تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 23 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اى مردم اگر در يارى حق كوتاهى نمى كرديد و در خوار ساختن باطل سستى نمى نموديد، كسان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806423980




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پايان نامه ها اسباب سرافكندگي آموزش عالي است


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: پايان نامه ها اسباب سرافكندگي آموزش عالي است گفت و گو با دكتر سيدمحمد صادق سجادي مي گويند دانشنامه نويسي در ايران سابقه اي هزار ساله دارد. اگر چه استناد به اين تاريخ و شواهد موجود را مي توان دليل محكمي بر ارزشمندي كار دانشنامه نويسان دانست، اما قطعاً براي پي بردن به ارزش واقعي اين تلاش بايد سراغ تك تك آنها را گرفت و از لحظات گرانمايه اي كه براي به ثمر نشاندن آن گذرانده اند، قدري شنيد. در ميان دانشوران متعددي كه عمري را صرف تحقيق و پژوهش در اين خصوص كرده اند، نام دكتر سيدمحمد صادق سجادي، درخششي دو چندان دارد.دانشنامه نويسي را بهانه اي براي گفت و گوي خود با سيدمحمد صادق سجادي كرديم تا شايد بتوانيم بدين شكل به بخشي از خدمات ارزنده علمي ايشان اشاره كنيم. «تاريخ دولتهاي اسلامي»، «تاريخ نگاري اسلامي»، «شناخت در قرآن كريم»، «مفاهيم اخلاق قرآني»، «طبقه بندي علوم در تمدن اسلامي»، بخشي از آثار دكتر صادق سجادي است كه در سالهاي مختلف به بازار آمد. در سال 1333 در كرمانشاه متولد شد در زمينه تحصيلات رشته فرهنگ و تمدن اسلامي مدرك دكتري خودش را گرفت و پس از سالها تدريس در دانشگاهها اكنون مديربخش تاريخ دايرة المعارف بزرگ اسلامي است. دكتر سجادي خود مي گويد:«من در خانداني اهل علم و ادب متولد شدم. پدرم دكتر سيدجعفر سجادي در آن زمان در جامعه روحانيت بود و به خواست و دعوت مرحوم آية ا... آقا سيد عبدا... اصفهاني همراه چند تن از فضلا مانند مرحوم اشرفي اصفهاني براي تأسيس و ترويج حوزه علميه كرمانشاه در آن شهر اقامت ورزيده بود. پدرم چندي بعد به تهران آمد و همانجا ماند. من از خردسالي همزمان با تحصيلات رسمي در دوره هاي ابتدايي و متوسطه در تهران به آموختن مقدمات علوم متداول حوزوي پرداختم.» دكتر سيد محمدصادق سجادي در سال 1353 وارد دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران مي شود. در سال 1357 پس از فراغت از دوره ليسانس، بلافاصله در دوره كارشناسي ارشد پذيرفته مي شود. نخستين اثر ايشان با عنوان «طبقه بندي علوم در تمدن اسلامي» منتشر شد. وي در سفري به شبه قاره هند به مدت 8 ماه در كتابخانه هاي مختلفي چون «نظام حيدرآباد»، «عثمانيه» و «دانشگاه عليگره» به بررسي آثار مربوط به تاريخ ادبيات فارسي و فرهنگ ايراني در شبه قاره هند مشغول شد. پس از بازگشت به ايران، مدتي به عنوان سرويراستار در برخي از مراكز فرهنگي به كار پرداخت و آنگاه به خدمت مركز دايرة المعارف بزرگ اسلامي درآمد. وي در تمام مدت حضورش در اين مراكز در سمت دستيار مرحوم دكتر زرياب خويي فعاليت كرد و... گفت و گوي ما را با دكتر سجادي مطالعه بفرماييد. * آقاي دكتر، اگر ممكن است از پيشينه دانشنامه نويسي كمي بيشتر برايمان بگوييد. ** سابقه دانشنامه نويسي به شيوه جديد عمر طولاني ندارد، ليكن در دنياي قديم و در قلمرو اسلام و ايران دانشنامه هاي متعدد تخصصي و عمومي وجود داشته است. در حقيقت، نسبت دانشنامه نويسي در ايران سنتي كهن است و حداقل به قرن چهارم به بعد بر مي گردد، اشخاصي همچون امام فخر رازي، خوارزمي، كتابهاي دايرة المعارف گونه پديد آوردند و دانشمنداني مثل ابوعلي سينا و يا رازي در «الحاوي» دانشنامه هاي تخصصي پزشكي و فلسفي پديد آوردند، اما شيوه نوين دايرة المعارف نويسي در ايران خيلي جوان است و از عمر آن بيش از چند دهه نمي گذرد؛ نخستين كار جدي كه در اين زمينه شروع شد توسط مرحوم غلامحسين مصاحب بود كه سه جلد دانشنامه ايشان منتشر شده است. اين دانشنامه نويسي مبتني بر دايرة المعارف  كلمبياست، اما از آنجا كه در اين دايرة المعارف  وجوه مربوط به ايران و اسلام خيلي محدود و ضعيف است، توسط دانشمندان ايراني به تأليف مقالاتي در زمينه هاي ايران، اسلام و بويژه تشيع پرداخت. بنابراين سه جلد دانشنامه اي كه تحت عنوان دايرة المعارف  فارسي مي شناسيم، در حقيقت بنياد اصلي آن دايرة المعارف كلمبياست؛ ولي مقالات بسيار زيادي هم درباره ايران، اسلام و تشيع دارد. كار مرحوم مصاحب نخستين فعاليت دانشنامه نويسي به شيوه جديد در ايران بود. قبل از آن، آقاي يارشاطر ترجمه دايرة المعارف  اسلام را شروع كرد. دايرة المعارف اسلام مدتهاي مديدي است كه در حال تدوين است و چاپ سوم آن هم اخيراً شروع شده است. چاپ اول آن به زبانهاي فرانسه، آلماني و سپس انگليسي منتشر شد و چاپ دوم آن به زبان انگليسي و فرانسه است، در سه سال قبل آخرين جلد دايرة المعارف  اسلام چاپ هلند هم به اتمام رسيد و ويرايش سوم آن شروع شد. به لحاظ پرداختن به فرهنگ و تمدن ايران و تشيع، دايرة المعارف  اسلام خيلي خيلي ضعيف است و همين نقص، انگيزه اي براي آقاي دكتر احسان يارشاطر بود كه اين دانشنامه را به زبان فارسي ترجمه و تكميل كند؛ چيزي كه تحت عنوان دانشنامه ايران و اسلام زير نظر ايشان ده جلد آن در ايران منتشر شد و در حقيقت ترجمه اي از دايرة المعارف  اسلام و ايران چاپ اروپا، با اضافات زيادي در مورد ايران و تشيع بود. مدخل آشنايي آمريكايي ها و اروپايي ها با فرهنگ و تمدن اسلامي از طريق دنياي تسنن است. در يكي دو دهه اخير تلاشهايي براي شناخت شيعه كرده اند، اما تا قبل از آن عمدتاً مجراي ارتباطي آنها با دنياي اسلام از طريق اقوام مسلمان سني مذهب بود و اين مسأله نقص عمده اي در دايرة المعارف اسلام (ويرايش دوم) بود كه آقاي يارشاطر با تأليف اين مقالات كوشيد اين نقيصه را جبران كند، تعداد قابل توجهي مقالات درجه اول در خصوص فرهنگ و تمدن ايران و تشيع در عصر اسلامي به اين دايرة المعارف  افزود و البته فرصت نشد تا تمام آن را به اتمام برساند و بخشي از آن را تحت عنوان «دانشنامه ايران و اسلام» در تهران منتشر كرد. بعد از انقلاب اين كار متوقف شد. آقاي يارشاطر با حمايت معنوي بخش ايران شناسي دانشگاه كلمبياي نيويورك، طرح دانشنامه اي را با عنوان «ايرانيكا» پي ريخت كه به زبان انگليسي منتشر مي شود و