واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: هويت ديني كاربران اينترنتي، تابعي از شرايط اجتماعي و فرهنگي
گروه گزارش: هويت فرايندي مبتني بر معناسازي است كه مبناي معنا نيز تمايز و تشابه با ديگران است كه در تعامل با ديگران در اجتماع ساخته ميشود. هويت ديني كاربران در فضاي مجازي بر اساس اين تعاملات و متن اجتماعي و شرايط فرهنگي آنها ساخته ميشود.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا)، دو معناي اصلي هويت؛ تمايز و تشابه مطلق است. جنكينز در كتاب «هويت اجتماعي» هويت را اينگونه تعريف ميكند: «هويت يا Identity ريشه در زبان لاتين دارد(identitas كه از idem يعني مشابه و يكسان ريشه ميگيرد) و دو معناي اصلي دارد.
اولين معناي آن بيانگر مفهوم تشابه مطلق است؛ اين با آن مشابه است. معناي دوم آن به مفهوم تمايز است كه با مرور زمان سازگاري و تداوم را فرض ميگيرد. به اين ترتيب، به مفهوم شباهت از دو زاويه مختلف راه مييابد، و مفهوم هويت به طور همزمان ميان افراد يا اشياء دو نسبت محتمل برقرار ميسازد: از يك طرف، شباهت و از طرف ديگر تفاوت.» (جنكينز، 1381: 5).
اما اين دو به تنهايي راهگشا نخواهد بود؛ چرا كه بدون توان شناختن اين شباهتها و تفاوتها هويت معنايي نمييابد. پس فعل «شناسايي» به ضرورت لازمه هويت است. توان شناسايي تمايزات و تشابهات به معناي دسته بندي اشياء يا افراد در دسته هاي معين خواهد بود كه هر دسته داراي شباهت در اجزا خود و تمايز با دسته ديگري است.
هويت يك فرايند است
بنابراين در ادامه جنكينز دو معناي ديگر به آن اضافه ميكند: اول طبقهبندي كردن اشياء و افراد و دوم مرتبط ساختن خود با چيز يا كس ديگر كه به بازتابي بودن هويت در روابط اجتماعي دلالت دارد. آنچه كه از تعريف بالا قابل استنباط است اين است كه: 1) هويت يك فرايند است. از آنجا كه تشخيص تمايز و تشابه به معنايابي نزد فرد بستگي دارد، هويت همواره با معنا ارتباط دارد و معنا نيز خصلت ذاتي اشياء و واژهها نيست بلكه در ارتباط با اشياء يا واژههاي ديگر بدست ميآيد.
2) وجود ديگري در فرايند هويتيابي مفروض پنداشته شده؛ چرا كه شباهت و تفاوت در ميان حداقل دو شيء يا دو فرد معنا دارد يا به عبارتي ديگر؛ هويتيابي خود نسبت به رابطه با ديگري ميسر ميشود. رابطه ميان خود و ديگري رابطهاي دو طرفه است. به گونهاي كه در غياب يكي، ديگري معنا نخواهد داشت. نتيجه تمايز ميان خود و ديگري ايجاد مرزبنديهاي هويتي در جهان اجتماعي است( بارث در جنكينز,1381: 167).
3) اين فرايند بازانديشانه است. فرد در اين فرايند هويتيابي موجودي منفعل نيست بلكه عاملي فعال در معنادهي و تفسير است.
به طور كلي هويت به عنوان وسيلهاي براي معرفي خود، تعلق به گروههاي مختلف اجتماعي و اشتراك و افتراق با ديگران موضوعي بحث برانگيز است و نظريههاي مختلفي دربارهي آن ابراز شده و در دورههاي مختلف؛ يعني دوره پيش مدرن، دوره مدرن و دوره پست مدرن، معاني و تعاريف مختلفي از آن ارائه شده است.
از منظر اين تحقيق هويت امري فرايندي مبتني بر فرايند معناسازي است كه مبناي معنا نيز تمايز و تشابه با ديگران است كه در تعامل با ديگران در اجتماع ساخته ميشود. بنابراين براي تعريف هويت ديني از نظريهي هويت اجتماعي تاجفل استفاده شده است.
تئوري هويت اجتماعي تاجفل و ترنر
در تئوري هويت اجتماعي تاجفل و ترنر يك شخص تنها يك « خودشخصي» ندارد، بلكه داراي چندين خود است كه با چرخههاي عضويت گروهي هم خواني دارد. زمينههاي متفاوت اجتماعي ممكن است يك شخص را به فكر كردن، احساس كردن و عمل كردن بر مبناي «رده خود» شخصي، خانوادگي يا ملياش برانگيزاند( Turner et al, 1982).
طبق تعريف اين محققان؛ هويت اجتماعي برداشت افراد از خود است كه از عضويت ادراك شده، در گروههاي اجتماعي ناشي ميشود(Hogg &Vaughan, 2002).
تاجفل هويت اجتماعي را با عضويت گروهي پيوند ميزند و عضويت گروهي را متشكل از سه عنصر ميداند: 1- عنصر شناختي: آگاهي از اينكه فرد به يك گروه تعلق دارد؛ 2- عنصر ارزشي: فرض هايي درباره پيامدهاي ارزشي مثبت يا منفي عضويت گروهي؛ 3- عنصر احساسي: احساسات نسبت به گروه و نسبت به افراد ديگري كه رابطه اي خاص با آن گروه دارند( Tajfel, 1978: 63).
مجموع اين عناصر منجر به شكلگيري يك مقولهبندي از عضويت گروهي ميشود. مقولهبندي، افزايش شيوههايي را موجب ميشود كه در درون گروه مطلوب و در بيرون گروه هزينه بردار هستند. بعد از اينكه عضويت در يك گروه مقولهبندي شد، افراد از طريق تفاوتگذاري قاطعانه، درون گروه شان را در مقايسه با بيرون گروه نسبت به يك سري ابعاد ارزشي متمايز ميكنند و درصدد دستيابي به اعتماد به نفس مثبت هستند.
اين تلاش براي تمايزگذاري مثبت بدين معني است كه احساس مردم در خصوص اينكه «چه كسي هستند» با كلمهي «ما» تعريف ميشود تا با كلمهي «من». فرضيهي اصلي تئوري مقولهبندي اين است كه هويت اجتماعي در بسياري موارد قادر است فرد را از سوگيري به هويت شخصي باز دارد، بنابراين بر اين قضيه تأكيد دارد كه افراد در بسياري مواقع سعي ميكنند خود را با مشخصههاي اجتماعي مقولهبندي كنند و نه شخصي، و اين امر ـ مقولهبندي فرد با مشخصههاي اجتماعي ـ باعث ايجاد درون گروه مشابه و برون گروه متفاوت ميشود.
به طور كلي ميتوان گفت كه فرضيه مركزي تاجفل و همكاران او اين بود كه ما مقولههايي را كه در ذهن خود به وجود ميآوريم، با مرتب كردن موضوعات در آنها، تفاوتها را در بين مقولهها افزايش ميدهيم( افزايش تفاوتهاي بين مقولهاي) و در داخل گروه آنها را كاهش ميدهيم.
تعريف هويت ديني
به عبارت ديگر آنها ميگويند ما تمايل داريم بر شباهت بين اعضاي يك مقوله و تفاوت بين مقولهها در بين اين گروهها؛ فرد آنهايي را كه بدان تعلق خاطر دارد (درون گروه) ميشناسد و آنهايي را كه بدان متعلق نيست (برون گروه) نيز تميز ميدهد(Tajfel & Wilks, 1963 ). بنابراين اگر براساس تئوري هويت اجتماعي تاجفل «ارتباط با دين» با جايگزين «عضويت گروهي» شود، تصويري از هويت ديني كه در اينجا مدنظر است به دست ميآيد.
به اين ترتيب هويت ديني عبارت خواهد بود از: «ميزان شناخت فرد از تعلق و ارتباطش نسبت به ديني خاص و پيامدهاي ارزشي مثبتي كه فرد براي اين تعلق و ارتباط قائل است و بالاخره احساسات خاص فرد نسبت به آن دين و نسبت به ديگراني كه مثل او رابطهاي مشابه با آن دين دارند. به بيان ديگر هويت ديني عبارت است از: تعريف شخص از خود براساس داشتن تعلق نسبت به ديني خاص به همراه ملاحظات ارزشي و احساسي مترتب با آن».
در اين پژوهش، همان گونه كه در قسمت مفهوم هويت ديني نيز نشان داده شد، به منظور مشخص شدن ابعاد هويت ديني، از تئوري هويت اجتماعي تاجفل استفاده ميشود. بنابراين براساس تئوري هويت اجتماعي تاجفل، سه بعد هويت اجتماعي را براي بررسي هويت ديني كاربران اينترنت بر مي گزينيم و به صورت زير معرفي و ارائه مي كنيم:1- عنصر شناختي: ميزان شناخت و آگاهي فرد از تعلق و ارتباطش نسبت به دين. 2- عنصر ارزشي: پيامدهاي ارزشي مثبتي كه فرد براي تعلق و ارتباطش نسبت به دين قائل است؛ 3- عنصر احساسي: احساسات خاص فرد نسبت به دين اسلام و نسبت به ديگراني كه مثل او رابطه اي مشابه با دين دارند.
