واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: امام علی علیه السلام و واقعیات
مطالبی كه بازگو كننده ارتباط شخصی امیرالمومنین علیه السلام با واقعیات و رفتار شخصی وی در زندگی است، به گروههایی تقسیم میشود:گروه یكممطالبی است كه رابطه او را با خدا بیان میكند. به اتفاق همه صاحب نظران علوم اسلامی، امیرالمومنین علیه السلام تجسم یافتهای از قرآن بوده و شناخت او درباره قرآن و ایمان او به تمام محتویات آن، در حد اعلا بوده است. نیز این تجسم در سخنان آن بزرگوار به خوبی روشن میشود. لذا به طور قطع او نزدیكی خدا را به خود مطابق آیات زیر اعتقاد داشته و با یقین شهودی آن را دریافته است:«و ما از رگ گردن به او نزدیكتریم.» (1)«و او با شماست هر كجا كه باشید.» (2)ذعلب از حضرت علی علیه السلام پرسید: چگونه خدا را میبینی فرمود: چشمهای انسانی، او را با مشاهده عینی نمیبیند. بلكه دلها هستند كه او را با حقایق ایمان درمییابند.امام علی علیه السلام در مواردی متعدد از نهج البلاغه ارتباط مستقیم خود را با خدا توضیح داده است. از آن جمله:1- در آن هنگام كه ذِعْلِب یَمانی از او میپرسد كه:"هَل رَاَیْتَ رَبَّكَ یَا اَمیرَالمُومنین" ؛ یا امیرالمومنین آیا خدایت را دیدهای؟چنین پاسخ میدهد:"اَفَاَعْبُدُ مَا لا اَرَی، فَقَالَ: وَ كَیفَ تَرَاهُ فَقَالَ: لا تُدْرِكُهُ (تَرَاهُ) العُیونُ بِمُشاهَدَةِ العَیانِ، وَلَكِن تُدْرِكُهُ القُلُوبُ بِحَقَائِق الاِیمان" (3) ؛ آیا چیزی را كه ندیده باشم میپرستم؟! ذعلب گفت: چگونه خدا را میبینی فرمود: چشمهای انسانی، او را با مشاهده عینی نمیبیند. بلكه دلها هستند كه او را با حقایق ایمان درمییابند.2- اللهُم اِنَّكَ آنَسُ الآنَسِین (المُوانِسین) لِأولِیائِكَ، وَاَحْضَرُهُم بِالكِفایَةِ لِلْمُتَوَكِّلینَ عَلَیْكَ . تُشاهِدُهُم فِی سَرائِرِهم، وَ تَطَّلِعُ عَلَیهِم فِی ضَمائِرِهِم، وَ تَعْلَمُ مَبلَغَ بَصائِرِهِم . فَأسرارُهُم لَكَ مَكشُوفَةٌ، و قُلوبُهُم اِلَیكَ مَلهُوفَةٌ. اِنْ اَوحَشَتْهُم الغُربَةُ آنَسَهُم ذِكرُك، وَ اِنْ صُبَّتْ عَلَیهِم المَصَائِبُ لَجَاؤُوا اِلی الاِستِجارَةِ (الاستخارة) بِكَ، عِلْماً بِاَنَّ اَزِمَّةَ الاُمُورِ بِیَدِك، وَ مَصادِرَها عَن قَضائِك. (4)بارالها، تویی مانوسترین انیسان، بر دوستانت و حاضرترین آنان برای كفایت به كسانی كه توكل بر تو مینمایند. آنان را در درونشان شاهدی و بر آنان در وجدانهای باطنیشان مطلعی و تویی كه به مقدار بیناییهای آنان دانایی . پس رازهای نهانی آنان برای تو آشكار است و دلهایشان به سوی تو شیفته و بیقرار. اگر غربت آنان را به وحشت بیندازد، ذكر تو انیسشان گردد و اگر مصیبتهای روزگار بر سرشان بتازد، به تو پناه جویند؛ زیرا میدانند كه زمام همه امور به دست تو است و صدور آنها از مقام قضای تو.حضرت علی علیه السلام میفرماید؛ مردم در این دنیا بر دو گروهند: "مردی كه نفس خود را فروخت و خود را به هلاكت انداخت و مردی كه نفس خود را خرید و آن را آزاد كرد." تفسیر این جمله این است که اگر حیات آدمی، انسان محوری بوده باشد، یعنی انسان یك جزء ناآگاه از طبیعت نباشد، كه هستی و نیستی او در بازیگاه طبیعت بی اصل و بیهدف باشد، باید شخصیت انسانی خود را از عوامل جبرنما و نابود كننده بگیرد و آن را در مسیر رشد و كمال آزاد كند، تا با تكاپوی انقطاع ناپذیر، راه هدف اعلای زندگی خود را طی كند.گروه دوممطالبی است كه رابطه علی علیه السلام را با جهان هستی توضیح میدهد. مطالب مربوط به این ارتباط چنین است كه امیرالمومنین علیه السلام همه اجزا و روابط موجود در جهان هستی را آیات الهی تلقی میكند، و مطابق دستورات اكید قرآن، به شناخت جهان توصیه میكند.امام علی علیه السلام در بعضی از نیایشهای نهج البلاغه به حقایق و پدیدههای عالم طبیعت اشاره میفرماید. مانند:"اللهُمَّ رَبَّ السَّقْفِ المَرْفُوعِ، وَالجَوِّ المَكْفُوف الذِی جَعَلْتَهُ مَغِیضاً لِلَّیلِ وَ النَّهارِ ." (5)پروردگارا، ای خدای سقف بلند آسمان و فضای محفوظ كه شب و روز پشت سر هم در آن فرو میروند.مسلم است كه انسان حقایقی را كه در حال نیایش با اسناد به خدا متذكر میشود، عظمت آنها را گوشزد میكند كه بدون درك و هویت و خواص آنها، قابل درك نیست. امام علی علیه السلام از نظر تكلیف انسانی و امكان گردشهای تكاملی، این دنیا را بهترین محل برای آدمی معرفی میكند. در سخنانی كه در پاسخ سرزنش كننده دنیا فرموده است، این جملات وجود دارد:"اِنَّ الدُنیا دَارُ صِدقٍ لِمَنْ صَدَقَها، وَ دَارُ عَافِیةٍ لِمَن فَهِمَ عَنها، وَ دَارُ غِنًی لِمَن تَزَوَّدَ مِنها، وَ دَارُ مَوعِظَةٍ لِمَن اتَّعَظَ بِها. مَسجِدُ اَحِبَّاءِ اللهِ، و َمُصَلَّی مَلائِكَةِ اللهِ، وَ مَهبِطُ وَحیِ اللهِ، وَ مَتْجَرُ اَولِیاءِ اللهِ" (6) ؛ دنیا جایگاهی است راستین برای كسی كه با واقعیت آن درست رویاروی شد و خانه عافیت و گوارایی است برای كسی كه آن را شناخت (یا معرفت از آن حاصل نمود). این دنیا خانه بینیازیست برای كسی كه از آن توشه برداشت و جایگاه پندگیریست برای كسی كه از آن نصیحت پذیرفت. این دنیا مسجد دوستان خدا و نمازگاه فرشتگان الهی و جایگاه نزول وحی خداوند و تجارتگاه اولیاء الله است.ملاحظه میشود كه امیرالمومنین علیه السلام رابطه یك انسان كامل را با این دنیا، رابطه وسیله كمال با كسی كه در صدد وصول به رشد و كمال است معرفی میكند. در حقیقت دنیا، كه عبارت است از سطوح جهان طبیعت در حال ارتباط با انسانی كه دارای نیروها و ابعاد بسیاری سازنده و عامل تكامل است، واقعیتی است كه ارزش و عظمت آن وابسته به برداشتی است كه انسان از زندگی خود در این دنیا دارد. مولوی میگوید:تو درون چاه رفتستی ز كاخ چه گنه دارد جهانهای فراخمر رسن را نیست جرمی ای عنود چون تو را سودای سر بالا نبودامیرالمومنین علیه السلام جملهای دیگر در نهج البلاغه دارد كه هیچ یك از فلاسفه و حكما جملهای با این محتوای پرعظمت درباره رابطه انسان با دنیا نگفتهاند. این جمله مختصر چنین است:"وَ الناسُ فِیهَا رَجُلان: رَجُلٌ بَاعَ فِیهَا نَفسَهُ فَاَوبَقَها، وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفسَهُ فَاعْتَقَها" (7) ؛ مردم در این دنیا بر دو گروهند: مردی كه نفس خود را فروخت و خود را به هلاكت انداخت و مردی كه نفس خود را خرید و آن را آزاد كرد.تفسیر این جمله مختصر به یك مجلد كتاب مستقل نیاز دارد تا به خوبی توضیح داده شود. میگوید اگر مبنای حیات آدمی، انسان محوری باشد، یعنی انسان یك جزء ناآگاه از طبیعت نبوده، كه هستی و نیستی او در بازیگاه طبیعت بی اصل و بیهدف باشد، باید شخصیت انسانی خود را از عوامل جبرنما و نابود كننده بگیرد و آن را در مسیر رشد و كمال آزاد كند، تا با تكاپوی انقطاع ناپذیر، راه هدف اعلای زندگی خود را طی كند.امیرالمومنین خطاب به انسان میفرماید: من شما را از دیدگاهی خیلی بالاتر از آن چه كه تصور میكنید، مینگرم. من شما را جلوهگاه مشیت الهی میدانم. محبت به شما را محبت به خدا تلقی میكنم. ظلم به شما را ظلم به خدا میبینم. ولی شما مرا وسیلهای برای خودكامگیها و هوی پرستیهای خود تلقی میكنید.در آن جملاتی از نهج البلاغه كه پستیها و ناهنجاریهای دنیا به میان آمده است، در حقیقت، مقصود پستیها و ناهنجاریهای ارتباط مردم با دنیاست كه آن را جایگاه وصول به هدف مطلق زندگی تلقی میكنند، و آن را مورد پرستش قرار میدهند، و خود را در زر و زیور و مزایای نسبی دنیا چنان غوطهور میكنند كه گویی این دنیا مقدمه یك حیات جاودانی نیست .گروه سوممطالبی است كه رابطه امیرالمومنین علیه السلام با انسانها را بیان میكند. رابطه امیرالمومنین علیهالسلام با انسانها، با در نظر گرفتن هویت و مختصات انسانها قابل درك و توضیح است. امیرالمومنین علیه السلام این موجود را یك جاندار دارای ابعاد و استعدادهای متنوع میبیند كه اگر به وسیله تعلیم و تربیت و ارشاد، آن ابعاد و استعدادها را در راه هدفهای انسانی ـ الهی به فعلیت نرساند، پستترین و ضعیفترین موجودات است، و اگر آن نیروها را در تقویت خود طبیعی به كار بیندازد درندهترین و مضرترین جانداران است.این است هویت انسانی با مختصاتی كه دارد. اما از دیدگاه الهی، انسان موجودی است كه در هدف اعلای آفرینش، منظور خداوندی بوده و مادامی كه او خود را با اختیار خود از مجرای حیات كه چشمهسار جاری به اقیانوس ابدیت است، بیرون نیاورد، از همه جهات باید مورد محبت و نوازش و احترام قرار بگیرد. امام علی علیه السلام در یكی از جملات چنین فرموده است:"اِنِّی اُریدُكُم لِلهِ وَ اَنتُم تُریدُونَنِی لِاَنْفُسِكُم"(8) ؛ من شما را برای خدا میخواهم، و شما مرا برای خودتان میخواهید.یعنی من شما را از دیدگاهی خیلی بالاتر از آن چه كه تصور میكنید، مینگرم. من شما را جلوهگاه مشیت الهی میدانم . محبت به شما را محبت به خدا تلقی میكنم . ظلم به شما را ظلم به خدا میبینم. شما مرا وسیلهای برای خودكامگیها و هوی پرستیهای خود تلقی میكنید.میدانیم كه سخنان نهج البلاغه جلوههایی از ابعاد گوناگون یك انسان پوینده در مسیر كمال برین است. طبیعی است كه این سخنان توهمات بیپایه و جزئیات زودگذر و ذوق پردازیهای شاعرانه و افسانهگوییهای تخدیركننده نیست.محتویات این سخنان به همان اندازه واقعیت دارد كه انسان در طبیعت وابسته به آفریننده طبیعت، میتواند راه هدف اعلای زندگی خود را در پیش گیرد.واقعیت محتویات سخنان امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه، با چهار طریق اثبات میشود:1- بیان اصول بنیادین .2- توصیف واقعیات .3- استدلال .4- ارشاد .پینوشتها:1- سوره ق، 16.2- سوره حدید، 4 .3- نهج البلاغه، خطبه 179.4- نهج البلاغه، خطبه 227.5- نهج البلاغه، خطبه 171.6- نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 131.7- نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 133.8- نهج البلاغه، خطبه 136."علامه محمدتقی جعفری"منبع:روزنامه جمهوری اسلامی، 22/08/1382 .لینک :- روابط اجتماعی امیرالمومنین علیه السلام- شیوه های تبلیغی امیرالمومنین علیه السلام- راز محبوبیت علی علیه السلام- امام علی علیه السلام و نهج البلاغه در ترازوی قضاوت دیگران- پنج گوهر علوی "شرحی بر حكمت 82 نهج البلاغه"
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 542]