واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گفتوگو با پرویز دواییباید از خودمان بنویسم؛ نه تحت تأثیر نویسندگان خارجی
پرویز دوایی معتقد است، متاسفانه خیلی از نوشتههای امروز داستاننویسان ایرانی، تحت تأثیر كتابهای نویسندگان معروفاند.این داستاننویس و منتقد ایرانی ساكن شهر پراگ درباره سطح آثار داستانی كه در سالهای اخیر در ایران منتشر شدهاند، گفت: تعدادی از آنها به دستم میرسند، اما یكی از آنها كه بسیار در من اثر كرد و دوستش دارم، «شما كه غریبه نیستید» هوشنگ مرادی كرمانی بود؛ واقعا امیدبخش و دلپذیر.دوایی افزود: این اثر واقعیت بود، چون زندگی خود نویسنده پشتش بود. سبك بهشدت صادق و بدون صنایع ادبی كه خیلی دستوپاگیر نیست. درواقع تجربههای از سر گذرانده و واقعی و قوی یك نویسنده است و اگر اثری چنین باشد، راه خود را پیدا میكند و به سبكپردازی آنچنانی نیازی ندارد، یا نیازی به اینكه زیاد با آن اعمال ادبیاتی مرتكب شویم.بهعقیده دوایی، این اثر خیلی راست، ایرانی بوده كه با هر انسان دیگری در سراسر دنیا ارتباط برقرار میكند.او همچنین دربارهی خواننده نداشتن كتاب در ایران، گفت: هرچند كه خیلی در جریان نیستم، اما دوست مرحومم كریم امامی در جایی نوشته بود كه این كتابها پیش ناشرها و كتابفروشیها میمانند، چون خوانندهی زیادی ندارند؛ ولی كتابهایی كه مطلوب باشند، به فروش میرسند و مردم هم میخوانند. قرار نیست همه مردم هم منتقد باشند و به سراغ كتابهایی در سطح ماركز و فاكنر بروند.دوایی تاكید كرد كه خیلی از كتابهایی كه امروز نوشته میشوند، تحت تاثیر نویسندههای خارجی هستند كه این واقعا خوب نیست و ما باید از خودمان بنویسم؛ مگر ما چه كم داریم؟او ادامه داد: البته خواننده و علاقهمند كتاب، كتاب میخواند. در خود ایران نویسندگانی هستند كه كتابهایشان بهفروش میروند و كتابهای سبكی هم نیستند، مثل «چراغها را من خاموش میكنم»، چون نزدیك به خواننده نوشته شده است.به اعتقاد دوایی، چهرههای ماندگار كه بتوانند پشتوانه باشند، به تدریج پیدا میشوند.او همچنین درباره ممیزی كه گاها مورد اعتراض برخی نویسندگان در ایران قرار میگیرد، اظهار داشت: البته خودم سعی كردم همیشه مؤدب بنویسم و از رمانتیكهای سبك قدیم هستم. البته ابراز عقاید در هر مملكتی طبق روش آن جامعه صورت میگیرد، ولی من با سانسور، مسائل جنسی و خشونت مخالفم، چه در فیلم و چه در كتاب، البته سنجش این سانسور به سلیقه هم بستگی دارد كه با چه كسانی باشد. نمیخواهم بگویم جلو دهن آدمها را باید گرفت و بست، اما خشونت و غریزه بیدلیل در فیلم یا كتاب چه معنا دارد؟ هرچند كه در ایران این اتفاق كمتر میافتد. ما میتوانیم از طریق تخیل راههای بهتری پیدا كنیم كه سانسور هم نشود؛ در ادبیات ما كه استعاره، تمثیل و كنایه فراوان است.او در همین زمینه تاكید كرد: نمیخواهم از سانسور دفاع كنم. اتفاقا تازگیها كتابی در ایران درآمده دربارهی ممیزی و نمونههای فراوانی آوردهاند كه هوش از سر آدم میپرد و خیلیهایش مته به خشخاش گذاشتن است. با این شكل ممیزی موافق نیستم، اما با صراحتهای عجیب و غریب جنسی یا خشونت مخالفم كه باید رعایت شود. سلامت نفس خواننده را هم باید رعایت كرد. ما ملت خیلی بازی هم نیستیم؛ ما ایرانیها حجبی داریم كه بهنظرم خیلی هم بد نیست.دوایی در پایان درباره ارزیابیاش از وضعیت فرهنگ و هنر در ایران طی سالهای اخیر، گفت: در مقام مقایسه نسبت به سالهایی كه ما شروع كردیم، واقعا پیشرفتهای امیدواركنندهای شده است. آدمهای حسابی، خوشبختانه در مملكت ما در هر زمینهای هستند. متاسفم كه از تجلیات جلوههای سینما و ادبیات ایران دور هستم، اما آثار خوبی دیدهام و بهقول احمد شاملو، بشر محكوم به پیشرفت است. به هر حال نمیشود ساكن بود. فیلمی كه در طی سالهای اخیر دلچسب دیدم و از مساله خوبی هم دفاع میكرد، «طعم گیلاس» عباس كیارستمی بود كه خوب هم ساخته شده بود. علاوه بر كتاب مرادی كرمانی، «هیچكاك و آغاباجی» بهنام دیانی به عقیده من گلهای این سالهای هستند. به هر حال، باید هوای مشتری را كه مخاطب باشد، هم داشت و چیزی به او داد كه سخیف نباشد، در عین جذاب بودن.پرویز داویی متولد 27 آذرماه سال 1314 در تهران است. نوشتن را از سال 1330 آغاز كرده و برای مجلههایی همچون ستاره سینما، سپید و سیاه، بامشاد، خوشه و رودكی، نقد و داستان مینوشته است.از او علاوه بر تالیف و ترجمهی آثاری در زمینهی سینما و ادبیات، مجموعه داستانهایی از جمله «باغ»، «بازگشت یكهسوار»، «سبز پری»، «ایستگاه آبشار» و «بلوار دلهای شكسته» نیز منتشر شدهاند.لینک: ادبیات
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 292]