واضح آرشیو وب فارسی:قدس: عنايتي: برانكو مرا نابود كرد
*نورا مهدوي
رضا عنايتي با صراحت اعلام مي كند كه تيم ملي را ترك نكرده است. فقط به لحاظ بدني و فكري خسته بوده و از علي دايي اجازه
گرفته تا كمي استراحت كند، چون با شرايطي كه داشته كارآيي لازم را براي تيم ملي نداشته است. انگار علي دايي كابوس زندگي رضا عنايتي است. تا وقتي دايي بازي مي كرد بايد ذخيره او در تيم ملي مي بود و حالا هم كه دايي سرمربي شده عنايتي را روي نيمكت يا سكوي تيم نشانده است.
او معتقد است كه بازي در تيم ملي و باشگاه هيچ تفاوتي با هم ندارد و اگر به لحاظ امنيت بازي تأمين بود شرايطش در تيم ملي خيلي بهتر از چيزي كه الان هست، مي بود.
* اين فصل با الامارات چطور گذشت؟
** خيلي سخت و طبيعي بود كه اين طوري بگذرد- اول فصل با صحبتي كه با مديريت باشگاه داشتيم قرار شد چند بازيكن خوب جذب كنند تا مثل فصل قبل به مشكل نخوريم. من قراردادم را تمديد كردم و مديران هم قول دادند تا كمك كنند، اما چند بازيكن گرفتند كه نه تنها به ما كمك نكردند، بلكه به مشكلات ما اضافه هم كردند و به همين دليل تيم همان روند سال قبل را ادامه داد و در نهايت سقوط كرديم.
* حضور در الامارات از لحاظ حيثيت ملي براي تو منفي نبود؟
** نه، دو سالي كه در اين تيم بودم تجربيات خيلي خوبي به دست آوردم. با اينكه به دسته دوم سقوط كرديم، اما چهارمين بازيكن خارجي ليگ امارات شدم. نكته مثبت اينكه مبعلي و معدنچي هم اول و دوم شدند و از چهار نفر سه نفر ايراني بودند. در باشگاههاي امارات بين ايراني ها و برزيلي ها جنگ است و ما اين جنگ را برديم.
* شماها به بازي در حضور هواداران زياد عادت داريد. در امارات كه باشگاهها هواداران كمي دارند، چطور اين غربت را تحمل مي كرديد؟
** جمعيت 78 ميليوني را نبايد با جمعيت دو ميليوني مقايسه كرد. وقتي قبول كرديم كه در آن جا بازي كنيم بايد با اين مسائل كنار بياييم. البته آن جا هم هر تيمي به اندازه خودش طرفدار دارد، اما در كل جذابيتي را كه ما تجربه كرده ايم، ندارد. خودم در استقلال بودم و فقط به عشق هواداران در زمين حاضر مي شديم و انگيزه هم مي گرفتيم، اما بايد در امارات با اين شرايط كنار مي آمديم. ما بايد حرفه اي فكر كنيم. اين فصل در النصر كارمان سخت تر است، چون طرفدارانش خيلي قديمي هستند و خيلي زود از كوره درمي روند.
* امسال هدفت با النصر چيست؟
** اگر خدا بخواهد تيم را در رده خوبي نگه داريم و به جام باشگاههاي آسيا صعود كنيم. خودم تا حالا در ليگ قهرمانان آسيا بازي نكرده ام، اما امسال با النصر مي خواهم به اين رقابتها صعود كنم. مي خواهم با پيراهن النصر آقاي گل ليگ امارات بشوم، البته فصل قبل محروم شدم و دو بازي آخر را از دست دادم كه كارم را خيلي خراب كرد، اما امسال خيلي قوي تر كار مي كنم تا آقاي گل بشوم.
* از كادر فني و اخلاق لوكا بوناچيچ چه شناختي داري؟
** با لوكا تا حالا كار نكرده ام كه در مورد كار فني اش صحبت كنم، اما با بچه هاي سپاهان كه در تيم ملي بودند، صحبت مي كردم ، كار فني او را تأييد مي كردند. اخلاق تند لوكا هم نكته مثبت او براي تيمهاي عربي است، چون بازيكنان اماراتي تنبل هستند و اگر فضا برايشان باز باشد حتي تمرين هم نمي كنند. اگر مربي را ساده ببينند شايد سر تمرين هم حاضر نشوند. با بچه هاي النصر كه صحبت مي كردم، مي گفتند كه لوكا خيلي سخت گير و با نظم است و خيلي از او مي ترسيدند.
* به تيم ملي دعوت شدي، اما چرا كناره گيري كردي؟
** من به تيم ملي دعوت شدم و مثل هميشه در خدمت تيم ملي بودم، اما اتفاقاتي كه در بازي با زامبيا افتاد براي من سخت گذشت. بزرگترين اشتباهم اين بود كه همان جا نرفتم. در تيم ملي يك مقدار روي من حساسيت است كه نمي گذارند همان كاري را كه در باشگاه مي كنم، انجام دهم. اگر عصبي شوم كارآيي ام خيلي پايين مي آيد و تمركزم را از دست مي دهم. تصميم گرفتم يك مدت استراحت كنم، چون چند سال است كه استراحت نداشته ام.
* فكر مي كني ترك تيم ملي تصميم درستي بود؟
** من تيم ملي را ترك نكردم، اجازه گرفتم. به سرمربي تيم ملي گفتم كه خسته ام و اجازه گرفتم تا استراحت كنم. ما كه نمي خواهيم به تيم ملي كشورمان خيانت كنيم. وقتي مي بينم در اين مقطع كارآيي ندارم، چرا بمانم. هم به لحاظ بدني و هم فكري خيلي خسته بودم. اجازه گرفتم تا هر وقت سرحال بودم، برگردم تا مفيد باشم.
* به نظر مي رسد از نيمكت نشيني و سكونشيني خيلي عصبي مي شوي و طاقت اين رفتارها را نداري.
** كسي كه تصميم گيرنده است سرمربي تيم است، اما يك چيزهايي بايد لحاظ شود. من هفت سال سكونشين دايي در تيم ملي بودم، اما يك بار هم ناراحت نشدم. با اينكه همه عنوانهاي ايران را داشتم، اما هيچ صحبتي نكردم، در صورتي كه حقم بود صد درصد بازي كنم، اما برانكو ايده هايي داشت كه از خيلي چيزها مي ترسيد.
* اما تصميم تو بعد از بازي با امارات خيلي عجيب بود.
** چيز خاصي نبود. سرمربي تركيب را گفت. من بايد روي سكو مي نشستم كه خيلي عصبي شدم. بعد از اين همه سال همان آش و همان كاسه، صلاح ندانستم در كنار تيم بمانم، چون نه جنبه اش را داشتم و نه طاقت سكونشيني را، سريالي كه هفت سال اتفاق افتاده بود، باز هم اتفاق افتاد كه زياد خوشايند نبود. نخواستم سروصدا كنم و حاشيه درست كنم. فقط از سرمربي تيم ملي اجازه گرفتم تا استراحت كنم.
* با اين شرايط فكر مي كني دوباره به تيم ملي دعوت بشوي؟
** دعوت بشوم در خدمت تيم ملي هستم و اگر نشوم هم مهم نيست، چون تيم ملي ملك شخصي من نيست و متعلق به همه است و افتخارش هم مال همه است.
* سكونشيني بازيكنان جديد و جوان خيلي سخت بود؟
** از شرايط خسته شده بودم. سكونشيني دردآور است و شرايط، شرايط خيلي بدي بود.
* خيليها معتقدند كه رضا عنايتي به تيم ملي پشت كرده است واقعاً اين طوري است؟
** نه، هيچ بازيكني نمي تواند به تيم ملي پشت كند. من به تيم ملي تعصب دارم. تيم كشورم است و اگر روزي اتفاقي براي تيم ملي بيفتد همه توانم را براي تيم ملي مي گذارم. فعلاً به خاطر خستگي كناره گيري كردم.
* چرا اينقدر از علي دايي انتقاد مي شود؟
** نمي دانم چطور جواب اين سؤال را بدهم. فكر مي كنم يك مقدار به جام جهاني برمي گردد. مردم توقع داشتند در جام جهاني از گروه مان صعود كنيم، اما وقتي حذف شديم همه نگاهها به سمت دايي رفت. فكر مي كنم مردم هنوز اتفاقات جام جهاني يادشان هست، اما نبايد الان موضع گيري كنيم، چون شرايط خيلي حساس است. گروه ما از گروه ژاپن و استراليا آسان تر است. بايد از تيم ملي همه جانبه حمايت شود تا با خيال راحت صعود كنيم و به جام جهاني برويم. بعد فرصت هست تا صحبت كنيم، اما در اين مرحله صعود به جام جهاني مهم است.
* تو هفت سال در تيم ملي بودي، اما قبول داري كه بدشانس هم بودي؟
** شما بپرسيد كه چه زماني و كجا به من فرصت دادند و بد بودم. اولين بازي ملي من سال 80 مقابل فلسطين بود كه 25 دقيقه بازي كردم و يك گل زدم. ديگر بازي نكردم و فقط 10 دقيقه يا 15 دقيقه به زمين مي رفتم تا جام ملتهاي چين. در بازي با تايلند در دقيقه 70 به زمين رفتم كه مساوي بوديم. برانكو مرا به زمين فرستاد و گل زدم و سه بر صفر برديم. بعد از آن بازي توقع داشتم فيكس باشم، اما بازي نكردم تا به بازي عمان رسيديم. در آن بازي نيمه اول دو بر صفر عقب بوديم كه با سيستم 1-3-2-4 بازي مي كرديم. وسط نيمه برانكو گفت، به زمين برو، اول بازي يك ضربه سر زدم كه به تير دروازه حريف خورد و در نهايت 2-2 مساوي كرديم و صعود كرديم. دوباره بازي به من نرسيد تا بازي رده بندي مقابل بحرين كه يك نيمه در زمين بودم و خوب كار كردم.
* شايد برانكو به تو اعتماد نداشت؟
** اتفاقاً به نكته جالبي اشاره كرديد. اعتماد خيلي مهم است. من از ابومسلم به استقلال رفتم و دو سه بازي اول بيرون بودم، اما بعد فيكس شدم. اميرخان (قلعه نويي) به من گفت كه به تو اعتماد دارم و 90 دقيقه در زمين هستي. برو و با خيال راحت كارت را بكن. در استقلال اصلاً فكرم به تعويض شدن نبود و با خيال راحت كارم را مي كردم، اما در تيم ملي! اين طوري نبود البته خيلي ها هم در تيم ملي بودند كه آنقدر بازي مي كردند تا خوب شوند به من هم دو سه تا بازي فرصت مي دادند اگر خوب نبودم، اصلاً دعوتم نمي كردند.
* بازگشت قلعه نويي به استقلال كار درستي بود؟
** اميرخان كارنامه خيلي خوبي در استقلال دارد. آن سه سالي كه ما بوديم خيلي خوب بود و امسال هم قهرمان جام حذفي شد. قلعه نويي از نظر شخصي به استقلال خيلي كمك مي كند، چون مي داند چطور يارگيري كند و چطور حاشيه ها را اداره كند. جلوي حاشيه را گرفتن خيلي مهم است. اگر حاشيه نباشد خيلي راحت تر مي توان كار كرد و اميرخان استاد گرفتن حاشيه است و نمي گذارد حاشيه وارد تيم شود. از نظر كار فني هم عالي است.
* اما در مالزي و با تيم ملي نتوانست نتيجه بگيرد و به يك سري بازيكنان هم اعتماد نداشت؟
** متأسفانه با تمام ارادتي كه به اميرخان دارم، اما بايد بگويم در مالزي سيستم ما 1-3-2-4 بود و من پيستون چپ بودم و نبايد توقع گلزني از من مي رفت. من و فريدون زندي در سمت چپ بوديم و از آن ناحيه گل نخورديم، اما نمي توانستم در كار هجومي شركت كنم. من سه سال با قلعه نويي در خط حمله استقلال بودم، اما در جام ملتها كارآيي لازم را نداشتم. ناراضي نيستم و در مالزي خيلي از كار خودم راضي بودم.
* واقعاً راضي بودي؟
** همه مي گويند عنايتي بايد گل بزند، اما نگاه نمي كنند كجا بازي كردم. همه مي گفتند كه بايد مهاجم باشم، اما اگر اميرخان مي گفت برو دروازه بان تيم باش، مي رفتم و بازي مي كردم. شايد از وحيد طالب لو بهتر پنالتي بگيرم. حرف اميرخان برايم سند است.
* بيشترين ظلم را كدام مربي در حق تو كرد؟
** برانكو، در فوتبال ملي مرا نابود كرد. البته ضربه به فوتبال ملي ما زد. او و دستيارانش نگذاشتند به فوتبال ملي كمك كنم.
* بزرگترين حسرت دوران بچگي؟
** تمام خاطرات خوشم مربوط به دوران بچگي ام است و حسرت هيچي را نخوردم. خانواده ما پرجمعيت بود و هر شب هفت، هشت نفر در خانه ما با هم كشتي مي گرفتند و خيلي خوش مي گذشت. از نظر مالي ما يك خانواده معمولي بوديم، اما از خيلي جهات خوش مي گذشت. خيلي هم خوش بوديم. الان هم بزرگترين آرزويم سلامتي خانواده ام است و آدم اگر سالم باشد با كار و تلاش مي تواند همه چيز را جبران كند.
* مشهد امسال دو تيم در سطح اول ايران دارد. برايت جالب نيست؟
** تعجب مي كنم. فوتبال مشهد نبايد بگويد پول ندارم و نمي توانيم هزينه كنيم. اينها را كه مي شنوم غمگين مي شوم. مشهد ظرفيت بالايي دارد و كارخانه هاي زيادي هم دارد. نمي دانم چرا مسؤولان به فكر نيستند. بايد از اين دو تيم حمايت شود وگرنه فوتبال خراسان رو به نابودي مي رود. بايد اين مشكلات رفع شود، چون چشم اميد جوانهاي استان همين دو تيم است، پس بايد با آرامش خاطر كار كنند.
* اگر يك روزي در فوتبال ايران پول نباشد براي كدام تيم حاضري مجاني بازي كني؟
** استقلال، چون اين تيم و هوادارانش را دوست دارم. تازه مگر در آن سه سال چقدر پول دادند. من سه سال بازي كردم و 90 ميليون پول گرفتم كه پولي نبود.
* براي تو كه مايه داري 90ميليون پول نيست.
** سه سال در بهترين شرايط براي استقلال بازي كردم، اما خيلي ها، خيلي بيشتر از من گرفتند و الان اداره ماليات مي گويد كه بايد 12 ميليون بدهي، چون از استقلال 240 ميليون پول گرفتي. به آنها گفتم من با چاقو به اتاق دكتر قريب رفتم و گفتم كه اگر پول ندهي با چاقو مي زنم، چطور از قريب مي توانستنم 240 ميليون پول بگيرم؟ من سه سال براي استقلال معرفتي بازي كردم و اگر لازم باشد باز هم معرفتي بازي مي كنم.
* چرا براي ابومسلم معرفتي بازي نمي كني؟
** سؤال خيلي سختي پرسيدي و مرا در چالش انداختي، ابومسلم تيم شهرم است و شايد يك روزي براي ابومسلم هم مجاني بازي كردم. چون تيم شهرم را خيلي دوست دارم.
* اين روزها بحث خوانندگي تو و آلبوم آهنگهايي كه خوانده اي مطرح شده است. علي پروين مي گفت بازيكني كه دنبال خوانندگي و بازيگري برود ديگر بازيكن نمي شود. تو هم همينطور هستي؟
** علي آقا با تجربه است و قلباً ايشان را دوست دارم. سلطان حرفي بزند، حتماً درست است. من چاكر علي آقا هم هستم. ان شاءا... كه با خواندن هم فوتباليست مي شوم.
* اصلاً چطورشد كه تصميم گرفتي بخواني؟
** همه چيزاتفاقي بود، قصد نداشتم كه بخوانم، اما از آن اتفاقاتي بود كه ناخودآگاه به سمتش رفتم. سياوش اكبر پور يك نفر را معرفي كرد و ازمن تست گرفت. بعد رفتيم استوديو و الكي خواندم و همه چيز اتفاقي بود. هم تمرين مي كردم، هم بازي و هم وقت استوديو داشتم. اين كارها را سه، چهار سال پيش مي كردم و پشت سر هم آقاي گل هم شدم. حرف علي آقا سند، اما چطور توانستم هم خواننده باشم و هم آقاي گل شوم؟ البته باز هم مي گويم حرف سلطان براي ما سند است.
چهارشنبه 26 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 181]