تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 28 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس به خدا توكل كند، دشوارى ها براى او آسان مى شود و اسباب برايش فراهم مى گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1811560763




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روياي لباس آبي اقتصاد بازار


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: روياي لباس آبي اقتصاد بازار نقد سياست هاي پولي و مالي دولت در گفت و گو با حسين عبده تبريزي حسين عبده تبريزي دبيرکل سابق بورس اوراق بهادار تهران از جمله افرادي بود که نامه انتقادي اقتصاددانان خطاب به رئيس جمهوري را امضا کرده و پس از آن با توجه به تخصص اش در حوزه مديريت مالي به منظور اثبات رويه نامناسب سياستگذاري هاي دولت نهم در حوزه بازار پول به مناظره با الياس نادران نماينده اصولگراي مجلس هفتم پرداخت. او از جمله حاضران در جلسه رودرروي منتقدان با رئيس جمهور بود و در توضيح شرايط فعلي بازار سرمايه و مباحث مطرح در آن جلسه در گفت وگو با شرق حاضر شده است. _-_-_-_-_-_-_ طي جلسه اقتصاددانان با رئيس جمهور در حوزه بازار سرمايه خيلي بحث باز نشد. خيلي کلي به بورس پرداخته شد که جاي شکافتن بيشتر داشت چون در طول دو سال گذشته که دولت نهم روي کار آمده صحبت از اين است که شاخص هاي بورس روند نزولي دارد، وضعيت بازار مناسب نيست، نقدينگي خوبي جذب نشده و سهامداران کاهش پيدا کردند هميشه اين صحبت مي شود که حبابي بوده در سال 82 که در حال تخليه است و باعث اين اتفاقات شده. شما اين را توضيح دهيد که اگر هم حبابي بوده تا حالا بايد تخليه شده باشد؟ ببينيد، بحث بازار سرمايه بحثي است فراتر از اينها. جلسه اي که ما رفتيم قرارمان اين بود که بحث چالشي نکنيم و در آن جلسه من هيچ اشاره اي به هيچ آماري از دولت نکردم.  يک بحث خيلي ساده اي مطرح شد، يعني در جلسه روي سه محور صحبت شد؛ يک محور، محور نفت و درآمد نفتي بود که آدم هاي متعددي به دولت توصيه کردند که صرف داشتن منابع نفتي به معني خرج کردن و لزوم خرج کردن سرمايه نيست. حتي در دولت آقاي خاتمي در يک سالي که قيمت نفت بالا رفت 38 ميليارد دلار واردات داشتيم و آنجا يک تنظيمي شد اينکه صندوق ذخيره ارزي درست شد که مثبت بود يعني اينکه نشان داد دولت حداقل در تئوري قبول دارد که بعضي سال ها بايد پول را واريز کند و بعضي سال ها بايد پول برداشت کند. اين بحث به زبان هاي مختلفي گفته شد. حالا بعضي ها تندتر گفتند مثل آقاي دکتر ساسان و آقاي دکتر زنوز. آقاي ميدري هم تندتر گفتند. اين يک بحث بود و يک بحث ديگر هم عمدتاً رفت حول بازار پول و بانک ها چون به نظر من حوزه بانک ها و دخالت دولت در حوزه بانک ها قابل دفاع نيست و از طرف هيچ يک از دولتيان هم قابل دفاع نبود. اين بحث آقاي شيباني که گفتند ما موانع قانوني داريم چطور؟ آقاي شيباني بحث را آورد به اينجا که ما در دولت هاي قبل هم رعايت برنامه نمي کرديم که اين البته استدلالي قوي براي دولت فعلي نيست و به علاوه کم لطفي ايشان در اين بود که نگفت بالاخره ما اين دفعه درصدي که از برنامه تجاوز کرديم بسيار بيشتر است و بالاخره نقدينگي دو برابر شده. من مطمئن هستم که در جلسات خصوصي هم خود آقاي شيباني دائماً مي گويد. آنجا هم گفت که من دائماً درگيرم با دولت تا نقدينگي اضافه نشود و اين وضعيت هست ولي به نظر من آقاي شيباني خودش هم قبول دارد دفاعي را که در زمينه بازار پول از دولت شده هيچ يک از آدم هايي که در حوزه نظريه پول هستند، نمي پذيرند. ما در اين حوزه قطعاً نيازمند اين هستيم که دولت کمتر دخالت کند و من در حوزه بازار سرمايه نرفته بودم که آماري بدهم که آيا وضع بهتر شده يا بدتر. من با اين مقدمه شروع کردم که شما در مهرماه گفتيد الان ديگر شاخص وضعيت خوبي دارد و از اول سال هم 22 درصد رشد داشتيم، پس اين نشان دهنده اين است که ما وضعمان خوب شده. جمله اي که گفتند در واقع اين بود که عده اي دارند شيطنت مي کنند اما واقعيت اين است که ما آن موقع شيطنت نمي کرديم و طبعاً هيچ فردي انگيزه اي ندارد که به کشورش صدمه بزند و بخواهد يک حرکت سياسي بکند و نه بچه هاي جواني که الان در بازار هستند مي خواهند که شاخص پايين برود. اما من گفتم احمدي نژاد در بعضي از بخش ها به آقاي ستاري فر گفته اگر من مي خواستم برنامه چهارم را اجرا کنم تورم بالايي پيدا مي کرد چون بايد هزينه هاي بيشتري مي کردم پس اگر احکام مغفول مانده است براي اين است که اين هزينه ها قابل تحمل براي کشور نبوده است ولي در اين حوزه بازار سرمايه احکامي در برنامه هست که مغفول مانده و آن هم اصلاً هزينه اي براي شما ندارد مثلاً فرض کنيد در برنامه هست که خصوصي سازي کنيد، آزادسازي کنيد و بازار سرمايه را به وضعيت خودش رها کنيد و اين هزينه اي براي شما ندارد و چون شما در اين مثالي که زدم فشار شاخص را داريد و خودتان را در مقابل شاخص مسوول مي دانيد، فشاري را به مديريت بازار مي آوريد و مديريت بازار مجبور است از شاخص دفاع کند و حاصلش اين شده که سهام بانک ملي يا سهام غدير 50 روز باز است و حاصلش اين شده که من وقتي بخواهم سهام روي بفروشم فقط دو روز مي توانم طي چندين ماه بفروشم، حاصلش اين شده که معاملات عمده است، حاصلش اين شده که بعضي از شرکت ها بروند به بازار چهارم که از شاخص حمايت کنيم. چرا امروز بعضي از سهام ها باز نمي شود، باز هم دليلش شاخص است.  پس در واقع مدير بازار نگران است که وزير اقتصاد و رئيس اش ايراد بگيرند و اين مساله کوچک که در واقع مدير بازار احساس مي کند که بايد از شاخص بازار حمايت کند، مقدار زيادي هزينه براي کشور ايجاد مي کند. مثلاً نقدينگي بازار از بين مي رود. وقتي نقدينگي بازار از بين برود در واقع مردم عادي از بازار مي روند. امکاناتي که قانون هاي جديد براي جمع کردن پول از بازار مثل صندوق هاي مشاع يا صندوق هاي سرمايه گذاري مشترک دارد، بلااستفاده مانده است. ما الان در شرايطي هستيم که به کمک بازار سرمايه نياز داريم و من فکر مي کنم در دوره ما هم اين گونه بوده. حالا هر اشکالي بازار داشته اقلاً قيمت مسکن تکان نخورده و بازار اين نقدينگي را جذب مي کرد. اين امکان الان با قانون هاي جديد 10 برابر دوره ما است. در شرايطي که قرض الحسنه هاي غيرقانوني از دست مردم پول جمع مي کنند چرا بازار سرمايه با اين سابقه 40 ، 50 ساله معطل مانده. بايد اوراقي تعريف کنيم با سود تضميني 15 درصد و هر چقدر هم سود بيشتر شد به مردم بدهيم. طبيعي است که استقبال مي کنند. الان مردم عادي از نوسانات سخت بازار ترسيده اند ولي با اين کار مسلماً دوباره مردم به بازار برمي گردند اما چرا نمي توانند اين صندوق را طراحي بکنند براي اينکه نقدينگي ندارند. الان من مي بينم سهامي در بازار وجود دارد که اين سهام خيلي زير ارزش مانده چون نمي تواند پرشش را انجام دهد و برعکس سهامي بي خودي بالا مانده چون بازش نمي کنند و گره هاي بازار باقي است. بنابراين من فقط اين مثال را زدم که در حوزه اي که دولت دخالت مي کند و نظامات بازار را به هم مي زند، شما نظامات بازار را به هم نزنيد. شما آنجاهايي که هدف ها اجتماعي را دنبال مي کنيد خب هزينه اش را جدا در بودجه ببينيد و پرداخت کنيد مثلاً به خانواده هاي مستضعف در همين زمينه کمک مي شود اما بازي و چارچوب کلي را به هم نمي ريزند. در مورد بازار سرمايه آن جلسه در همين حد رفتند جلو و من هم علاقه مند نبودم که خودم مدير بازار بودم و از مديريت جديد و بچه هاي جديدي که هستند نقدي بکنم البته در جواب آقاي دانش اشاراتي کردند که هر بخشش قابل بحث است. مثلاً ما در سال 82 در بازار حباب داشتيم يا نه؟ اخيراً در دانشگاه شهيد بهشتي آقاي سلطاني پايان نامه دکترا داشته و نتايج روشني نشان نداده ولي حباب يک معناي روشني دارد و بعد هم اگر شما حبابي را باز کنيد يک روزه تخليه مي شود و احتياجي به 8 ، 9 سال زمان نيست. در اين مدت يک سري سهام زير قيمت اسمي آمدند و افت شاخص هم بعد از رفتن شما ميزانش خيلي بيشتر از قبل شده است. بله، من نمي خواهم دفاع بکنم و قطعاً مي دانم که هيچ چيز مستندي در دست نداريم که بگويد بازار حباب دارد. حباب يک ويژگي خاصي دارد و بعد هم به قول شما بازار خودش را اصلاح مي کند که همين کار را در سال 83 بازار کرد. ولي فارغ از آن بحث آنچه روشن است اين است که از اين بازار مردم عادي رفتند بيرون و اين يک جمع بندي روشني است، حداقل اگر دوره 81 تا 84 را در نظر بگيريم در مقايسه با الان قطعاً مي شد گفت که مردم عادي الان از بازار بيرون هستند و تا مردم عادي نيايند بازار سرمايه جان نمي گيرد و بازار سرمايه فقط با چند نفر آدم که بخواهند روي 2 درصد يا 5 درصد حرکت کنند و معاملات روزانه بکنند که پا نمي گيرد. بازار سرمايه با هجوم يک جانبه مردم به بازار جان مي گيرد، الان هم خوشبختانه قانون خوبي در اختيار است نه به اين معني که همه نکاتش مثبت است. اجراي اين قانون به چه صورت است چون اطلاع رساني نمي شود، الان چقدر از قانون اجرا شده؟ اينها همه به نقد کاري که شده برمي گردد. بالاخره يک نکته مثبت بازار در مقايسه با گذشته اين است که آنهايي که آمدند جوان هستند و در حوزه فاينانس درس خوانده اند و خيلي از اينها در مقايسه با کساني که قبلاً بودند دانش شان نسبت به مسائل بازار سرمايه بهتر است. تلاش هايي هم کردند ولي به نظر من اين تلاش ها عمده اش عقيم مانده به خاطر اينکه ظرفي که اينها دارند در محيطي است که آن محيط مساله دارد. الان گير اساسي ما اين است که فضاي بيرون هم مشکل دارد. الان صنايع ما واقعاً به غير از دو، سه صنعت مثل ساختمان و نفت و گاز مشکلات اساسي دارند يعني الان کدام شرکت بورسي هست که نقدينگي درست و حسابي داشته باشد؟ شايد معدني ها و ساختماني ها و بانک ها و موسسات مالي و نفت و گازي ها باشند که نفت و گاز هم به آن شکل در بورس نداريم و پتروشيمي داريم و اين شرکت ها واقعاً مشکلات دارند. اتفاقاً در يکي از بحث هايي که در جلسه شد دو نفر از دوستان وزير کار و وزير بازرگاني آماري دادند که فضاي کسب و کار بهتر شده اما واقعاً من احساس نمي کنم که فضاي کسب و کار بهتر شده باشد و اين فضاي بهتر را ما بايد بتوانيم در بورس احساس کنيم که چنين احساسي وجود ندارد يا يکي از دفاع هايي که وزير اقتصاد مي کرد، مي گفت که ما پول بيشتري داريم و پول بيشتري در توليد خرج مي کنيم پس کار مثبتي است. ما بايد آثار اين فرمايشي که آقاي دکتر دانش جعفري کرد را در شکل گيري کالاهاي مالي ببينيم يعني ما بايد در بورس ببينيم. آيا ما در بورس مي بينيم که سرمايه بيشتري دارد مي آيد؟ نه نمي بينيم و احساس کلي اين است که فضاي کسب و کار نه تنها بهتر نشده بلکه فکر مي کنم بدتر هم شده. بنابراين بورس ما الان دشواري هايي دارد و مدل خود من اين بود که پيشرفت بيشتري کنم و انتقادات بيشتري را بپذيرم و زودتر نهادها را مستقر کنم. خب مدل جديد شايد اين است که با محافظه کاري بيشتري حرکت انجام شود. شما اگر در سمت مديريت بازار باقي مانده بوديد، فکر مي کنيد مي توانستيد تغييري در فضاي بازار بدهيد. با توجه به فضايي که در کشور هست و نفوذي که دولت دارد؟ من فکر مي کنم سوال مربوط تر اين است که اگر زودتر شروع مي کرديم چه مي شد. من فکر مي کنم اگر فرصت بيشتري بود چون بالاخره اين دو سال و چند ماه فرصت کافي نبوده و من مثلاً اگر اول دوره آقاي خاتمي شروع مي کردم، مي توانستم يک سهم ذهني بيشتري در بازار سرمايه داشته باشم. به نظرم آن بهتر بود. چون حرکت هايي که مي شد الان تقريباً به بن بست رسيده و تالارهاي شهرستان به خاطر اينکه مردم پا پس کشيدند، عملاً بلااستفاده مانده. تالارهاي شهرستان هم ما از روزي که شروع کرديم گفتيم که يک جريان فرهنگي است. متاسفانه الان فضايي شده که مردم دوباره از کارهاي مالي به سمت کالاهاي فيزيکي رفتند. در واقع تمام زحمات به هدر رفت. يعني وقتي نقدينگي ملک بهتر از نقدينگي بازار سرمايه باشد، دليلي ندارد که مردم ريسک بازار سرمايه را قبول کنند. فکر نمي کنيد براي دولت اين فضا مطلوب تر باشد. اينکه بازاري با سهامدار کمتر يا به نوعي فارغ از ارزش بازار، يعني بازار کوچک تر بهتر باشد. از اين جهت که حساسيت هاي کمتري ايجاد مي کند و دردسر کمتري دارد؟ دولت طبعاً علاقه مند به تشکيل سرمايه است و بازار سرمايه هم تنها راه است. من نمي دانم چه کار مي شود کرد يعني ما الان داريم به بازار پول هم فشار مي آوريم که مردم را دوباره گرايش بدهيم به سمت مصرف اعتباري. البته مطلعيد که ما تنها کشوري هستيم که در حال حاضر نرخ رسمي دريافت پولمان از نرخ سود پرداختي مان در بانک هاي دولتي بالاتر است. ما تلاش هايي در يک سال اخير کرديم که بياييم و يک جريان تبديل به اوراق بهادار کردن را در بانک ها راه بيندازيم يعني اينکه مطالبات بانک ها را بفروشيم که حد اعتباري بانک ها باز شود و بتوانند وام بيشتري بدهند. امروز که تقريباً اينها به نتايج عملي رسيده و مي خواهيم اجرا کنيم، مي بينيم که هيچ بانکي حاضر نمي شود اين کار را بکند. ارزيابي شما از اين جلسه چه بود؟ آيا نتيجه بخش بود؟ جلسه يک جلسه رسانه اي نبود. احساس من اين بود که دولت علاقه مند بود بداند نظرات مطرح شده چيست. البته آقاي رئيس جمهور در ميانه جلسه بحث راه حل را مطرح کرد و سوال کرد که پول نفت را به صورت ريال يا ارز و به چه ميزان هزينه کنيم. طبيعي است که يک ترکيب از اساتيد دانشگاه نمي تواند يک ترکيب اجرايي باشد و مديريت اقتصادي کند. بلکه ترکيبي است که مي تواند نقد کند کجاهاي سياست هاي اقتصادي اشتباه است.اين 57 نفر از گرايش هاي فکري مختلف بودند اما حداقل هايي وجود داشت که تمامي افراد از نزديکان گرايش چپ تا طرفداران اقتصاد بازار به طور مشترک بر اشکال دار بودن آن توافق داشتند. بنابراين نمي شود از اين 57 نفر انتظار داشت که در يک جلسه ارائه راهکار کنند. اولاً ارائه پاسخ اجرايي و کارآمد به سوال آقاي رئيس جمهور نيازمند اطلاعات است. همچنين احتياج به مدل سازي اقتصادي دارد. اما پاسخي هم که در جلسه مطرح شد اين بود که پول نفت بايد به اندازه ظرفيت اقتصاد کشور هزينه شود که تعيين ظرفيت هم نيازمند مدل سازي اقتصادي است. اين امر هم وظيفه دولت است که کار پرهزينه و زمان بر مدل سازي را انجام دهد. البته برنامه چهارم توسعه تا حدي اين ظرفيت را تعيين کرده ولي آقاي رئيس جمهور تاکيد داشت که احکام برنامه چهارم توسعه با جداول آن همخواني ندارد. فراتر از اين هم در مقطعي آقاي رئيس جمهور خطاب به آقاي ستاري فر گفتند که حتي يک صفحه از برنامه چهارم را نمي شود بدون تضاد و قابل دفاع پيدا کرد.البته اين انتقاد که همخواني لازم ميان احکام و جداول وجود ندارد پيشتر هم از سوي برخي کارشناسان مطرح شده بود ولي احکام برنامه چهارم ادامه احکام برنامه سوم توسعه است. آقاي رئيس جمهور معتقد بود که اگر احکام برنامه چهارم توسعه اجرا شود به برخي از نگراني هاي اقتصاددانان دامن خواهد زد. اين هم يک ادعا است. چون برنامه چهارم يک قانون مصوب مجلس است که امکان اصلاح آن از طريق مجلس وجود دارد که تاکنون هم اقدامي در اين جهت صورت نگرفته است. گذشته از اين تاکنون نشانه اي از علاقه دولت به تن دادن به اقتصاد بازار مشاهده نشده است. بلافاصله پس از بحث هاي انتقادي صورت گرفته دولت در حق بيمه دخالت مي کند و به دليل کنترل قيمت تاکيد مي کند که با وجود پرداخت 47 ميليون تومان ديه ولي بر پايه 35 ميليون تومان حق بيمه از سوي مردم پرداخت شود. اين تصميم دولت درست همانند تصميم کاهش نرخ سود تسهيلات بانکي است. طبيعي است که تصميم هاي درست اقتصادي گاه چنان تلخ است که موجب ريزش راي مي شود. بنابراين کش و قوس هاي طرحي مانند بنزين ميان مجلس و دولت از دريچه اقتصاد سياسي قابل فهم است. آمارهاي ارائه شده از سوي دولت تا چه حد قانع کننده بود؟ البته جلسه اي که بيش از 50 نفر در آن حضور دارند، جلسه ارائه آمار نيست. چون امکان بررسي صحت آمار و تحليل آن وجود ندارد. يکي از آمارهايي که به آن اشاره شد، آمار نرخ رشد اقتصادي بود. که تاکيد شد متوسط نرخ رشد اقتصادي سه برنامه توسعه قبل 3/5 درصد بوده و اين رشد در دو سال گذشته به طور متوسط 7/5 درصد بوده است. نکته اي که در اين خصوص بايد به آن توجه داشت اين است که افزايش قيمت نفت رشد اقتصادي کشورهاي نفت خيز را متاثر مي کند. در شرايط فعلي هم کشور آذربايجان با يک اقتصاد کوچک تنها به دليل رشد درآمدهاي نفتي دچار رشد اقتصادي قابل توجهي شده است. در ايران هم وقتي توليد ناخالص داخلي به 200 ميليارد دلار نزديک شده همچنان درآمد 60 ميليارد دلاري نفت سهم بالايي در آن دارد. آمار بعدي درآمد نفت بود. آقاي ستاري فر تاکيد داشت که مطابق اسناد شرکت نفت و گزارش هايي که رئيس جمهوري به عنوان رئيس مجمع شرکت نفت امضا کرده درآمد نفت در دو سال گذشته 120 ميليارد دلار بوده است. آقاي رئيس جمهور هم اعتقاد داشت اين رقم 93 ميليارد دلار بوده است. يعني آنگونه که آقاي فاطمي زاده، رئيس خزانه کل کشور، اعلام کرد ميزان درآمد نفتي وارد شده به بودجه 93 ميليارد دلار بوده است. بر اين اساس آقاي رئيس جمهور معتقد بود که درآمدهاي نفتي دولت هاي قبلي هم که از سوي آقاي ستاري فر ارائه شده ارقام وارد شده به بودجه بوده و درآمد واقعي دولت ها بيشتر بوده است. در مجموع اين بحث مشخص شد که آمارهاي پايه اي اقتصاد ما دچار اشکالات اساسي است که اين اشکال در ادامه بحث باز هم خودنمايي کرد. در مورد بحث اينکه سهم کالاهاي واسطه اي و سرمايه اي در واردات کشور چه ميزاني است، آمارهاي ارائه شده از سوي دو وزير از 70 تا 85 درصد بود و تطابق لازم را نداشت. بنابراين آمار ارائه شده از سوي دولت نياز به اصلاح اساسي داشت. در مورد رشد نقدينگي دفاع دولت چه بود؟ ميزان رشد نقدينگي به گونه اي است که دولت امکان دفاع از آن را ندارد. طبيعي است که دولت براي بسط فعاليت هاي خود نقدينگي را افزايش داده است ولي آقاي دانش جعفري وزير امور اقتصادي و دارايي معتقد بود که ظرفيت اقتصاد ما با رشد درآمد ملي بالا رفته. بنابراين رشد نقدينگي چندان غيرطبيعي نيست. البته هميشه مي توان شاخصي را پيدا کرد که رشد متغير ديگري را نسبت به آن کوچک نشان داد. همين معيار هم در مقايسه با سال هاي گذشته نشان از رشد بيش از حد نقدينگي دارد به طوري که با وجود کاهش نرخ سود تسهيلات بانکي به دليل افزايش اعتباردهي، سپرده گذاري بانک افزايش يافته است. شما به عنوان يکي از امضاکنندگان نامه 57 تن هم اکنون فکر مي کنيد تا چه حد به فرجام مدنظرتان از اين حرکت انتقادي براي اصلاح سياست اقتصادي دولت رسيده ايد؟ ما در آغاز راه هستيم. يعني اين گونه جلسه ها را همچنان ادامه خواهيد داد؟ بله، آقاي رئيس جمهور هم از وزرا خواستند که در سطح وزارتخانه ها اين جلسه ها ادامه پيدا کند. به هر حال خود وزرا هم با ديدن وضع موجود علاقه مند به ادامه بحث ها هستند. تاکنون هم از بحث ها نتيجه مثبتي حاصل شده و دولت هم خود را علاقه مند نشان داده است. طبيعي است در دوره عملکرد هر دولتي واقعيت ها به مرور خود را تحميل مي کند. فقط فرصت هايي از دست مي رود. هم اکنون هم اگر اين جلسه ها با هدف رسيدن به يک سياست نسبي درست با اتکا به تجربه هاي داخلي و جهاني باشد، مي تواند مثمرثمر باشد والا ادامه جلسه با اين رويکرد که برخي جناح ها بخواهند برنده و بازنده تعيين کنند و اعلام کنند که آقاي رئيس جمهور با تحمل و صبر بالا انتقادها را شنيد، نتيجه اي براي کشور نخواهد داشت. اين جلسه بايد سرآغاز بحث در رسانه ها و صدا و سيما در مورد سياست هاي اقتصادي دولت باشد. دولت در اين جلسه مشي اقتصادي مشخصي را اعلام کرد که بر اساس آن سياستگذاري هاي خود را توجيه کند؟ يکي از گرفتاري هاي ما پس از انقلاب اين بوده که دولت ها آمادگي اعلام اين مساله را که از کدام مدل يا کشور الگوبرداري کرده اند، نداشته اند. ما بالاخره بايد اعلام کنيم که مي خواهيم از کدام مدل تبعيت کنيم، حداقل در شرايط کنوني کشورهاي موفق هم مذهب و با فرهنگ ها و ساختارهاي شبيه ما وجود دارد اما خطرناک ترين مساله اين است که اعلام شود الگوي ما چيزي متفاوت از همه تجربه هاي جهاني است. هر قدر هم برخي منتقدان قانون اساسي ما را غيرمنعطف بدانند، انعطاف ناپذيرتر از ساخت تک حزبي چين نمي دانند. بنابراين مانع جدي در مسير پياده سازي الگوهاي مختلف وجود ندارد. با اين حال دولت الگوي خاص معرفي نکرد و تنها به ارائه آماري مقايسه اي براي بهتر نشان دادن اوضاع اکتفا کرد. با وجود نقدهايي هم که به برنامه چهارم شد ولي به طور مشخص اعلام نشد دولت کجاهاي برنامه را قبول ندارد و برنامه اش براي رفع تضادهاي برنامه چيست ولي بارها تاکيد شد که دولت خود را تابع قانون برنامه چهارم مي داند. به طوري که آقاي شيباني مثالي زد که در شوراي پول و اعتبار گفت اگر قانون بگويد لباس آبي بپوش همين کار را مي کنم. با اين حال کسي اين ادعاي ايشان را که روند تصميم گيري در شوراي پول و اعتبار همانند گذشته و دموکراتيک است، نپذيرفت. منبع: شرق  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 202]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن