واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: صفحه آخر - هويت، استقلال و شفافيت
صفحه آخر - هويت، استقلال و شفافيت
مهرزاد دانش: جشن انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي كه روز دوشنبه برگزار شد، امسال با توجه به رويكردي كه در برگزيدن نقدنويسان و سينماگران برتر 30 سال اخير داشت، وجههاي متفاوت در قياس با دورههاي پيشين در پيش گرفته بود و طبعا هم ميطلبيد كه شكوه و جلوهاي فراگيرتر از سابق داشته باشد. تلاش دستاندركاران و مجريان جشن مزبور در اين زمينه، آن هم در زمانهاي كه موجوديت سينما در ابعاد مختلف مورد تهديد و تحديد قرار گرفته است، قابل ستايش است و ميتوان با انگشت نهادن بر نقاط مثبت اين مراسم كه در مصداقهايي مانند تكريم دو منتقد گرامي و دوستداشتني ( آقايان صلحجو و قوكاسيان) و نفس بذل توجه به منتقدان برتر سه دهه اخير جلوه يافته بود آن را پراهميت انگاشت و حتي برخي جزئيات اجرايياش را ( مانند كليپهايي كه براي معرفي بخشهاي مرتبط تدارك ديده شده بود) نوآورانه تلقي كرد. اما از آنجا نام منتقدان همواره با واژه انتقاد گره خورده است، خردهاي بر نگارنده نخواهد بود كه بهرغم لطفي كه در برگزيده شدنش توسط دوستان ابراز شده است، اين خصوصيت هويتي خويش را در اين مجال نيز اعمال دارد و مشفقانه نكاتي چند را در حد بضاعت اندك خويش متذكر شود. اميد است اين ماجرا مصداق نمك خوردن و نمكدان شكستن انگاشته نشود ؛ چه آنكه خوشبختانه، پيشينه حرفهاي نگارنده نشان از استقلالي نسبي و عدموابستگي به فلان محفل و بهمان مجلس دارد و طبعا اين ويژگي، انشاءالله عرض او را بيغرض جلوه ميدهد.
1- عنوان اين جشن منسوب به منتقدان است. با اين حساب دور از انتظار نيست كه ستاره اصلي جشن نيز منتقدان باشند. اما آنچه در عمل بسيار به چشم ميخورد، مانور فراوان مراسم بر بازيگران و فيلمسازان و... بود. دوستان سينماگر ما آن قدر در طول سال مجال و فرصت حضور در چنين محافلي را دارند كه انتظار ميرود ديگر دستكم در اين مجال خاص، نوبت اصلي به صاحبان جشن داده شود تا لااقل تفاوتي هويتي بين اين مراسم با ساير مناسبتهاي سينمايي سال باشد. مقايسه بيساماني نحوه توزيع جوايز بين ده منتقد برگزيده ( كه بيشباهت به آمد و رفتهاي گلهاي نبود و هديه و يادبود هر كس به دست ديگري داده ميشد ) با پرجلوهگي حضور سينماگران روي سن ( كه در اختيار هر كس فرصت فراوان داده ميشد تا هر چه بخواهد بگويد و حتي بعضا با گستاخي عليه نقدنويسان لاطائلات ببافند) نشان ميدهد كه ظاهرا متوليان محترم نيز كه خود منسوب به حوزه نقدند، عملا تحت تاثير آوازه بازيگران و فيلمسازان و ساير سينماگران بودهاند و اين حوزه را مهمتر از ساحت نقد و نقدنويسي يافتهاند.اي كاش ميشد به جاي اين همه جلوهگريهاي متداول و كليشهاي و اين همه جايزه و تقدير كه از ساير اعضاي ديگر انجمنهاي خانه سينما به عمل آمد، اندكي بيشتر به بحث نقد و پيشكسوتان و فعالان و جريانسازان آن توجه نشان داده ميشد.
2- حضور دولتمرداني مانند آقايان قاليباف، لاريجاني و جعفريجلوه در اين مجلس اگرچه شكوه خاص خود را داراست و نميتوان منكر تلاشهاي وافري شد كه در دعوت از اين رجال محترم به عمل آمده است و حتي در يك استدلال كاركردي نيز ميتوان فايدههايي را در جلب توجه بيشتر دولتيان به امر سينما در اين نوع حركات جستوجو كرد، اما انجمن يك نهاد صنفي و غيردولتي است و ميشد در گسترهاي كوچكتر اما مرتبطتر جشن آن را در اين باب تدارك ديد. شخصا بسيار مفتخرتر ميشدم كه هداياي خود را به جاي آنكه از اين رجال گرامي دريافت دارم، از منتقداني ميگرفتم كه دانش و بينش سينمايي اندك خويش را مرهون ديدگاهها و آموزههايشان هستم.
3- از دوستاني كه نام بنده را با انتخاب خود در فهرست 10 منتقد گنجاندند سپاسگزارم و اميدوارم متوليان ارجمند جشن با درج ليست همه انتخابگران و انتخابشدگانشان در نشريه يا بولتني كه مربوط به جشن است، بر اين تعجب كم و بيش فراگير مبني بر غايب بودن نامهاي شاخص و جريانساز نقدنويسي در سه دهه اخير در اين فهرست ( ايرج كريمي، امير پوريا، هوشنگ گلمكاني، مجيد اسلامي و...) كه بسي بلندتر از نام حقير و امثال حقير است خاتمه دهند. اگر اين انتخاب منسوب به اعضاي انجمن است ( كه قاعدتا هم بايد همين طور باشد)، تصور ميرود ديگر يك بازنگري اساسي در تعريف منتقد و انتساب آن به اعضاي محترم اين صنف و جداسازي مفهوم واقعي منتقد و تحليلگر فيلم و سينما از ساير عناوين شغلي مطبوعاتي مشابه( مثل خبرنگار و...) لازم باشد تا در صورت نظرسنجيهايي مشابه، بحث به شكلي تخصصيتر و حرفهايتر پيش برود. به هر حال شفافسازي در اموري كه آميخته به سوءتفاهم و شايعه ميشود، بهترين راه رفع اينگونه مشكلات است.
4- ميتوان البته دايره انتقاد را وسعت بخشيد و مثلا از جزئياتي مانند اجراي نه چندان حرفهاي آقاي سلوكي يا بينظميهايي كه اوجش در ناهماهنگي پايين آمدن پرده و حضور اهداكنندگان جوايز مصداق پيدا كرد مثال آورد. اما به نظرم اين ديگر بيانصافي است كه با دوز بالاي تيرگي به جشني نگريست كه متعلق به خودمان است ولو اينكه جاي تامل در بسياري از زمينهها باقي باشد. آنچه در اين مجال اشارهوار عنوان شد، سه نقصان كلي بود كه ميشود در دورههاي آتي جشن، با برطرف كردنشان به آرماني سه ضلعي درحوزه نقد (هويت، استقلال و شفافيت) نزديكتر شد.
پنجشنبه 13 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]