بنابراين بر اساس آراء گيدنز در مورد هويت مي توان دو گونه هويت ديني سنتي و بازتابي را از يكديگر متمايز كرد.
الف ـ هويت ديني سنتي: ارزشها، احساسات و شناختهاي اين نوع هويت در شرايط جامعهپذيري به فرد منتقل شده و كمتر مورد وارسي و كندو كاو قرار گرفته است. در واقع فردي كه هويت ديني سنتي دارد يا اينگونه طبقهبندي ميشود، كمتر حقايق و قطعيتهاي ديني را مورد پرسش و بازبيني قرار داده, ارزشها ديني را امري نسبتاً مطلق در نظر گرفته و احساساتش نسبت به دين بيشتر متعصبانه و تزلزل ناپذير است.
ب ـ هويت ديني بازتابي: در اين نوع هويت ارزشها، احساسات و شناخت بيشتر مورد بازبيني و نقد قرار گرفته و فرايند شك انديشي در مورد آنها, به آنها ويژگي سيال و بازتابانه داده است. فردي كه هويت ديني بازتابانه دارد، حقايق و ارزشهاي ديني را كمتر امور مطلق ديده؛ بلكه براي آنها بيشتر منزلت نسبي قايل است و بيشتر اين حقايق و ارزشها را مورد پرسش و بازبيني قرار داده و احساسات منعطفتر و شك انديشانهتر نسبت به دين دارد.
افراد بر اساس نظريه جديد استفاده و خشنودي براساس بافت اجتماعيِ خود انگيزهها و اهداف متفاوتي را در استفادهي از اينترنت دنبال ميكنند و بر اين اساس بازخوردهاي متفاوتي نيز از ارتباط خود با اينترنت گرفته و آنها را در ارزشها, احساسات و شناختهاي خود اعمال ميكنند.
رابطه هويت و استفاده از اينترنت
بنابراين هرچه اهداف و انگيزههاي كاربران در استفاده از اينترنت ابزاري و جهتمند باشد؛ بيشتر احتمال ميرود كه هويت ديني آنها بازتابي باشد. برعكس هرچه اهداف و انگيزههاي كاربران در استفاده از اينترنت عادتي و غيرجهتمند باشد؛ بيشتر احتمال ميرود كه هويت ديني فرد سنتي خواهد بود.
بر اساس نظريه كاشت يا پرورش ميتوان استنباط كرد كه ميزان, مدت و نوع مواجهه و واقعي تلقي كردنِ محتواي سايت هاي اينترنت بر هويت ديني فرد موثر است. ميتوان اين گونه گفت كه هرچه ميزان و مدّت مواجهه افزايش يابد و هر چه فرد محتواي مواجهه را واقعي تلقي كند، بيشتر احتمال ميرود كه هويت ديني بازتابي داشته باشد.
برعكس هرچه ميزان و مدت مواجهه كاهش يابد و هر چه فرد محتواي مواجهه را غيرواقعي تلقي كند، بيشتر احتمال ميرود كه هويت ديني سنتي داشته باشد. همچنين نوع مواجهه يكي ديگر از عوامل تأثير گذار بر هويت ديني كاربران قلمداد ميشود؛ بدين گونه كه هرچه فرد بيشتر در معرض و مواجهه محتواي سايت هاي خبري، علمي و آموزشي باشد، بيشتر از رابطه خود با اينترنت در جهت بازبيني هويت ديني خود سود جسته و بنابراين احتمال دارد كه هويت ديني بازتابي داشته باشند.
برعكس هرچه فرد بيشتر در معرض و مواجهه سايت هاي تفريحي و سرگرمي باشد، كمتر از رابطه خود با اينترنت در جهت بازبيني هويت ديني خود سود جسته و بنابراين احتمال دارد كه هويت ديني سنتي داشته باشند. در عين حال ميزان تأثير پذيري كاربران در استفاده از اينترنت با توجه به متن اجتماعي و شرايط فرهنگي كه فرد در آن زندگي ميكند، متفاوت خواهد بود.
منبع: عباسي قادي، مجتبي، سايت دفتر مطالعات و توسعه رسانهها
يکشنبه 3 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1028]