واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: ارزنده ترين ميزاث فرهنگي
ميراث فرهنگي هر ملتي، بزرگترين و ارزندهترين سرمايه اوست. به ويژه در عصر حاضر و با گذشت زمان، اين واقعيت از اهميت و جايگاه والاتري برخوردار شده است.
درك نقش ارزنده ميراث فرهنگي در روزگار ما به چنان ارج و مرتبهاي رسيده است كه در ابعاد فراملي نيز نسبت به حفظ و حراست از اين آثار حساسيت پديد آمده و سازمانهاي بينالمللي خود را موظف به ثبت اين آثار و حمايت از نگهداري و ماندگاري آن ميدانند. به عبارت ديگر به طور روزافزون ارزش اين آثار در نگاه جهانيان ارتقا يافته و حتي بسياري از انديشوران جهان اين آثار را تنها متعلق به يك قوم نميدانند، بلكه معتقدند اين آثار متعلق به تمام بشريت است و ميبايست اين ميراث گرانبها را به بهترين نحو ممكن نگاهداري و به نسلهاي بعد منتقل نمود.
درخصوص اهميت ميراث فرهنگي غالباً جهات متعددي مورد بحث و تجزيه و تحليل قرار ميگيرد. اين مهم از جنبههاي فرهنگي و تأثير غيرقابل انكار آن براي باز شناسايي هويت و پيشينه ملي و تاريخي آغاز شده و تا فوايد اقتصادي و اجتماعي آن پيش ميرود. كشورهايي كه اهميت اين موضوع را نيك دريافتهاند، همواره كوشيدهاند تا از طريق اين آثار به معرفي فرهنگ و تاريخ خود بپردازند و از اين طريق احترام عالميان را برانگيزند و از سوي ديگر از راه تبليغ تمدن خويش گردشگران بسياري را جلب كرده و مقادير قابل توجهي را نصيب اقتصاد كشور خويش نمايند. به نحوي كه در حال حاضر از «توريسم» به عنوان يك «صنعت» ياد ميشود و درآمد حاصله از اين راه براي برخي از كشورهاي جهان كه در اين زمينه فعال هستند، از درآمدي كه ديگر كشورهاي جهان از طريق فروش منابع و معادن خويش بهدست ميآورند، سود سرشارتري كسب ميكنند و البته منفعت پرداختن به چنين صنعتي از جنبههاي گوناگون بسيار بيشتر و پايدارتر است.
معمولاً وقتي سخن از ميراث فرهنگي به ميان ميآيد ذهنها در درجه نخست متوجه ابنيه تاريخي و يا اشياء عتيقهاي ميشود كه زينت آراي غرفه هاي موزههاست. اشيايي مانند سلاحها، ظروف، جواهرات و زينت آلات، لباسها و... و در اين ميان كمتر به مهمترين بخش ميراث فرهگي كه همانا ميراث مكتوب است، پرداخته ميشود.
ميراث مكتوب، كتابهايي است كه به دست نياكان ما به رشته تحرير درآمده و پس ازطي اعصار و قرون، براي ما به يادگار مانده است. اين آثار كه كارشناسان فرهنگي از آن با عنوان «نسخ خطي» ياد ميكنند، ميراث گرانبهاي عالمان و سخنسرايان بلند مرتبهاي است كه پايههاي پيشرفتهاي امروز بشريت بر انديشههاي والاي آنان استوار گشته و هر يك نه تنها از خردمندان و نوابغ عصر خويش، بلكه حتي عصر حاضر ميباشند و بدين لحاظ تكريم و تعظيم آنان و آثار گرانقدرشان امري است واجب.
اين كتابها از آنجا كه يا بر پوست حيوانات و يا بر روي نمونههايي از كاغذ، نگارش شده است، بسيار آسيبپذير است و ميتوان گفت آسيبپذيرترين آثار ميراث فرهنگي همين نسخ خطي و يا كتابهايي است كه خوشبختانه تاكنون از تاراج زمانه در امان مانده است، ليكن ضرورت مراقبت از اين كتابها و دقت و وسواس در نگهداري آن هيچگاه نبايد مورد غفلت قرار گيرد.
كوچكترين اشتباه در نگهداري اين كتابهاي نفيس ميتواند موجب ضرور و زيانهاي غيرقابل جبراني شود كه متأسفانه اين اتفاق در كشور ما فراوان رخ داده و برخي از نسخ خطي در اثر رطوبت، حشرات و ديگر آفات كتابها، از ميان رفته است.
اين كتابهاي خطي هر يك به نوبه خود گواه ارزندهاي بر رونق علمي و ادبي و دلالت از سرزندگي و طراوات فرهنگي يك ملت دارد. لذا شمار اين آثار موجب افتخار و سربلندي ملي ما در نزد افكار عمومي جهان است.
خوشبختانه سرزمين همواره مهد بزرگترين دانشمندان، متفكران و سخنوران بزرگ و نامدار بوده است و به لحاظ كثرت ظهور اين شخصيتهاي فرهنگي كه تأثير آنها بر جريانات علمي، اجتماعي و ادبي جهان غيرقابل نفي است، با حجم بسيار افزوني از كتابهاي بجا مانده از اين بزرگان مواجه هستيم، كه برخي از آنها هنوز ناشناخته باقي مانده است و همتي براي چاپ اين آثار فراهم نشده است.
از سوي ديگر، نظر به گسترش زبان فارسي در ديگر سرزمينهاي مجاور، بخش بسيار گستردهاي از اين آثار در كشورهاي اطراف ما، در خطر صدمه و يا نابودي قرار گرفته است كه ميبايست، هرچه سريعتر نسبت به اين موضوع، چارهانديشي مناسبي اتخاذ گردد.
يكي از استادان زبان فارسي پس از بازگشت از سفر به يكي از كشورهاي مجاور، با تأسف از حراج نسخههاي خطي به زبان فارسي در آن ديار سخن ميگفت و خريدار اين آثار را عموماً كلكسيونرهاي غربي ذكر ميكرد كه اين آثار را وقتي خريداري ميكنند، ديگر هيچ تضميني نسبت به سرنوشت آن وجود ندارد. وي با تأثر از ديوان شاعران پارسيگويي سخن ميگفت كه در ايران نه نامي از آنها بر سر زبانهاست و نه حتي بيتي از اشعار آنان، اما شاعران بلندمرتبهاي هستند و آثارشان جاي تمجيد بسيار دارد.
هم اينك در كشور ما نسخ خطي در كتابخانههاي متعددي نگاهداري ميشود و بخشي از اين كتابهاي نفيس كه گنجينه گرانبهايي است در اختيار كتابخانههاي شخصي، افراد علاقمند به كتاب است كه گاه پس از مرگ اين اشخاص، كتابخانه آنان نيز به حراج گذاشته ميشود و اين كتابها سر از بازار دلالان سودجويي در ميآورد كه گاهي ديده شده است، براي كسب سود بيشتر يك كتاب نفيس خطي را ورق ورق كردهاند و هر ورق آن سر از يك گوشه اين كرة خاكي درآورده است.
نظر به اهميت اين آثار كه ميراث فرهنگي اين سامان است، جا دارد كه قوانين و مقررات ويژهاي براي نگهداري آن وضع شود و تا آنجا كه امكان دارد دست قاچاقچيان سودجو كه به هيچ چيز جز منفعت شخصي خود نميانديشند از تاراج اين آثار ارزنده كوتاه شود.
همچنين در كتابخانههايي كه محل نگهداري اين نسخ خطي گرانبهاست، تدابير لازم جهت جلوگيري از سرقت و به يغما رفتن اين آثار فراهم شود و در كنار اين مهم، امكان دسترسي محققان جهت پژوهش و چاپ و انتشار اين آثار ميسر گردد.
اطلاعرساني به جامعه و ترغيب و تشويق كساني كه چنين كتابهايي را در اختيار دارند، براي اهداي آن به كتابخانه و يا وقف به مراكزي همچون آستان قدس رضوي كه محل نگهداري ارزندهترين مجموعه نسخ خطي است، اقدام پسنديده ديگري است كه بايد مورد توجه قرار گيرد.
در سالهاي پس از پيروزي انقلاب، نسبت به بازگرداندن برخي از اين آثار ارزشمند به كشور ـ همانند باز گرداندن بخشي از شاهنامه طهماسبي ـ اقدامات ارزندهاي صورت پذيرفت كه اميد است اين تلاش ارجمند همچنان تداوم يابد.
نكته ديگري كه شايان تأمل است، تربيت كتابداران آشنا به فن نگاهداري و ترميم نسخ خطي است و سپردن چنين كتابخانههايي به مديراني كه متعهد و متخصص باشند.
جايگاه و اهميت نسخ خطي ميبايست براي جامعه تبليغ شود و زمينه آشنايي افزونتر مردم با ميراث مكتوب تبيين شود تا وظيفه پاسداري از اين ميراث ارزشمند كه سند بزرگ سرافرازي ماست به همگان سپرده شود.
پنجشنبه 13 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 407]