واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: فرق نميكند در چه سن و سالي باشي، وقتي صداي قدمهاي پاييز در كوچهها طنينانداز ميشود بياختيار خاطرات شيرين روزهاي مدرسه و شيطنتهاي پشت ميز و نيمكت در ذهنت يادآوري ميشودبا اينكه 2 هفته از آغاز مدارس ميگذرد، اما همچنان دانشآموزاني هستند كه از رفتن به مدرسه هراس دارند و اين روزها را با بيميلي ميگذرانند.ترس از مدرسه، نوعي اختلال اضطراري است كه در سنين 6 تا 8 سالگي و 11 سالگي ديده ميشود و در دخترها بيشتر از پسرها بروز ميكند. در اينباره با «زهره كاظمي» كارشناس ارشد روانشناسي خانه سلامت سلسبيل شمالي كه معتقد است ترس از رفتن به مدرسه پيش از آنكه علت شخصيتي و عاطفي داشته باشد، ناشي از يادگيري است گفتوگو كردهايم. وي بر نقش والدين در كاهش اين ترس تأكيد ميكند. «اضطراب جدايي» در هر سني در كودكان ممكن است وجود داشته باشد، اما كودكان در سنين مدرسه بيشتر آن را تجربه ميكنند. كارشناس خانه سلامت سلسبيل معتقد است كودكاني دچار نگراني و هراس از مدرسه ميشوند كه از سالها قبل از دبستان و برقراري ارتباط اجتماعي با ديگران دچار مشكل هستند.زهره كاظمي ميگويد: «اين كودكان وابستگي شديدي به خانواده نشان ميدهند و در برقرار كردن ارتباط و دوستي با همسالان از خود رغبت زيادي نشان نميدهند.» وي ميافزايد: «70 درصد كودكاني كه به ترس از مدرسه دچارند، از افسردگي و 100 درصد از حالات اضطرابي و 50 درصد از هر دو اختلال رنج ميبرند.» نقش والدين در ترس كودكان اين كارشناس ارشد روانشناسي ميگويد: «همه كودكان كم و بيش نسبت به والدين خود وابستگي عاطفي دارند و اين وابستگي در حد تعادل هيچگونه مشكلي را نه براي والدين و نه براي كودك به وجود نميآورد، اما بيشتر مادراني كه بيش از حد كودك را به خود وابسته كرده باشند و مراقب رفتار و حركات او هستند، از كودك خود شخصيتي منفعل ميسازند كه حتي قادر نيست زمان كوتاهي دوري از مادر را تحمل كند.»وي يادآوري ميكند: «ترس از رفتن به مدرسه، پيش از آنكه علت شخصيتي و عاطفي داشته باشد، ناشي از يادگيري است. مادر يا پدري كه در ارتباط خود با كودكان از مفاهيم و نكتههاي منفي يا محركها و مكانهايي مثل مدرسه يا درس خواندن ياد ميكنند، وقتي تجربههاي منفي توأم با وحشت، ترس و اضطراب خود را از دوران تحصيل و مدرسه، تنبيه و توبيخها به بچهها انتقال ميدهند و از آنها ميخواهند كه مواظب رفتارهايشان باشند، خواه ناخواه بذر امتناع و ترس از مدرسه را در افكار آنها ميكارند.» كاظمي درباره ديگر علل ترس كودكان از مدرسه ميگويد: «والديني كه كودكان خود را در نتيجه عواملي از دست ميدهند، حساسيت خود را در مراقبت و نگهداري از كودكان ديگر بيشتر ميكنند و همين باعث ميشود كه كودكان اضطراب ناشي از جدايي پدر و مادر را به صورت ناخودآگاه تجربه كنند. تأثير ترس از مدرسه بر كودك كارشناس خانه سلامت محله ميگويد: «ترس از مدرسه سبب ميشود كودكان در مواردي به تعارض روي آورند و اقدام به انجام اعمالي كنند كه باعث نگراني والدينشان شود.» كاظمي ميافزايد: «گاهي ممكن است كودك به واقع بيمار شود، در اين صورت لازم است براي معالجه او اقدام كرد.» درمان ترس كودك روانشناس خانه سلامت سلسبيل ميگويد: «ترس از مدرسه معمولاً صبح زود رخ ميدهد و در روزهاي تعطيل و آخر هفته كمتر ديده ميشود. براي رها كردن كودك از اين نوع ترس كه رابطه مستقيمي با اختلالات رفتاري او خواهد داشت، بهترين و مؤثرترين روش «رفتاردرماني» است، گرچه نميتوان از اهميت نقش والدين در علاقهمندسازي كودك به مدرسه غافل شد.» وي ادامه ميدهد: «همچنين لازم است والدين از همان ابتدا معلم و مدير كودك را در جريان وضعيت او قرار دهند، چون اين كودكان به توجه خاص نياز دارند.» زهره كاظمي استفاده از الگو و سرمشق را نيز كمك خوبي براي غلبه بر اين ترس عنوان ميكند و ميگويد: «در اين روش، كودكاني كه با ذوق و شوق آمد و شد و بازي ميكنند و همكاري خوبي در مدرسه دارند ميتوانند الگو و سرمشق براي كودك دچار ترس شده باشند.» وي ميافزايد: «استفاده از پاداش به ازاي پيشرفتهاي كودك هم كمك مؤثري به از بين بردن سريعتر اين ترس ميكند.» بيميلي از مدرسه در سنين بالا به گفته كاظمي بيميلي رفتن به مدرسه، فقط در كودكان مقطع ابتدايي بروز نميكند و گاهي اوقات دانشآموزان مقاطع راهنمايي و دبيرستان را نيز درگير ميكند.»وي خاطرنشان ميكند: «اگر والدين و اضطراب جدايي از آنها در كودكان دبستاني عامل اصلي هراس از مدرسه به شمار ميرود، در سنين بالاتر به عدم آگاهي نسبت به مقطع تحصيلي، قوانين و مقررات مدرسه، سختگيري كادر اجرايي و دبيران و ترس از ناتواني و شكست تحصيلي مربوط ميشود.» اين روانشناس ميگويد: «چون نوجواني با تحولات مربوط به بلوغ و تمايل به استقلالطلبي و پيشبرد ارزشها همراه است، نوجوان در اين سن بسيار حساس و زودباور است و تجربه شكستهاي درسي، توبيخ، بدرفتاري مسئولان مدرسه و خشونت از طرف معلم از جمله دلايلي است كه دانشآموز را نسبت به حضور در مدرسه بيزار ميكند.» وي يادآور ميشود: «همچنين تغيير در حجم، كيفيت و موضوع كميت درسي و ناآشنايي با واحدهاي درسي در نخستين روزهاي حضور در مدرسه نوجوان را دچار حالات عصبي و عاطفي ميكند.» كاظمي معتقد است نقش والدين در اين ميان بسيار مهم است و آنها ميتوانند با به رخ نكشيدن دانشآموزان ديگر و عدم بازگويي تجارب و بازخورودهاي منفي و احترام به حس استقلالطلبي، تأثير مهمي در جلوگيري از انزجار و دوريگزيني نوجوانان داشته باشند. چه چيزهايي به كودكان بگوييم؟ وقتي كودك شما بويژه كودك كلاس اولي شما از مدرسه ميترسد گاهي جملات شيرين و محبتانگيز شما ميتواند بسيار مفيد باشد. «اعظم عظيمي» روانشناس كودك دراينباره نكاتي دارد: ¦ پذيرش و محبت به كودك و نشان دادن اين امر كه تو مورد علاقه و احترام خانوادهاي و ما تو را دوست داريم و به همين دليل ميخواهيم به مدرسه بروي و... همدردي با او كه آري، ما هم چون تو روزي كودك بودهايم، گاهي دچار چنين وضع و حالتي ميشديم؛ اما خيلي زود خوب ميشديم؛ كه اين همدردي را نبايد زياد ادامه داد. ¦خواستن از او تا مسئله و مطلب خود را بدون هيچگونه خجالتي بيان كرده و درددل كند كه چه امري او را در مدرسه رنج ميدهد و پيگيري براي رفع آن. دادن جرئتي كه او هم ميتواند بر مشكل غلبه كند و ايجاد اطمينان در او. ¦گفتن داستانهايي سازنده از زندگي خود و ديگران در دوران كودكي و نشان دادن اين مسئله كه نگراني از مدرسه بيمعني است. ¦ در مواردي لازم ميشود كه مادر به همراه كودك به مدرسه برود، صبحانه سادهاي به كودك بدهد و لباس او را بپوشاند. در بين راه لازم نيست بپرسيد كه حالش چگونه است و يا چرا مدرسه را دوست ندارد. ¦ در راه براي او از مدرسه تعريف كنيد، از بازيهاي مدرسه، از دوستاني كه آنجا پيدا خواهد كرد، از مزاياي درس خواندن و باسواد شدن حرف بزنيد تا شوقي در كودك نسبت به مدرسه پديد آيد. بچه ها و ترس چه بايد كرد؟ ترس از مدرسه تقريباً هميشه به يكي از 2 علت زير برميگردد، ترس مربوط به مدرسه يا ترس مربوط به خانه. ممكن است خانواده، كودك را از چيزهايي موهوم ترسانده باشند. تغيير و مواجهه با اشخاص تازه و بويژه در مورد كودكان كمرو كه دچار عدم احساس امنيت دروني و عدم اعتماد به نفس هستند نيز ميتواند موجب ترس از مدرسه شود. گاهي آنچه ترس از مدرسه به نظر ميآيد در واقع ترس از ترك منزل است. مثلاً وقوع حوادث ناگواري در خانواده موجب ميشود كودك تصور كند اگر به مدرسه برود و دور از محيط خانواده باشد، اتفاق ناگواري پيش خواهد آمد. گاهي والدين براي مقابله با ترس كودك يا اين ترس را ناديده ميگيرند يا برخورد غيرمنطقي و خشونتباري با اين مسئله ميكنند كه هر دو روش، روشهاي منفي است. اما بهترين روش مواجههسازي است؛ يعني حتي اگر كودك براي نرفتن به مدرسه دچار سردرد و ساير علائم اضطراب ميشود بايد به مدرسه برود. در اين صورت به تدريج علائم فروكش خواهد كرد، اما در صورت ماندن كودك در منزل به احتمال قوي علائم تثبيت خواهد شد. گاهي هم لازم است يكي از والدين، چندروزي در دفتر مدرسه حضور داشته باشند و حتي با كودك به كلاس برود و پس از مدت مشخصي كه به تدريج اين زمان افزايش مييابد بتواند از كلاس خارج شده و والدين خود را ببيند و اين برنامه تا عادي شدن رفتار كودك در مدرسه ادامه داشته باشد. در روش ديگر ميتوان با معلم به توافق رسيد كه كودك روز اول فقط به كلاس برود، درس خود را پس بدهد و تكليف روز بعد را بگيرد و به منزل برگردد تا به تدريج ميزان حضور او در مدرسه افزايش يابد.گروهي از متخصصان هم دارو درماني را تشخيص ميدهند كه در موارد شديد، درمان بايد زيرنظر پزشك متخصص صورت پذيرد. منبع:همشهری پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3930]