واضح آرشیو وب فارسی:قدس: قاتل مادر بزرگ به قصاص نفس محكوم شد
گروه حوادث- مصدق: دادگاه كيفري استان تهران جوان 20 ساله اي را به جرم قتل مادربزرگش گناهكار شناخت و او را به قصاص نفس محكوم كرد.به گزارش خبرنگار ما، عصر سي ويكم خرداد ماه سال 86 پيرزن 75 ساله اي به نام «زيبا» در خانه اش واقع در خيابان 15 متري افسريه مورد حمله قرار گرفت و با يك ضربه چاقو كه به صورت چكشي به قفسه سينه اش وارد شد از پاي در آمد. بنابراين خبر، پس از اين حادثه «محمد» نوه دختري «زيبا» به دستور بازپرس كشيك ويژه قتل دادسراي جنايي مركز از سوي كارآگاهان پليس بازداشت شد. در تحقيقات مقدماتي از سوي دادسراي جنايي تهران اين جوان معتاد گناهكار شناخته شد و عليه او قرار مجرميت صادر گرديد. «محمد» صبح ديروز در شعبه 71 دادگاه كيفري به رياست قاضي عزيز محمدي تحت محاكمه كيفري قرار گرفت. در ابتداي اين جلسه «سيفي» نماينده دادستان با قرائت كيفر خواست صادره و مجرم خواندن متهم در ارتكاب قتل مادر بزرگش از هيأت قضايي خواستار مجازات قانوني وي شد.سپس مادر متهم و دختر بزرگ مقتول در جايگاه قرار گرفت و گفت: اگر چه در تحقيقات اوليه خواستار قصاص پسرم بودم، اما در ادامه وقتي پي بردم كه «محمد» به عمد مادرم را نكشته است، پشيمان شدم و اعلام گذشت كردم، و اكنون هم از حقم گذشت مي كنم.بعد از اظهارات دختر بزرگ مقتول خواهر وي به عنوان آخرين ولي دم از هيأت قضايي خواستار قصاص متهم شد و گفت: من هنگام جنايت در خانه مادرم نبودم و نمي دانم قتل چگونه اتفاق افتاد، اما شنيدم كه «محمد» با شوهر خواهرش درگير بود. روز حادثه هم با برداشتن چاقو مي خواست به سراغ وي برود و او را به قتل برساند، اما مادرم متوجه منظورش شد و وقتي خواست چاقو را از دستش بگيرد از سوي متهم مورد اصابت ضربه چاقو قرار گرفته و از پاي در مي آيد.در ادامه متهم مقابل پنج قاضي شعبه 71 دادگاه كيفري ايستاد و با رد اتهام ارتكاب قتل عمد گفت: من به عمد مادر بزرگم را كه تنها حامي ام بود و برايم مادري كرده بود، نكشتم. وي در شرح ماجرا گفت: آن روز پس از دو ماه ترك اعتياد، كراك مصرف كرده بودم. حالم اصلاً خوب نبود. فقط يادم مي آيد اول خواهرم به خانه مادر بزرگم زنگ زد و سپس همسرش تماس گرفت. گفتگوي تلفني من و شوهر خواهرم به مشاجره لفظي منجر شد، در نتيجه پس از قطع تلفن به آشپزخانه رفتم و چاقويي برداشتم. با پوشيدن كفش ها مي خواستم از خانه خارج شوم كه مادر بزرگم به تصور اينكه قصد درگيري با شوهر خواهرم را دارم به طرفم آمد. او با گرفتن دو دستم از ناحيه مچ مي خواست چاقو را از دستم بگيرد كه پايش به زانويم خورد و من كنترلم را از دست دادم. وقتي به خود آمدم، متوجه شدم چاقو به او كه روي من افتاده بود اصابت كرده است. در ادامه قاضي عزيز محمدي از متهم سؤال كرد اما اظهارات شما در خصوص چگونگي اصابت چاقو با نظريه پزشكي قانوني كه تصريح كرده ضربه چاقو به صورت چكشي وارد شده است، مطابقت ندارد، در اين خصوص چه مي گويي؟ متهم گفت: حقيقت ماجرا را شرح دادم. قصد كشتن مادربزرگم را نداشتم. فقط مي خواهم خاله ام اين حقيقت را باور كند.اين جوان 20 ساله در آخرين دفاع از خود گفت: مرگ مادر بزرگم اتفاقي بود. من شايد در زندگي ام كارهاي اشتباهي كرده باشم اما قاتل نيستم. گفتني است، با اخذ آخرين دفاع از متهم هيأت قضايي شعبه 71 وارد شور شدند و با اكثريت آرا «محمد» را به اتهام قتل مادر بزرگ پيرش گناهكار شناختند و حكم به قصاص نفس وي دادند.
چهارشنبه 19 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 227]