واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: جام جم آنلاين: ما در جامعهاي زندگي ميكنيم كه براي رسيدن به استقلال و پيشرفت همه جانبه در زمينههاي اجتماعي، اقتصادي و علمي به شخصيتهاي رشد يافته نياز دارد. چنين شخصيتهايي بايد تربيت شوند.پژوهشهاي علوم تربيتي و روانشناسي نشان داده است همه كودكان وقتي به دنيا ميآيند، داراي تواناييهاي بالقوه خدادادي هستند كه با توجه به عوامل گوناگون ارثي و محيطي از نظر تواناييها متفاوت هستند و در وضعيتهاي مختلف خانوادگي، اجتماعي و فرهنگي رشد مييابند.اين تفاوتها بويژه در زمينه تواناييهاي عمومي شناختي، استعدادهاي تحصيلي و شغلي، تفكر خلاق و سازنده، قدرت رهبري، ذوقهنري و انگيزش افراد بروز ميكند.
توزيع هوش و استعداد در كودكان متعلق به خانوادههاي گوناگون به نحوي است كه اكثريت افراد داراي هوش متوسط و اقليتي داراي هوش و استعداد كمتر از متوسط و اقليتي ديگر داراي هوش و استعداد بالا هستند اما چه چيز اين اقليت را از ديگران جدا مي كند و آنان را از نظرسطح استعداد در رتبه بالاتري نسبت به همسالان خود قرار مي دهد ؟ راه تشخيص تيزهوشان چيست ؟
در ايران همزمان با تاسيس اداره كل امور كودكان و دانشآموزان استثنايي در سال 1347 اولين مدرسه كودكان تيزهوش ويژه دانشآموزان ابتدايي و راهنمايي نيز در تهران افتتاح شد كه عملا از سال 1348 آغاز به كار كرد.در سال 1355 سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان، با هدف شناسايي و آموزش تيزهوشان به وجود آمد. اين سازمان داراي هيات امنايي به عضويت وزير رفاه اجتماعي، وزير آموزش و پرورش، سرپرست راديو و تلويزيون و 4 نفر به انتخاب نخستوزير بود.هيات مديره و حسابرسي از ديگر اركان اين سازمان بودند. منابع تامين اعتبار سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان كه به صورت غيرانتفاعي ايجاد شده بود، كمكهاي دولت (به صورت اعانه)، كمكهاي نقدي و غيرنقدي اشخاص حقيقي و حقوقي، كمكهاي خارجي، شهريه دانشآموزان و كارآموزان، فروش فرآوردههاي ساخته شده در مدارس و مراكز تيزهوشان و بالاخره درآمد حاصل از فعاليتهاي هنري و داير كردن نمايشگاههاي مختلف بوده است.به لحاظ روشهاي شناسايي و گزينش تيزهوشان اين سازمان داراي سيستمي منظم و روشهايي نسبتا كارا بوده است. اهميت اين مساله بيشتر به اين لحاظ است كه تا آن زمان نظام آموزشي مدون براي اين گونه آموزشها و موسسات وجود نداشته است. براي گزينش دانشآموزان از روش آزمونهاي هوشي و علمي بهرهگيري ميشد.
تيزهوش كيست
طي انجام آزمون هوش به كودكاني كه داراي بهره هوشي 130 به بالا هستند، تيزهوش گفته ميشود. كودكان تيزهوش و با استعداد، كساني هستند كه طبق تشخيص افراد صلاحيتدار و اهل فن، به دليل استعدادهاي برجسته خود، عملكردهاي عالي دارند و در هر يك از زمينههاي زير داراي موفقيتي مشهود يا توانايي بالقوهاي ميباشند.
انواع تيزهوشان
تيزهوشهاي خلاق : علاوه بر هوش سرشار، برتري اين افراد براي خلق و ايجاد مسائل هنري و ابداع از همان ابتدا مشخص است. از خصوصيات مهمي كه كودك داراي خلاقيت را از كودكان داراي بهره هوشي سطح بالا متمايز ميكند، توانايي يا گرايش كودك خلاق به خطر كردن است. به اين صورت كه كودكان داراي خلاقيت بالا به انجام خدمات غيرعادي براي گروه، ارائه ايدههاي مغاير با گروه و نتيجهگيريهاي نادر و منحصر به فرد تمايل نشان ميدهند.
تيزهوشان درسخوان: اين كودكان به مفاهيم مجرد توجه بيشتري دارند. بهتر، سريعتر و بيشتر از ديگران مطالب كتاب را ياد ميگيرند و تعداد كتابهايي كه خواندهاند، به مراتب زياد است و از خواندن و حل مسائل لذت ميبرند.
تيزهوشان حرفهاي: در اين كودكان يادگيري اعداد بهتر است. اين افراد علاقه زيادي به ساختن اشياء، كارهايدستي، رياضيات، ارزيابي، اندازهگيري و وزن كردن دارند. اشكال هندسي را بهتر و زودتر ياد ميگيرند.
تيزهوشان كم پيشرفت : در يادگيري موفق نيستند، در واقع هوش آنها به كار گرفته نميشود. اين افراد قدرت درك و نبوغ و بصيرت كافي دارند ولي نميدانند چرا نتيجه امتحاناتشان خوب نيست.
تعاريف ديگر تيزهوش
پيشرفتهاي استثنايي در تحصيلات، خلاقيتهاي استثنايي، برخورداري از استعدادهاي ويژه، پيشرفتهاي برتر از همسالان در فعاليتهاي ارزشمند و در تمام معيارهايي كه تعيين كننده تيزهوشي هستند در صدر قرار ميگيرند. كودكان تيزهوش و با استعداد كساني هستند كه به دليل تواناييهاي برجسته خويش، در مقايسه با كودكان عادي قادر به انجام امور پيچيدهتر و مهمتري هستند و براي تحقق اين تواناييها به آموزش و پرورش متفاوت و عاليتري نيز نياز دارند. خانواده، مدرسه و جامعه بايد امكان چنين تعليم و تربيتي را فراهم آورند تا آنها بتوانند همه ظرفيتهاي خدادادي خويش را در راه رشد شخصي، اجتماعي و فرهنگي شكوفا سازند. علايق كودكان تيزهوش، چندجانبه و خودانگيخته است. آنها به آساني خواندن ميآموزند و نسبت به كودكان معمولي كتابهاي بيشتر و بهتري ميخوانند. در عين حال مجموعههاي متعددي جمعآوري ميكنند.كودكان تيزهوش زودتر به مدرسه ميروند. سرعت پيشرفت آنها از لحاظ كمي و كيفي از افراد عادي بيشتر است. هميشه بيش از يك يا 2 سال تحصيلي از همسالان خود جلوترند. 20 درصد كودكان تيزهوش قبل از 5 سالگي و تقريبا 10 درصد قبل از 4 سالگي قادر به خواندن هستند. والدين كودكان تيزهوش از درك سريع، كنجكاوي، پرسش زياد، حافظه خوب، سرعت در يادگيري كلمات و به كار بردن آنها و اطلاعات نسبتا زياد آنها (با توجه به سن كودك) نسبت به همسالانش صحبت ميكنند.
سرعت پيشرفت تحصيلي كودكان تيزهوش از افراد عادي بيشتر است:
نوجواناني كه اصطلاح تيزهوش به آنها اطلاق ميشود، در يك عامل مشترك هستند و آن عبارت است از جذب مفاهيم انتزاعي، سازمان دادن موثر اين مفاهيم و بهكاربردن مناسب آنها. در زمينه مربوط به موضوعات درسي، برتري تيزهوشان نسبت به كودكان عادي در خواندن، كاربرد زبان، استدلال حسابي، علوم، ادبيات و هنر است. در اعمال مربوط به حساب و هجي كردن و اطلاعات مربوط به تاريخ و مدني، برتري تيزهوشان كمتر مشخص است. كودكان تيزهوش خستگي خود را با كتاب برطرف ميكنند و سرعت رشدهوشي تيزهوشان در مقايسه با كودكان عادي زيادتر است. كودكان تيزهوش از نظر تحصيلي بسيار پيشرفتهتر از كودكان معمولي هستند. آنها خواندن را نزد والدين يا خود به تنهايي ميآموزند.
ازدواجهاي فاميلي،آري يا نه !
بررسي قرون اخير نشان ميدهد احتمالا عامل وراثت در تعيين هوش با ميزان تواناييهاي ذهني دخالت دارد؛ اما تواناييهاي ذهني تنها در يك محيط مطلوب شكوفا ميشوند و در اين مورد نقش محيط فوقالعاده حائزاهميت است. بررسيهاي قرون اخير نشان ميدهد احتمالا عامل وراثت در تامين هوش با ميزان تواناييهاي ذهني دخالت دارد. ليكن تواناييهاي ذهني تنها در يك محيط مطلوب شكوفا ميشود. در اين خصوص نقش محيط بسيار حائزاهميت است. بيشتر شواهد مربوط به ارثي بودن هوش نشان ميدهد دوقلوهاي يك تخمكي به دليل آن كه از تخمك واحدي به وجود آمدهاند، از لحاظ وراثت دقيقا 90 درصد همبستگي را نشان ميدهند و همبستگي بين دوقلوهاي دوتخمكي در حدود 55 درصد يا نصف است.
وقتي فرزندان خانواده در محيط واحدي رشد ميكنند، شباهت بيشتري در بهره هوشي آنان ديده ميشود و مهمترين علت آن ازدواجهاي فاميلي است كه به نظر ميرسد نه تنها كمتر نشده، بلكه به علت محدوديت آشناييهاي پسران و دختران جوان، ازدواج در حلقه بسته خانوادههاي ما افزونتر هم شده است. در پس ازدواجهاي خويشاوندي، احتمال ژنهاي بيماريزا افزايش مييابد و فراواني بروز صفات نهفته در فرزندان حاصل ازدواجهاي خويشاوندي است كه به هيچ روي قابل مقايسه با ازدواجهاي برونگروهي نيست. در ازدواجهاي خويشاوندي پيش از ازدواج، مشاوره ژنتيك صورت ميگيرد و حتي پس از ازدواج نيز براي برآورد احتمال تولد كودك بيمار از متخصص علم ژنتيك، مشاوره خانواده، روانشناس متخصص و روانپزشك كمك گرفته ميشود. تحقيقي در كشور آمريكا و فرانسه بين هوش كودكان و ازدواجهاي خويشاوندي انجام گرفته است و همچنين در ايران نيز به نتايج مشابهي در اين رابطه رسيدهاند كه بهره هوشي كودكان ازدواجهاي غيرخويشاوندي، نسبت به بهره هوشي كودكان ازدواجهاي خويشاوندي بيشتر است.
بازهم پولدارها
كودكان تيزهوش به خانوادههاي بالا و متوسط جامعه از نظر اقتصادي و اجتماعي تعلق دارند. زماني كه بهره هوشي تنها معيار تيزهوشي شناخته ميشود، اغلب كودكان تيزهوش از خانوادههايي ميآيند كه از وضع اقتصادي بالايي برخوردارند. تعداد برادران و خواهرانشان اندك و والدينشان از آموزش خوبي برخوردارند. موقعي كه از بهره هوشي به عنوان تنها معيار طبقهبندي استفاده ميشود، ميبينيم كه كودكان تيزهوش به صورت مساوي در همه طبقات جامعه توزيع نشدهاند.تعداد كودكان تيزهوش در محيطهايي كه از نظر آموزشي فقيرند، در مقايسه با محيطهايي كه فرصتهاي يادگيري در آنها وجود دارد و فعاليتهاي كودكان به صورت درست مورد تشويق قرار ميگيرد، كمتر است.تعداد كودكان تيزهوش در بين پدران و مادران تيزهوش و محيطهايي كه از نظر آموزشي غني است، از نظر آماري بيشتر است.كودكان تيزهوش بيشتر در خانوادههايي ظهور ميكنند كه پدران و مادرانشان از نظر اقتصادي و سواد بالاتر از خانوادههاي محروم باشند.
از آن ها هم انتظار شكست داشته باشيد
برخي از تيزهوشان در مقايسه با افراد عادي، حتي بدون بهره از آموزشهاي ويژه، به پيشرفتهاي بزرگي نايل ميشوند. برخي ديگر حتي با وجود موانع بزرگي كه در راه پيشرفتشان وجود دارد، موفقيت كسب ميكنند. برخي از تيزهوشان ممكن است در تحصيل دچار شكست شوند و نتوانند در دانشگاه قبول شوند. شكست آنها ممكن است به اين دلايل باشد: داشتن معلمان ناشي، بيسوادي والدين، ناسازگاري با ديگران، علاقهمندي به كارهاي فوق برنامه، بياعتنايي به محتواي درس، كوچك و ناچيز دانستن كار، نداشتن انگيزه كافي در تحصيل و كسب علم، عدم تناسب روشهاي تدريس با ذوق و سليقه آنها، آرزوهاي پردامنه و شگفتآور و ناتواني معلم در درك آنها. ازجمله شكستهاي نوابغ ميتوان به شكست افراد زير در تحصيل اشاره كرد:اينشتين در ورود به دانشكده پليتكنيك، در زبان مردود شد و در جانورشناسي و گياهشناسي نمره كافي نياورد و جا ماند.مندل دوبار در امتحانات آموزگاري مردود شد.
تغذيه و تيزهوشي
انسان با اتكاء به نيروي تفكر، تاثيرات بسياري بر محيط زندگي خويش ميگذارد، اما نميتوان اثر متقابل محيط را در تامين نيازهاي اساسي و توانايي وي منكر شد. در اين ميان غذاي مناسب نهتنها در برآوردن نيازهاي تغذيهاي و براي رشد فيزيكي ضروري است، بلكه در تكامل رواني و رفتاري تاثير بسزايي دارد. با توجه به آنكه نميتوان يك مرحله خاص تكاملي را نسبت به مراحل ديگر ترجيح داد، ولي بسياري مطالعات نشان دادهاند دوران پيش از دبستان داراي حساسيت زيادي بوده و ميتواند تاثيرات قابل توجهي در پرورش استعدادها و توان هوشي فرد داشته باشد. كمبود تغذيهاي طولاني در دوران كودكي به طور قابل ملاحظهاي بر رشد ذهني اثر دارد. هوش به عوامل بسياري وابسته است. بسياري از مطالعات انجام شده در 25 سال گذشته اثر سوءتغذيه ابتدايي را بر رشد مغزي و يادگيري نشان دادهاند. طبق آخرين پژوهشهاي انجام شده طي 25 سال گذشته در كشورهاي پيشرفته، مشخص شده كه هوش به ميزان 70 درصد تحت تاثير عوامل ارثي و به ميزان 30 درصد تحت تاثير عوامل محيطي قرار ميگيرد و «تغذيه به عنوان مهمترين عامل محيطي، عبارت است از تامين انرژي مورد نياز براي فعاليتهاي روزانه چون خوابيدن، تنفس، بازي كردن و... براي نگهداري، رشد و تكثير در بدن ضروري است».
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 407]