محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832827804
مذهب شیعه چرا مذهب جعفرى نامیده شد؟
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مذهب شیعه چرا مذهب جعفرى نامیده شد؟
هیچ تاكنون به این نكته اندیشیدهاید كه چرا ما شیعیان را پیروان مذهب جعفرى مىخوانند؟ در میان امامان دوازده گانه شیعه چرا مذهب ما به ایشان منتسب شده است؟ با توجه به این كه امام جعفر صادق(ع) ششمین امام شیعه هستند چرا مذهب شیعه ، علوى یا حسنى یا حسینى یا سجادى و یا باقرى نامیده نشده است؟ آنچه درپى مىآید توضیحى است بر راز این نام گذارى.عرصه تئورىها و دیدگاههاى علمى و فرهنگى در میان دانشمندان وفرهیختگان همواره عرصه ابقاى بهترین اندیشهها بوده است. هرنظریهاى ، آن هنگام توانسته جایگزین نظریه پیشین شود كه محتوایى بهتر از آن را به بشریت هدیه كرده باشد و الا مورد استقبال قرارنمی گرفت. مكتبهاى فكرى بزرگ نیز همواره باید داراى چنین ویژگى باشند تا بتوانند در دل بشر جایى باز كنند. نگاهى به دستاورد مكتب اسلام در مقایسه با آنچه جامعه جاهلى عرب بدان دلبسته بود و مبناى رفتار فردى و اجتماعى خود قرار داده بود مىتواند راز موفقیت اسلام را در برابر اندیشههاى جاهلانه نشان دهد. پیامبر(ص) در دعوت خود ضمن پذیرش سنتهاى پسندیده انسانى در میان اعراب ، آنگاه كه به نفى ضد ارزشها مىپرداخت، طرحهاى جایگزین نیز ارائه مىكرد تا مخاطبان او احساس خلاء نكنند.شاید راز بسیارى از شكستهاى فردى و اجتماعى مصلحان در طول تاریخ همین بوده كه طرح جایگزین نداشتهاند . امام جعفرصادق(ع) در مسیرتكاملى حركت شیعه گام دوم را برداشته بودند. یعنى پس از آنكه مردم بر اثر مجاهدتهاى امامان پیشین به ناصحیح بودن مذهب رسمى و دیگر اندیشههاى منبعث از آن و نیزحركتهاى سیاسى مبتنى برآن در سالهاى گذشته پى بردند آماده بودند تا طرح جایگزین مكتب اهل بیت را دریافت كنند و امام صادق(ع) همان بزرگوارى است كه با توجه به یك موقعیت استثنایى تاریخى طرح جایگزین شیعه را به هنگام ارائه كرد و امامان دیگربه شرح و بسط ابعاد آن پرداختند.دوره امامت حضرت كه از سال 114- 148 ه. ق هجرى ادامه یافت. (1)یكى از شرایط بحرانى تاریخ اسلام است زیرا كه بنیان حكومتى یكصد ساله فرو می ریخت و بنیان حكومت پانصد سالهاى پىریزى مىشد و همت اصلى سران حكومت تازه ، سركوب مخالفان بود. مثلا توجه كنید كه از سال 132 كه رسما حكومت عباسیان آغاز شد تا سال137 هجرى سردمداران آن از هیبت و عظمت یكى از بزرگترین سرداران خود یعنى ابومسلم خراسانى هراس داشتند و تا او را با حیله و فریب نكشتند (2)احساس آرامش نكردند وامام صادق(ع) با توجه به این فضا، پایههاى فكرى نظام تشیع یا طرح جایگزین را بنا نهاد.سالها پیش از امامت حضرت صادق(ع) تقریبا یكصد و سیزده سال پیش، جد ایشان پیامبر اكرم(ص) در روزى گرم و سوزان و به هنگام بازگشت از آخرین حج خود در غدیر خم جانشینى خویش را به فرمان خداى بهامام على(ع) واگذار كرد و بر اساس منابع شیعى و بعضى از منابع اهل سنت از مردم دراین باره بیعت گرفت. (3) اما صلاحدید پیامبر اكرم(ص) به دلایلى مورد پذیرش بعضى از صحابه قرار نگرفت و با رحلت حضرت، خلافت در سقیفه بنىساعده مسیرى تازه یافت. چندتن از صحابیان مهاجر در برابر انصار كه خود دچار دو دستگى شده بودند با استناد به حق خویشاوندى باپیامبر(ص) خلافت را حق خود دانستند (4)نه حق انصار. و با آن كهامام على(ع) خویشاوندى روشنترى با پیامبر(ص) داشتبه این بهانه كه عرب نمى تواند امتیازات بیش از اندازهاى را براى بنىهاشم بپذیرد و قبلا نبوت به بنىهاشم رسیده بود و اینك خلافت باید به دیگر تیرههاى قریش برسد خود را شایسته خلافت دیدند. (5)از پس این تدبیر، مسیر قدرت سیاسى درامت اسلامى دگرگون شده ، به تدریج در طی سالها بر این دگرگونى افزوده شد به گونهاى كه در سال 35 قمرى كه اندكى ازانحرافات رخ نموده بود ، شورشى رخ داد كه خلیفه سوم در طى آن كشته شد. (6)به گواهى جنگهاى سه گانه امام على(ع) با ناكثین، قاسطین ومارقین(7)، مىتوان پذیرفت كه جامعه اسلامى دچاربحرانى عمیق شده بود: بحرانى كه در تبدیل خلافت به ملوكیتخود را نشان داد و خاندان بنىامیه كه بیش از این در میان مسلمانان جایگاهى نداشتند و طلقاى(آزادشدگان) پیامبر(ص) در فتح مكه بودند، (8)با موقعیت سنجى سیاسى به اقتدار رسیدند و حكومتى 90ساله را بنیان نهادند. سیاست عربگرایى امویان مخالفتهایى در جهان اسلام را در پی داشت و تحلیلگران یكى ازعلل سقوط این سلسله را همین سیاست مىدانند. (9)امویان با توجه به سابقه ناشایست خود در میان امت اسلامى جدىترین رقیب خویش را بنىهاشم و علویان مىدانستند و براى بىمقدار نشان دادن رقیب به هر حربهاى متوسل مىشدند. از جمله به ساختن احادیث و روایاتى دست یازیدند تا حسن سابقه بنىهاشم وعلویان را كه بویژه در سایه فداكارىهاى حضرت على(ع) به اعتبارى فوق تصور دست یافته بودند ، بیالایند.جاعلان حدیث ، نخست به جعل روایاتى در مذمت حضرت على(ع) پرداختند. (10)و در مرحله دوم از اختلاف میان خلفا و امامعلى(ع) هر آنچه نیكى و سجایاى اخلاقى بود به رقیبان آن حضرت نسبت داده ، در برابر هر فضیلتى كه در امام وجود داشت احادیثى را درباره فضیلتى مشابه براى رقیبان جعل كردند (11) تا آنچه امام على(ع) بدانها ممتاز بود عادى جلوه كرده ، درنهایت همانند یكى از اصحاب پیامبر(ع) تلقى شود نه بالاتر و درمقام خلافت هم خلیفهاى چونان دیگران معرفى شود كه حتى به سیاستهاى زیركانه روزگار (حیله و مكر و فریب) آگاه نیست. (12)امویان به این نیز اكتفا نكردند و به سب امام على(ع) بر منابر ، در خطبهها و پس از هر نماز فرمان دادند (13)كه تا پایان حكومت آنها به جز مقطع كوتاه خلافت عمربن عبدالعزیز (14)(99 تا101 هجرى) باقى بود.شایان توجه است كه حمله به ابوطالب و تشكیك در ایمان او به انگیزه كاستن از شان و مقام امام علی (ع )، طرح ریزی شده بود . (15)( در مقایسه با كفر ابوسفیان كه تا فتح مكه و به اجبار، ایمان نیاورد .) به گفته یكى از محققان، اگر ابوطالب، پدرحضرت على(ع) نبود هرگز مورد تهاجم قرار نمى گرفت. (16)علاوه براین در عرصه اجتماعى پس از صلح اجبارى امام حسن(ع) (18)علویان ظاهرا از صحنه سیاسى جامعهحذف شدند. هرچند امام با زیركى بند هایی را در صلح نامه گنجانده بود كه از آن طریق ماهیت متظاهرانه معاویه را بر جامعه آشكار می ساخت. بند هایی چون توقف اذیت و آزار شیعیان على (ع ) و امتناع معاویه از تعیین جانشین ، دوماده مهم این صلح نامه بودند كه با معاویه با زیر پا گذاشتن این بند ها، چهره واقعى خود را نشان داد.هنگامى كه حجربن عدى یكى از شیعیان امام على(ع) توسط ماموران معاویه به شهادت رسید موجى از مخالفت با سیاستهاى معاویه به وجود آمد كه از آن میان مىتوان به پاسخ تند امام حسین(ع) به نامه معاویه اشاره كرد. (19)همچنین انتصاب یزید به جانشینى نیز پیامدهاى جدى به همراه داشت و معاویه فقط با زور و شمشیر و تهدید توانست براى یزید بیعت بگیرد.(20) معاویه باوجود شخصیتهاى مطرحى چون امام حسین(ع) در میانامت اسلامى یزید را به مدارا با ایشان ترغیب كرد. (21)تا این زمان كه سال 60 هجرى بود به نظر مىرسید اندیشه امامت شیعى در آستانه سال 60 هجری در محاق قرار گرفته است ، اینك امام حسین(ع) در شرایطى متفاوت قرار داشت : از یك سو پیروزىهاى مسلمانان درخارج از شبه جزیره عربستان و آوازه داخلى آن(22)وازسوى دیگر سوء شهرت یزید بن معاویه خلیفه تازه، در میان بسیارى از مسلمانان و صحابه و تابعین ، بازتاب این سوء شهرت را می توان در رفتار ابوایوب انصارى یافت ، وی خود را موظف به شركت درهمه نبردهاى مسلمانان با كفار مىدانست ولی با شنیدن امارت و فرماندهى یزید از شركت در نبرد سرباز زد.(23)امام حسین(ع) با درك صحیح این موقعیت در شرایطى كه به نظرمىرسید خلافت در دست امویان به سلطنت تبدیل شده و آنان از هر وسیلهاى از جمله دین براى نشان دادن مشروعیت خود سود می برند، با مشروعیت ذاتى خود به عنوان نواده بنیان گذار دین اسلام توانست رویاروى مشروعیت خود ساخته امویان بایستد و با سخن ونهضت خود به اصلاح امت بپرازد. همان كه هدف امام(ع) بود. (24)ایشان توانست نسب خویش به پیامبر(ص) را به مردم یادآور سازد و بدان استناد جوید چنان كه در هنگام درخواست بیعت یزید فرمود: «مثلى لایبایع مثله» همچو منى (با این شرافت نسبى) با چون اویى بیعت نخواهد كرد. (25)مهمترین بازتاب قیام و شهادت امام حسین(ع) امحاء باقىمانده آبروى اجتماعى و جایگاه دینى امویان درمیان مردم بود.امام نشان داد كه امویان چگونه پسر دختر پیامبر(ص) را كه آن همه حدیث از رسول خدا(ص) در فضیلت او رسیده بود به قتل رسانند. (26)امام با نهى بزرگ خود ماهیت نفاق بنیاد امویان را برملا كرد كه چگونه به تنها چیزى كه نمىاندیشند دین الهى است و حاضرند احكام مسلم اسلامى را به خاطر حفظ قدرت زیر پا بگذارند. رفتارى كه سپاهیان اموى با خاندان امام حسین(ع) كردند این مهم را به نمایش گذاشت. (27) فضاحت این چهره سركوبگر ولی پنهان از مردم با تخریب خانه خدا تكمیل گردید. (29)تاثیرسریع قیام امامحسین(ع) را در رفتار جانشین یزید می توان یافت ، درسال 64 هجرى معاویه دوم تنها چهل روز حكومت كرد و در خطبهاى اعلام نمود كه پدر و جد او غاصب خلافت بودند و خود استعفا كرد. (30)اما این تازه آغاز كار بود. جامعه اسلامى به تدریج متوجه ظلم و ستم بنىامیه شد و شورشها به راه افتادند. شورشهاى توابین در سال 65و66 هجرى به خونخواهى امام حسین(ع) (31)، مختار ثقفى در67 هجرى و پیروزى او و قصاص قاتلان امام حسین(ع) و یارانش (32)و نیز شورشهاى دیگر در نقاط گوناگون جهاناسلام ، معادله (33)را به نفع بنىهاشم تغییر داد.در واپسین سال نخستین سده اسلامى خلیفه نجیب اموى عمربن عبدالعزیز براى نخستین بار دستور داد تا سب امام على(ع) برمنابر و در خطبهها حذف شود و فدك دوباره به بنىهاشم و علویان بازگردانده شود. (34)نهالى كه امام حسین(ع) با خون خود آبیارى كرده بود اینك به ثمر نشسته و زمان بهره بردارى از آن فرا مىرسید. اینك به اختصار وضعیت بنىهاشم را پس از شهادت امام حسین(ع) پىمىگیریم:نخستین جرقههاى اختلاف در میان بنىهاشم احتمالا پس از شهادت امام حسین(ع) رخ داد. آن هنگام كه گروهى مشهور به كیسانیه معتقد به امامت محمدحنفیه شدند كه از نظر سنى از امام سجاد(ع) بزرگتربود و به عنوان عالمى علوى مورد احترام مردم (35) مختار در شورش خود معتقد بود كه به اجازه او قیام كرده است. محمد (36)حنفیه در سال 81 هجرى درگذشت. (37)و گروهى به سراغ پسرش ابوهاشم رفتند و امامت او را معتقد شدند كه تا سال99 هجرى زنده بود و در این سال به هنگام مرگ بنابر روایت جعلى بعدى توسط بنىعباس ابوهاشم كه فرزندى نداشت امامت را به محمدبن علىبن عبدالله بن عباس واگذار كرد. (38)و امامت این گونه از علویان به عباسیان منتقل شد.همزمان با گسترش دعوت عباسیان كه شعار خود را «الرضاء من آلمحمد» قرار داده ،به دستور ابراهیم امام از افشاى نام واقعى امام و رهبر پرهیز مىكردند،(39) واژه "آل محمد" كه عنوان ویژه تیره علوى بود به كار عباسیان آمد. ابراهیم امام با بررسی ازوضعیت شهرها به آمادگى ایرانیان براى قیام و نیزعلاقه آنان به اهلبیت علیهم السلام پی برد .(40)با توسل جستن به واژه " آل محمد" بنی عباس موفق شدند حقیقت را كتمان كرده ،مردم را فریب دهند. ولی بعضىاز بزرگان همراه این نهضت مانند ابوسلمه خلال به این فریب پىبرده ، به جرم هوادارى از خلافت علویان اعدام شد. (41)شاید یكى از علل واقعى مخالفت امام صادق(ع) با قیام زید بن علىبن الحسین(ع) براساس روایاتى در این زمینه ، (42)پیش از هرچیزى فضاى نامناسب آن قیام بود كه بسیارمورد سوء استفاده عباسیان قرار گرفت: مزار یحیى بن زید در خراسان قبلا از سوى ابراهیم امام به عنوان منطقه نفوذ تبلیغاتى مطرح شده بود و احتمال تشویق زید به قیام وخونخواهى از سوى داعیان عباسى احتمالى است كه نمىتوان به سادگى از آن گذشت. زیرا شهادت یحیى در خراسان به سال126 هجرى درشورش عباسیان و سقوط امویان در خراسان ، مهم ارزیابى شده است. (43)استقرار حكومت عباسیان ، امت اسلامى را دچار تحولى تازه كرد وبنیان حكومتى 90 ساله را فرو ریخته، حكومتى پانصد ساله را به قدرت رساند. اما آنچه مهم است نقش موازى عباسیان درشرایط ویژه تاریخى است كه با یك سوء استفاده بزرگ به قدرت رسیدند. در چنین شرایطی یك حركت نسنجیده در عرصه سیاسى ازسوى علویان نفع عباسیان را در پی داشت. چنان كه منصور از قیام "محمد نفس زكیه" در سال 145 به نفع عباسیان بهره بردارى كرد. (44)امام صادق(ع) كه به دقت همه این تحولات اجتماعى را زیر نظر داشت فضاى سیاست را هرگز آماده یك قیام علنى سیاسى ندید. آنچه كه جامعه اسلامى از آن رنج مىبرد زیر ساخت فكرى بود. پرسش بزرگ مطرح ، این بود:چه باید كرد؟جدّ او امام حسین(ع) با قیام خونین خود دلهاى بسیارى از مسلمانان را درگوشه و كنار جهان اسلام متوجه اهل بیت پیامبر(ص) كرده بود و در زمان امام صادق(ع) حكومتى روى كار آمده بود كهاز شعار«الرضا من آل محمد(ص») استفاده و سپس آل محمد واقعى را كنار زده بود و مردم نیز پذیرفته بودند. این همه دگرگونى در جامعه اسلامى معلول چه عواملى بود؟ دراین فضاى تیره كه مذاهب اهل تسنن در حال شكلگیرى بودندچه چیزى مىتوانست شیعه را پایدار سازد؟در پاسخ باید گفت :آنچه كه به درون فرهنگ مردم راه یابد و تفسیر آنها از رابطه انسان با خدا و جامعه اسلامى را دگرگون سازد.پس در حقیقت گام دوم در بنیانگذارى یك مكتب را حضرت صادق(ع) برداشت. مردمى كه از پس قیام امام حسین(ع) دلداده این خاندان شده بودند به سراغ آنها آمده و مىپرسیدند كه اگر نه امویان و نه عباسیان شما چه مىگویید؟ و چه تفسیرى از اسلام دارید؟ و به عبارت روشنتر طرح جایگزین شما چیست؟نشان دادن یك تفسیر جامع ازخدا، رابطه مردم با خدا و انسان موردنظر اسلام در آن زمان مهمترین دغدغههاى حضرت امام جفعر صادق(ع) بوده است؛ اعتقادات عقلانى، اخلاق بایسته و دستورالعملهاى فردى واجتماعى (فقه) مهمترین حوزه هایى بود كه امام صادق(ع) در آنها به طرح و اندیشه دینى پرداختند و چون چنین شد، تشیع داراى شناسنامه رسمى گردید و مذهب ما به نام ایشان مزین شد. پىنوشتها:1- بحارالانوار، ج47، ص6.2- تاریخ طبرى، ج6، ص123; منشورات مكتبه اورمیه.3- الغدیر،امینى، ج 1، ص 152 تا 158، چاپ دارالكتب العربىلبنان.4- تاریخ طبرى، ج 2، ص 455.5- تاریخ خلفا، رسول جعفریان، ص 30.6- تاریخ طبرى، ج3، ص399.7- همان، ج3، ص.8- همان، ج 2، ص 520; ج3، ص 1 تا 10.9- تاریخ تحلیلى اسلام، شهیدى، چاپ نشر دانشگاهى سال 1374، ص200.10- تاریخ سیاسى اسلام، رسول جعفریان، ص 90 و89.11- همان، ص 92 و 91.12- نهج البلاغه، خطبه 118.13- بحارالانوار، ج 44، ص 125.14- شرح نهج البلاغه، ابن ابىالحدید، ج 4، ص56.15- مانند كتاب ایمان ابوطالب شیخ مفید كه علامه امینى درمقدمهالغدیر، ج 1، ص23 و 24 در این باره سخنانى دارد.16- همان، ج 1 تا 10 در صفحه 48 فهرست موضوعى الغدیر، آدرسمفصل همه موارد آمده است.17- الاغانى، اصفهانى، ج16، ص2667.18 تاریخ طبرى، ج 4، ص 30، حوادث سال 40 هجرى; ارشاد شیخمفید، ص 170.19- انساب الاشراف، بلاذرى، ج 2، ص 744، حدیث303.20 الامامه و السیاسه، ابن قتیبه، ج 1، ص 175; ابن اعثم،الفتوح، ج 4، ص 226225.21- تاریخ سیاسى اسلام، ص127.22- تاریخ طبرى، ج 4، حوادث سالهاى 50 تا 60 هجرى.23- طبقات، ابن سعد، ج3، ص 485، چاپ دارصادر بیروت.24- حماسه حسینى، شهید مطهرى، ج3، ص 380، انتشارات صدرا.25- تاریخ سیاسى اسلام، ج 2، ص26- تاریخ طبرى، ج 4، ص 257301.27- همان، ص 36870.28- همان، ص383.29- همان، ص426.30- همان، ص487.31- همان، ص579.32- كامل ابن اثیر، ج 2، ص 225; تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 305.33- تاریخ سیاسى اسلام، ص 260.34- الفتوح، ج6، ص 95; انساب الاشراف، ج 5، ص 221.35- تاریخ سیاسى اسلام، ص 266265.36- تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 250 248; انساب الاشراف، ج 4، ص18.37- تاریخ سیاسى و اجتماعى خراسان در زمان حكومت عباسیان،التون، ل، دنیل، ترجمه مسعود رجبنیا، ص 28.38- همان، ص46.39- همان، ص 115 و 114.40- شخصیت و قیام زید بن على، رضوى اردكانى، ص 489504،انتشارات علمى فرهنگى.41- تاریخ سیاسى و اجتماعى خراسان در زمان حكومت عباسیان، ص38.42- تاریخ طبرى، ج 4، حوادث سال 145.43- بحارالانوار، ج47، ص 200.44- تحف العقول، ابن شعبه حرانى،ص 25660.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 678]
صفحات پیشنهادی
مذهب شیعه چرا مذهب جعفرى نامیده شد؟
مذهب شیعه چرا مذهب جعفرى نامیده شد؟ هیچ تاكنون به این نكته اندیشیدهاید كه چرا ما شیعیان را پیروان مذهب جعفرى مىخوانند؟ در میان امامان دوازده گانه شیعه چرا مذهب ما به ...
مذهب شیعه چرا مذهب جعفرى نامیده شد؟ هیچ تاكنون به این نكته اندیشیدهاید كه چرا ما شیعیان را پیروان مذهب جعفرى مىخوانند؟ در میان امامان دوازده گانه شیعه چرا مذهب ما به ...
مذهب شيعه چرا مذهب جعفرى ناميده شد؟
مذهب شيعه چرا مذهب جعفرى ناميده شد؟ نويسنده:محمدباغستانى منبع:ماهنامه كوثر هيچ تاكنون به اين نكته انديشيدهايد كه چرا ما شيعيان راپيروان مذهب جعفرى مىخوانند؟ ...
مذهب شيعه چرا مذهب جعفرى ناميده شد؟ نويسنده:محمدباغستانى منبع:ماهنامه كوثر هيچ تاكنون به اين نكته انديشيدهايد كه چرا ما شيعيان راپيروان مذهب جعفرى مىخوانند؟ ...
مذهب شیعه چرا مذهب جعفری نامیده شد؟
مذهب شیعه چرا مذهب جعفری نامیده شد؟ نويسنده:محمدباغستانی هیچ تاکنون به این نکته اندیشیدهاید که چرا ما شیعیان راپیروان مذهب جعفری میخوانند؟ در میان امامان دوازدگانه ...
مذهب شیعه چرا مذهب جعفری نامیده شد؟ نويسنده:محمدباغستانی هیچ تاکنون به این نکته اندیشیدهاید که چرا ما شیعیان راپیروان مذهب جعفری میخوانند؟ در میان امامان دوازدگانه ...
بسوی طرح جایگزین
مذهب شیعه چرا مذهب جعفرى نامیده شد؟ چرا ما شیعیان راپیروان مذهب جعفرى مىخوانند؟ در میان امامان دوازدگانه شیعهچرا مذهب ما به ایشان انتساب یافته است؟عرصه تئورىها و ...
مذهب شیعه چرا مذهب جعفرى نامیده شد؟ چرا ما شیعیان راپیروان مذهب جعفرى مىخوانند؟ در میان امامان دوازدگانه شیعهچرا مذهب ما به ایشان انتساب یافته است؟عرصه تئورىها و ...
چرا مذهب جعفرى ؟!
در ميان امامان دوازدگانه شيعهچرا مذهب ما به ايشان انتساب يافته است؟ ... عبارت ديگر چرا مذهب شيعه علوى ياحسنى يا حسينى يا سجادى و يا باقرى ناميده نشده است؟ ... مثلا توجه كنيد كه از سال 132 كه رسما حكومتعباسيان آغاز شد تا سال137 هجرى سردمداران آن از ...
در ميان امامان دوازدگانه شيعهچرا مذهب ما به ايشان انتساب يافته است؟ ... عبارت ديگر چرا مذهب شيعه علوى ياحسنى يا حسينى يا سجادى و يا باقرى ناميده نشده است؟ ... مثلا توجه كنيد كه از سال 132 كه رسما حكومتعباسيان آغاز شد تا سال137 هجرى سردمداران آن از ...
چرا مذهب شيعه، مذهب جعفري است؟
چرا مذهب شيعه، مذهب جعفري است؟ ... مثلا توجه كنيد كه از سال 132 كه رسما حكومت عباسيان آغاز شد تا سال 137 هجري سردمداران آن از هيبت و عظمت يكي از بزرگترين سرداران ...
چرا مذهب شيعه، مذهب جعفري است؟ ... مثلا توجه كنيد كه از سال 132 كه رسما حكومت عباسيان آغاز شد تا سال 137 هجري سردمداران آن از هيبت و عظمت يكي از بزرگترين سرداران ...
چرا مذهب شیعه، مذهب جعفری است؟
چرا مذهب شیعه، مذهب جعفری است؟ ... از ایشان وضعیت شیعه چگونه بوده و به عبارت دیگر چرا مذهب شیعه علوی یا حسنی یا حسینی یا سجادی و یا باقری نامیده نشده است؟ ...
چرا مذهب شیعه، مذهب جعفری است؟ ... از ایشان وضعیت شیعه چگونه بوده و به عبارت دیگر چرا مذهب شیعه علوی یا حسنی یا حسینی یا سجادی و یا باقری نامیده نشده است؟ ...
رخدادهای پس از شهادت امام صادق علیه السلام
(2)منبع:1- به نقل از کتاب احیاگر تشیع.2- به نقل از کتاب صفحاتی از زندگانی اماملینک مطالب مرتبط : - مذهب شیعه چرا مذهب جعفرى نامیده شد؟ - امام صادق علیه السلام و ...
(2)منبع:1- به نقل از کتاب احیاگر تشیع.2- به نقل از کتاب صفحاتی از زندگانی اماملینک مطالب مرتبط : - مذهب شیعه چرا مذهب جعفرى نامیده شد؟ - امام صادق علیه السلام و ...
نگاهى به سیماى امام صادق علیه السلام (1)
لینک : - مذهب شیعه چرا مذهب جعفرى نامیده شد؟ - امام صادق علیه السلام و اولویت جهاد فرهنگى - تكیه بر عقل، منش صادق آل رسول شما هم رأی بدید. [ارسال شده از: تبیان] ...
لینک : - مذهب شیعه چرا مذهب جعفرى نامیده شد؟ - امام صادق علیه السلام و اولویت جهاد فرهنگى - تكیه بر عقل، منش صادق آل رسول شما هم رأی بدید. [ارسال شده از: تبیان] ...
شیعه در عصر امام صادق (علیه السلام)
از سؤالاتی که برای انسان مطرح می شود یکی این است که چرا مکتب تشیع به نام امام صادق علیه السلام نامیده شد و به مذهب جعفری مشهور گردید با اینکه شیعه معتقد است ...
از سؤالاتی که برای انسان مطرح می شود یکی این است که چرا مکتب تشیع به نام امام صادق علیه السلام نامیده شد و به مذهب جعفری مشهور گردید با اینکه شیعه معتقد است ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها