني نيز مقالات و گفتگوهايي از وي منتشر مي شود. آفتاب يزد:دو رفتار و يك ادعا ي گيجكننده! «دو رفتار و يك ادعا ي گيجكننده!»عنوان سرمقالهي روزنامهي آفتاب يزد است كه در آن ميخوانيد؛حـدود 900 روز اسـت كه چند ديپلمات ايراني در بازداشت نــيـروهـاي آمريكايي هستند و دولت دوست و برادرمان عراق، تحرك خاصي براي آزادي آنها انـجـام نـمـيدهـد! هـيـچيك از مقامات رسمي آمريكايي و عراقي هم تاكنون ادعاي مشخصي در خصوص موارد اتهامي اين هموطنان ايراني نداشتهاند. هر چه كه از زمان بازداشت اين افراد ميگذرد، تب اظهارنظر در داخل كشور نيز فـــــروكــش كرده و اكـنون ميتـوان به قاطعيت گفت كه »سرنوشت اين اتباع ايراني، در اظهارنظر مقامات رسمي دولتي، جايگاه خاصي نـدارد«. از سـوي ديگ� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 336]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح - vazeh.com :: واضح پايگاه جامع ایرانیان
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: ديگر علي (ع) ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: ديگر علي (ع) ...
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور-برخي روزنامه هاي صبح امروز سرمقاله هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند. رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز ...
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور-برخي روزنامه هاي صبح امروز سرمقاله هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند. رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم: درِ باغ شهادت.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم: درِ باغ شهادت.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاص صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها د زير ميآيد. رسالت «پرسشهاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاص صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها د زير ميآيد. رسالت «پرسشهاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: در باب ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: در باب ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت: پيرامون وقف ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت: پيرامون وقف ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته است كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي: از قول ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته است كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي: از قول ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت: دروغ ، تقلب ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت: دروغ ، تقلب ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: بازخواني يك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: بازخواني يك ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها