محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844117556
عوامل تحريف واقعه عاشورا از ديدگاه استاد مطهري
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش خبرنگار فرهنگي ايرنا، شهيد مطهري در كتاب حماسه حسيني عوامل تحريف را برسه قسم معرفي مي كند و آنها را اينگونه شرح مي دهد: 1- عوامل عمومي يعني به طور كلي در تواريخ دنيا اين عوامل وجود دارد كه تواريخ را دچار تحريف ميكنند و اختصاص به حادثه عاشورا ندارد. مثلا هميشه اغراض دشمنان، خود عاملي است براي اين كه حادثهاي را دچار تحريف كند. دشمن براي اين كه به هدف و غرض خود برسد، تغيير و تبديلهايي در متن تاريخ ايجاد و يا توجيه و تفسيرهاي ناروايي از تاريخ ميكند و اين نمونههاي زيادي دارد و نميخواهم از نمونه اين مطلب بحثي كرده باشم، همين قدر عرض ميكنم كه در حادثه كربلا هم اين عامل دخالت داشت. يعني دشمنان در صدد تحريف نهضت حسيني برآمدند و همان طوري كه در دنيا معمول است كه دشمنان، نهضتهاي مقدس را به افساد و اخلال و تفريق كلمه و ايجاد اختلاف متهم ميكنند، حكومت اموي براي اين كه نهضت حسيني را چنين رنگي بدهد خيلي كوشش كرد و تبليغات خود راشروع شد. مسلم كه به كوفه آمده بود، يزيد ضمن ابلاغي كه براي ابن زياد صادر ميكند مينويسد: مسلم پسر عقيل به كوفه آمده است و هدفش اخلال و افساد و ايجاد اختلاف در ميان مسلمانان است! پس برو و او را سركوب كن. وقتي مسلم گرفتار ميشود و او را به دارالاماره ابن زياد ميبرند، ابن زياد همين جملهها را به مسلم ميگويد: پسر عقيل چه شد كه آمدي به اين شهر، مردم وضع مطمئن و آرامي داشتند، تو آمدي آشوب كردي، ايجاد اختلاف و فتنهانگيزي كردي! مسلم هم مردانه جواب داد: اولا آمدن ما به اين شهر ابتدايي نبود. مردم اين شهر، نامههاي فراوان نوشتند و آن نامهها موجود است. پدر تو زياد، در سالهايي كه در اينجا حكومت كرده، نيكان مردم را كشته، بدان را بر نيكان مسلط كرده و انواع ظلمها و اجحافها به مردم كرده است، از ما دعوت كردند كه عدالت را برقرار كنيم. ما براي برقراري عدالت آمدهايم. حكومت اموي براي اين كه تحريف معنوي كرده باشد، از اين نوع حرفها زياد گفت. ولي تاريخ اسلام تحت تاثير اين تحريف واقع نشد. يك نفر مورخ و صاحب نظر در دنيا پيدا نميشود كه بگويد حسين بن علي العياذباالله قيام نابجايي كرد، آمد كلمه مردم را تفريق كند، اتحاد را از بين ببرد. بنابر اين دشمن نتوانست در حادثه كربلا تحريفي ايجاد كند. با كمال تاسف در حادثه كربلا هر چه تحريف شده، از ناحيه دوستان بوده است. 2- عامل دوم تمايل بشر به اسطوره سازي و افسانه سازي است و اين در تمام تواريخ دنيا وجود دارد. در بشر، يك حس قهرمان پرستي موجود است كه در اثر آن درباره قهرمانهاي ملي و ديني افسانه ميسازند. بهترين دليلش اينست كه مردم براي نوابغي مثل بوعلي سيناو شيخ بهايي چقدر افسانه جعل كردهاند! بوعلي سينا بدون شك نابغه بوده و قواي جسمي و روحي او يك جنبه فوقالعادگي داشته است. ولي همينها سبب شده مردم براي او افسانه بسازند مثلا ميگويند