واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > سلامت - آنها نه راه پس دارند و نه راه پیش. جهش ژنتیکی جدیدی از ویروس آنفلوآنزا که حاصل ترکیب یکی از شاخههای ویروس H1N1 و ویروس آنفلوآنزای خوکی است، تقریباً همه جای دنیا با خود درگیر کرده است. همهگیری این گونه جدید در آمریکای شمالی و موارد محدود گزارش شده آن از جای جای کره زمین، مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده را در آتلانتا و جرجیا و همچنین سازمان جهانی بهداشت واقع در ژنو را در بدترین موقعیت ممکن قرار داده و دست کم در آینده نزدیک، شغل اعضای این نهادها را به یکی از نخواستنیترین شغلها در حوزه پزشکی و بهداشتی تبدیل کرده است. اکنون بیش از یک هفته است که این دو نهاد، گزارشهای رسانهای روزانهای منتشر میکنند تا جهان را در جریان تازهترین وضعیت گسترش این بیماری قرار دهند. دلایل زیادی برای نگرانی وجود دارد: یک جهش جدید در ویروس آنفلوآنزا اتفاق افتاده است که انسانها در برابر آن هیچ مصونیتی ندارند، و بدتر اینکه قابلیت انتقال از فرد به فرد را نیز دارد. مشابه این پدیده در قرن گذشته تنها 3 بار اتفاق افتاده بود. اپیدمیهای سالهای 1957 و 1968 برای اکثر مردم خفیف بودند ولی آنها هم خیلیها را به کام مرگ فرستادند و در همهگیری سال 1918 نیز که در ابتدا به نظر خفیف میآمد، دستکم 70 میلیون نفر در سراسر جهان کشته شدند. با توجه به این تاریخ ترسناک است که سازمان جهانی بهداشت به تازگی سطح تهدید همهگیری آنفلوآنزا را از سطح 3 به سطح 5 ارتقا داده است و تنها یک گام تا بالاترین سطح تهدید که سطح 6 (همهگیری جهانی بیماری) است باقی مانده و به نظر میرسد طی شدن این مرحله نیز اجتنابناپذیر است و تنها زمان آن است که هنوز معلوم نیست. ولی در همین مراحل اولیه نیز، پیامدهای همهگیری آن مشخص نیست و همین امر، صحبت در مورد مخاطرات آن را به امری جذاب برای رسانهها تبدیل کرده است. ویروس آنفلوآنزا به سرعت تغییر میکند و همین مسئله نیز پیشبینی این که چند ماه دیگر این گونه چه شکلی خواهد داشت را بسیار مشکل میسازد. مشکل در همین جا برای نهادهای مسئول خود را نشان میدهد: اگر سازمانها به مردم هشدار دهند و بیماری به مرحله همهگیری جهانی کشنده نرسد، آنها متهم به اغراق در میزان واقعی تهدید و ایجاد ترس و وحشت بیمورد در میان مردم میشوند. در حقیقت، چنین جریانی از هم اکنون در رسانهها در حال آغاز است چرا که در اکثر موارد ابتلا به بیماری، ویروس کشنده نبوده است. ولی اگر نهادهای مسئول، میزان خطر را دستکم بگیرند و دنیا در حالی که آمادگی ندارد با فاجعهای مشابه سال 1918 مواجه شود، سیل اتهامها با چنان سرعتی این سازمانها را فراخواهد گرفت که «توفان کاترینا» در مقابل آن چیزی نخواهد بود. سازمان بهداشت جهانی و مراکز ملی کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده آمریکا، از اطمینان دادن بیمورد به مردم و بهکار بردن ادبیاتی که معمولاً هنگام برطرف شدن خطر یک تهدید در بیانیهها مورد استفاده واقع میشوند خودداری کردهاند. پیتر سندمن، یک مشاور ارتباطات بحران در پرینستون نیوجرسی، در این باره میگوید: «هر کسی که توجه کند در مییابد که ما نمیدانیم که این خطر در حال برطرف شدن است، برای چند ماه معلق میماند، ناپدید میشود و بعد دوباره پدیدار میشود، گسترش مییابد ولی خفیف باقی میماند، یا اینکه فاجعهای به شدت همهگیری سال 1918 و یا حتی شدیدتر از آن رخ خواهد داد، یا هر چیز دیگری. تکرار عدم قطعیت و پافشاری بر اینکه این به چه معنایی است (مثلاً هشدارها ممکن است تغییر کنند، استراتژیها عوض شوند و بیثباتی فراگیر شود) بهترین کار ممکن است». مسئله امیدوارکننده دیگر این است که اکنون خیلی از دولتها، دستکم به نحوی یک برنامه مقابله با همهگیری بیماری را در دست دارند، که ناشی از ترسی است که ویروس H5N1 آنفلوآنزای مرغی در چند سال گذشته آفرید. پنج سال پیش از این تعداد خیلی کمی از دولتها چنین برنامهای داشتند. ولی خیلی از این برنامهها یک مؤلفه مهم در خود دارند که آشکارا در گفتمان بین دولتها و نهادهای مسئول سلامت عمومی نبود آن به چشم میخورد: در جریان یک همهگیری جدی، کاری که آنها میتوانند انجام دهند محدود است. بخش اعظم پاسخ، بستگی به جوامع محلی دارد که برای خود تصمیم میگیرند و اجرای تصمیمات را نیز خود بر عهده دارند. دانشمندان میتوانند کمک خوبی باشند و این کار را میتوانند با رساندن صدای خود به تمام جاهای ممکن و اطلاعرسانی در مورد تهدیدها و عدم قطعیتها و با نشان دادن منابع برنامههای مبارزه با همهگیری به مردم (که در وبسایتهای سازمان بهداشت جهانی، مراکز ملی کنترل و پیشگیری از بیماریها، pandemicflu. com و خیلی سایتهای دیگر موجود است) انجام دهند. در حال حاضر، خطر اصلی اغراق در تهدید همهگیری آنفلوآنزا نیست، بلکه در دستکم گرفتن آن است. ما میدانیم که یک سونامی در راه است. هیچ کس نمیداند که فقط یک موج بزرگ است یا اینکه یک هیولای عظیم ویرانگر در پیش است، ولی اکنون زمان آن رسیده که دست کم در مورد آمادگی برای رفتن به مکانهای مرتفعتر فکر کنیم. نیچر 7 می 2009
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 660]