به درخواست خاله متهم و حكم قضات دادگاه نوه بايد تقاص قتل مادربزرگ را پس بدهد

واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: به درخواست خاله متهم و حكم قضات دادگاه نوه بايد تقاص قتل مادربزرگ را پس بدهد
گروه حوادث؛ پسر جواني كه با وارد آوردن ضربه چاقو مادربزرگش را به قتل رسانده بود از سوي قضات شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران به قصاص محكوم شد. به گزارش خبرنگار ما، در ابتداي جلسه محاكمه اين پسر آرش سيفي نماينده دادستان تهران در جايگاه قرار گرفت و گفت؛ محمد جوان 19 ساله حاضر در دادگاه كه داراي سه فقره سابقه كيفري است در اين پرونده از سوي دادسرا در قتل مادربزرگش زيبا مجرم شناخته شده است. مطابق گزارش ارائه شده از سوي پليس محمد 31 خردادماه سال گذشته با وارد آوردن ضربه چاقو مادربزرگش را به قتل رسانده و چند ساعت پس از حادثه در همان محل دستگير شده است.با توجه به مدارك ارائه شده در پرونده و اعترافات صريح متهم، وي از نظر دادسرا مجرم است و تقاضاي مجازات وي را دارم. با توجه به اينكه همه اولياي دم به جز يك نفر از متهم اعلام رضايت كرده بودند، قاضي عزيزمحمدي - رئيس دادگاه - از خاله محمد به عنوان تنها شاكي پرونده خواست در جايگاه قرار گيرد، وي گفت؛ من براي محمد تقاضاي قصاص دارم، چرا كه او جواب مادر من را با چاقو داد.محمد از وقتي كه خيلي بچه بود پيش مادرم زندگي مي كرد. خواهرم پس از مرگ شوهرش مدتي در خانه يكي از دخترانش اقامت داشت اما پس از دو سال به خاطر اختلافي كه با دامادش پيدا كرد خانه او را ترك كرد. مادرم با اينكه پيرزن بود، هر كاري كه مي توانست براي محمد كرد. روز حادثه برادرزاده ام با من تماس گرفت و خواست به خانه مادرم بروم، او گفت؛ محمد چاقو برداشته و درگيري ايجاد كرده است. وقتي خودم را به خانه مادرم رساندم با جسد وي روبه رو شدم.در ادامه جلسه محاكمه محمد در جايگاه حاضر شد و گفت؛ مادربزرگم را به عمد نكشتم، من به جز مادربزرگم كسي را نداشتم؛روز حادثه شوهرخواهرم تلفن زد و با او بحث كردم خيلي عصباني بودم، مواد هم كشيده بودم و در حالت عادي قرار نداشتم.به آشپزخانه رفتم و چاقو برداشتم كه به سراغ شوهرخواهرم بروم، اما مادربزرگم جلوي من را گرفت. مادربزرگم دو مچ دست هاي من را گرفته بود و در حين كشمكش چاقو وارد بدنش شد و روي زمين افتاد، من اصلاً فكر نمي كردم چاقو باعث مرگ مادربزرگم شود. محمد در حالي كه به شدت اشك مي ريخت، گفت؛ خاله ام مي داند از وقتي پدرم فوت شد آواره و پريشان شدم، هيچ چيز و هيچ كس را نداشتم، مادربزرگ همه كس من بود، با مرگ او من هم مردم، حالا اگر خاله ام تقاضاي قصاص دارد، من هيچ چيز نمي خواهم، من را قصاص كند، اما مي خواهم حرفم را بپذيرد و باور كند كه من به عمد مادربزرگ را نكشتم.در اين هنگام مادر محمد خطاب به قضات گفت؛ اگر خواهرم براي پسر من مرگ مي خواهد، حرفي ندارم، لازم نيست براي پرداخت تفاضل ديه دارايي اش را بفروشد، كسي در اين دنيا انتظار من و محمد را نمي كشد و من خودم سهم ديه ساير اولياي دم را مي پردازم تا خواهرم محمد را قصاص كند اما او بهتر از هر كسي مي داند كه محمد چه قدر بي پناه است. پسرم زمان قتل مواد مصرف كرده بود و فرد معتاد پس از مصرف مواد در حالت عادي قرار ندارد. من هم داغدار مادرم هستم و اگر خواهرم فكر مي كند توان تحمل داغ ديگر را دارم پسرم را قصاص كند.پس از پايان جلسه محاكمه 5 قاضي شعبه 71 وارد شور شدند و محمد را به قصاص محكوم كردند.
چهارشنبه 19 تير 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]

[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]