واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: nw_nk24-11-2009, 10:57 AMدر این بزنگاه افول و صعود تیم ملی فوتبال ایران، همه و همه دست بدست هم می دهند تا به هر بهانه ای از شکست در یک دیدار دوستانه تا تساوی حقارت بار و باخت خارج از خانه و خلاصه هرچیزی که بتوان به نوعی سرمربی تیم ملی را محکوم کرد به انتظار نشسته اند تا بگویند آقای سرمربی، تو یک شومن، شارلاتان، دروغگو و حقه بازی بزرگ هستی. http://i.media.goal.com/g/56938_news.jpg سايت گل - زمانی اکثر منتقدان محمود دادکان و برانکو ایوانکویچ، صعود تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی 2006 آلمان را مدیون گروه آسانی می دانستند که تیم ملی در آن قرار دارد. همانها البته وقتی که ایران از راهیابی به جام جهانی 2010 بازماند، دیگر از اینکه تیم ملی در میان پنج تیم چهارم شد حرفی نزدند. پیکان حملات متوجه مربیان تیم ملی، علی دایی و افشین قطبی بود. تو گویی، در این بزنگاه افول و صعود تیم ملی فوتبال ایران، همه و همه دست بدست هم می دهند تا به هر بهانه ای از شکست در یک دیدار دوستانه تا تساوی حقارت بار و باخت خارج از خانه و خلاصه هرچیزی که بتوان به نوعی سرمربی تیم ملی را محکوم کرد به انتظار نشسته اند تا بگویند آقای سرمربی، تو یک شومن، شارلاتان، دروغگو و حقه بازی بزرگ هستی. با اینحال یک نفر نیست از این آقایان بپرسد شماها خود چه کاره هستید که همه را به جرم ناکرده اینگونه بی محابا به فحش و ناسزا می گیرید. همان هایی که زمانی اویچ را درد فوتبال ایران می دانستند، بلاژویچ را هم سیاه کار و دغل باز معرفی می کردند، به امیر قلعنه نویی می تاختند که چرا در ضربات پنالتی از کره جنوبی شکست خورده است و در نهایت علی دایی را که در زمان قبول سرمربی گری همه تاییدش کرده بودند به جرم بی تجربه گی شایسته مربی گری تیم ملی نمی دانستند، با همان عهد و ادعای پیشین این بار به سراغ افشین قطبی هم آمده اند. صحبتم این نیست که همه آنچه پیشینیان نیمکت تیم ملی کرده اند درست بوده است و افشین قطبی هم عاری از خطا و اشتباه است؛ اما یک بار و فقط یک بار فردای روزنامه ها و ادعاهای کارشناسی پس از شکست تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی مقابل مکزیک و شکست اخیر ایران در برابر اردن را با هم مقایسه کنید. اگر کوچک ترین تفاوتی در نوع نگاه به این دو شکست، در دور رقابت کاملاً متفاوت، مربیانی که هم نام و هم میهن نیستند، بازیکنانی که جز معدودی تکرار نشده اند و خلاصه از زمین تا آسمان با هم تفاوت دارند، تکرار می کنم اگر تفاوتی در نوع نگاه و انتقاد روزنامه ها و کارشناسان فوتبالی ما دیدید می توانید امیدوار باشید که بلی، اندکی انصاف هم در این نوع برخورد وجود دارد. متاسفم که بگویم تاریخ برای کارشناسان و روزنامه نگاران ورزشی من نه دوبار که ده ها بار در شکل های سینوسی کمیک و تراژدیک تکرار می شود. فرقی نمی کند این آقای کارشناس، بیژن ذوالفقارنسب باشد که خود زمانی مربی تیم ملی بود و تمام این انتقادها را با گوشت و پوست خود لمس کرده است یا ناصر ابراهیمی که چه بگویم، حرمت موی سپیدش واجب، اما تجربه های خوبی با تیم هایی که او سرمربی اش در این سال ها بوده اند اگر کسی سراغ دارد بگوید و البته گل سرسبد همه، خداداد عزیزی که یاغی گری شیوه و مرام اوست. بیشتر از همه اینها، دوستان فعال در فضای مجازی که به بهانه حوادث پس از انتخابات افشین قطبی را از روی احساسی ناپخته به چوب انتقاد راندند و البته جواب آن را هم در اعتماد دوباره مردم به قطبی در آخرین نظرسنجی برنامه نود گرفتند. فصل مشترک همه اینها، از مربیان فوتبالی تمام شده تا کارشناسان فروشنده خبر و ما کاربران مجازی که تمام هنر خود را برای تیم ملی کشورمان هم در جدال و کلام سیاسی منحصر کرده ایم همین نگاه افراط و تفریطی به تیم ملی و مربی آن است. فارغ از آنکه به انتقاد درست از او بپردازیم منتظر شکستش می مانیم و آن روز دیگر عیدماست در به افتضاح کشاندن هرکس که مربی تیم ملی است و به هر دلیل دوستش نداریم. در اینجا نمی خواهم توجیه گر شکست تیم ملی باشم؛ اما کدام تیم را سراغ دارید که بدون شکست و درست گرفتن از اشتباهات موفق شده باشد؟ کدام تیم ملی و باشگاهی همیشه پیروز بوده است. منچستر با سرآلکس فرگوسن تاکنون به تیمی از ته جدول لیگ برتر نباخته است؟ برزیل با آن همه بازیکن میلیون دلاری مگر پیش از مسابقات جام جهانی نود به یک تیم آماتور ایتالیایی نباخت؟ ایتالیا امروز قهرمان جهان است و فوتبال بازی می کند و می بازد؛ فرانسه نایب قهرمان با دست تیری هانری به جام جهانی می رود؛ پرتقال تا آخرین لحظه در هول و ولای حضور بوسنی هرزگوین در جام جهانی است. بوسنی را که البته باید خوی بشناسیم. تیمی که مربی اش بلاژویچ (حقه باز) بود و حالا هرچند با بوسنی به جام جهانی نرفته، اما تیمی ساخته است که پس از شکست در برابر پرتقال مورد تحسین تماشاگران بوسنیایی هم قرار می گیرد. برادر من، فوتبال یعنی بردن و باختن و در نهایت درس گرفتن. در این فوتبال هر تیمی می تواند بازنده هر دیداری باشد. حتی اگر آن تیم برزیل قهرمان 5 دوره جام جهانی باشد. به جای آنکه باخت در برابر اردن را که تنها باخت ما هم نیست، چماق بالای سر مربی تیم ملی کنیم و به جای ایرادهای تاکتیکی به سراغ خصائل شخصی افشین قطبی برویم که مثل تمام مربیان قبلی تیم ملی حقه باز، شارلاتان، دروغ گو، کم تجربه، بدون آگاهی علمی و هزار نکته منفی دیگر هم هست، کمی هم در مورد خودمان بیاندیشیم که ما هریک از این میراث خواران شکست به کدام یک از این صفات بیشتر نزدیکیم که دیگران را بی محابا محکوم می کنیم. آرش غفاری !!!! برای مشاهده محتوا ، لطفا ثبت نام کنید / وارد شوید !!!! 2009/11/24 سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]