بوعلي سينا در مدتي كه دراصفهان تحصيل ميكرد، گفت من نيمههاي شب كه براي مطالعه بر ميخيزم، صداي چكش مسگرهاي كاشان نميگذارد مطالعه كنم. يك شب دستور دادند مسگرهاي كاشان چكش نزنند، آن شب را بوعلي گفت آرام خوابيدم و يا آرام مطالعه كردم. معلوم است كه اينها افسانه است. حاجي نوري در كتاب لؤلؤ و مرجان، ميگويد براي شجاعت حضرت ابوالفضل(ع) نوشتهاند در جنگ صفين (كه اصلا شركت حضرت هم معلوم نيست، اگر شركت هم كرده يك بچه پانزده ساله بوده) مردي را به هوا انداخت، ديگري را انداخت، نفر بعدي را، تا هشتاد نفر؛ نفر هشتادم را كه انداخت، هنوز نفر اول به زمين نيامده بود! بعد اولي كه آمد دو نيمش كرد، دومي نيز همچنين تا نفر آخر!!! در حادثه كربلا يك قسمت از تحريفاتي كه صورت گرفته معلول حس اسطوره سازي است. اروپاييها ميگويند در تاريخ مشرق زمين مبالغهها و اغراقها زياد است و راست هم ميگويند. مثلا آقاي دربندي در اسرار الشهاده نوشته است عدد لشكريان عمر سعد، سوارهشان ششصد هزار نفر و همه اهل كوفه بودند! مگر كوفه چقدر بزرگ بود؟ كوفه يك شهر تازه سازي بود، هنوز سي و پنج سال بيشتر از عمر آن نگذشته بود، چون كوفه را در زمان عمربن خطاب ساختند. كوفه هم به همين دليل مركز سپاهيان اسلام بود. اين شهر را عمر دستور داد در اينجا بسازند براي اين كه لشكريان اسلام در نزديكي ايران يك مركزي داشته باشند. در آن زمان معلوم نيست همه جمعيت كوفه آيا به هفتاد هزار نفر، هشتاد هزار نفر، صد هزار نفر ميرسيده يا نه. يك ميليون و ششصد هزار نفر سپاهي در آن روز جمع بشود و حسين بن علي هم سيصد هزار نفر آنها را بكشد، چنين مسئله اي با عقل سازگار نيست. از طريق حس اسطورهسازي، تحريف زيادي صورت گرفته است. ما نبايد يك سند مقدس را در اختيار افسانه سازها قرار بدهيم. آيا صحيح است در تاريخ و حادثه عاشورا، حادثهاي كه ما دستور داريم هر سال آن را به صورت يك مكتب، زنده بداريم اين همه افسانه وارد شود؟! 3- عامل سوم يك عامل خصوصي است دو عامل قبلي يعني غرض ها و عداوت هاي دشمنان در تمام تواريخ دنيا هست. حس اسطوره سازي و افسانه سازي در تمام تاريخ هاي دنيا رخ داده است. ولي در خصوص حادثه عاشورا يك جريان و عامل بالخصوصي هست كه سبب شده است در اين داستان، جعل واقع شود. پيشوايان دين از زمان پيغمبر اكرم و ائمه اطهار دستور اكيد و بليغ داده اند كه بايد نام حسين بن علي زنده بماند، بايد مصيبت حسين بن علي هر سال تجديد شود. چرا؟ چرا ائمه دين اين همه به اين موضوع اهتمام داشتند و چرا براي زيارت حسين بن علي اين همه تاكيد و ترغيب شده است؟ ممكن است كسي بگويد براي اين كه تسلي خاطري براي حضرت زهرا باشد!! انسان وقتي كه در تاريخ سير مي كند، مي بيند بر سر اين حادثه چه آورده اند! به خدا قسم حرف حاجي نوري حرف درستي است كه مي گويد امروز اگر كسي بخواهد بر امام حسين(ع) بگريد، بر اين مصيبت ها بايد بگريد، بر اين تحريف ها و مسخ ها بايد بگريد، بر اين دروغ ها بايد بگريد. آيا اين حرف مسخره نيست؟! كه بعد از 1400 سال هنوز حضرت زهرا احتياج به تسليت داشته باشد، در صورتي كه به نص خود امام حسين عليه السلام و به حكم ضرورت دين، بعد از شهادت امام حسين، امام حسين و حضرت زهرا نزد يكديگرند. اين چه حرفيست؟! مگر حضرت زهرا بچه است، كه بعد از 1400 سال هنوز هم به سر خودش بزند، گريه كند و ما برويم به ايشان سر سلامتي بدهيم؟! اين حرف هاست كه دين را خراب مي كند! حسين (ع) مكتب عملي اسلام را تاسيس كرد. حسين(ع) نمونه عملي قيام هاي اسلامي است. خواستند مكتب حسين زنده بماند، خواستند سالي يك بار حسين با آن نداهاي شيرين و عالي و حماسه انگيزش ظهور كند، فرياد كند: «الا ترون الي الحق لايعمل به و الباطل لايتنهاهي عنه ليرغب المومن الي في لقاءالله محقا.» خواستند الموت اولي من ركوب العاري، مرگ از زندگي ننگين بهتر است، براي هميشه زنده بماند. خواستند لا اري الموت الا سعاده و الحيوة مع الظالمين الابرما براي هميشه زنده بماند. زندگي با ستمكاران براي من خستگي آور است، مرگ در نظر من جز سعادت چيزي نيست. خواستند آن جمله هاي ديگر حسين خط الموت علي ولد ادم محط القلاده علي جيدالفتات، زنده بماند. هيهات مناالذله زنده بماند. مردي كه مي آيد در مقابل سي هزار نفر مي ايستد در حالي كه در نهايت شدت از ناحيه خود و خاندان خود گرفتار است و مرد وار كه چنين مردي دنيا به خود نديده است ميفرمايد: الاوان الدعي ابن الدعي قدر كزبين ثنتين بين السله و الذله هيهات مناالذله يابي الله منا و رسوله و حجور طابت و طهرت، خواستند اينها زنده بماند. مكتب حسين(ع) زنده بماند، تربيت حسين زنده بماند، پرتويي از روح حسين در اين ملت دميده شود، و بر آن بتابد. فلسفه اش خيلي روشن است. نگذاريد حادثه عاشورا فراموش شود، حيات و زندگي شما و انسانيت و شرف شما به اين حادثه بستگي دارد. به اين وسيله مي توانيد اسلام را زنده نگهداريد. پس ترغيب كردند مجلس عزاي حسيني را زنده نگهداريد. عزاداري حسين بن علي واقعا فلسفه صحيحي دارد، فلسفه بسيار بسيار عالي هم دارد. هرچه ما در اين راه كوشش كنيم، به شرط اين كه هدف اين كار را تشخيص دهيم، بجاست. اما متاسفانه يك عده اي اين را نشناختند، خيال كردند بدون اين كه مردم را به مكتب حسين آشنا كنيم، به فلسفه قيام حسيني آشنا كنيم، مردم را عارف به مقام حسيني كنيم، همين قدر كه مردمي آمدند و نشستند و نفهميده و ندانسته گريه اي كردند، كفاره گناهانست! *** رسالت مردم و علما در برابر تحريفات عاشورا استاد مرتضي مطهري در كتاب حماسه حسيني آورده است كه به طور قطع و يقين در اين حادثه بسيار بزرگ تاريخي تدريجا تحريفاتي در طول زمان پيدا شده است. و بدون شك در اينجا وظيفه اي هست كه بايد با اين تحريفات مبارزه كرد بلكه به تعبير بهتر، اگر بخواهيم از خودمان ستايش كنيم و تعبير احترام آميزي درباره خودمان به كار ببريم، بايد بگوييم كه نسل ما رسالتي براي مبارزه با اين تحريفات دارد. در اين عصر ما وظيفه سنگيني داريم، با حادثه تحريف شده كه نمي شود به مردم خدمت كرد. ما و شما بزرگترين وظيفه اي كه داريم اين است كه ببينيم چه تحريفهايي در تاريخ ما شده است. بررسي نماييم كه در تاريخ ما، كه سند اخلاقي و سند تربيت اجتماعي ما است و بايد از آنها درس بياموزيم، مانند حادثه تاريخي عاشورا، چه تحريفاتي رخ داده است؟ بايد اين تحريفات شناسايي و با آنها مبارزه شود. در تحريفات عاشورا مسوول كيست؟ ولي قبل از آن كه اين وظيفه و اين رسالت را چه براي علما (به تعبير ديگر خواص) و چه براي توده مردم (به تعبير ديگر عوام) عرض كنم، مقدمتا ذكر دو مطلب لازم است . 1- معمولا در اين گونه قضايا علما قصور را به گردن عوام مي اندازند و عوام به گردن علما. علما مي گويند تقصير عوام الناس است، تقصير جهالت اين مردم است. يعني مردم به قدري جاهل و نادان و نالايق و ناشايسته اند كه شايسته دريافت حقايق نيستند! مردم عوام، يعني توده مردم هم، منطقي در برابر خواص دارند و اين منطق را اغلب به كار مي برند و مي گويند: ماهي از سر گنده گردد ني ز دم. علما به منزله سر ماهي هستند و ما دم ماهي. ولي حقيقت اين است كه در اين تقصير و در اين مسووليت هم خواص مسوولند و هم عوام. اين را بدانيد كه عامه مردم و توده مردم هم در اين مسايل شريكند. در اين جور مسايل اين توده مردم هستند كه حقايق كشي مي كنند و خرافات را اشاعه مي دهند. 2- مطلب دوم خطراتي است كه در اين تحريفات وجود دارد. ممكن است كسي بگويد مگر تحريف چه عيبي دارد؟ چه ضرري دارد؟ چه خطري دارد؟ بايد در پاسخ گفت خطر تحريف فوق العاده زياد است. تحريف ضربه غيرمستقيمي است كه از ضربه مستقيم كاريتر است. يك كتاب كه تحريف مي شود (چه تحريف لفظي، چه تحريف معنوي) اگر كتاب هدايت باشد، تبديل به كتاب ضلالت مي شود؛ اگر كتاب سعادت باشد، تبديل به كتاب شقاوت مي شود. اساسا تحريف حقيقت را به كلي عوض مي كند. نه تنها بدون خاصيت مي كند بلكه اثر معكوس مي بخشد. هر چيزي آفتي متناسب با خودش دارد. پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايد: آفة الدين ثلاثة؛ فقيه فاجر، امام جائر، مجتهد جاهل؛ سه چيز آفت دين است: 1-دانشمند بد عمل، فاسق و فاجر،2-زعيم و پيشواي ستمكار،3-مقدس نادان. پيغمبر اكرم اينها را به عنوان آفت هاي دين مي شمرد. همان طور كه جمادات، نباتات و حيوانات آفتهاي مخصوص به خود دارند، بدن انسان هم آفت هاي مخصوص به خود دارد، دين، آيين و مسلك هم آفت مخصوص به خود دارند. تحريف، كه به وسيله دو صنف از آن سه صنفي كه پيغمبر اكرم فرمود (فقيه فاجر- عالم بد عمل و فاسق و مقدس نادان) ايجاد مي شود، آفت دين است و دين را مي خورد. تحريف، دين را از بين مي برد. پس اجمالا دانستيم كه خطر تحريف چقدر زياد است. تحريف ضربه غيرمستقيم است، از پشت خنجر زدن است. نسل يهوديان در جهان قهرمان تحريفند. هيچ كس به اندازه اينها در تاريخ جهان تحريف، نكرده است، و به همين دليل هيچ كس به اندازه اينها به بشريت ضربه نزده است، و حقايق را قلب و بدعتها ايجاد نكرده است. در اين عصر ما وظيفه سنگيني داريم، با حادثه تحريف شده كه نمي شود به مردم خدمت كرد. ما و شما بزرگترين وظيفه اي كه داريم اين است كه ببينيم چه تحريفهايي در تاريخ ما شده است، چه تحريفهايي در نقاشي شخصيتها و بزرگان ما شده است؟! چه تحريفهايي در قرآن شده است. البته تحريف در قرآن به صورت تحريف لفظي نيست، يعني در قرآن نه يك كلمه كم شده و نه زياد شده است، بلكه تحريف در قرآن به صورت تحريف معنوي است كه خطر تحريف معنوي كمتر از خطر تحريف لفظي نيست. تحريف معنوي قرآن يعني چه؟ يعني تفسير غلط، توجيه غلط . بررسي نماييم كه در تاريخ ما، كه سند اخلاقي و سند تربيت اجتماعي ما است و بايد از آنها درس بياموزيم، مانند حادثه تاريخي عاشورا، چه تحريفاتي رخ داده است؟ بايد اين تحريفات شناسايي و با آنها مبارزه شود. وظايفي كه علماي امت دارند چيست؟ وظايف عامه و توده مردم چيست؟ عالم، نقطه انحرافش در اين است كه هميشه خودش را در مقابل مردم با يك سلسله نقاط ضعف و عيوب مي بيند. نقاط ضعف روحي و اخلاقي و اجتماعي در افراد يك نوع بيماري است. در بيماريهاي جسماني، خود بيمار معمولا بيماري خود را احساس مي كند و دنبال معالجه مي رود. ولي در بيماريهاي روحي آنچه كه كار را مشكل مي كند اين است كه شخص، بيمار است ولي خود متوجه نيست كه بيمار است! بلكه برعكس، آن بيماري را به عنوان سلامت مي پذيرد! به بيماريش علاقه دارد! چنين نيست كه افراد، نقاط ضعف خودشان را به عنوان نقطه ضعف بشناسند و به عنوان نقطه ضعف قبول كنند. بلكه آنها را نقطه قوت در خود مي دانند! اين عالم است كه مي فهمد نقاط ضعف اجتماعش چيست. عالم كه در مقابل نقاط ضعف اجتماع قرار مي گيرد، دو حالت دارد: 1-با نقاط ضعف مردم مبارزه مي كند كه اين را مصلح مي گويند، مصلح يعني كسي كه با نقاط ضعف مردم مبارزه مي كند. غالبا مردم چنين فردي را دوست نمي دارند! 2- عالم مبارزه كردن با نقاط ضعف مردم را كار سخت و مشكلي مي بيند. مبارزه كردن با نقاط ضعف مردم نه تنها منفعت ندارد كه ضرر هم دارد؛ از نقاط ضعف مردم استفاده مي كند! اينجاست كه مصداق فقيه فاجر مي شود. كه پيغمبر اكرم فرمود آفت دين سه چيز است كه يكي از آنها فقيه فاجر است. مثلا در همين مساله واقعه تاريخي عاشورا، عامه مردم در موضوع عزاداري امام حسين عليه السلام دو نقطه ضعف دارند. ما با اين دو نقطه ضعف چه كنيم؟ الف- يكي آن است كه معمولا موسس يا موسسين و صاحبان مجالس، چه آنهايي كه در مساجد و چه آنهايي كه بالخصوص در منازلشان مجلسي برپا مي كنند، در حدودي كه من تجربه دارم (استثنا ندارد) آن چيزي را كه ميخواهند ازدحام جمعيت است! اگر جمعيت ازدحام كند راضي است، اگر ازدحام نكند راضي نيست! اين نقطه ضعف است. اين جلسات براي اين نيست كه جمعيت ازدحام كند. مگر ما مي خواهيم سان ببينيم؟ هدف، آشنا شدن با حقايق است، مبارزه كردن با تحريفات است. اين يك نقطه ضعف است كه گوينده در مقابل آن قرار مي گيرد. آيا با اين نقطه ضعف مبارزه كند يا از اين نقطه ضعف استفاده كند! اگر بخواهد با اين نقطه ضعف مبارزه كند و حقايق را به مردم بگويد و با تحريفات مبارزه كند، با هدف صاحب مجلس و هدف مستمعين كه از جمع شدن دور يكديگر و شلوغ شدن خوششان مي آيد، ناسازگار است. اگر هم بخواهد از اين نقطه ضعف استفاده كند، فقط در فكر اين است كه چه كار كنم تا جمعيت، بيشتر جمع شود. اينجاست كه يك عالم بر سر دو راهي قرار مي گيرد، حالا كه اينها احمق هستند، و چنين نقطه ضعفي دارند، من هم از اين نقطه ضعف آنها بهره برداري كنم و يا عليرغم وجود اين نقطه ضعف، با آن مبارزه كنم و به دنبال حقيقت بروم؟ ب- نقطه ضعف دومي كه در مجالس عزاداري موجود است و بيشتر از ناحيه عوام الناس است، مسئله شور و واويلا به پا شدن است. منبري در آخر منبرش حتما بايد ذكر مصيبت گويد و در اين ذكر مصيبت هم مردم اشك بريزند، كه تنها به اين موضوع ختم نمي شود و واعظ بايد حقايق را كتمان كرده و لعنت خدا را براي خود بخرد چرا كه اشك در آوردن با تحريف همراه مي شود. قرآن كريم فرموده است: ان الذين يكتمون ما انزلنا من البينات و الهدي من بعد ما بيناه للناس في الكتاب اولئك يعلهم الله و يلعنهم لاعنون؛ آن داناياني كه حقايقي را كه ما گفته ايم، مي دانند، ولي كتمان مي كنند و اظهار نمي كنند، لعنت خدا و لعنت هر لعنت كننده اي بر آن ها باد. وظيفه علما در دوره ختم نبوت مبارزه با تحريف است. خوشبختانه ابزار اين كار در دست است و در ميان علماء افرادي بودهاند كه با اين نقاط ضعف مبارزه كرده و مي كنند. به طور مثال مرحوم حاجي نوري (رضوان الله عليه)، كتاب لولو و مرجان را در زمينه حادثه عاشورا به نگارش در آورده است و خود نوعي مبارزه با تحريف مي باشد كه همان قيام و وظيفه مقدسي است كه آن مرد بزرگ انجام داده است. اين وظيفه علماست كه در اين موارد حقايق را بدون پرده به مردم بگويند ولو مردم خوششان نيايد. وظيفه علما است كه با اكاذيب مبارزه كنند، وظيفه علماست كه مشت دروغ گويان را باز كنند. در باب غيبت فقها، در مواردي استثنا كرده اند. يكي از موارد استثنايي غيبت كه همه علماي بزرگ مرتكب اين غيبت شده اند و آن را لازم بلكه احيانا واجب مي دانند، غيبت واجب، و جرح راوي است. يعني چه؟ پيغمبر اكرم فرمود: اذا ظهره البدع فعلي العالم ان يظهر علمه و الا فعليه لعنة الله آنجا كه در دين بدعتها و دروغ ها ظاهر مي شود، كه در دين نيست، برعهده دانايان است كه حقايق را بگويند ولو مردم خوششان نيايد. اگر كسي حديثي نقل كرد و مطلبي را گفت ما بايد فورا آن را قبول كنيم؟ بايد تحقيق كرد كه او چگونه آدمي است، آيا راستگو است يا دروغگو؟ اگر در زندگي اين آدم يك نقطه ضعفي را كشف كرديد، اگر عيب و نقص و دروغي را يافتيم بر ما نه تنها جايز است بلكه لازم است كه در متن كتابها، اين آدم را رسوا كنيم. اين كار يعني جرح. با اين كه غيبت است، و غيبت جاير نمي باشد، ولي در اينجا كه تحريف و قلب حقايق است، بايد او را رسوا كنيم. فراهنگ**9125**1588
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3419]
صفحات پیشنهادی
شهید علامه مطهری، پیامهای عاشورا و خطر تحریف، مروری دوباره
(29) تحریف و عوامل آن تحریف یعنی «متمایل کردن یک چیز از آن مسیر اصلی و ... (30) از دیدگاه شهید مطهری در حادثه عاشورا، هم تحریف لفظی رخ داده است و هم تحریف معنوی . ...
(29) تحریف و عوامل آن تحریف یعنی «متمایل کردن یک چیز از آن مسیر اصلی و ... (30) از دیدگاه شهید مطهری در حادثه عاشورا، هم تحریف لفظی رخ داده است و هم تحریف معنوی . ...
تحريف تاريخ از ديدگاه شهيد مطهري
تحريف تاريخ از ديدگاه شهيد مطهري. ... استاد شهيد مطهري در جلد اول کتاب حماسه ي حسيني به طور مشروح در خصوص عوامل خاص تحريف حادثه ي عاشورا بحث ارزشمندي را ...
تحريف تاريخ از ديدگاه شهيد مطهري. ... استاد شهيد مطهري در جلد اول کتاب حماسه ي حسيني به طور مشروح در خصوص عوامل خاص تحريف حادثه ي عاشورا بحث ارزشمندي را ...
با این شعر ها و خواب های درباره امام حسین چه کنیم؟
اندیشه - مکتب حسین(ع)/ 3 تحریف عاشورا از دیدگاه شهید مطهری به طور قطع و .... انواع تحریف ها در واقعه تاریخی عاشورا را بدست آوردیم . عوامل تحریف چه عیبی دارد ؟ ...
اندیشه - مکتب حسین(ع)/ 3 تحریف عاشورا از دیدگاه شهید مطهری به طور قطع و .... انواع تحریف ها در واقعه تاریخی عاشورا را بدست آوردیم . عوامل تحریف چه عیبی دارد ؟ ...
تحریفات عاشورا(1)
تحریفات عاشورا(1) ... های استاد شهید آیت الله مطهری در خصوص تحریفات صورت گرفته در مورد واقعه عاشورا می باشد. ... موضوع بحث ما، تحریفات در واقعه تاریخی كربلاست. ... فصل دومدرباره عوامل تحریف است یعنی به طور كلی در سایر قضایای دنیا كه ...
تحریفات عاشورا(1) ... های استاد شهید آیت الله مطهری در خصوص تحریفات صورت گرفته در مورد واقعه عاشورا می باشد. ... موضوع بحث ما، تحریفات در واقعه تاریخی كربلاست. ... فصل دومدرباره عوامل تحریف است یعنی به طور كلی در سایر قضایای دنیا كه ...
سیره معصومین(ع) از منظر شهید مطهری
البته برخی از این سخنرانیها پیش از این توسط موسسات دیگری با عناوینی مانند تحریفات واقعه عاشورا، ماهیت نهضت امام حسین(ع)، فریادهای استاد مطهری بر تحریفات ...
البته برخی از این سخنرانیها پیش از این توسط موسسات دیگری با عناوینی مانند تحریفات واقعه عاشورا، ماهیت نهضت امام حسین(ع)، فریادهای استاد مطهری بر تحریفات ...
تبيين شناسي تحليل هاي عاشورا (3)
كتاب حماسه حسيني حماسه حسيني تاليف استاد شهيد مرتضي مطهري، اثري تحليلي و ... همچون تحريفات در واقعه ي تاريخي كربلا، عوامل تحريف، شعارهاي عاشورا، عنصر ... هم اين عوامل و حركت امام در اين سير تاريخي را از ديدگاه نظريه ي اصلاح مي بيند و هم ...
كتاب حماسه حسيني حماسه حسيني تاليف استاد شهيد مرتضي مطهري، اثري تحليلي و ... همچون تحريفات در واقعه ي تاريخي كربلا، عوامل تحريف، شعارهاي عاشورا، عنصر ... هم اين عوامل و حركت امام در اين سير تاريخي را از ديدگاه نظريه ي اصلاح مي بيند و هم ...
تآملی درتحريفات عاشورا (3)
تآملی درتحريفات عاشورا (3) نويسنده:علامه شهید مرتضی مطهری(رحمت الله علیه) ... [1]تحريفاتي در واقعه عاشورا انجام شده است که شامل تحريف لفظي و تحريف معنوي مي باشد. ... عوامل وجود دارد كه تواريخ را دچار تحريف ميكنند و اختصاص به حادثه عاشورا ندارد. ... فرسنگي، مردي را ديد و گفت اين مرد نان روغني، ناني كه چرب است ميخورد گفتند از ...
تآملی درتحريفات عاشورا (3) نويسنده:علامه شهید مرتضی مطهری(رحمت الله علیه) ... [1]تحريفاتي در واقعه عاشورا انجام شده است که شامل تحريف لفظي و تحريف معنوي مي باشد. ... عوامل وجود دارد كه تواريخ را دچار تحريف ميكنند و اختصاص به حادثه عاشورا ندارد. ... فرسنگي، مردي را ديد و گفت اين مرد نان روغني، ناني كه چرب است ميخورد گفتند از ...
مقالات محرم
نهضت كربلا از ديدگاه اهل سنت • عوامل تحریف در تاریخ عاشورا • ذلت ماندگار ... عاشورا • امام حسین علیهالسلام در آیینه زیارت • شهید علامه مطهری، پیامهای عاشورا و خطر ...
نهضت كربلا از ديدگاه اهل سنت • عوامل تحریف در تاریخ عاشورا • ذلت ماندگار ... عاشورا • امام حسین علیهالسلام در آیینه زیارت • شهید علامه مطهری، پیامهای عاشورا و خطر ...
پيشزمينههاي حماسه بزرگ
در اين نوشتار تفكر و ديدگاه و مشي امام را كه به شكلگيري انقلاب سترگ عاشورا انجاميد و ... در بررسي يك پديده يا رخداد بايد تمامي عوامل اجتماعي، فرهنگي، تاريخي، اقتصادي را در نظر .... حماسه حسيني، شهيد مرتضي مطهري، جلد سوم، انتشارات صدرا. ... 5- براي آگاهي بيشتر از تحريفات واقعه عاشورا، ن.ك. حماسه حسيني، شهيد مطهري، جلد اول. ...
در اين نوشتار تفكر و ديدگاه و مشي امام را كه به شكلگيري انقلاب سترگ عاشورا انجاميد و ... در بررسي يك پديده يا رخداد بايد تمامي عوامل اجتماعي، فرهنگي، تاريخي، اقتصادي را در نظر .... حماسه حسيني، شهيد مرتضي مطهري، جلد سوم، انتشارات صدرا. ... 5- براي آگاهي بيشتر از تحريفات واقعه عاشورا، ن.ك. حماسه حسيني، شهيد مطهري، جلد اول. ...
درس ها و عبرت هاي عاشورا در عرصه رفتار سياسي (1)
وي تحليل عوامل زمينه ساز حادثه عاشورا را مايه عبرت جامعه اسلامي و نظام ديني ... به گفته استاد شهيد مطهري: حادثه عاشورا دو صفحه دارد: سفيد و نوراني، تاريك و سياه . ... متفكران اسلامي، از جمله شهيد مطهري به عنوان يكي از تحريف هاي معنوي عاشورا نقد و رد شده ...
وي تحليل عوامل زمينه ساز حادثه عاشورا را مايه عبرت جامعه اسلامي و نظام ديني ... به گفته استاد شهيد مطهري: حادثه عاشورا دو صفحه دارد: سفيد و نوراني، تاريك و سياه . ... متفكران اسلامي، از جمله شهيد مطهري به عنوان يكي از تحريف هاي معنوي عاشورا نقد و رد شده ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها