تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع): بهشتى‏ها چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835302719




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تأملی در مقوله زیباشناختی طنز


واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: بسیاری از ما کم یا بیش با مفاهیمی چون طنز، طنزآمیز، مزاح، مطایبه، مفاکهه، مضحکه، مضحک، هزل، هجو، فکاهی، لطیفه، بذله‌گویی، شوخ‌منشی، ریشخند، کاریکاتور، کمدی، کمیک و یا اصطلاحات و مفاهیم فراوان دیگر از این دست آشنا هستیم. این اصطلاحات و مفاهیم ذوقی و زیباشناختی به نوع خاصی از تجربه و رابطه ما با رویدادها، واقعیت‌ها و یا بطور کلی «چیزها» اطلاق شده و دلالت می‌کنند که سرشتی عمیقاً انسانی و عاطفی داشته وطیف گسترده‌ای از کنش‌ها و واکنش‌ها‌ی ذوقی و هنری و زیباشناختی و حالات روحی و رفتارهای ما را در موقعیت‌های خاص در خود گرفته و بیان کرده و باز نموده‌اند.
طیف دیگری از اصطلاحات و مفاهیم را می‌شناسیم که آن‌ها نیز ماهیتی انسانی داشته و گرانبار از عواطف انسانی، حالات روحی، کنش‌های ذهنی و ذوقی و تجربیات عمیق بشری ما از رویدادها و و واقعیت‌ها هستند. مفاهیمی چون تراژدی، تراژیک، درام، دراماتیک، تعزیه، مرثیه، سوگواره، سوگناک، تألم‌انگیز، غمناک همه دلالت بر سنخ دیگری از تجربیات و کنش‌ها، واکنش‌های بشری ما از «چیزها» می‌کنند.
هم مقوله زیباشناختی کمیک (The Aesthetic Category of Comic)، هم مقوله زیباشناختی تراژیک (The Aesthetic Category of Tragic) به رغم تقابلی که میانشان احساس می‌شود چه بسا در پاره‌ای موارد با یکدیگر نیز تلاقی کرده‌اند. هر دو مقوله به دلیل ماهیت بشری‌شان دلالت بر دو تجربه مشترک بشری ما نیز از این منظر دارند. مشترک به این معنا که وقتی آن‌ها را با مقوله‌های دیگر به ویژه مقوله‌ زباشناختی جمال، جلال و یا لطف و ظرافت و ملاحت و … مقایسه می‌کنیم، سرشت بشری مقوله زیباشناختی کمیک یا طنز و تراژیک را به لحاظ نظری ملموس و مدلل‌تر می‌توان توضیح داد و فهمید. برای مثال وقتی از زیبایی، طراوت و شادابی شکوفه‌های درختان گلابی و گیلاس و بادام در بهار و لطافت و نرمی و شفافیت و درخشندگی سرخی گلبرگ‌های شقایق و وسعت و بیکرانگی و عظمت آسمان و یا هیبت و سنگینی حرکات حساب شده شیر نر سخن می‌گوییم، مراد ما این است که هم آن زیبایی شکوفه‌های بهاری، هم این لطف و لطافت سرخی گونه‌های شقایق، هم آن جلالت پر شکوه آسمان وهم این حرکت گام‌های سنگین و مهابت نگاه شیر بیرون از ما در عالمی که در آن سکنا گزیده‌ایم، واقعاً و حقیقتاً وجود دارند. در قرآن نیز به صراحت به این نکته اشاره شده است. بشنوید: «افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت. و الی السماء کیف رفعت، و الی الجبال کیف نصبت و …»۱
لیکن وقتی از گریه ابر، خنده گل،‌اشک مهتاب، داغ شقایق و ناله مرغ حق سخن گفته‌ایم مراد این نیست که آن‌ها واقعاً‌ در بیرون از ما وجود دارند؛ بلکه ذهن ما، ذوق و ذائقه، قوه تخیل و زبان ما آن‌ها را فراخوانده تا مجازاً تأثیرات، تألمات، قبض و بسط روحی و حالات عاطفی ما را که واقعاًً تجربه شده و حقیقاً وجود دارند بیان کنند.
بشر با همین تشخیص و انسانوارگی، انسانی دیدن و انسانی کردن و انسانی نمایاندن واقعیت‌ها و پدیدارهای عالم سعی ورزیده و در پاره‌ای موارد نیز موفق شده رابطه‌ای زنده عاطفی و بازیگرانه‌تر با جهان و واقعیت‌های آن برقرار کند. نظام‌های اسطوره‌ای و آیینی تفکر بشر عهد باستان مشحون از چنین تشخص‌ها و گرانبار از انسانوارگی‌های عالم و پدیدارهای آن است. البته در تجربه‌های عرفانی و اشرافی و روحانی و معنوی پخته و پرورده‌تر، «هستی» و جهان آفرینش من حیث هستی و آفریشن، زنده و هوشمند پذیرفته‌ و زیسته و تجربه می شود. انسان عارف با روح هستی مأنوس بوده و رابطه‌اش با آفرینش همدلانه و محرمان و صمیمانه و عاشقانه است. جان او با جان هستی یگانه و زبان او با زبان آفرینش همنواست. به تعبیر مولوی:

نطق آب و نطق خاک و نطق گل هست محسوس حواس اهل دل
هستینقد، تحلیل، شناخت، داوری و فهم نظری ماهیت مقوله زیباشناختی طنز یا کمیک به دلیل آن که تنها در عالم بشری ما تجربه شده و اتفاق افتاده و قرینه آن را در بیرون نمی‌یابیم در قیاس با دیگر مقوله‌ها که قرینه‌های بیرونی فراوان دارند، هم برای فیلسوفان هنر و ذوق و زیباشناختی، هم برای عالمان رشته‌هایی که تمایل داشته‌اند سرشت‌ هستی و چیستی خنده و ماهیت انبساط روحی و شعف و شادی‌ای که آثار کمیک و طنز آمیز در روان و رفتار و وجدان ما برمی‌انگیخته و به وجود می‌آورده‌اند توضیح دهنددشواری‌های فراوانی را درپی داشته‌ است. ماهیت آثار کمیک یا مقوله زیباشناختی طنز و تأثیری که بر روان و رفتار و عواطف انسانی ما می‌نهاده از همان عهد باستان توجه و حساسیت متفکران آن دوره را به خود معطوف کرده بود. از اشارات افلاطون گرفته و مباحث تفصیلی‌تر ارسطو در کتاب شعر‌اش تا نقدها و تحلیل‌ها و مطالعات و مشاهدات تجربی‌تر عالمان دوره جدید، مسئله هستی و چیستی خنده و لبخند از یک سو و تجربه و تأثیرات ما از آثار کمیک و طنز‌آمیز و ماهیت مقوله زیباشناختی کمیک همچنان از جمله موضوعات سؤال‌خیز، مناقشه افکن و بحث‌انگیز به قوت خود باقی است.
خنده، لبخند، شعف و شادی عاطفی و انبساط روحی هر چند فی‌نفسه طنز و کمیک نیستند لیکن با آن مناسبت جدی و خویشاوندی عمیق و ربط وثیق دارند. در میان حجم عظیم مسئله‌های ریز و درشتی که عالمان و فیلسوفان هنر و زیباشناختی در نقد و تحلیل مقوله زیباشناختی طنز و کمیک مطرح کرده‌اند اساسی‌تر از همه مربوط می‌شود به ماهیت مقوله زیباشناختی کمیک و آثار طنز‌آمیز و طیف‌های گسترده آن. به این معنا که این مقوله و آثار متعلق و منسوب و مرتبط با آن چه ویژگی‌ها و تمایز‌هایی در قیاس با دیگر مقوله‌ها دارند که به ایجاد نوعی احساس، حالات عاطفی و انبساط روحی خاص در مخاطب می‌شوند؟ امنیت خاطری که در آن هیچ شکلی از ترس را احساس نکرده‌ایم یا تلاقی اصل تقابل؟ فروپاشی نظم و بی‌نظمی دور از انتظار که مخاطره‌ای را به دنبال نداشته است؟ و یا آن تلاقی و تداخل و اجماع خلاف آمد یا پارادوکس عناصر متناقض و چیدمان و ترکیب اجزاء متضاد؟
تداخل و تلاقی خنده و طنز، تداخل و تلاقی مسئله‌های مطرح شده درباره هستی و چیستی خنده و ماهیت آثار کمیک و طنز‌امیز را نیز در میان متفکران روزگار ما به دنبال داشته‌است. واقعیت این است که مقوله کمیک و طنز یک پدیده چند وجهی، پیچیده، توبرتو و مرکب است۳ سیسرون ، بطور کلی هر توضیحی را درباره خنده، نابسنده و اساساً خنده را به لحاظ نظری یک مسئله حل ناشدنی می‌پندارد.۴ اتفاقی نیست که نقدها، تحلیل‌ها و داوری‌های فیلسوفان دوره جدید از کانت و شوپنهاور و بودلر و برگسون و نیچه گرفته تا لالو ، لیپس و پایانوتچوس و دیگران درباره ماهیت خنده و مقوله زیباشناختی طنز بسیار متفاوت و ضد و نقیض بوده است. از طرفی تلاقی و تداخل مقوله‌های زیبا شناختی و همچنین خصلت سیال، مرکب و پیچیده و متنوع و متلون و چندگون تجربه‌های زیباشناختی ما از چیزها به گونه‌ای است که نمی توان خط‌کش برکف گرفت و آنها را کاملاً از هم تفکیک کرد و میان‌شان حصار کشید. به رغم همه، در اینجا به پاره‌ای از ویژگی‌های مقوله زیباشناختی طنز و کمیک به اجمال، کوتاه و فهرست‌وار اشاره می‌کنیم.

هستیالف) اصل تقابل:
به هر میزان که مقوله زیباشناختی جمال و صور جمالی را در اعتدال، توازن، تناسب، تقارن و نظم هندسی (Techtonic ordr) اجزا زیسته‌ و تجربه کرده‌ایم و مقوله زیباشناختی جلال را در تقابل نیروها و ترکیب پیکروار (Organic composition) یا وحدت ارگانیک اجزا شاهد بوده و یافته‌ایم، همینطور چنین تقابلی را در مقوله زیباشناختی و آثار تراژیک احساس کرده‌ و شاهد بوده‌ایم، در مقوله زیباشناختی کمیک و آثار طنز آمیز نیز نوع خاصی از تقابل را می‌توان ردیابی کرد. در مقوله زیباشناختی جلال و صور جلالی تقابل میان امر حقیر و کهتر و ضعیف و محدود با قدرت و بیکرانگی و امر نامحدود، سرانجام با برشدن امرحقیر وضعیف به بام قدرت و فضای بیکرانه و امر نامحدود، نوعی احساس شکوه، عظمت، آرامش و امنیت خاطر سرشار از وقار و متانت در ما برانگیخته می‌شود که بر احساس ترس و تشویش در مشاهده و مواجهه نخستین فائق می‌آید. به دیگر سخن جذب فرجامین جای دفع آغازین را گرفته و در شکوه اجلالی مستغرق می‌شویم. در مقوله زیباشناختی تراژیک نیز چنین تقابلی را در کشمکش و تنش میان نیروهایی که بر صحنه ظاهر می‌شوند احساس کرده و زیسته‌ایم. کشمکش و تنش میان نیروهایی که هر دو مدعی حقانیت و احقاق حق خویش‌اند؛ یا نیروهای نابرابر و نامتعادلی که رویاروی یکدیگر ایستاده‌اند. یک قهرمان در برابر یک جهان در رویارویی با سرنوشت محتوم. در اینجا نیز مشاهده تقابل نیروها نهایتاًً به نوعی پالایش درون و یا به تعبیر ارسطویی ، «کاتارسیس» می‌انجامد و جایی تأثیرات سنگین نخستین را می‌گیرد. در مقوله زیباشناسی طنز و آثار کمیک نیز با نوع دیگری از اصل تقابل به طریق دیگر رویارو می‌شویم. تقابل میان امر حقیر و ضعیف و کوچک و فوق‌العاده محدود با امر نیرومندی که گویی هیچکدام در جایگاه واقعی خود نیستند و دوست داریم یکی به زیر کشنده و دیگری دور از انتظار و بطرز پارادوکس بر شود و چنین نیز می‌شود. ادبیات ما و جهان گرانبار از چنین تقابل‌های طنزآمیز و پارادوکسال است. موش و گربه عبید زاکانی تقابل میان شاه و تلخک و دلقک زیرک دربار، آثیار ماندگار و بازی‌های مسحورکننده چارلی‌چاپلین در دوره جدید و موارد مشابه بسیار دیگر از نمونه‌های بارز اصل تقابل در مقوله زیباشناسی طنز است.
ب) اصول نظم‌شکنی: فرو ریختن ناگهانی و پارادوکسال نظم‌ها البته نظمی که فروپاشی آن مایه تشویش نشده و زیان‌آور نباشد نیز از جمله مواردی است که در مقوله زیبا چنین توضیح می‌دهد: «فکاهی و لطیفه هر دو نمایانگر شکسته شدن حریم نظم‌اند، یعنی نمایانگر وضعیتی غیرممکن، معنایی دو پهلو و حالتی تناقض‌آمیز. گاه انسانی است که به نظرمان همچون مترسک یا عروسک خیمه‌ شب‌بازی می‌آید، گاه برخورد غیرمنتظره‌ای است با یک تابو و گاه خطایی لفظی است که از روی دستپاچگی ابراز شده است گاه کلمه یا جمله‌ای است دو پهلو که معنایی پنهانی در خود داشته و گاه بهت‌زدگی در برابر یک استدلال است که به رغم منطقی بودن، کاملاٌ عکس مدعا را ثابت می‌کند. گاه اغراقی طنزآمیز است که موجب خنده‌دار شدن چیزی شده و گاه فاصله فاحشی است میان تعبیری نارسا و موضوعی پراهمیت. در گیومه طنز، هجو یا بذله‌گویی قرار گرفتن صریح یا ضمنی اوضاع و احوالی که با آن مانوس هستیم، دنیای ما را از پاشنه‌ای که اغالب به طور نامحسسو بر آن می‌چرخد خارج می‌کند؛ در چنین وضعیتی به ریشخند گرفتن خود یا شوخ‌طبعی گوینده می‌تواند به تماشاگر نیز سرایت کند و او را نسبت به فاصله موضوع با خودش هر چه بیشتر مطمئن سازد».۵

طنزج) اصل تلاقی پارادوکسال عناصر متضاد و متناقض:
تلاقی، تداخل، اجماع خلاف آمد عناصر متناقض و نیروهای متضاد که عقلاً نامقبول و منطقاً باطل‌اند در مقوله زیباشناسی طنز و آثار کمیک به اوج خود می‌رسند و همین حضور عناصر متضاد و متناقض از عقلانیت و منطق و هندسه و نظم متداول چیرگی ذوق و سروری خیال را بر کرسی خرد عرف می‌نشانند.
د) احساس امنیت خاطر و نبود ترس: تقابل‌ها، نظم‌شکنی‌ها و تلاقی پارادوکسال نیروهای متضاد و متناقض در عرصه مقوله زیباشناسی طنز و آثار کمیک تجربه لحظه یا لحظاتی را در ما برمی‌انگیزند که تنش جای خود را به آرامش، تشویش به امنیت خاطر و سنگینی به سبکساری داده و نوع خاصی از فراموشی که در آن در نهایت به نوع دیگری از بیداری نیز می‌تواند بیانجامد، با خود به همراه دارد.
خلاصه سخن آن که مقوله زیباشناختی طنز و آثار کمیک و طیف گسترده صور آن و مناسبت و خویشاوندی‌اش با خنده و همچنین با دیگر مقوله‌ها از جمله مباحث سنگین و موضوعات مناقشه‌انگیز و سوال‌خیز در میان متفکران روزگار ما بوده است. آنچه در نوشتار حاضر به طریق بسیار فشرده و کوتاه گفته شد چونان حلقه کوچکی است از سلسله بی‌پایان مسئله‌ها و موضوعات و بحث‌ها و مناقشه‌ها، وصف‌ها و تعریف‌ها، نظرها و منظرها، تفسیرها و تقریرهای پیشنهاد و ارائه شده درباره هستی و چیستی طنز و آثار کمیک.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 255]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن