تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835309685
ایرج قادری : هر چه می سازم میگویند فیلم فارسی است
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ایرج قادری : هر چه می سازم میگویند فیلم فارسی است
"ایرج قادرى پس از 5 دهه بازیگرى (به استثناى یك دهه وقفه اجبارى) و پنج دهه كارگردانى در سن 70 سالگى هنوز «حضور» دارد. این حضور را نادیده نگیریم." این مطلبی است كه فیلمسازی چون فریدون جیرانی در مصاحبه با ایرج قادری در روزنامه شرق درباره او گفته است. گفتگویی كه ایرج قادری در ابتدای حرفهای خود در نشست خبری فیلم آكواریوم به آن اشاره و دقایقی را به ذكر دلایل خود از مشكل تن به مصاحبه دادن بیان میكند...? شما اخیرا چیزهایی گفتهاید كه ظاهرا برخی از بازیگران تئاتر را رنجانده است...من قرار نیست به شخصی اهانت كنم و نمیكنم، برای هنرمندان تئاتر هم احترام قائل هستم، اما شنیدهام هنرمندان تئاتر زیاد پنبه هنرمندان سینما را میزنند، پس چرا از تئاتر به سینما میآیند، شاید به این دلیل است كه سینما پژو 206 دارد، ولی یك نفر مثل آقای پرویز پرستویی مدتی كار سینمایی نمیكند 6 ماه در تئاتر كار میكند و قید پژو 206 را میزند. هر كس باید جای خودش باشد. هنرمندان عزیز تئاتر هم اگر كار در سینما را كسر شان میدانند در همان جا بمانند و وارد حریم سینما نشوند.اگر هم میبینید من بدون ترس حرف میزنم، به این دلیل است كه بزرگان فرمودند؛ بدترین چیز در زندگی هر كس ترس است.? حالا پس از این همه سال چرا آكواریوم اینقدر شبیه فیلمهای قدیمی خود شما همچون پشت و خنجر است ، قصه همان، موقعیتها و حتی ساختار هم در جاهایی...چرا این حرف را میزنید. در فیلم پشت و خنجر، مردی پسری دارد كه پسرش عاشق یك رقاصه میشود و بعد خودش معتاد میشود و... ولی در آكواریوم نه آن رقاصه هست و نه آن جوان خودش معتاد نمیشود و به زور معتادش میكنند،? این كه دلیل نمیشود. آنجا آدم بزن بهادر و قهرمان فیلم پدر این پسر بود و در فیلم آكواریم دایی پسر است. یا دو زنی كه در فیلم هستند و یكی از آنها نقش منفی و دیگری مثبت است و در نهایت آن زن منفی كمك میكند پسر خودش را پیداكند و...شاید.نمیدانم... خوب اگر هم اینطور باشد كه یكی مثل من با تخصص، جوانمردی و مردانگی را مجدداً نشان بدهد، بد است؟! اگر كس دیگری میساخت میگفتید تریلوژی است و از این حرفها... اصلا صدها فیلم ساخته شده كه مردها، زنها را طلاق میدهند و دلایل رسیدن به طلاق و عناوین مختلف مرح میشود، مگر اشكال دارد؟? بازسازی آثار قدیمی كاری مرسوم در تمام دنیاست . اما به هر حال قواعدی دارد. دلیلی قوی برای این كار میخواهد. ایرج قادری سالها قبل یك فیلم خوب به نام میخواهم زنده بمانم با قصه و پرداختی نو ساخته و حالا به آكواریوم رسیده كه البته به لحاظ ساختاری نقاطی قابل اشاره و دفاع دارد اما چرا آن قصه...شما یك فیلمنامه، یك قصه خوب بدهید تا من بسازم. البته باید تاییدش كنم. هر چه میسازم انتقاد میكنند و میگویند فیلمفارسی و...? این انتقادها تاثیری هم دارد؟انتقادهایی كه پس از به اكران درآمدن فیلم و در خصوص ساخت فیلم آكواریوم از من شد، طبیعی بوده است زیرا همه آدمهای جهان مخالف و موافق دارند و من هم طبیعتاً مخالف خودم را داشتهام. آذرشیوا یكی از همكاران سابق من به من گفت: هر وقت دیدی از تو انتقاد نمیكنند، بدان كه هیچ چیز نیستی.? بیشترین انتقادهایی كه از آكواریوم میشود، به قصه فیلم یا فیلمنامه است، آن هم به دلیل شباهتهای فاحشی كه با فیلمهای گذشته دارد. كما اینكه هم ساختار و حتی فیلمنامه به نسبت خیلی از فیلمهایی كه در همین سالها و ماهها در سینماها به اكران درآمده از جهاتی بسیار قابل دفاع است. و به قول دوستی اگر با نام ایرج قادری مشكل دارید بدون در نظر گرفتن تیتراژ فیلم را ببینید و وجدانی به نسبت این فیلمهای روی پرده قضاوت كنید. فیلمهایی كه نمونههایش همین الان اكران هستند اما بالاخره از ایرج قادری توقع بیشتری نسبت به سازندگان این فیلمها میرود.عجب آدم با وجدانی بوده كه این حرف را زده.اتفاقا در جمعی نشسته بودیم یكی از دوستان فیلمی گذاشت ولی تیتراژ اول كه نام كارگردان و عوامل در آن بود، قطع شده بود و در آن جمع متوجه نشدند كه كارگردان فیلم من هستم. از بعضی از دوستان پرسیدم چه كسی این فیلم را ساخته؟ یكی میگفت مثلاً مهرجویی ، دیگری میگفت بیضایی، یكی دیگر كیمیایی را مثال میزد و ... بعد صحبت شد چقدر این فیلم قشنگ بود و به قولی فیلم را نقد میكردیم. بعد از پایان فیلم گفتم كارگردان این فیلم من بودم. آیا اگر از همان اول میدانستید، تعریف كارگردان را میكردید یا خیر؟! مشكل من یك چیز است كه فقط از من انتقاد میشود. شما اگر در ایرانیوز و دیگر رسانهها از من انتقادكنید، من فقط شما را نگاه میكنم، زیرا آن انرژی سن 32 سالگی را ندارم كه بیایم جواب شما را بدهم، ولی سزاوار نیست كه انگ فیلم فارسی و انگ فیلم بد را به ایرج قادری كه از گذشته تا كنون از او فیلم دیدهاند، بچسبانند. معمولاً رسم است پس از ساخت یك فیلم به آن نمره بدهند، مثلاً به خوش ساختی، موسیقی، سناریو كه خیلی مهم است، تكنیك و ... . فیلمنامه و فقط فیلمنامه . فقط از فیلم من انتقاد شده است و هیچ كس حسهای آن را نگفته است.? فیلمنامه آكواریوم را مرحوم «فریدون گله» نوشته است؟ تأیید میكنید؟بله نوشت اما نه این را . مرحوم یك فیلمنامه برای من نوشت، ولی در نهایت با آن موافقت نشد .? در سالهای دور به نظر میآمد همكاریهای خوبی با سعید مطلبی داشتید و چرا دوباره این موفقیت پیش نیامده كه او دوباره بنویسد و شما فیلم بسازید؟ به نظر میرسید با هم هماهنگ بودید.من باید روی شما را ببوسم. درست میگویید، افرادی نمیتوانند ببینند دو تا رفیق، همدیگر را دوست دارند و با هم هستند، ولی ما با هم كار میكردیم و میكنیم و در حال حاضر هم خیلی صمیمی هستیم. البته مرحوم فریدون گله هم از دوستان صمیمی ما بود و در واقع در تیم ما بود، ولی متأسفانه ازمیان ما رفت. در روز ختم هم دیدید كه چه استقبالی از او شد.? متأسفانه اخیراً اینطور شده كه در مراسم ختم هنرمندان خیلیها نروند. مثلاً در مراسم ختم مرحوم مصطفی اسكویی هم همینطور بود علیرغم اینكه ازخیلیها دعوت كرده بود، ولی متأسفانه هیچ كس نیامد. بگذریم . حالا چرا برای انتخاب لوكیشن كشور تركیه را انتخاب كردید. فیلمسازان كشور ما تا یك فیلم در خارج از كشور میخواهند بسازند، تركیه را انتخاب میكنند، چرا شما یك كشور دیگر با لوكیشین جدیدتر و كمتر دستمالی شده را انتخاب نكردید؟ببین چون قراره با هم رفیق باشیم پس باید بی تعارف حرف بزنم . به شرط اینكه ناراحت نشی. اصلا آشنایی شما با سینما چقدر است . وقتی میگویی تدوین فیلم خوب بود بر اساس چه دلایلی میگویی و باقی حرفها ؟? من... خوب زیاد فیلم میبینم. هرشب . همه چیز .اما اینكه سوال ناراحت كنندهای نبود! هر چه میخواهید بگویید. سینما جنبه را بالا میبرد!من كه حرف بدی نزدم كه ! اصلا جریان چیه كه یك سری فیلم میسازند در داخل كسی نمیره اونا رو ببینه بعد هم بهشون میگی چی ساختی یا میخوای بسازی میگه جشنوارهای! اما امثال من؟! اصلا پولشون از كجا میاد. یا این فیلمهایی كه ساخته میشوند فیلمفارسی واقعی آنها هستند. اسم بگویم. ولش كن. چرا ،چرا ساخته میشوند؟? شما بهتر از من میدانید كه در سینمای ایران بعضی از فیلمها در حین تولید پول خودشان را برگرداندهاند پس نیاز به گیشه ندارند. از وام و اسپانسر و... استفاده میكنند و شاید فروش برای آنها خیلی مهم نباشد.خوب من با توجه به اینكه آن توان را ندارم كه وام بگیرم و یا ارتباطی با اینجور آدمها ندارم باید چشم به گیشهها ببندم.? یا پول گرفتن از افراد علاقمند به بازیگری و نقش دادن به آنها و موارد دیگر...قسم میخورم به روح مادرم در طول زندگی من، هیچ وقت از این مسائل نبوده است، البته پیشنهاد شده، برای مثال به من وعده باغ، ویلا و ماشین دادهاند، ولی قبول نكردم. نه اینكه بخواهم ادعا كنم آدم باشرفی هستم. این نوع كار كردن را بد میدانم.? حالا همه این حرفها را زدیم اما شما سوال من را جواب ندادید . پرسیدم چرا تركیه...درست میگی .جواب ندادم . به نظر من تنها فیلمی كه میطلبید در تركیه فیلمبرداری شود، فقط آكواریوم بود. من این كشور را خوب میشناسم و به نظر من تركیه یك ایستگاه است. مثلاً اگر بخواهیم به آمریكا و یا انگلیس برویم، باید از تركیه عبور كنیم و.... از طرفی این كشور زیباترین لوكیشنها را در جهان دارد. البته فرهنگ زیاد بالایی ندارد. هر چند الان بهتر شده، ولی مناطق خوبی دارد. مثلاً كوچههایی دارد با سرازیریها و سراشیبیهای زیاد با سنگفرشهای جالب. من 8 ماه آمریكا بودم و در آن كشور این نوع خیابانها و كوچهها را ندیدم. بعد از لوكیشین دلیل بعدی خود فیلمنامه است، زیرا در این كشور پاسپورت و ویزای قلابی و قاچاق به راحتی پیدا میشود.شما در تركیه میتوانید سند كاخ سفید هم بدست بیاورید. آنقدر حقهبازی و كلاهبری زیاد است. دلیل دیگر راه نزدیك این كشور نسبت به كشورهای دیگر به ایران بود، زیرا ویزا نمیخواست.? آیا لازم بود این همه اغراق در فیلم باشد . در قسمتی از فیلم و ابتدای سكانس ورود به تركیه امین حیایی میایستد و تا میخواهد بگوید «آكسارا» كیفش را به شكلی از فرط اغراق خندهدار شده میزنند. به نظر میرسد نیازی داشتید كه بار آموزندگی در فیلم و اینكه بهوش باشید كه خارج نروید و تا برسید وسایلتان را میدزند و پر از آدم بد است و ... در فیلم به شدت به چشم بیاید!همراهان من شاهدند كه وقتی ما وارد تركیه كه شدیم، با چشمان خودمان دیدیم كه كیف یك خانمی را زدند و آن زن به زمین خورده و صدمه هم دید. البته این جریان دزدی و جنایت در كشوری مثل آمریكا هم زیاد وجود دارد. وقتی به آن كشور رفتم، دیدم یك دقیقه سرت را برمیگردانی، كیفت را میزنند. برادرم به من گفت چون شما كارگردان هستی، باید همه كشورها را بگردی. به همین دلیل من را برد شوروی، بعد آمدم انگلیس و پس از آن به آمریكا رفتم و در نهایت متوجه شدم ایران بهترین جا برای زندگی است.? آقای قادری قرار شد با هم بدون تعارف صحبت كنیم. حتی اگر یك موضوع كاملا واقعی بخواهد تبدیل به یك اثر هنری و یك تصویر شود، باید از فیلتر ذهن و فكر كارگردان عبور كند و به یك شكل دیگری باورپذیرتر شودبله در این مورد حق با شماست. در قسمتی از فیلمنامه هم پسر میآید در خیابان با كسی صحبت میند و موقع خرید دزدان متوجه میشوند او پول دارد و در كوچهای یك دفعه او را میگیرند و همه اینها را من آمدم در 6 تا 7 دقیقه به تصویر كشیدم، در صورتی كه میشود آن را تا 2 ساعت هم كش داد. خودتان ریتم خوب در فیلم را از مهمترین عوامل خوش ساختی آن دانستید . در سینما اگر زرنگ نباشی، باختی. مثلاً اگر فیلم آكواریوم شكست گیشهای داشت، آیا باز هم من را دعوت میكردید؟? بله، حتماً...نه نمیكردید. اگر الان از من دعوت شده برای كار خودتان بوده . چرا در سالهایی كه من بازی نمیكردم، كسی سراغ من نمیآمد؟ مثلاً الان شما دنبال ابوالفضل پورعرب میروید؟? جایی مثل خبرگزاری كه نگرانی تیراژ نداره كه احیانا بخواد از عكس و یا نام افراد برای فروش استفاده كنه. در ضمن چرا میگویید خبرنگاران این كار را نمیكنند. خبرگزاری ایسنا از مدتی قبل اگر دیده باشید، سوژهای را با این رو تیتر كه «دلیل كم كاری شما چیست؟» دنبال كرده و تا حالا و با اكثر هنرمندانی كه در این سالها خبری از آنها نبوده است، مصاحبه كرده و پای دردو دلشان نشسته است.ایرنا به شكلی دیگر ، فارس به نوعی دیگر ،ایرانیوز ، روزنامهها و ... این كار كمی است؟ چرا هیچ كس كارهای مفید و خوبی را كه در رسانهها و مطبوعات میشود نمیبیند و حرف نمیزند .خوب گیرم كه این كار هم شده باشد. بروید سراغ آنها كه چی بشود؟ شما با مصاحبه و درد و دل به آن هنرمند كار میدهید؟? البته. یا روحیه و یا كار . خیلیها چندین سال بود كه از سینما و تلویزیون دور بودند، ولی بعد از این مصاحبه، دوباره دیده شدند و برای كار دعوت شدند.من حالم خوب نیست. یك چیزهایی باید بگویم، نمیشود. به نظر من هر كس یك دورانی دارد. فكر میكنید اگر شما سراغ او نروید، چه میشود. نهایتاً مثل گذشته تنها میماند. بهتر از این است كه گذشته برایش تكرار شود. شما مراسم ختم فریدون گله را ببینید چند نفر به آمدند؟ اینها همه اش دیالوگ است. البته خودم هم از این حرفها میگویم .? البته در نهایت متوجه نشدیم كه شما میگویید چرا به سراغ هنرمندان از كار افتاده ، كم كار یا بیكار میروید و یا چرا نمیروید. بگذریم به هر حال شما كه دوباره به عرصه بازیگری هم برگشتیدو البته كم سر و صداتر از آن چیزی كه شاید انتظار میرفت.آن پلانی كه من وارد فیلم میشود و بعدش در خیابان ،چمدان به دست همراه با دخترم میآیم، آرامترین پلان برای ورود من به استانبول بود و بیشتر از این نتوانستم به مخاطبان حال بدهم در صورتی كه این كار خیلی راحت انجا میشد.? البته باید بگویم آن نما و بارانی و چمدان و دختر و خیابان دقیقا شبیه نمایی از فیلم جاودانه و خاطرهانگیز حرفهیی (لئون) ساخته لوك بسون بود و زیباست.من آن فیلم را ندیدم. یعنی یادم نیست . همه میگویند ایرج قادری در این فیلم ما را به یاد دهه پنجاه میاندازد. عزیزم ، مهربون ، این آدمها شناسنامه دارند. من در فیلم پزشك زیبایی نبودم كه دفتر كارم خیابان میرداماد باشد. من هم كارگری كردهام و نمیتوانم مثل آلن دلون روزی چند پیراهن عوض كنم. حتی آن بارانی سربازی را از میدان گمرك خریدم. من در این فیلم شناسنامه آدمی را نشان میدهم كه با دخترش زندگی میكند و با توجه به اینكه سواد كافی ندارد، ولی آدم ضعیفی نیست و با شرف زندگی میكند، ولی وقتی احساس خطر میكند، باید عكسالعمل نشان دهد.لینک : چشمان سیاه آكواریوم" همچنان بیشترین سینماهای پایتخت را در اختیار دارد مصاحبه كارگردان فیلم «چشمان سیاه»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 369]
صفحات پیشنهادی
ایرج قادری : هر چه می سازم میگویند فیلم فارسی است
ایرج قادری : هر چه می سازم میگویند فیلم فارسی است. ایرج قادری : هر چه می سازم میگویند فیلم فارسی است "ایرج قادرى پس از 5 دهه بازیگرى (به استثناى یك دهه وقفه ...
ایرج قادری : هر چه می سازم میگویند فیلم فارسی است. ایرج قادری : هر چه می سازم میگویند فیلم فارسی است "ایرج قادرى پس از 5 دهه بازیگرى (به استثناى یك دهه وقفه ...
ابراهیم حاتمیکیا : هیچوقت کسی را تحقیر نکردهام
یعنی از كی هر روز با خودتان عهد بستید كه نقدها را نخوانید، اما دوباره سراغ آنها رفتید؟ ... امروز داشتم نقدی از «امیر قادری» را میخواندم كه پر از نیش و نوش بود. .... برای همین است كه میگویند ابراهیم حاتمیكیا بلد است فیلم جنگی بسازد و حتی اگر فیلم ... من فیلمهایم را با توجه به مسائل جامعه میسازم، با توجه به مسئلهای كه در جامعه رخ میدهد. ...
یعنی از كی هر روز با خودتان عهد بستید كه نقدها را نخوانید، اما دوباره سراغ آنها رفتید؟ ... امروز داشتم نقدی از «امیر قادری» را میخواندم كه پر از نیش و نوش بود. .... برای همین است كه میگویند ابراهیم حاتمیكیا بلد است فیلم جنگی بسازد و حتی اگر فیلم ... من فیلمهایم را با توجه به مسائل جامعه میسازم، با توجه به مسئلهای كه در جامعه رخ میدهد. ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها