تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836102425
امام کاظم (ع)؛ حافظ اسلام
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: امام کاظم (ع)؛ حافظ اسلام
امام موسى بن جعفر(ع) همان راه و روشى را ادامه داد كه امام صادق(ع) در روبرو شدن با اجتماع، بر محور عمل و برنامه ریزى اتخاذ كرده بود. محوراول:برنامه ریزى فكرى و آگاهى دادن عقیدتى و چاره گرى در روبرو شدن با عقاید منحرف و انگیزهها و وا پس گرائیهاى شعوبى و نژاد پرستى و عقاید مختلف دینى. از خطرنا كترین این تبلیغات زهر آگین، تبلیغ افكار الحادى و كفرآمیز بود كه تزریق زهر آن با فعالیت و گسترش در دلهاى نوجوانان مسلمان سرازیر شده بود. موضع امام موسى(ع) در برابر این تبلیغات، آن بود كه با دلایل استوار در برابر آن بایستد و با پوچى و بی مایگى آن به معارضه برخیزد و دورى آن را از منطق و واقعیت توضیح دهد و عیوب آن را بازگوید تا آنجا كه گروهى انبوه از پیروان آن عقاید به اشتباه خود و فساد خط مشى اتخاذى خویش اعتراف كردند و به این جهت جنبش امام درخشندگى یافت و قدرت علمى آن حركت منتشر گردید و به گوشها در رسید. چندان كه گروهى بزرگ از مسلمانان پیروى آن كردند و آن را پذیرفتند و این امر بر مسئولان حكومت گران آمد و با آنان با شدت و فشار و شكنجه رفتار كردند و در زمینههاى عقیدتى آنان را از گفتگو باز داشتند و امام موسى(ع) ناچار شد به هشام(یكى از اصحاب خود) فرستادهاى گسیل دارد و او را هشدار دهد تا به علت خطرهاى موجود از سخن گفتن خود دارى كند و هشام تا مرگ مهدى خلیفه از سخن گفتن خود دارى كرد. (1) گروهى كثیر از بزرگان دانشمندان و راویان حدیث، از كسانى كه در دانشگاه بزرگ امام صادق(ع) تحصیل می كردند، هنگام اقامت او در یثرب، پیرامون امام موسى(ع) گرد آمدند و ایشان با توانائى و نیروى بسیار، بر فقه اسلامى، آراء و عقاید خردمندانه در فقه اسلامى ابراز كردند. مجموعههاى بسیار از احكام اسلامى به او(ع) منسوب است كه در باب حدیث و فقه تدوین شده است و دانشمندان و راویان حدیث همواره با آن افاضات علمى، همدم بودند و احادیث و گفتگوها و فتواهاى او را ثبت مىنمودند. سید بن طاووس چنین روایت كرده است كه یاران و نزدیكان امام(ع) در مجلس او حاضر می شدند و لوحههاى آبنوس در آستینها داشتند. هرگاه او(ع) كلمهاى می گفت یا در موردى فتوى می داد، به ثبت آن مبادرت می كردند. (2) آن دانشمندان همه انواع علوم را با توجه به گوناگونى و پهناورى آن از ایشان نقل كردهاند. كوششهاى علمى او همه مراكز اسلامى را فرا گرفته بود و دانشمندان نسلى پس از نسلى، پیشكشها و عطایاى علمى او را نقل كردهاند.محور دوم: نظارت مستقیم بر پایگاههاى تودهاى و طرفداران و پیروان خود و هماهنگى با آنها در پیش گرفتن مواضع سلبى و منفى در برابر حكومت، به منظور ناتوان كردن حكومت از نظر سیاسى و بریدن از آن و حرام كردن تماس با آن و به محاكمه دادگسترى دولتى دعوى نبردن و شكایت نكردن، به منظور آماده كردن وسایل سقوط آن حكومت و نابود كردن آن از نظر سیاسى. چیزى كه امام(ع) را وا داشت تا چنین موضع استوارى داشته باشد، آن دگرگونى آشكار و گستردگى و انتشار پایگاههاى مردمى ایشان بود. این مطلب با جنبش امام(ع) و با فعالیتهاى منفى او نسبت به حكومت منحرف عباسیان، و فرا خواندن او در حرام دانستن یارى با حكومت در هر زمینه از زمینهها،هماهنگ شده بود. این موضع امام در گفتگوى وى با یكى ازاصحاب، (صفوان) آشكار میگردد: - اى صفوان همه چیز تو پسندیده است جز یك چیز. - فدایت شوم،آن چیست؟ - كرایه دادن شترهایت به این ستمکار- یعنى هارون- به خدا سوگند آنها را از جهت تكبر و خودخواهى و یا شكار و سرگرمى كرایه ندادهام، بلكه براى این راه- راه مكه- كرایه دادهام و خود همراهى با شتران را بر عهده نمی گیرم بلكه غلامان خود را با آنان مىفرستم. پس امام(ع) او را گفت: - اى صفوان آیا كرایهات بر عهده آنان است؟ - آرى فدایت گردم. - آیا دوست می دارى زنده بمانند تا كرایه تو را بپردازند؟ - آرى. - پس فرمود: هر كس بقاى آنان را دوست داشته باشد از آنان است و هر كس از آنان باشد وارد آتش گردد. امام نارضایى و خشم خود را از حكومت هارون، پیاپى ابراز مىفرمود و همكارى با آنان را در هر صورت و شكل كه باشد حرام می دانست و اعتماد و تكیه بر آنان را منع می كرد و با این سخن كه فرمود: «به آنان كه ستمکارند تكیه مكنید كه گرفتار دوزخ می گردید»، مردم را از تماس با ستمکاران باز می داشت و تمایل به آنان را بر مسلمانان حرام كرد و ترك كردن آنان را ضرورى دانست. حتى اگر تماس با آنان به علت بعضى مصلحتهاى شخصى بود. یاران خویش را از شركت كردن در سلك حكومت هارون یا پذیرفتن هر گونه مسئولیت و وظیفه دولتى بر حذر می داشت و به زیاد بن ابى اسلمه فرمود: «اى زیاد،اگر از پرتگاهى بلند فرو افتم و پاره پاره گردم بیشتر دوست می دارم تا براى آنان كارى انجام دهم و یا بر بساط كسى از آنان پاى گذارم. (3)» اما امام(ع)، على بن یقطین یكى از بزرگ یاران خویش را از این فرمان استثناء كرد و اجازت داد تا منصب وزارت را در روزگار هارون عهده دارگردد و پیش از او، منصب زمامدارى را در ایام مهدى بپذیرد، (4)او نزد امام موسى(ع) رفت و از او اجازه خواست تا استعفا دهد و منصب خود را ترك كند. اما امام(ع) او را از این كار باز داشت. و او را گفت«چنین مكن، ما به تو آموخته شدهایم و برادران تو به سبب تو عزت دارند و به تو افتخار می كنند. شاید به یارى خدا بتوانى شكستهاى را درمان كنى و دست بینوائى را بگیرى یا به دست تو مخالفان خدا درهم شكنند. اى على، كفاره و تاوان شما، خوبى كردن به برادرانتان است. یك مورد را براى من تضمین كن، سه مورد را برایت تضمین می كنم. نزد من ضامن شو كه هر یك از دوستان ما را دیدى نیاز او را برآورى و او را گرامى دارى و من ضامن می شوم كه هرگز سقف زندانى به تو سایه نیفكند و دم هیچ شمشیر به تو نرسد و هرگز فقر به سراى تو پاى نگذارد. اى على،هر كس مؤمنى را شاد سازد، اول خداى را و دوم پیامبر را و درمرحله سوم ما را شاد كرده است. 5)»محور سوم: موضع آشكار و صریح در احتجاج با كسی كه زمامدار حكومت بود به این كه آن حق اوست نه دیگرى و بر همه مسلمانان در احراز این مقام برترى دارد. مناظره ایشان(ع) با هارون الرشید در مرقد نبى اكرم(ص) و در برابر تودهاى عظیم از اشراف و فرماندهان ارتش و كارمندان عالی رتبه دولت اتفاق افتاد. هارون روى به ضریح مقدس رسول اكرم(ص) نمود و چنین سلام گفت: "درود بر تو اى پسر عم" و از نسبت خود با نبى اكرم مفتخر بود. چه او به سبب نزدیكى با رسول اكرم(ص) به مقام خلافت نائل آمده بود. آنگاه امام كه حاضر بود، بر نبى اكرم درود فرستاد و گفت:«سلام بر تو باد اى پدر.» هارون خرد خویش از دست بداد و ناراحتى او را فرا گرفت. زیرا امام(ع) در آن فخر و مجد بر او پیشى گرفته بود. پس با آهنگى لبریز از كینه و خشم به او گفت:«چرا گفتى كه تو از ما به رسول الله(ص) نزدیكترى؟ و امام پاسخى تند به او داد و فرمود: اگر رسول اكرم زنده می شد و از تو دخترت را خواستگارى مىفرمود، آیا او را اجابت می كردى؟ هارون گفت: سبحان الله و به این كار بر عرب و عجم فخر می كردم. امام گفت: اما او دختر مرا خواستگارى نمی كرد و من دختر به او نمی دادم زیرا او پدر ما است نه پدر شما. و به این علت ما به او نزدیكتریم. (6)» هارون كه این دلیل او را از پاى درآورد، به منطق ناتوانان پناه برد و به دستگیرى امام(ع) فرمان داد و او را زندانى كرد. (7) موضع امام(ع) در برابر هارون، آشكار و روشن بود. امام(ع) در یكى از كاخهاى استوار و زیباى هارون كه مانند آن در بغداد و جاى دیگر نبود، وارد شد. هارون سرمست از قدرت گفت: این سرا چون است؟ امام بى واهمه و اعتنا از قدرت و جبروت او گفت: این سراى فاسقان است. خداى تعالى فرماید: " ساصرف عن ایاتى الذین یتكبرون فى الارض بغیرالحق و ان یروا كل آیة لا یومنوا بها و ان یروا سبیل الرشد لا یتخذوه سبیلا و ان یروا سبیل الغى یتخذوه سبیلا..."؛ به زودی كسانى را كه در زمین، به ناحق تکبر می ورزند، از آیاتم روی گردان سازم - به طوری که- اگر هر نشانه ای را - از قدرت من- بنگرند، بدان ایمان نیاورند، و اگر راه صواب را ببینند آن را برنگزینند، و اگر راه گمراهی را ببینند آن را راه خود قرار دهند... . (اعراف/146) هارون از خشم لرزید و موجى از تشویش او را فرا گرفت. آنگاه به امام گفت: خانه از آن كیست؟ - این سرا، شیعه ما را مجال است و دیگران را فتنه. - چرا صاحبخانه آن را باز پس نمی گیرد؟ - خانه را آباد از او گرفتند و تا آباد نگردد آن را پس نمىگیرد. شیعیان تو كجایند؟ و در اینجا امام(ع) سخن حق تعالى را قرائت كرد: "لم یكن الذین كفروا من اهل الكتاب والمشركین منفكین حتى تاتیهم البینة."(بینه/1)؛ كافران از اهل كتاب و مشركان، دست بردار نبودند تا دلیلی آشکار برایشان آید. هارون را خشم فرا گرفت و گفت آیا ما كافرانیم؟ - نه، اما چنان كه خداى تعالى فرماید: "الم ترالی الذین بدلوا نعمة الله كفرا و احلوا قومهم دار البوار."(ابراهیم/28)؛ آیا به کسانی که - شکر- نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سرای هلاکت در آوردند ننگریستی؟ و این چنین امام آشكار كرد كه هارون منصب خلافت را غصب كرده و سلطنت و حكومت را، دزدیده است. این مطلب خشم هارون را بر او(ع) بر انگیخت و به هنگامى كه شنید امام او را به مبارزه مىطلبد و در موضعى است كه در آن نرمش نیست، در سخن خود با امام(ع) به خشونت پرداخت. (8) و در هنگامى دیگر، وقتى هارون از امام(ع) راجع به فدك پرسید تا آن را به او باز پس دهد، امام(ع) از باز پس گرفتن خوددارى فرمود مگر این كه حدود آن را نیز باز پس دهند. رشید پرسید: حدود آن چیست؟ امام(ع) گفت:اگر حدود آن را بگویم آن را پس نخواهى داد. هارون پاى فشرد تا حدود آن را براى او معلوم دارد و امام(ع) جز آن كه مرزهاى فدك را تعیین كند چارهاى ندید و گفت: «مرز نخستین عدن است» وقتى هارون این سخن را شنید چهرهاش برافروخت. امام(ع) همچنان به سخن ادامه داد:«مرز دوم سمرقند» رنگ هارون به تیرگى گرایید و خشمى بیكران او را فرا گرفت. اما امام(ع) گفتار خود را پى گرفت و فرمود:«مرز سوم آفریقا» رنگ هارون سیاه شد و با آوائى كه خشم از آن مىبارید گفت:«هیه» و امام، حد آخر را بیان فرمود و گفت:«از ساحل دریا تا ارمنستان». رشید خویشتن دارى از دست بداد و گفت: آن وقت براى ما چیزى باقى نمىماند. امام فرمود:«می دانستم كه تو آن را باز پس نخواهى داد.» (9).محور چهارم: بیدار كردن وجدان انقلابى امت از راه تشویق آنان براى شورش و مبارزه. شورش و مبارزه را علویان به كار گرفتند تا وجدان اسلامى و اراده اسلامى را از سقوط در برابر حكام منحرف نگاهدارند. پیشوایان(ع) از متعهدان با وفاى آن كار پشتیبانى می كردند. هنگامی كه حسین بن على بن حسن- صاحب واقعه فخ- (10)بر آن شد تا علیه اوضاع فاسدى كه با هر كس كه شیعه و علوى و طرفدار امام بود، توهین وشكنجههاى شدید اعمال مىكرد، شورش كند، نزد امام موسى(ع) رفت و از او در باب قیام خود مشورت كرد. امام روى به او كرد و گفت:«تو به قتل می رسى،از رفتن صرفنظر كن. مردم فاسقند و به ظاهر ایمان دارند و در دل نفاق و شرك مىورزند،انا لله و انا الیه راجعون. خداى شما را از پیروان خود به شمار آورد.» هنگامی كه امام کاظم(ع) واقعه قتل حسین را شنید بر او گریست وسجایاى او را بیان كرد و بر او نالید كه:«انا لله و انا الیه راجعون. به خدا سوگند، مسلمانى صالح و روزه گیر و قدرتمند كه امر به معروف و نهى ازمنكر می كرد و خانوادهاش مانند نداشت، درگذشت (11) وقتى هادی عباسی از دست علویان به ستوه آمد، آنان را به مرگ و نابودى بیم داد و امام موسى(ع) را به یاد آورد و گفت: "به خدا سوگند حسین جز به فرمان او خروج نكرد و جز از مهر او ازچیزى پیروى نمی كرد. چه، او در میان اهل این خاندان عهده دار كار دین است." (12) پس اصحاب او خروشان نزد امام شتافتند و از امام خواستند كه پنهان شود تا از شر آن كافر سركش رها گردد. امام(ع) لبخند زد و به قول كعب بن مالك شاعر تمثل فرمود: " برخی را گمان چنین است كه بر پروردگار خویش پیروز مىگردند. اما به زودى مغلوب خواهند شد.پى نوشت ها: 1- رجال كشى ص 172. 2- انوار البهیه ص 91. 3- مكاسب شیخ انصارى. 4- جهش یارى. 5- مكاسب شیخ انصارى. 6- اخبارالدول ص 113. 7- تذكرة الخواص 359. 8 و9- مناقب،ج 2، ص 381. 10- «فخ» نام محلى است در یك فرسنگى مكه و فاجعهاى عظیم در آنجا روى داد كه پس از واقعه كربلا، آن را از حیث فجیع بودن بی مانند دانستهاند. حسین بن على بن حسن بن حسن بن على بن ابیطالب(ع) كه در تاریخ، معروف به حسین بن على شهید فخ مىباشد، با سیصد نفر از علویان و طرفداران خاندان عصمت و طهارت علیه خلیفه خروج كردند و از مدینه به سوى مكه به راه افتادند. در وادى«فخ» با گروهى كثیر از عباسیان كه مجهز و مسلح بودند برخورد نمودند. جنگ سختى در گرفت. علویان و بنى الحسن شكستخوردند و بیش از صد نفرشان را سربریدند شهادت حسن در خلافت موسى هادى عباسى روى داد به تاریخ 8 ذیحجة الحرام سال 196 هجرى. حضرت امام جواد(ع) فرمود براى ما اهل بیت پس از واقعه كربلا واقعهاى سهمگینتراز واقعه فخ روى نداده است. حسن بن على و پدرانش از تاریخ سازان بوده و هر یك را داستانى مفصل است. حسن دوم را به نام حسن مثنى و حسن سوم را حسن مثلث نامیدهاند.(اقتباس از مروج الذهب و منتهى الامال) 11- مقاتل ص 453. 12- بحارالانوار، ج 11، ص 278.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]
صفحات پیشنهادی
امام کاظم (ع)؛ حافظ اسلام
امام کاظم (ع)؛ حافظ اسلام. امام کاظم (ع)؛ حافظ اسلام امام موسى بن جعفر(ع) همان راه و روشى را ادامه داد كه امام صادق(ع) در روبرو شدن با اجتماع، بر محور عمل و برنامه ریزى اتخاذ ...
امام کاظم (ع)؛ حافظ اسلام. امام کاظم (ع)؛ حافظ اسلام امام موسى بن جعفر(ع) همان راه و روشى را ادامه داد كه امام صادق(ع) در روبرو شدن با اجتماع، بر محور عمل و برنامه ریزى اتخاذ ...
زندگينامه امام كاظم (علیه السلام)
طلوعها و غروبها را در آباديهای اسلامی به رنگ ارغوانی درمي آوردند و بر در و ديوار شهرها ... امام کاظم ( ع ) سالها مورد اذيت و آزار و تعقيب و زجر بود ، و در مدتی که از 4 سال تا 14 .... هيچکس مثل او حافظ قرآن نبود ، با آواز خوشی قرآن مي خواند ، قرآن خواندنش حزن و اندوه ...
طلوعها و غروبها را در آباديهای اسلامی به رنگ ارغوانی درمي آوردند و بر در و ديوار شهرها ... امام کاظم ( ع ) سالها مورد اذيت و آزار و تعقيب و زجر بود ، و در مدتی که از 4 سال تا 14 .... هيچکس مثل او حافظ قرآن نبود ، با آواز خوشی قرآن مي خواند ، قرآن خواندنش حزن و اندوه ...
جستاری درفضائل وسيره امام کاظم (علیه السلام)
مردم از او بسيار روايت نقل كردهاند و او افقه اهل زمان و كتاب خدا را از همه بهتر حافظ بود، .... سپس امام (علیه السلام) فرمودند:«مگر نميداني دين اسلام حساب است و اگر دين حساب و ..... سيره امام كاظم(ع)نشان مىدهد آنجا كه بحث دفاع از دين مطرحاست امام تا مرز شهادت ...
مردم از او بسيار روايت نقل كردهاند و او افقه اهل زمان و كتاب خدا را از همه بهتر حافظ بود، .... سپس امام (علیه السلام) فرمودند:«مگر نميداني دين اسلام حساب است و اگر دين حساب و ..... سيره امام كاظم(ع)نشان مىدهد آنجا كه بحث دفاع از دين مطرحاست امام تا مرز شهادت ...
خصوصيات فردي و اخلاقي امام هادي (عليه السلام)
پي نوشت ها: 1- نام روستايي در شش کيلومتري مدينه که امام کاظم (ع) آن را تأسيس کرده ... منبع: تاريخ اسلام در دوره امامت امام هادي (ع) ، امام عسگري (ع) و امام زمان (عج ) معرفی ...
پي نوشت ها: 1- نام روستايي در شش کيلومتري مدينه که امام کاظم (ع) آن را تأسيس کرده ... منبع: تاريخ اسلام در دوره امامت امام هادي (ع) ، امام عسگري (ع) و امام زمان (عج ) معرفی ...
اهل بيت (ع) در روايات
(1) گويا حافظ با اشاره به اين حديث سروده است: حافظ از دست مده حجت اين کشتي نوح ورنه طوفان حوادث ببرد بنيادت استواري اطاعت کننده ي رسول امام کاظم (ع) مي فرمايند: هر .... (15) امام حسن مجتبي (ع) مي فرمايد: ما از خانداني هستيم که خداوند با اسلام گرامي ...
(1) گويا حافظ با اشاره به اين حديث سروده است: حافظ از دست مده حجت اين کشتي نوح ورنه طوفان حوادث ببرد بنيادت استواري اطاعت کننده ي رسول امام کاظم (ع) مي فرمايند: هر .... (15) امام حسن مجتبي (ع) مي فرمايد: ما از خانداني هستيم که خداوند با اسلام گرامي ...
امامت حضرت امام جواد عليه السلام در يک نگاه
حضرت فرمود: «آري، اين همان مولودي است که در اسلام با برکت تر از او زاده نشده است. ... از يک سو پس از شهادت امام کاظم (ع) گروهي به نام «واقفيه» بر اساس انگيزه هاي مادي، .... (31) هم چنين حافظ عبدالعزيز بن اخضر جنابذي(32) و مؤلفاني نيز مانند: ابوبکر احمد ...
حضرت فرمود: «آري، اين همان مولودي است که در اسلام با برکت تر از او زاده نشده است. ... از يک سو پس از شهادت امام کاظم (ع) گروهي به نام «واقفيه» بر اساس انگيزه هاي مادي، .... (31) هم چنين حافظ عبدالعزيز بن اخضر جنابذي(32) و مؤلفاني نيز مانند: ابوبکر احمد ...
با امام كاظم علیه السلام در سایه قرآن
اهل بیت علیهم السلام که قرآن ناطق هستند، مبیّن احکام و آداب دین اسلام می باشند. ... مردم زمانه اش بود و بیش از همه حافظ كتاب الهى و خوش صداترین آنان در قرائت قرآن بود. ... حفص گوید: در عمرم كسى را كه بیشتر از امام كاظم (ع) خدا ترس و به رحمت حق امیدوار ...
اهل بیت علیهم السلام که قرآن ناطق هستند، مبیّن احکام و آداب دین اسلام می باشند. ... مردم زمانه اش بود و بیش از همه حافظ كتاب الهى و خوش صداترین آنان در قرائت قرآن بود. ... حفص گوید: در عمرم كسى را كه بیشتر از امام كاظم (ع) خدا ترس و به رحمت حق امیدوار ...
كتاب شناسى امام رضا (ع) (2)
امام رضا سيد كاظم ارفع, تهران, مؤسسه انتشاراتى فيض كاشانى, 1370, رقعى, 68ص .... موسى الرضا سيد ابوالقاسم مرعشى, چاپ دوم, تهران, انتشارات حافظ, 1350, جيبى, 78ص. ... طب و درمان در اسلام از حضرت امام رضا عبدالصاحب الزين, ترجمه كاظمى خلخالى, قم, ...
امام رضا سيد كاظم ارفع, تهران, مؤسسه انتشاراتى فيض كاشانى, 1370, رقعى, 68ص .... موسى الرضا سيد ابوالقاسم مرعشى, چاپ دوم, تهران, انتشارات حافظ, 1350, جيبى, 78ص. ... طب و درمان در اسلام از حضرت امام رضا عبدالصاحب الزين, ترجمه كاظمى خلخالى, قم, ...
چرا فعالیت فرهنگی و اجتماعی امام جواد(ع) بسیار محدود بود؟
او سیاست کنترل امام کاظم علیه السلام توسط پدرش را- که او را به بغداد آورده و زندانی ... (6) هم چنین حافظ «عبد العزیز بن اخضر جنابذى» در کتاب «معالم العترة الطاهرة» (7) و ... و قطعيت مطلق آن ـ منافاتي ندارد؛ چرا كه بنا به آموزههاي اسلامي، وقوع ظهور آن . ...
او سیاست کنترل امام کاظم علیه السلام توسط پدرش را- که او را به بغداد آورده و زندانی ... (6) هم چنین حافظ «عبد العزیز بن اخضر جنابذى» در کتاب «معالم العترة الطاهرة» (7) و ... و قطعيت مطلق آن ـ منافاتي ندارد؛ چرا كه بنا به آموزههاي اسلامي، وقوع ظهور آن . ...
عارفان مسلمان و شریعت اسلام(1)
[40]بعيد نمى نمايد كه بگوييم تأكيد فراوان امام على(ع) به زهد و دنياگريزى نيز .... كرده است، انكار و لعن و تكفير مى كند; زيرا هركس، تنها خود را حق و حافظ حق مى داند. ...
[40]بعيد نمى نمايد كه بگوييم تأكيد فراوان امام على(ع) به زهد و دنياگريزى نيز .... كرده است، انكار و لعن و تكفير مى كند; زيرا هركس، تنها خود را حق و حافظ حق مى داند. ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها