واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - امریکاییها امیدوارند که حجم فشارهای عمومی بر نتانیاهو تا اندازه ای افزایش یابد که او چارهای جز استعفا نداشته باشد . دیوید میلر تغییر رژیم؟این عبارتیست که آن را در خصوص دشمنان ایالات متحده بسیار شنیدهایم. اما چه میشود اگر دولت باراک اوباما این بار این عبارت برای نزدیکترین متحد استراتژیک خود در سر داشته باشد: اسرائیل؟ از روزی که تنش بر سر پایان شهرکسازیها و سرنوشت بیتالمقدس آغاز شد، شما هم بیشک این پرسش را از خود پرسیدهاید که آیا باراک اوباما با این اصرارها به دنبال تغییر رفتار نخست وزیری رژیم اسرائیل بنیامین نتانیاهو است یا به دنبال تغییر نخست وزیر؟ نبود استراتژی واحد برای سر میز مذاکره نشاندن فلسطین و اسرائیل و تاکید بیش از اندازه بر استراتژی پایان شهرکسازیها که نه نتانیاهو و نه شرکای سیاسی او در ائتلاف حاکم آن را میپذیرند ، این پرسش را در ذهن همگان ایجاد کرده است که شاید اوباما به دنبال کنار زدن نتانیاهو و به روی کار آوردن دولتی میانهرو تر در اسرائیل است .این نخستین باری نیست که ایالات متحده در سیاستهای داخلی اسرائیل دخالت میکند. این تصور که واشنگتن در امور داخلی تلآویو دخالتی ندارد همان اندازه غیرقابل باور است که ادعا کنیم اسرائیلیها هم در امور داخلی امریکا دخالتی ندارند . در دو مورد من به خوبی دخالت امریکا در امور داخلی اسرائیل را به یاد دارم. در بسیاری از موارد ایالات متحده نه تنها از کاندیدایی خاص که عمدتا از حزب کاگر هم بود حمایت میکرد بلکه نتیجه بازی را نیز به میل خود تغییر میداد . در سال 1991 ، جورج بوش پدر و وزیر امور خارجه جیمز بیکر تضمین وامهای مسکن نخست وزیری وقت اسحاق شامیر را نپذیرفتند تنها به این دلیل که او سودای گسترش شهرکسازیها را در سر داشت . یک سال بعد همان تضمینها از اسحاق رابین که نخست وزیری محبوب امریکاییها بود ، پذیرفته شد . در ماجرای مشابه ، رئیس جمهوری وقت بیل کلینتون برای نشان دادن حمایت خود از شیمون پرز نخست وزیری وقت اسرائیل ، نشست خاورمیانه در شرم الشیخ را به راه انداخت و البته در ماه مارس سال 1996 هم سفری آنچنانی با هیاتی عالیرتبه به اسرائیل داشت . کلینتون نه تنها به دنبال به تصویر کشیدن حمایت واشنگتن از اسرائیل در برابر حماس بود ، بلکه استراتژی حمایت از میانه رویی مانند پرز در برابر نتانیاهو را هم دنبال میکرد . البته شیطنتهای امریکا ره به جایی نبرد و نتانیاهو توانست پرز را شکست دهد . پرسش اینجاست که در این برهه زمانی چرا اوباما به فکر دخالت در امور داخلی اسرائیل افتاده است؟ چرا نتانیاهو مهرهای ست که اوباما میخواهد جابهجا کند ؟ اصلی ترین پرسش این است که اوباما چگونه این جابهجائی را انجام خواهد داد؟ در کاخ سفید هم رائم امانوئل که ریاست کادر کارکنان را بر عهده دارد و هم هیلاری کلینتون قسمت نخست سریال نخست وزیری بنیامین نتانیاهو را در سالهای 1996 تا 1999 به یاد دارند . در آن زمان امانوئل مشاور بیل کلینتون بود و هیلاری هم بانوی اول. نه هیلاری و نه امانوئل نخستین نقش افرینی بیبی را دوست نداشتند و اکنون هم از تکرار آن دلخوشی ندارند . در واشنگتن همه این روزها جملاتی یکسان را در خصوص نتانیاهو در گوش هم زمزمه میکنند. او توانایی دستیابی به توافقنامه صلح را نداشته و البته فلسطینیها هم به او اندک اطمینانی ندارند . در چنین شرایطی چرا باید ماهها صرف مذاکره با مردی شود که میدانیم در حد و اندازه این حرکت نیست. اما اوباما چگونه میتواند به هدف خود برسد؟ بر اصرارهای خود برای توقف شهرکسازیها ادامه دهید آقای رئیس جمهور و فضا را برای مذاکراتی مهیا کنید که منطقی باشد اما نتانیاهو و ائتلاف وی نتوانند به واسطه تعصبهای سنتی آن را بپذیرند . در چنین شرایطی همگان متوجه میشوند که نتانیاهو مرد صلح و مصالحه نیست. اندکی پس از اتخاذ این استراتژی در واشنگتن ، اسرائیلیها به این نتیجه میرسند که دولت منتخب آنها درست در روزهایی که نیاز به تثبیت دوستی با امریکاییها احساس میشود، بحث ادامه شهرکسازیها را دنبال میکند و نتانیاهو چوب حراج بر دارایی خود که همان دوستی با واشنگتن است ، میزند. امریکاییها امیدوارند که با پیشرفت این سناریو ، حجم فشارهای عمومی بر نتانیاهو تا اندازه ای افزایش یابد که او چارهای جز استعفا و یا تغییر در رویکرد نداشته باشد . البته بدترین حالت این است که تکههای این پازل ،تصویری را که اوباما به دنبال آن است ، پس از چیدمان ارائه ندهد و در نهایت تنش در رابطه میان واشنگتن - تلآویو تشدید شود . البته تاریخ سیاسی نیم قرن گذشته اسرائیل نشان میدهد که استراتژی جدید اوباما در قبال این رژیم ره به جایی نخواهد برد . در حال حاضر امریکا نبرد بیبرنده ای را آغاز کرده و به دنبال پیاده کردن طرح صلحی است که شاید اوضاع را از این هم بدتر بکند . اتخاذ چنین استراتژی تنها و تنها هدر دادن وقت و انرژی است . هیچچیز برای باراک اوباما نباید از زمان در منطقهای که احساسات ضد امریکایی بیداد میکند ، مهمتر باشد .منبع : لس آنجلس تایمز / ترجمه : سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1340]