عليرضا حيدري : فضا براي كار كردن قهرمانان مهيا نيست

واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: "عليرضا حيدري" : فضا براي كار كردن قهرمانان مهيا نيست
تهران-خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): "عليرضا حيدري" دارنده 6 مدال طلا ، نقره و برنز كشتي آزاد جهان و المپيك در نشست خبري خود در گروه ورزشي ايرنا اعلام كرد : از سوي مسوولان ورزش اول كشور ، فضاي مناسب براي فعاليت مفيد قهرمانان كشتي ايران فراهم نشده است.

حيدري روز چهارشنبه با حضور در گروه ورزشي ايرنا دلايل كناره گيري خود را از دنياي قهرماني به صورت واضح و شفاف بيان كرد و اينكه برخي ها دوست نداشتند كه او را بار ديگر به عنوان يك كشتي گير و قهرمان در تركيب تيم ملي كشتي آزاد ايران ببينند.
او گفت، حتي حاضر نيست كه در حال حاضر و شايد تا مدتها به عنوان سرمربي تيم ملي كشتي آزاد ايران بار ديگر در خدمت كشتي باشد اما بالاخره روزي خواهد رسيد كه گوشه اي از كار ورزش اول مملكت را بگيرد.
مشروح گفت وگوي عليرضا حيدري با گروه ورزشي ايرنا رابا هم مي خواهيم:
** پس از پيكارهاي كشتي آزاد قهرماني جهان از سمت سرمربيگري تيم ملي كشتي آزاد ايران استعفا داديد و قصد شركت در بازيهاي المپيك را داشتيد ، اما در رقابتهاي بين المللي جام تختي در كرمانشاه ناغافل و اعتراض گونه از كشتي خداحافظي كرديد ، دليل اين كار چه بود.؟
* احساس كردم با بودن برخي ها بر مصدر كار ديگر نمي توانم به كشتي چه به عنوان كشتي گير و چه به عنوان عضو كادر فني در خدمت كشتي باشم. صحبت هاي گوناگوني راجع به من در همه جا مي شد كه با هم منافات داشت.
همان برخي ها به من كه مي رسيدند ، از من مي خواستند كه كشتي بگيرم اما پشت سرم و براي ديگران از من چيز ديگري مي گفتند. نگاه خيلي ها براي من سنگين بود و واقعيت اين بود كه من نبايد در المپيك كشتي بگيرم.
احساس كردم اگر در المپيك من و يا تيم به موفقيت نرسد ، تمام مسووليت ها و كاسه و كوزه ها سر من خواهد شكست و هيچ تقصيري متوجه ديگران نخواهد بود.
در مسابقه هاي جهاني 2007 باكوي جمهوري آذربايجان كه سرمربي تيم ملي بودم به همين نتيجه رسيدم و وقتي سياسي كاري برخي افراد را ديدم ، زودتر از همه استعفا دادم.
وقتي تيم در باكو نتيجه نگرفت ، مرا جلو انداخته و سپر بلا كردند در حاليكه ديگران بيشتر از من در اين نتيجه نگرفتن مقصر بودند اما من احترام بزرگترها را نگه داشته و گفتم من مقصر هستم.
بعد از پيكارهاي جهاني سال 2007 در باكوي جمهوري آذربايجان به اين نتيجه رسيدم كه روند موفقيت تيم ملي ايران جوري نيست كه به موفقيتي چشمگير در بازيهاي المپيك 2008 پكن منجر شود و به همين خاطر بهتر ديدم كه استعفا دهم. هدفم از بازگشت به كشتي اين بود كه به كشتي گيران روحيه بدهم و استرس و نگراني آنها را براي شركت در المپيك برطرف كنم اما ديدم نمي توانم در خدمت تيم ملي ايران باشم.
از سويي ضرب خوردگي در مسابقه هاي بين المللي جام "علي علي اف" در ماخاچكالاي جمهوري داغستان روسيه باعث شد كه براي هميشه كشتي گرفتن را كنار بگذارم. بين جام علي اف تا جام تختي تنها 20 روز فاصله بود و من در اين فاصله كوتاه به هيچ وجه نمي توانستم كه خود را آماده كنم.
** تجربه سرمربيگري در تيم ملي كشتي آزاد ايران در مسابقه هاي جهاني سال پيش را چگونه ديديد.؟
* بايد اعتراف كنم ، بزرگترين اشتباه دوران ورزشي خود را زماني مرتكب شدم كه مسوليت تيم ملي كشتي آزاد ايران را در مسابقه هاي جهاني سال 2007 در باكوي جمهوري آذربايجان قبول كردم. البته اين مسووليت با اصرار از سوي بعضي از افراد بر من تحميل شد.
من نمي خواستم مهره بازي بعضي افراد باشم كه با آوردن من ، فرد ديگري را از دايره بيرون كنند. بر اين باور بودم كه كساني در اين تفكر هستند كه با ادامه كار من در تيم ملي ايران ، "منصور برزگر" را از كادر فني حذف كنند و در واقع با دست من ، اين مربي بزرگ را كنار بگذارند كه خوشبختانه اين اتفاق نيفتاد و برزگر به طريق ديگري حذف شد.
بعد از اينكه تصميم گرفتم دوباره به دنياي قهرماني كشتي بازگردم ، از همان اوايل كار شاهد موضع گيري هاي منفي از سوي بعضي افراد بودم. افرادي كه پيش رو از من تعريف مي كردند اما پشت سرم حرف هاي مغرضانه زده و با دادن اطلاعات ريز برنامه هاي تمرينات من به ساير مدعيان ، روند آماده سازي مرا مختل مي كردند.
پس از تصميم براي حضور در بازيهاي المپيك در صدد بودم در رقابتهاي بين المللي جام "كي يف" در اوكراين كشتي بگيرم اما مسوولان فدراسيون كشتي گفتند افكار عمومي در حال حاضر پذيراي حضور تو نيست.
در مرحله دوم تصميم داشتم همراه تيم نفت در رقابتهاي بين المللي جام "مدويد" حضور پيدا كنم ولي باز هم با كارشكني هايي كه از سوي بعضي افراد صورت گرفت ، حضور من و حتي تيم نفت در اين جام منتفي شد و كار به جايي رسيد كه يكي از مسوولان فدراسيون كشتي به من گفت تو قصد نداري كشتي بگيري. اگر داري بيا و در جام علي اف شركت كن كه من هم پذيرفتم.
در جام علي اف در اولين كشتي خود از ناحيه كتف دچار مصدوميت شدم و همان جا پيش خودم عهد كردم كه از دنياي قهرماني خداحافظي كنم اما پس از اينكه از تشك مبارزه خارج شدم ، تمام نگاهها به سمت من تغيير كرد.
اين شيوه برخورد باعث شد تا دوباره تصميم به كشتي گرفتن بگيرم ، پس از عزيمت از روسيه به پزشك مراجعه كردم و پزشك معالج به من توصيه كرد كه نبايد تا 2 ماه روي تشك بروي كه من با اين وجود در فاصله 20 روز به جام تختي در كرمانشاه خود را براي حضور در اين مسابقات آماده كردم.
با تمام سختي هاي پيش رو دوباره در اردوي تيم ملي حضور پيدا كردم و تمام ناملايمت هاي ايجاد شده از سوي بعضي از افراد را تحمل كردم چرا كه مي خواستم بار ديگر حقانيت خود را بر همگان به اثبات برسانم.
حضور من در كشتي به گونه اي شده بود كه انگار مي خواهم جاي كسي را گرفته و يا حق كسي را تضيع كنم در حاليكه اگر چنين قصدي داشتم به راحتي مي توانستم به اهداف خودم دست پيدا كنم.
تمام اين فشارهاي عصبي باعث شد كه در رقابتهاي جام بين المللي تختي در كرمانشاه براي هميشه از دنياي قهرماني خداحافظي كنم و ميدان را به جوانترها بدهم.
چيزي نمانده است كه من به آن دست پيدا نكرده باشم ، امروز زمان آن رسيده است كه جوان هاي پشت سر من نيز با حضور در المپيك و كسب افتخار ، آينده خودشان را تامين كنند.
** فضاي فعلي حاكم بر كشتي را اكنون چگونه مي بينيد.؟
* فضاي حاكم بر كشتي طوري نيست كه قهرمانان اين رشته ورزشي بتوانند بدون استرس و دغدغه ، دانش و اطلاعات خود را در اختيار ساير كشتي گيران قرار دهند.
اگر قهرمانان برجسته و صاحب عنوان نتوانند در فضايي مناسب تجارب و دانش خود را به پشتوانه ها و جوانتر ها منتقل كنند ، ديري نخواهد پائيد كه كشتي از قهرمانان طراز اول خود خالي خواهد شد.
براي آموزش صحيح كشتي بايد در رده هاي پايه از بهترين مربيان استفاده شود و نبايد فراموش كرد كه مربيان چند شغله نيز نخواهند توانست در تيم هاي ملي كارايي لازم را داشته باشند.
مربي بايد از نظر مالي تامين شود تا براي كار كردن در تيم هاي ملي مشكل و دغدغه مالي نداشته باشد و تمام وقت خودش را صرف تعليم و آموزش كشتي گيران كند.
يك مربي در شكل گيري سيستم مبارزات كشتي گيران ، نقش بسزايي را ايفا و به نوعي سبك و سياق خاصي را براي آنها طراحي مي كند. ‌بطور مثال پس از انتخاب "جان اسميت" قهرمان پرآوازه كشتي آمريكا به عنوان سرمربي تيم ملي كشتي آزاد امريكا ، ما شاهد ترويج سبك مبارزات وي در بين كشتي گيران آمريكايي بوديم.
اما با كمي تعمق بر نحوه مبارزات كشتي گيران ملي پوش خود به اين نتيجه مي رسيم كه هر يك از كشتي گيران طراز اول ما با سبك خاصي مبارزه مي كنند و در واقع سرمربيان و كادر فني نقشي در طراحي سيتسم مبارزاتي آنها ندارند.
** دليل موفقيت كشتي روسيه در همه رده هاي سني از نظر شما چيست.؟
* روسها به هيچ عنوان رقابتهاي ليگ برگزار نمي كنند اما با برگزاري جامهاي مهم بين المللي در كشور خود شرايطي ايجاد مي كنند تا كشتي گيران با شركت در مسابقات جايزه بزرگ كه از سوي اسپانسرها حمايت مي شوند ،‌ هم به منابع مالي قابل توجه دست پيدا كنند و هم در طول سال در چند تورنمنت معتبر شركت كرده و با قهرمانان برجسته جهان روبه رو شوند.
ضمن آنكه روسها توجه زيادي به كشتي پايه دارند و كشتي گيران نونهال و نوجوان خود را از همان دوران شروع كشتي تحت آموزش صحيح و حمايت و نظارت قرار مي دهند.
** عملكرد تيم كشتي آزاد جوانان ايران در مسابقه هاي كشتي قهرماني جوانان زير 20 سال جهان در استانبول تركيه چگونه بود.؟
"مجيد خدايي" براي كار كردن در تيم كشتي آزاد جوانان ايران فقط 2 ماه فرصت داشت كه در اين مدت كوتاه نمي توانست معجزه كند.
تيم كشتي آزاد جوانان با سرمربيگري "محسن فرح وشي" چند ماه قبل در رقابتهاي بين المللي جوانان در تركيه نتايج بسيار ضعيفي گرفته بود اما جوانان ما در رقابتهاي قهرماني جوانان جهان به مقام نايب قهرماني دست پيدا كردند كه اين مهم نشان مي دهد خدايي با اين تيم نتيجه بدي نگرفته است.
به نظر من ، مربيان بزرگ و باتجربه اي مثل "منصور برزگر" بايد آموزش كشتي را در تيم هاي پايه به عهده بگيرند تا نوجوانان و جوانان با آموزش صحيح به رده بزرگسالان منتقل شوند.
در تيم هاي ملي رده سني بزرگسالان ديگر نمي توان به كشتي گيران ، فن آموزش داد بلكه بايد توجه اصلي بيشتر روي بالا بردن قدرت بدني و ميزان آمادگي جسماني و روحي رواني آنها معطوف شود.
** وضعيت وزن 96 كيلوگرم مسابقه هاي كشتي آزاد بازيهاي المپيك 2008 پكن را چگونه مي بينيد.؟
* به نظر من در اين وزن تنها 2 تا 3 كشتي گير خوب در المپيك پكن هستند و "شيرواني مراداف" نماينده روسها از نظر كلاس كشتي نسبت به "حاجي مراد گاتسالوف" در شرايط بهتري قرار دارد.
شرايط وزن 96 كيلوگرم در بازيهاي المپيك 2004 آتن سخت تر از امروز بود و در آن موقع پنج يا شش كشتي گير خوب در اين وزن بودند. به نظر من "سعيد ابراهيمي" مي تواند در المپيك پكن موفق شود و مدال بگيرد.
** در مورد "محمدرضا يزداني خرم" توضيح دهيد.؟
او يكي از موفق ترين مديران ورزشي در چند سال گذشته بوده است اما بايد پذيرفت كه تاكنون بزرگان جامعه كشتي با وي تعامل لازم را نداشته اند و شفاتر بايد گفت كه جامعه كشتي رئيس فعلي فدراسيون كشتي را نپذيرفته و در خود حل نكرده كه دلايلش كاملا مشخص است.
اين يك واقعيت است كه تا به حال مديريت يزداني خرم در كشتي همانند واليبال جواب نداده و اگر در آينده نزديك همكاري جامعه كشتي و بزرگان اين رشته با وي روند طبيعي به خود نگيرد ، مديريت حاكم بر كشتي روزهاي خوبي پيش رو نخواهد داشت.
از طرف ديگر اگر اين مديريت نتواند توقعات و خواسته هاي كشتي ايران را برآورده كند ، بهتر است سازمان ورزش از يزداني خرم در جايگاهي بهتر از كشتي استفاده كند تا وي بتواند با بهره گيري از توان بالاي مديريتي خود ، برگ زريني در تاريخ ورزش كشورمان به ثبت برساند.
** حرف آخر.؟
* به نظر من تنها همت ، غيرت و تعصب كشتي گيران ايراني مي تواند در بازيهاي المپيك 2008 پكن كارساز و چاره ساز باشد و چند تا مدال بگيريم.
چهارشنبه 16 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]

[مشاهده در: www.irna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]