راهكارهاى پرداختن به سينماى مهدويت در سينماى ايران فيلمسازى براى مهدويت با فرمول هاليوود غيرممكن است

واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: راهكارهاى پرداختن به سينماى مهدويت در سينماى ايران فيلمسازى براى مهدويت با فرمول هاليوود غيرممكن است
سه تن از سينماگران ايرانى در گفت وگويى با فارس راهكارهاى پرداختن سينماى ايران را به فرهنگ مهدويت مورد بررسى قرار دادند. محمدعلى باشه آهنگر كارگردان فيلم فرزند خاك در گفت وگو با فارس، گفت: حديثى است كه مى گويد هر كسى امام زمان خود را نشناسد اگر بميرد به مرگ جاهليت مرده و اين رمز موفقيت ما در شناخت اين قضيه است. يعنى به عبارتى ديگر اگر چنين باشدما در شناخت آقا امام زمان(عج) قصور كرده ايم و هنوز او را نشناخته ايم. * باشه آهنگر: براى پرداخت به فرهنگ مهدويت در سينما، بايد از نظر تكنيكى و پژوهشى قوى شويم وى افزود: شما مى دانيد كه در سينما - كه يكى از مهمترين رسانه هاى غرب در حال حاضر است- مهمترين عنصر براى اينكه شما بتوانيد با مخاطب و تماشاگر ارتباط برقرار كنيد اين است كه بخواهيد مطلبى را انتقال بدهيد از پژوهش و تحقيق بى نصيب نباشد، ما اگر مى خواهيم در مورد امام زمان صحبت كنيم، اول بايد ايشان را بشناسيم. وقتى ما به اين معرفت رسيديم ، آن موقع اين موضوع كه ما از منتظران ورود و حضور او هستيم، خودبه خود درجهان بينى ما متبلور مى شود و چه بخواهيم و چه نخواهيم، مى توانيم در مورد اين فرهنگ صحبت كنيم و آن را در تمام شئونات زندگى مان نصب العين قرار دهيم.وى ادامه داد: فرهنگ آخرزمانى به جز شيعه در مسيحيت و در برخى از فرقه هاى مذهبى هم وجود دارد كه در ما خيلى قوى تر است ولى اين فرهنگ هم مثل همه چيز ما كه دچار غفلت و فراموشى شده، بيش از همه چيز مورد غفلت واقع شده است. باشه آهنگر گفت: مهمترين عنصرى كه دراين زمينه مى تواند كمك كند اين است كه مراكز مربوط به فرهنگ مهدويت در حوزه هاى علميه بيايند و اين فرهنگ را براى فيلمساز تبيين كنند چرا كه فيلمساز اگر قرار است دراين زمينه كار كند، خودش بايد در شناخت از اين قضيه، پر باشد و خودش بايد باور داشته باشد كه آخرالزمان هست و بايد چگونه به آن بپردازد.وى ادامه داد: مشكل ديگر از زيرساخت هاى سينماى ما است كه موجب مى شود سينماى ما از ورود به مسائل ماورايى به هر شكل، از نظر ايجاد تصوير دچار مشكل باشد، در حالى كه مى بينيم در كشورهايى كه از نظر صنعت و تكنولوژى سينما قوى هستند، چه فيلم هاى با عظمتى مى سازند و چگونه از تكنيك و جلوه هاى ويژه استفاده مى كنند و گاه آن چيزى را كه وجود ندارد، به وجود مى آورند. كارگردان فرزند خاك به فارس گفت: به جز تلاش در رهايى از اين غفلت فنى و تكنيكى، من فكر مى كنم مهمترين چيزى كه در زمينه فرهنگ مهدويت مى تواند به داد هنر و سينماى ما برسد، ايجاد مراكز پژوهشى دراين زمينه است كه اگر اين اتفاق بيفتد، ما كاملا مى توانيم در داستان هايمان از اين فرهنگ بهره ببريم. شاه حسينى: باور فردى و حمايت عملى راهكار رسيدن به سينماى مهدوى استانسيه شاه حسينى گفت: اول از همه اعتقاد مطرح است. مى دانيد كه اساس سينما فيلمنامه است و فيلم، با فيلمنامه شروع مى شود.يعنى براى عزيمت به ماورا و رسيدن به مقصد و معنا، نقطه شروع، فيلمنامه است بنابراين وقتى كه فيلمنامه نويس اين سفر را شروع مى كند، اگر به فلسفه انتظار يا هر مسئله ارزشى (خدايى، پيامبرى، مذهبى و انسانى ) اعتقاد داشته باشد، نيمى از راه را پيموده است. كافى است به آن حرفى كه مى زند، اعتقاد داشته باشد و آنگاه، مى تواند راه را درست برود. چرا چون براساس خصلتش حركت مى كند. وى اظهار داشت: اگر چنانچه تلويزيون را باز كنيد، ببينيد كه فلان مدير گفته كه مسئله مهدويت بايد وارد سينما شود و اگر كسى چنين كند، حمايت مى شود و در اين اوضاع و احوال، جشنواره بين المللى مهدويت برگزار مى كنيم و به هنرمندان بگوئيم بشتابيد! و من هنرمند هم بدوم و بگويم كه اينجا تنورش داغ تر است! به جايى نمى رسيم چون امكان ندارد كه من چيزى را بنويسم كه با فطرتم در تضاد است چرا كه صرفا ديده ام يك جايى خبرى هست و من هم رفته ام به اين جمع پيوسته ام. اين يك فرآيند سفارشى است و من براى همين مى گويم، اعتقاد، اولين شرط كار در زمينه هاى مذهبى و خصوصا فرهنگ مهدويت است. يعنى اگر اين مسئله اول يعنى باور و اعتقاد فيلمساز به آن چيزى كه مى گويد، درست باشد، فيلمساز خيلى راحت مى تواند به مسئله مهدويت هم نزديك شود.كارگردان شب به خير فرمانده گفت: دومين مسئله اى كه اهميتش از مسئله اول، كمتر هم نيست توجه مسئولين محترم شعاردهنده است. يعنى كسانى كه مى گويند درمورد معنويت و مهدويت فيلم بسازيد. آنها اگر كسانى باشند كه تا آخرين مرحله پاى حرف خودشان بايستند، كارشان موثر و سازنده است وگرنه اگر اينطور باشد كه بودجه بدهند، فيلم به مرحله توليد هم برسد، توليد هم بشود، يك بار هم درجشنواره فجر نمايش داده شود، هزار و يك جايزه هم به آن تعلق بگيرد، با حمايت به اين سو و آن سو هم برود، آن را به جشنواره ايتاليايى فيلم هاى مذهبى هم بفرستند اما موقع اكران هيچ سينمادارى به خودش اجازه ندهد كه اين فيلم را پخش كند، اين حمايت فقط در حد شعار باقى مى ماند.وى ادامه داد: صاحبان سينما هميشه فرياد مى كنند كه پرسنل ما بايد هميشه حقوقشان را بگيرند و صادقانه مى گويم كه حق هم دارند، بنابراين براى آن كه آنها هم راضى باشند و بتوانند آن فيلم خاص را هم نمايش دهند و ضرر نكنند، بهترين راه اين است كه مديريت سينما، يا آن كسى كه متولى فيلم سفارشى است، بگويد كه سينمادار عزيز، من صندلى هايتان را مى خرم يا بليت هايتان را درمدارس يا ارتش و. . . مى فروشم تا اين فيلم فرهنگى را نشان دهيد و آنگاه كه صاحب فيلم ببيند اين كمك همه جانبه وجود دارد، آن وقت مى توانيم ادعا كنيم كه ساخت فيلم در زمينه موضوع مهدويت، ممكن است.وى درمورد خوش بينى اش نسبت به اين قضيه، گفت: اينجا سرزمين معجزه ها است، يعنى ما با معجزه زندگى مى كنيم و اميدواريم اين معجزه هم اتفاق بيفتد. شيخ طادى: فيلمسازى درباره مهدويت و انتظار با فرمول هاليوود غيرممكن استپرويز شيخ طادى گفت: اعتقادم بر اين است كه اگر ما بخواهيم به شكل هاليوودى و با همان فلسفه غرب در اين زمينه جلو برويم، چون آنها بيشتر قهرمان مى سازند و اصلا به ستاره سازى اعتقاد دارند و ما در سطح مديريت، ديدگاه هاى مان معمولا اعتقادى بر اين نيست كه ستاره سازى صورت بگيرد، به آنچه مى خواهيم دست نمى يابيم.از سويى در شكل ديگر قضيه، اگر بخواهيم برپايه فلسفه شرق و فلسفه اسلامى و جلو برويم و فيلم بسازيم، بايد فاكتورها و اجزايش را بشناسيم و رعايت كنيم. يعنى ما نياز نداريم كه حتما در يك فيلم، يك قهرمان را نشان بدهيم. يعنى نياز نداريم و نبايد هم نشان دهيم، بلكه بيشتر به فرهنگش بپردازيم و بتوانيم با سينما، ويژگى هاى يك جامعه منتظر و مفهوم انتظار را معنا كنيم، برايش داستان تهيه كنيم و بعد بتوانيم بر اساس آن، فيلم و قصه بسازيم. وى ادامه داد: ما مادامى كه بخواهيم تصورمان براين باشد كه بخواهيم موجودى را مثل موجودات ترسيم شده در فيلم هاى اروپايى و آمريكايى با آن فلسفه و فرهنگ طراحى كنيم، به جايى نمى رسيم چون آن نگاه در فلسفه ما جواب نمى دهد، ضمن اين كه موانع خودش را هم دارد. وى گفت: چيزى كه مى توانيم در اين زمينه مطرح كنيم، فقط بحث ويژگى هاى انتظار و حكومت منتظر را معنى كنيم و براساس آن داستان بنويسيم و الى آخر.كارگردان فيلم هاى پشت پرده مه و سينه سرخ به فارس گفت: ما بايد در اين زمينه به كليه فاكتورها توجه كنيم. موعود ما نجات دهنده فردى نيست يعنى تعريفى كه ما از موعود و منجى و نجات بخش داريم، متكى بر مردم و متكى برفرهنگ، شعور و درجات فكرى، فرهنگى، علمى، اعتقادى و ايمانى مردم است.وى اظهار داشت: چنين موعودى تعريفش خيلى فرق مى كند با اسطوره هاى هاليوودى چون آن الگوها متكى بر باورهاى مردمى نيستند و متكى برشخص يا يك ستاره يا يك قهرمان فردى اند.اين كارگردان گفت: اگر قرار است كار روى فرهنگ مهدويت در سينماى ايران نهادينه شود و مثل تصميمات و شعارهاى ديگر، فصلى و زودگذر نباشد، بايد كار ريشه اى در اين زمينه صورت گيرد و نبايد با اين مساله بزرگ، با ساده انگارى و نگاه شعارى برخورد كرد.
چهارشنبه 30 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبکه خبر]

[مشاهده در: www.irinn.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 232]