واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > خانواده - کودکان در برنامههای نامزدهای انتخابات غایبند مهدی خاکیفیروز: این روزها کاندیداهای انتخاباتی، شعارهای متفاوتی را برای گروههای سنی 18 سال و به بالاتر ارائه میدهند. زنان، بازنشستگان، جوانان و... همگی به سیبل شعارهای انتخاباتی تبدیل شدهاند. شاید اگر پیشنهاد دولت در مجلس تصویب میشد و سن رأی دهندگان به 15 سال تقلیل مییافت، در چنته انتخاباتی آنان، برنامههایی نیز برای گروه 15 تا 17 سالهها در نظر گرفته میشد. اما اکنون این طور نیست و بنابراین کودکان و نوجوانان باید زمانی منتظر بمانند که در عرصه سیاستی جایی برای آنها باز شود. کودکان خیابان و کار آمارهای رشد کودکان خیابانی در سالهای اخیر از مرز شدید گذشته و به مرحله خطرناک نزدیک شده است. این موضوعی است که حتی مقامات دولتی نیز آن را کتمان نمیکنند. آخرین آمارهای رسمی را مدیرکل سازمان بهزیستی استان تهران در 30 مرداد سال گذشته ارائه داد. به گفته طاهر رستمی، شمار کودکان خیابانی استان تهران در سال 86 دو برابر شده است. آمارهای نیمه رسمی از رشد 50 درصدی این کودکان در سال 87 خبر میدهند. رشد کودکان خیابانی به عوامل مختلفی نسبت داده میشود. از نظر مقامات دولتی، مهمترین عامل شرایط اقلیمی نامناسب سالهای اخیر یعنی خشکسالی، قحطی و کمبود منابع آبی و غذایی است. بسیاری از روستاها امکان کشت و دامپروری را از دست دادهاند. بنابراین برای ساکنان آنها چارهای جز مهاجرت به شهرهای بزرگ نمانده است. هرچند منتقدان دولت معتقدند سیاستهای ناکارامد اقتصادی نیز به روند مهاجرتها دامن زده است. طاهر رستمی در سخنان خود به این نکته اشاره کرده بود که 90 درصد کودکان خیابان استان تهران، مهاجران استانهای دیگر یا کشورهای همسایه هستند. فعالیت و کار خیابانی، ملموسترین نوع آسیب کودکان است. انجمن حمایت از حقوق کودکان در نامهای سرگشاده به کاندیداهای انتخابات، مواردی از این آسیبها را برشمردهاند. از خانم عزیزپناه یکی از مدیران این انجمن در مورد این نامه پرسیدیم. خانم عزیز پناه! اینکه انجمن حمایت از حقوق کودک، خواستهای کودکان ایران از رئیسجمهور آینده را مطرح کرده است، خبر جالب توجهی است. چه چیز شما را به طرح این خواستهها برانگیخت؟ انجمن حمایت از حقوق کودکان، قدیمیترین سازمان غیردولتی و مدافع حقوق کودکان است. میدانیم که 32 درصد جامعه ایران را افراد زیر هجده سال تشکیل میدهد که دقیقاً گروه هدف انجمن هستند. همچنین انتخابات فرصت خوبی برای مطرح کردن مطالبات کودکان و مطالبات واقعی مردم است. از نظر انجمن، مهمترین مسائل در رابطه با کودکان ایران چیست که باید به آن توجه شود؟ مهمترین مسئله ، مجموعه شرایطی است که تحت عنوان «منافع عالی کودکان» میشناسیم و در انجمن حمایت از کودکان، حول آن محور فعالیت میکنیم. یکی از مهمترین مسائل این است که مشخص شود منظور از کودک در سطح جامعه ایران چیست؟ پایان سن کودکی چه سالی است؟ این پرسش آنقدر بنیادین و سرنوشتساز است که باید به آن پاسخ داد. آیا کودک همان چیزی است که در قوانین 9 سال قمری برای دختران و 15 سال برای پسران آمده است؟ آیا آن است که در 18 سالگی میتوان رأی داد و در 15 سالگی کار کرد؟ تفاوت سن بلوغ، موجب اغتشاش در قوانین است. مهمترین مسئله برای انجمن حمایت از حقوق کودکان آن است که با توجه به پذیرش کنوانسیون حقوق کودک در سال 72، سن پایان کودکی در قوانین ما، یکپارچهو مشخص شود. خواستههای کودکانه یکی از مواردی که از کاندیداها میخواهیم به آن توجه کنند، مسئله احراز هویت است. اکنون کودکان زیادی به دلیل ازدواج مادرها با اتباع غیر ایرانی، فاقد شناسنامه هستند که رئیس جمهوری آینده باید برای این موضوع چاره اندیشی کند. یکی دیگر از مسائلی که ما مطرح کردهایم، مسائل و منافع کودکان از منظر فرهنگی و قومیتی است. کودکانی که دارای زبانی غیر از زبان فارسی هستند، باید به حقوق پیشبینی شده در قانون اساسی دست یابند و آموزش را با زبان مادری خود آغاز کنند. تجربه و مشاهده شما از عملکرد دولتهای سابق در حوزه حقوق کودکان چه میگوید؟ نمیتوان گفت که بیتوجه بودهاند. ولی توجه کافی صورت نگرفته است. یکی از مشکلات جامعه ایران آن است که معمولاً پس از بروز حوادث به فکر برنامهریزی و اصلاح مسائل مربوط به کودکان میافتیم. به عنوان نمونه پس از آنکه فجایع زیادی توسط پدران ناصالح رخ داد، قانونگذار پذیرفت که حضانت را به فرد اصلح بدهد. قانون فقط پس از حوادث دردناک و فاجعهآمیزی که برای کودکان رخ داد، اصلاح شد. الان ماده 220 به یک فاجعه تبدیل شده است. بسیاری از بازپرسان پروندهها معترضند که چرا باید پدران از جزا و پاسخگویی به جنایات در حق فرزندان مصون باشند. عملکرد بخش مددکاری و خطوط تلفنی مشاوره به کودکان در انجمن نشان میدهد که بیشترین آزار کودکان در خانواده و توسط پدران صورت میگیرد. کار در محیط غیر استاندارد مطابق آخرین ویرایش قانون کار ایران، به کار گماردن کودکان زیر 15 سال ممنوع است. این قانون برای کار کودکان 15 تا 18 سال نیز شرایط خاصی را پیشبینی کرده است. با این وجود، کارفرمایان به دلیل سود سرشار ناشی از کار کودکان، حاضر به پذیرش جریمه نقدی این جرم هستند. براساس آمار سال 85 حدود یک میلیون نفر از شاغلان ایرانی در دامنه سنی 10 تا 19 سال قرار دارند. در واقع میتوان گفت که رسماً حدود یک میلیون و 454 هزار کودک ایرانی مطابق آمار رسمی شاغل هستند. البته آمار رسمی کودکان کار شامل کودکانی که در کارگاههای خانگی یا مزارع مشغول به کار هستند، نمیشود. همچنین کودکانی که به کارهای غیرقانونی یا مشاغل کاذب مثل سیگارفروشی و گلفروشی مشغول هستند، از شمول این آمار خارج هستند. میتوان برای واقعیتر شدن آمار کودکان کار به بیش از 3 میلیون کودک سنین مدرسه که به مدرسه نمیروند، اشاره کرد. آیا کاندیداهای محترمی که وعده تقسیم پول نفت بین مردم را میدهند فراموش کردهاند که دولت هنوز به بسیاری از وظایف قانونی خود به بهانه کسری بودجه عمل نکرده است؟ آیا انجام مسئولیتهایی همچون گسترش نظامتأمین اجتماعی به کودکان نسبت به توزیع درآمد مازاد دولت، در اولویت قرار ندارند؟ آموزش و پرورش و سرگرمی مهمترین وظیفه دولت در قبال کودکان، توسعه کمی و کیفی آموزش و پرورش است. نکته مهمی که میتوان در مورد عملکرد آموزش و پرورش به آن اشاره کرد، افت تحصیلی در اکثر مدارس است. هر ساله کودکان زیادی به دلیل عدم موفقیت تحصیلی از چرخه آموزش خارج میشوند. در سالهای اخیر میزان ریزش دانشآموزان در مقاطع تحصیلی متوسطه افزایش یافته است که این مسئله ارتباط مستقیمی با عملکرد نظام آموزشی در ایران دارد. وزارت آموزش و پرورش نمیتواند آموزشهای لازم و متناسب با شرایط کودکان را ارائه دهد. راهحلی که دولت نهم برای این چالش برگزیده است، حذف صورت مسئله یعنی کنار گذاشتن نظام ارزشیابی تحصیلی است. بدین ترتیبب آموزش و پرورش، رسالت اصلی خود را در ارتقای دانش و مهارت دانشآموزان نمیبیند و میکوشد به نقش سرگرمکننده خود نزدیکتر شود. بهداشت و تغذیه مهمترین قربانی شرایط رکود اقتصادی، کودکان هستند. نابرابری ترازهای مالی اکثر خانوارهای ایرانی به کاهش و حذف تدریجی هزینههای پزشکی، تغذیه کامل و ورزش کودکان میانجامد. نتیجه این وضعیت، ایجاد نسلی آسیبپذیر در مقابل بیماریهای جسمی و روحی است. این در حالی است که دول کشورهای توسعه یافته، بخش مهمی از بودجههای رفاهی خود را به ارزیابی و ارتقای سطح سلامت کودکان و نوجوانان اختصاص میدهند. در کشورهایی همچون آمریکا این بودجهها بدون مداخله والدین هزینه میشود تا کودکان قربانی مصلحتسنجیهای غیرحرفهای و بیمسئولیتیهای احتمالی والدین خود نشوند. جای تأسف است که نه حامیان دولت کنونی و نه منتقدان آن به ارزیابی نقاط قوت و ضعف طرحهایی همچون شیر مدارس، پزشک خانواده و مسائلی از این دست، کوچکترین اشارهای هم نکردند. آمار مرگ و میر کودکان ایرانی به دلیل شرایط نامناسب زندگی نگران کننده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 505]