واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک:
این مرد هیچوقت حرف نمیزند
دانیال حكیمی بازیگر شناخته شده عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون است. حكیمی دانشآموخته مدرسه عالی بازیگری رادیو در سال 1363 است. پس از اتمام تحصیل در این مدرسه او فعالیتش را در رادیو و تئاتر آغار كرد و پس از آن به سینما راه یافت.
با وجود سابقه در سینما و تئاتر، مخاطبان آثار او همواره دانیال حكیمی را بهخاطر بازیهای موفقش «خواب و بیدار»، «ولایت عشق»، «خانه پدری»، «مسافر»، «فكر پلید» و... میشناسند. آثاری كه تفاوتهای فراوانی در ساختار با یكدیگر دارند. این روزها او با سریال فاصلهها مهمان خانههای
حضور در تلویزیون با سریال مرغ حق
حكیمی بازی در تلویزیون را از سال1366 با سریال «مرغ حق» آغاز كرد و با آثار دیگری چون «عقیق»، «آقای دلار»، «بخش چهار جراحی»، «باغ گیلاس»، «این خانه دور است» و «آتیه» ادامه داد.
دانیال حكیمی بازیگر هوشمندی است. وی اگرچه در برخی از نقشهایش در سریالهایی چون «دلهای شاد» نتوانست از این خصیصه خود استفاده كند. هرگاه در كنار خود كارگردانی خوشفكر و فیلمنامهای با شخصیتپردازی و چارچوبی صحیح میدید بازی در خور توجهی از خود به نمایش میگذاشت. او در بسیاری از موارد ثابت كرد كه قادر است از عهده نقشهای متفاوت برآید.
صدا مهم ترین عنصر بازیگری دانیال حكیمی
ویژگی صدا، تجربیات تئاتری، انعطاف بازی، سوابق رادیویی و هوشمندی، از جمله دلایل بازیهای متفاوت این بازیگر 42 ساله به حساب میآیند. مهدی فخیمزاده نیز با علم به همین خصیصهها، از او برای بازی در دو سریال «ولایت عشق» و «خواب و بیدار» استفاده كرد. آثاری كه بهلحاظ ژانر، بازی و فضا اختلافات فراوانی با یكدیگر داشتند.
تلاش برای متفاوت شدن
صدا، چهره و نوع بازی او سالها در اجرا نقشهای مثبت به كار گرفته میشد و دانیال حكیمی را به چهره تغییر ناپذیر نقشهای مثبت تبدیل كرده بود. البته این مسئله جدا از میل بینندگان به محافظهكاری كارگردان نیز بازمیگشت. این موضوع تا پیش از سریال «خانه پدری» یك اصل در بازی او بهحساب میآمد. اما پس از این سریال و حضور موفقش در نقش احمد كه گرایشهای منفی و خاكستری داشت.
كارگردان سریال «لبه تاریكی». سعید سلطانی، او را برای نقش منفی انتخاب كرد و این خصیصه بازی را در او پرنگتر كرده و هوشمندانه چهره مثبت این بازیگر میان سال سینما را تغییر داد.
او در بسیاری از كارهای تلویزیونی و نقشهای اصلی و مكمل اینگونه آثار، محور اصلی كنش و واكنش داستان یا بخش مهمی از آن بود برای مثال؛ در «خانه پدری» او پسر ارشد خانواده است كه قصد تصاحب ارثیه پدری را دارد، یا در «ولایت عشق» مرد جوانی است كه میل پیوستن به جمع مریدان امام رضا(ع) را دارد و به این سبب همواره در سكانسهای تاثیرگذار قصه دیده میشود یا در سریال «مسافر» حكیمی از فرانسه به ایران میآید و در پی رسیدن به عشق نافرجام خود مسیر داستان را مشخص كرده و آن را به پیش میبرد. با نگاهی دقیق به موارد ذكر شده در مییابیم او مانند یكی از شخصیتهای اصلی، داستان را هدایت میكند. به این ترتیب؛ اگر بگوییم حكیمی همواره حضورش را بر قصه تحمیل میكند سخنی به خطا نگفتهایم زیرا بازی او، بازی دیگر همكارانش را تحتالشعاع قرار میدهد این شیوه از بازی را در بسیاری از كارهای این بازیگر دیدهایم در سریال «لبه تاریكی» هم با وجود منفی بودن نقش این اتفاق میافتد و زمانی كه دانیال حكیمی وارد قصه میشود وزنه اصلی و مهم قصه تلقی میشود، بهطوری كه اگر هم در لحظه سكانسی دیده نشود حضور و تفكر نقش او احساس میشود.
حضور در دو نقش مثبت و منفی در یك سریال
دانیال حكیمی در ادامه ایفای نقشهای مثبت و منفیاش اینبار در سریالی حضور مییابد تا بتواند قابلیتهای خود را به نمایش بگذارد. «روز رفتن» سریالی بود كه بهظاهر تمام این ویژگیها را در خود داشت. اساسا این جنس كارها برای هر بازیگری اغوا كننده است و بسیاری از بازیگران بدون درنظر گرفتن متن اثر و تنها به اتكای سوژه كارها، به بازی در این كارها ابرازتمایل میكنند. دانیال حكیمی هم شاید به همین دلیل و نیز از آنجایی كه سریال روز رفتن دومین مجموعه تلویزیونی داستانی 90 شبی بود، در دو نقش «رحیم-روحانی» و «كریم-خلافكار و قاچاق فروش دونپایه» ظاهر شد و در لحظاتی رحیم باید در قالب شخصیت برادر خلافكارخود كریم كه حالا كشته شده برود و در پی یافتن قاتلین او باشد. دانیال حكیمی اگرچه تلاش فراوانی برای به نمایش گذاشتن این تفاوتها كرد اما متن و كارگردان اثر آنقدر سردستی كنار هم قرار گرفته بود كه او را دراجرای درست نقشهایش ناكام گذاشت.
ساده لوح بودن به سبك دانیال حكیمی
«مار و پله» یكی از سریالهای اوست كه حكیمی در این سریال ایفاگر شخصیتی است كه بهجهت ساده انگاریهایش به دام سوءتفاهمها و قضاوتهای نسنجیده میافتد.
این شخصیت در مواقعی بهواسطه شخصیت منفی قصه دچار كج فكریهایی میشود اما این لحظات و تفكرات چندان در خصایص رفتاری او رخنه نمیكند. روایت قصه درخلق وقایع چندان شكل رئال و طبیعی ندارد. در واقع شخصیتها منفی، مثبت و خنثیكار شكلی فانتزی و كودكانه بهخود میگیرند. این روند فانتزی در تعقیب و گریزها، توطئه و دسیسهچینی و سادهلوحبودن شخصیتهایی مانند همسر و نقشی كه دانیال حكیمی ایفاگر آن است مشهودتر است و بازی دانیال حكیمی در این شكل بازی، بیشباهت به نقشهای مشابهی كه سریال «ویروس 200» و فیلم «مخترع 2001» نیست. در این دو اثر حكیمی نقش آدمهای سادهدلی را بازی میكرد كه از علم و توانایی بالایی برخوردارند اما به لحاظ روابط اجتماعی آدمهای ساده و بیتكلفی بودند كه همین امر هم سبب میشد كه از شرایط و ویژگی آنها سوءاستفاده شود و به عنوان آدمهای سادهلوح و بیدست و پا جلوه كنند. از این رو حضور دانیال حكیمی در سریال «مار و پله» نیز در ادامه نقشهایی با این خصوصیت است كه او پیش از این تواناییاش را در آنها به اثبات رسانده است.
شب هزار و یكم
سریالهای ترانه مادری و مرگ تدریجی یك رویا و سریال اخیرش «فاصلهها» از جمله آثاری هستند كه دانیال حكیمی گرایش و میل باطنیاش نسبت به نقشهای مثبت در آنها نشان داده است. او باسابقه و شناختی كه از خود در خلق نقشهای منفی بهدست آورد، دانست كه در قالب نقشهای مثبت بهتر و موفقتر عمل میكند. اگرچه او در نقشهای منفی سریالهایش نیز چهره موفق از خود برجا گذاشته است، این تجربه مقطعی او هیچگاه نتوانسته به فضا و چهرهای كه نقشهای مثبت از او در ذهن مخاطبش ساخته، برسد. بههمیندلیل از این زمان به بعد او بیشتر در قالب نقشهای مثبت سریالهایی مانند «ترانه مادری» و «مرگ تدریجی یك رویا»، «شب هزار یكم» و آخرین نقشش در سریال «فاصلهها» حضور یافت.
شب هزار و یكم نقشی است در چارچوب همان نقشهایی كه از او سراغ داریم. شخصیت دكتر سعید موهبتی در سریال شب هزار و یكم شخصیتی مثبت و یك قهرمان كامل است. انسانی فداكار، مجروه جنگی، انسانی مسئولیتشناس، پدری نمونه و در كل او كسی است كه قادر است با اوج و فرودها و لحظات حسی خودش بیننده را متاثر كند. این كاری است كه حكیمی بهعنوان بازیگر كهنهكار نقشهای مثبت بهخوبی از پس آن بر میآید.
او در نقشهای مثبت گاهی مواقع بیش از انتظار ظاهر میشود. بازی او در سریال شب هزار و یكم آنقدر برجسته است كه بازی بازیگران دیگری از جمله علیرضا خمسه را تحت الشعاع قرار میدهد. این شكل اجرایی پررنگ نقشهای مكمل در تئاتر مشهودتر است، زیرا بازیگران نقشهای مكمل به دلیل كاوش در لایههای زیرین نقش به آن بعد میدهند و با به كارگیری صحیح عوامل نمایش به اجرای خوبی از شخصیت میرسند وباید گفت دانیال حكیمی نیز با سوابق و تجربیات خود در رادیو و تئاتر هوشمندانه به این شناخت و اجرا دست یافته است.
مثبت اما سر در گم در فاصلهها
شخصیت «حاج محسن كریمی» در سریال فاصلهها چندان تفاوتی با عموم نقشهای مثبت او ندارد. با این تفاوت كه این شخصیت بهلحاظ شخصیتپردازی در جایگاه بهمراتب پایینتری از نقشهای مثبت او قرار دارد. حاج محسن اگرچه شخصیت مثبت قصه است اما به همان اندازه خوب بودنش در كارها و تصمیماتش، درمانده و بلاتكلیف است. پدر دلسوزی كه در برابر خواست فرزندانش مستاصل شده است. اگرچه حكیمی در اجرای این نقش توانسته به حداقلهای مورد نیاز نقش دست یابد اما در مجموع بهخاطر ضعفهای اساسی این سریال یعنی متن، بازیها، اجرای او نیز چندان به چشم نیامده است.
در واقع باید گفت این شخصیت برگی متفاوت بر سوابق كاری و داشتههای او نیافزوده است. شاید پذیرش این نقش كه اندك تفاوتی با نقشهای دیگر ندارد. به نوعی دست و پازدنی بیمورد در قالب نقشهایی است كه او بارها و بارها خود را در قالب آنها آزموده است. این نقش برای حكیمی زمانی جای تامل میداشت كه مجموع عوامل نیز اجراهای درخور بازی او داشتند.
بازیگرانی در این سریال گرد هم آمدهاند كه جز در چهره و ژست و پزهای مدلوار خود چیز دیگری برای ایفای نقش و ارائه شخصیتهایشان ندارند. این اجرای ضعیف و سخیف بازیگران جوان سریال مجالی برای بازی این بازیگر اصلی و با سابقه سریال باقی نگذاشته است.
مسیر رو بهجلو اما؛ كم و بیش با انتخابهای اشتباه
دانیال حكیمی بازیگری است كه میكوشد همواره در پی نقشهایی باشد كه به نسبت نقشهای دیگرش تفاوتهایی هرچند كم و اندك داشته باشد. روندی كه او در سریالهای چند سال اخیر داشته این نكته را نشان میدهد كه او در جایگاه بازیگر در این راه گام برداشته. اما بهخاطر انتخاباشتباه و پذیرش كارهایی كه تنها در ظاهر صاحب این تفاوتها و ویژگیها بودند به خواستها و هدف خود نرسید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 332]