واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: هوشنگ جاويد: موسيقي شاد فقط "شش و هشت" نيست هوشنگ جاويد، يكي از پژوهشگراني است كه عاشقانه حوزههاي مختلف موسيقي و مردم را طي كرده است و طي سالهاي گذشته تلاشهاي فراواني براي معرفي موسيقي و فرهنگ نواحي مختلف ايران داشته است. سفرهاي بيشمار به نواحي مختلف ايران از هوشنگ جاويد، فردي باتجربه و آرام ساخته است. جاويد در حوزه نوشتار و تحقيق فعال است و تاكنون آثاري مانند آواهاي روحنواز (در دو جلد)، موسيقي آييني (در دو جلد)، نقش زن در موسيقي مناطق و نواحي ايران و موسيقي رمضان را به كتابت درآورده است. مجموعه شاديهاي ايران گردآوري شده توسط اوست كه به همين بهانه گفتوگويي كوتاه با وي ترتيب داديم. اين گفتوگو را بخوانيد: بهنظر شما ضرورت پرداختن به موسيقي نواحي و تلاش براي حفظ آن چيست؟ موسيقي نواحي مختلف ايران در واقع گوياي يك موسيقي در گذر تاريخ است و هنگامي كه ما آنها را ميشنويم، ميتوانيم بهعنوان سندهاي تاريخي از آنها بهرههاي متفاوت ببريم. به بيان ديگر اين موسيقي در برهههاي مختلف و در روزگاري كه رسانهاي در كار نبوده است، به مردم خدمت كرده و در هر شرايطي جامعه را همراهي كرده است.پس بيانصافي است كه چشممان را ببنديم و از اين پايگاه فرهنگي و معنوي عميق و گسترده استفاده نكنيم. بايد ببينيم درون اين موسيقيها چه راز و رمزي وجود داشته است كه توانسته يك عمر مردم را سرگرم كند. موسيقي شاد هم يك نوع از اين موسيقي است. از همه اينها گذشته، موسيقي نواحي، ميراث معنوي ماست. چطور ما سعي داريم ساختمانها و ابنيه تاريخي و اشياي باستاني را حفظ كنيم، پس وظيفه داريم موسيقي بومي كشورمان را كه گوياي هويت معنوي موسيقايي ماست، حفظ و پاسداري كنيم. با اين ديدگاهي كه شما داريد، موسيقي نواحي ما به يك پديده و شئ موزهاي تقليل پيدا ميكند. اينطور نيست؟ نه، موسيقي، زبان، آيينها و بهطور كلي فرهنگ يا ميراث معنوي است كه گذشت زمان اگرچه آنها را تغيير ميدهد، ولي از بين نميبرد. موضوع بحث من اين است كه ما بايد علاوه بر حفظ اين ميراث معنوي، در استفاده و حتي كاربرديكردن آنها تلاش كنيم. چطور موسيقي نواحي در روزمره ما كاربردي ميشود؟ كافيست با دقت اين موسيقيها را بررسي كنيد و هنگام گوشدادن بتوانيد آنها را در يك مجموعه طبقهبندي كنيد. با دقت كه نگاه كنيد، به يك موضوع مشترك و مهم برخورد ميكنيد؛ اينكه موسيقي نواحي ما كاملاً قابل دستهبندي ـ شايد دستهبندي شده ـ است و دنيايي از تفكر و علم آن سالها در آن نهفته است. اين مساله در حاليست كه ما امروزه با بحراني تحتعنوان مشكل دستهبندي موسيقي و تعريف ژانرها روبهرو هستيم. در گذشته دور و نزديك ما، موسيقي دستهبندي داشته است و همين موضوع ميتواند راهنماي خوبي براي محققان امروز باشد. منتها اين موسيقي با داشتن ويژگيهايي نظير ارزشمندبودن و هدفداربودن، بهعلت مكتوبنشدن و نداشتن حالتي آكادميك مورد آسيب واقع شده است. چه علتي باعث شده كه موسيقي نواحي ما در روزگاران گذشته مدون نشود؟ عمدهترين علتي كه ميتوان به آن اشاره كرد، وضعيت تاريخي ـ اجتماعي كشور و هجومها و تاخت و تازهاي اقوام و فرهنگهاي گوناگون به كشور بوده كه سبب شده ذهنيت تدوينكردن موسيقي نواحي با روشهاي مكتوب كم بهوجود آمده و يا اگر هم بهوجود آمده، در اثر همين مسائل و غارتها از بين رفته است. وقتي به اينجا ميرسيم، ميفهميم كه ما به موسيقي نواحي و علم گذشتگان اين عرصه جفا كرديم. پس شما تلاش كرديد با انتشار بعضي از قطعات شاد موسيقي نواحي ايران، علاوه بر معرفي آنها به مردم نشان دهيد كه موسيقي نظاممند است و ميتواند راهنماي خوبي براي علاقهمندان باشد؟ كاملاً همينطور است. وقتي من كتاب «موسيقي رمضان» را نوشتم، ثابت كردم موسيقي رمضان داراي ويژگيهاي خاص خودش است. همسازي و همآوازي. موسيقي محرم هم همينطور است اما حالا نگاه كنيد ببينيد موسيقي مناسبتي دچار چه مصائبي است. اين نوع از موسيقي از تعريف خودش كه ابتداييترين حركت براي معرفي است، باز مانده. چرا سراغ موسیقی شاد ايراني رفتيد؟ تعريف ما از شادي، تعريف درست و كاملي نيست. متاسفانه ما معتقديم موسيقي شاد يعني موسيقياي ساده با ريتمهاي سبك كه ايجاد حركت و طنز و وجد ميكند. در حالي كه وقتي وارد موسيقي نواحي ميشويم، ميبينيم كه شادي تعريف و مفهوم گستردهتري دارد. در واقع شادي در مراحل مختلف روحي و اجتماعي در انسان ظهور ميكند. مثلا در آلبوم شاديهاي ايراني، شما ميبينيد كه ذكر شاد وجود دارد يعني شادي مذهبي و عرفاني. اين تعريف شما، يك تعريف شخصي نيست؟ چون عموم مردم تلقي ديگري از مفهوم شادي دارند؟ اينكه موسيقي شاد چيست و بهطور كلي شادي بهعنوان يك پديده انساني چه مفهومي دارد، بحث گستردهاي است اما آنچه كه امروز ارائه ميدهم، حاصل تحقيقات و پژوهشهاي من در موسيقي و فرهنگ مردم است. پس به نظر شما شادي يك اتفاق تحريكآميز نيست. ميتواند در آرامش هم اتفاق بيفتد؟ بله، همينطور است. شما به موسيقي تالش دقت كنيد. اهالي موسيقي آن ديار ميگفتند كه موسيقي ما بسيار غمگين است اما وقتي قطعه تالش را در آلبوم شاديهاي ايراني ميشنويد، ميبينيد كه شادي براي آنها مفهوم ديگري دارد كه چنان قطعهاي را در عروسيهايشان مينوازند. به نظر شما نقش موسيقي در شاد زيستن و تاثير رواني و اجتماعي آن چيست؟ در گذشته ايرانيها به شكل كاملا درستي از موسيقي بهره ميگرفتند. هنگامي از موسيقي تند استفاده ميكردند كه باعث رفع خستگيشان ميشد. شما به موسيقي كــار بوشهر ـ ماهيگيرها و ملاحها ـ توجه كنيد. يا به موسيقي كارگاههاي قاليبافي توجه كنيد، اين يكي از جنبههاي موسيقي شاد است كه براي رفع خستگي فيزيكي مورد استفاده قرار ميگرفته و در نهايت موجب آرامش رواني بوده است. بهرهگيري دوم اين بوده است كه بتوانند روحشان را آرام كنند. مثل همين دو نمونه ذكر منطقه خوزستان يا گواتي سيستان و بلوچستان كه در اين مجموعه آورده است. در جايي ديگر هست كه ايرانيها از موسيقي شاد استفاده ميكنند براي اينكه لبخندي به لب كسي بيايد. مثل ترانه انتقادي او اجتماعي مادر زن. اين موسيقيها علاوه برآرام كردن روح افراد، چهره آنها را خندان و بشاش ميكرد، اين در واقع موسيقي شاد بهجتآور است. پس ببينيد كه شادي چقدر كاركرد دارد و موجبات آرامش و لذت را فراهم ميآورده است. اين اهميت و دستهبندي نشان ميدهد كه چقدر موسيقي و شادي برايشان مهم بوده است. آقاي جاويد، در مجموعه شاديهاي ايران فقط بخشهايي از موسيقي نواحي ايران را لحاظ كردهايد؟ آيا اين انتخاب دليل خاصي داشته است؟ سيديهاي 3، 4، 5 و 6 اين مجموعه هم در دست تهيه است و باقيمانده موسيقيها را در آن خواهم گنجاند. سالهاست كه من اين مجموعه را جمعآوري كردهام. انتشار آن به بازشنوي و پالايش و گزينش نیاز دارد. امكان دارد در ادامه اين مجموعه به انتشار قطعاتي سادهتر و سبكتر هم بپردازيد؟ بله، با توجه به دستهبندي كارها كه مدنظر من است از آثاري ريتميكتر هم استفاده می کنم و در سيدي آينده منتشر خواهم کرد. در واقع انتشار ادامه مجموعه شادي ايراني دريچههاي ديگري به روي ما باز ميكند تا ما بفهميم كه گستره اين مفهوم و جايگاه آن در فرهنگ و موسيقي ما كجاست. اين مقوله به حدي گسترده است كه توانايي برگزاري يك جشنواره موسيقي طنز وجود دارد و با وجود اينكه من طرح برگزاري اين جشنواره را با مطالعه نوشتم و ارائه كردم امكانپذير نشد. با توجه به اينكه موسيقي رديف دستگاهي، وامدار موسيقي نواحي است، چرا اين شاديها كمتر در رديف موسيقي ما شنيده ميشود؟ در يك دورهاي از تاريخ موسيقي، موسيقي مجلسي و درباري مسير خودش را از موسيقي بومي جدا كرد و همين جدايي سبب چنين مسالهاي شده است. در حال حاضر بهترين كار اين است كه اين منابع در اختيار آهنگسازان موسيقي رديف دستگاهي قرار بگيرد تا آنها از اين منابع عظيم الهام بگيرند و آثار خوبي خلق كنند كه يادآور موسيقي بومي باشد. به نظر شما شاديها تا چه ميزان در آيينهاي ما حضور دارند و ميتوانند حيات آنها را تضمين كنند؟ شايد نزديك به 80 درصد موسيقي كار در ايران، موسيقي شاد است اما شادي هميشه به معناي شورانگيزي و شش هشتي نيست. در همين عروسيهاي امروزي شما اگر ملاحظه كنيد ميبينيد كه شايد 30 الي 40 درصد آهنگ خيلي هيجاني و شورانگيز است مابقي آهنگهاي شاد بهجتآور است. كار اين آهنگها آرامش و شادي توأم براي روح است و در ضمن تاثير نامطلوب هم نميگذارد. حتي در آيينهاي مربوط به نحلههاي فلسفي، ـ مثل آيينهاي دراويش كردستان ـ موسيقي وقتي شورانگيز ميشود كه مراسم به اوج خود رسيده باشد. و حرف آخر؟ اميدوارم كه مردم اين مجموعه را پسنديده باشند تا من ادامه اين مجموعه را منتشر كنم و بتوانم با انتشار اين مجموعه و تكميل آن قسمتي از فرهنگ موسيقايي سرزمينم را معرفي كنم. در پايان لازم ميدانم از واحد موسيقي حوزه هنري تشكر كنم. منبع: اعتمادملی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 549]