بعد جهاني پيدا كرده است و دانشنامه بسيار مهم و معتبري در سراسر جهان است كه دانشمندان هر رشته در زمينه هاي تحقيقاتي خود در آنجا مقاله دارند. چندين جلد از اين دانشنامه تا كنون منتشر شده و بقيه آن هم در دست تدوين و انتشار است. پس از انقلاب، دانشنامه نويسي به زبان فارسي وارد مرحله جديدي شد. گروهي در ايران تلاشهاي دكتر يارشاطر را در قالب بنياد دانشنامه اسلامي ادامه دادند و بعدها نام اثر را به «دانشنامه جهان اسلام» تغيير دادند. جلدهاي نخست اين دانشنامه عمدتاً ترجمه اي از همان دايرة المعارف چاپ اروپا و برخي دايرة المعارفهاي كم اهميت تر ديگر است. براي همين است كه دانشنامه جهان اسلام اصلاً حرف «الف» را ندارد و چون اثر خود را ادامه همان كار آقاي يارشاطر مي داند، تعداد مقالات تأليفي آنها بيشتر از ترجمه بوده است، ولي مباني اصلي آن همان دايرة المعارف اسلام اروپاست. دايرة المعارف بزرگ اسلامي كه در سال  1364 بنيان نهاده شد از ابتداي تأليف و تحقيق در زمينه هاي مختلف، فرهنگ و تمدن ايران و اسلام را در دستور كار قرار داد و تا كنون نيز به همان شيوه عمل كرده است، به گونه اي كه چند جلد دايرة المعارفي كه تا كنون منتشر شده است، صرفاً تأليف محققان ايراني و بندرت غير ايراني است، ليكن در يكي- دو جلد اخير تعمد داشته ايم كه محققان ايراني نتايج تحقيقات خود را در مدخلهاي دانشنامه ارايه دهند و اخيراً از چند محقق غيرايراني نيز در تدوين مقالات استفاده كرديم. پس از اينكه آثار دايرة المعارف  بزرگ اسلامي منتشر شد و با استقبال خوب داخلي و خارجي روبرو گرديد، روندي در ايران شكل گرفت كه ما از آن به تب دايرة المعارف نويسي ياد مي كنيم. مراكز بسيار زيادي براي تدوين دايرة المعارفها ايجاد شد و يا يكي از وظايف نهادهاي موجود در حوزه دايرة المعارف نويسي تعريف شد؛ مثلاً فرهنگستان زبان و ادب فارسي به لحاظ ماهوي وظيفه دايرة المعارف نويسي ندارد و وظيفه آن تحقيق در زبانهاي ايراني، گويشها، واژه گزيني و... است ولي حتي آنها هم به دانشنامه نويسي روي آوردند. در واقع، برخي از نهادهايي به كار دانشنامه نويسي روي آوردند كه اين مهم، جزو وظايف آنها نبوده ونيست؛ در حالي كه مركز دايرة المعارف بزرگ اسلامي از آغاز، براي چنين وظيفه اي بنيان نهاده شد و يا دانشنامه جهان اسلام براي چنين مقصودي طراحي شد. * سطح كيفي دانشنامه هاي متعددي را كه امروزه منتشر مي شود، تا چه حد قابل قبول مي دانيد؟ ** در تهران و قم بيش از صد دانشنامه در دست تهيه است، متأسفانه خيلي از آنها از سطح خيلي نازلي برخوردارند و من تعجب مي كنم كه چرا بايد وقت، انرژي و پول نهادهاي فرهنگي صرف اموري شود كه در جاهاي ديگر و در سطوح عالي تر و بهتر انجام مي شود و صرفاً براي اينكه كاري انجام شود، مبادرت به اين كار مي كنند. اميدواريم اين دانشنامه ها به لحاظ علمي رشد كند. * بسياري از اين دانشنامه ها محتواي تاريخي و ديني دارند. اين مسأله چطور قابل توجيه است؟ ** تعداد دانشمنداني كه به لحاظ مختلف تخصص دارند و درجه اول محسوب مي شوند، در كشور محدود است و اينها در يكي از اين دو مركز مشغول تحقيق هستند، بنابراين، دانشنامه هاي ديگر عمدتاً براي تكميل كادر علمي و تحقيقي خود ناچارند به اشخاصي كه از سطح علمي خوبي برخوردار نيستند، روي آورند.به همين سبب، احتمالاً اين دانشنامه ها ضعيف تر از خود خواهد بود. خيلي ها معتقدند انتشار دهها دانشنامه آن هم در يك كشور نه تنها بد نيست بلكه باعث گسترش علم و آگاهي و بروز فوايد ديگري هم مي شود، اما لازم است اينها در عرض هم كار نكنند. تعداد دانشها و رشته هايي كه مي توان به آنها پرداخت، شايد به دشواري قابل احصا باشد؛ اما چرا همه آنها به فرهنگ و تمدن ايران و اسلام و معارف اسلامي مي پردازند، آن هم در شرايطي كه انبوهي از مسايل علمي و فني وجود دارد كه مي توان به آنها پرداخت. در اروپا و آمريكا صدها دانشنامه در زمينه هاي مختلف علمي و فني وجود دارد. امروز حتي دايرة المعارف كامپيوتر و علوم رياضي وجود دارد. در ايران متأسفانه اين مسأله وجود ندارد و اميدواريم به مرحله اي برسيم كه دايرة المعارفهاي كاملاً تخصصي در رشته هاي خاص علمي پديد آيد. * از منظر كسي كه سالها كار دانشنامه نويسي ايران و جهان را دنبال مي كند، مهمترين تفاوت اين دو كار را در چه مي دانيد؟ ** دانشنامه وظيفه دارد اطلاعات دقيق و مستند را به خواننده عرضه كند؛ يعني اگر شما كتابي را مي خوانيد و مايليد از مفهوم يك اصطلاح مطلع شويد، قطعاً بي نياز از دانشنامه نيستيد. مثلاً وقتي در يكي از كتب فلسفي به شبهه آكل و مأكول بر مي خوريد و يا با نام يك شخصيت سياسي و يا فرهنگي مواجه مي شويد، بايد دهها كتاب را جستجو و مطالعه كنيد. كار دانشنامه اين است كه شما را از جستجوي گسترده و اتلاف وقت بي نياز مي كند و شما مي توانيد با مراجعه به دانشنامه در ذيل هر يك از مدخلها، اطلاعات دقيق و مستند و در عين حال مجمل و مفصل را به دست آوريد. بنابراين ضرورت دانشنامه غير قابل انكار است. در كشورهاي پيشرفته دهها و صدها دانشنامه عمومي و تخصصي وجود دارد، براي آنكه بتوان در اسرع وقت بهترين اطلاع را در خصوص يك موضوع به دست آورد. اما بايد دانشنامه نويسي داراي خط و خطوط مشخص باشد. مقصودم از خط و خطوط مشخص به هيچ وجه خط و خطوط فكري و يا محدود كردن يك مفهوم نيست. دست نويسندگان، محققان و مراكز پژوهشي باز است، اما در كشوري مثل كشور ما كه نيازهاي فوري بيشتر متوجه علوم و تكنولوژي (فناوري) است، نبايد صد دانشنامه در زمينه هاي معارف و تاريخ و تمدن منتشر شود. ايرادي ندارد كه چند دايرة المعارف درجه اول وجود داشته باشد، اما بايد به سوي دانشنامه هاي تخصصي علمي حركت كنيم كه مورد نياز كشور است. شما شرح حال فلان اديب را در 50 دانشنامه مي آوريد، چه مشكلي از مشكلات امروز را كه مي خواهيم به سمت دنياي متمدن حركت كنيم، دوا مي كند. شما اين اطلاعات را از هر منبع ديگري مي توانيد به دست بياوريد، بودجه بسيار كلان و هنگفتي كه صرف دايرة المعارفهاي هم عرض مي شود بايد مصروف دايرة المعارفهاي مفيدتر و تخصصي تر شود. * كمبود استادان داخلي در عرصه دانشنامه نويسي بيش از همه در كدام رشته ها ملموس تر است؟ ** بر خلاف آنچه ظاهراً نشان مي دهد كه ما در رشته هاي علوم انساني، استادان درجه اول داريم؛ به هيچ وجه اين گونه نيست. من اين مطلب را از اين لحاظ كه يك دايرة المعارف نويس هستم، نمي گويم؛ بلكه از آنجا كه مشغول تهيه و تدوين تاريخ جامع ايران هستم و ناچار بايد تعداد قابل توجهي محقق ممتاز در زمينه هاي مختلف را به همكاري دعوت كنم، با قاطعيت مي گويم كه در بسياري از موضوعات علوم انساني و مباحثي كه مربوط به تاريخ و ادب و فرهنگ ايران است، متخصص درجه اول نداريم. وقتي از برخي از استادان دانشگاهها خواسته مي شود كه دوره هاي تاريخي را كه مايلند در آن فعاليت كنند مشخص نمايند، تعجب مي كنند. همه گمان مي كنند كه بايد جامع الاطراف باشند. حال آنكه اگر كسي مورخ يا استاد تاريخ است، گمان مي كند از هنگام ورود آريايي ها تا زمان حاضر مي تواند بنويسد، در حالي كه نه تنها ادوار تاريخي بلكه هر يك از موضوعات بسيار جزيي تر تاريخي خود نيازمند يك تخصص است. در واقع، بايد گفت ما متخصص به آن معنا كه در كشورهاي پيشرفته وجود دارد نداريم يا به ندرت وجود دارد و يا اينكه اوضاع و احوال فرهنگي اين مجال را نمي دهد. تعداد كم استادان و رشد بي رويه دانشگاهها موجب جذب اين استادان شده است و طبيعي است استادي كه در هر هفته تا 50 ساعت تدريس مي كند، نمي تواند مطالعه كند، استادي كه در هر نيم سال تحصيلي 5 رساله را مشاوره يا راهنمايي مي كند، مجال مطالعه و آشنايي با تحقيقات جديد را ندارد، به همين دليل است كه مي بينيد استادي 20 سال ادبيات تدريس مي كند، اما همچنان جزوه ارايه مي دهد و اين جزوه را در طي اين بيست سال ارايه مي دهد. استادي را سراغ دارم كه 25 سال است قصيده شاعري را همچنان تدريس مي كند، چنين استادي فرصت مطالعه و آشنايي با تحقيقات جديد را ندارد. گاهي استادي را مي بينيد كه اطلاعات او از بيست سال قبل تا امروز به روز نشده است. با گسترش بي رويه دانشگاهها كه جوانها را مجبور مي كنند بايد در جايي ثبت نام كنند، مدركي بگيرند و بعد از چندي در خيابان قدم بزنند، استادان هم وضعيت خوبي ندارند. تعداد ساعاتي كه استاديار، دانشيار واستاد بايد تدريس كنند، محدود است. استاد نمي تواند و نبايد هفته اي 6 ساعت بيشتر تدريس كند. استادان رساله ها را نمي خوانند، رساله هايي كه در چند سال اخير ارايه مي شود اسباب سرافكندگي و خجالت دستگاه فرهنگي و آموزش عالي كشور است. در دانشنامه نويسي شما به متخصص نياز داريد، به فردي نياز داريد كه به موضوع تحقيق مسلط باشد و بتواند جوانب امر را ببيند و تحليل كند و اطلاعات دقيق بدهد. پيدا كردن چنين فردي بسيار دشوار است. دايرة المعارف بزرگ اسلامي كار عظيمي كرده است كه به سوي ترجمه نرفته و محققان جوان را از طريق استادان برجسته وادار كرده است تا به كار تحقيق بپردازند. مقالاتي كه در دايرة المعارف بزرگ اسلامي چاپ شده، به زعم متخصصان غيرايراني در سطح بهترين مقالاتي است كه در اين موضوعات نوشته شده است. * در مركز دايرة المعارف بزرگ اسلامي چه مي گذرد؟ ** مركز دايرة المعارف بزرگ اسلامي چند اثر را در دست تدوين دارد. يكي از اين آثار، دايرة المعارف بزرگ اسلامي است كه تا كنون 14 جلد آن منتشر شده و تصور نمي كنم در دنيا «مركز مهم اسلام شناسي» و ايران شناسي وجود داشته باشد و با اين دايرة المعارف از نزديك آشنا نباشد. دايرة المعارف بزرگ اسلامي به زبان عربي هم منتشر مي شود و در كشورهاي عربي نيز با استقبال بسياري رو به رو شده است. هر جلد نسخه عربي اين دايرة المعارف در شمارگان 5 تا ده هزار نسخه منتشر مي شود. علاوه بر زبان عربي اين دايرة المعارف به زبان انگليسي هم منتشر مي شود و جلد اول انگليسي آن، سال جاري در «هايدن» منتشر مي گردد. جلد دوم آن نيز آماده شده و مراحل چاپ را مي گذراند. علاوه بر اين، دايرة المعارف كه به قلمرو اسلام مربوط مي شود، مشغول انتشار دانشنامه عمومي هم با عنوان «دانشنامه ايران» هستيم كه جلد اول آن منتشر شده و جلد دوم آن هم در حال چاپ است. اين دانشنامه مشتمل بر وجوه مهم فرهنگ و تمدن جهان است؛ يعني از موضوعات مهمي كه در خصوص تاريخ و فرهنگ اروپا، آسيا و آفريقا در تمام ادوار تمدن بشري وجود دارد، در اين دانشنامه جاي گرفته است. كارهاي غير دانشنامه اي نيز از سالها قبل در اين مركز شروع شده است كه از آن جمله مي توان به «تاريخ جامع ايران» در  12 جلد اشاره كرد. اين تاريخ به صورت دانشنامه نيست؛ يعني بر مبناي مدخل و عناوين متعدد و متنوعي كه بر اساس حروف الفبا تدوين مي شود، نيست. مثل كتاب فصول و ابواب مختلفي دارد كه بر حسب تاريخي تنظيم شده است. ضمناً منحصر به تاريخ سياسي نيست مشتمل بر تاريخ سياسي، نظامي، فرهنگي و اجتماعي است. شما در اين تاريخ مي توانيد در خصوص تاريخ طب و يا فقه هم مطالبي بخوانيد. پيش بيني اوليه ما اين بود كه اين تاريخ در ده جلد منتشر شود، ولي احتمالاً تا 15 جلد هم منتشر مي شود. تعدادي از اين مجلدات مربوط به تاريخ ايران قبل از اسلام و قبل از ورود آريايي ها به فلات ايران تا هنگام ورود اسلام است و تعدادي نيز به تاريخ بعد از اسلام تا پايان دوره قاجار مربوط مي شود. بيش از 180 متخصص درجه اول در تمامي دنيا با ما همكاري مي كنند، تعدادي از ابواب و فصول كتابها نوشته شده و موجود است اما مي خواهيم تمام جلدها را با هم منتشر كنيم. كار ديگري كه در اين مركز در حال انجام است، «جغرافياي جامع ايران» است كه در سه- چهار جلد با انواع نقشه ها، نمودارها و جدولها در حال تدوين است و اميدواريم در سال آينده بتوانيم آنها را منتشر كنيم. * حجم مقالات تعريف شده است؟ ** به لحاظ حجم محدوديتهاي خاصي وجود دارد. با اينكه در آغاز تعداد اين مجلدات 12 جلد بود، ولي تعدادي از نويسندگان بيش از آنچه از آنها خواسته بوديم نوشتند و يا بعداً متوجه شديم برخي از موضوعات را اصلاً نياورده ايم و به ناچار حجم آن بيشتر شد. * همكاري شما با وزارت ارشاد چگونه و تا چه حدي است؟ ** بخش مهمي از وظايف وزارت ارشاد به اين مهم معطوف است كه ببيند فلان كتاب صلاح است منتشر شود يا خير و به نظر من اين مسأله جزو وظايف كلان آن نيست. اين كار، وزارت ارشاد را از بسياري از فعاليتهاي ديگري كه مي تواند انجام دهد، بازداشته است. ما با مسؤولان وزارت ارشاد بيش از آنكه بتوانيم از سهميه كاغذ دولتي آنها استفاده كنيم و يا به كتابهاي ما مجوز انتشار بدهند، ارتباطي نداريم.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 418]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن