تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834957992
آن مرد در سكوت آمد
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: آن مرد در سكوت آمد
سياستخارجي- گروه سياسي:
«... اگر روزي جمهوري اسلامي آنقدر جلو برود كه به من اعتماد كند كه بتوانم بهطور رسمي، رابط ايران و آمريكا باشم، به شما قول ميدهم كه آن وقت در آنجا يك انقلاب واقعي اتفاق افتاده است...»
اين جمله هوشنگ اميراحمدي رئيس انجمن دوستي ايران و آمريكاست كه پس از ابراز نارضايتياش از روند كند برقراري ارتباط مجدد اين دو كشور بيان كرد و اينكه طرفين به جريان مذاكرات و تماس با يكديگر، سرعت دلخواه را ندادهاند. اينك مردي كه حتي نام بردنش، مناقشهساز ميشد، براي دومينبار طي 4 ماه به ايران آمده است. اين درحالي است كه هنوز جنجالي كه پس از حضور چند ماه قبل وي برپا شد، از ذهنها پاك نشده، با اين حال وي بدون توجه به اين مسائل يكبار ديگر چمدان سفر خود را بست و راهي تهران شد؛ منتها ترجيح داده تا در سكوت و بيسروصداتر از قبل به ايران بيايد تا اندكي از حواشيهاي رفتوآمدهايش كاسته شود.
اميراحمدي اسفند ماه گذشته بعد از 10 سال اجازه يافت به ايران سفري داشته باشد. به ادعاي امير احمدي، اين اجازه بنا بر دعوت شخص محمود احمدينژاد رئيسجمهوري صادر شد. با وجود اين، از آنجا كه فعاليتهاي اين ايراني مقيم آمريكا همواره سؤالبرانگيز بوده، درپي آمدن وي به ايران بود كه سروصداي زيادي برپا شد. دامنه تعامل با امير احمدي طي چند ماه گذشته آنقدر گسترش يافته كه نهتنها اجازه يافته به ايران آمد و شد داشته باشد بلكه شبكه ايراني و انگليسي زبان پرستيوي نيز بارها در بحثهاي سياسي خود از حضور وي بهعنوان كارشناس استفاده كرده است.
اقبالي كه ايران به اميراحمدي نشان داد پس از آن صورت گرفت كه وي ديدارهايي با محمود احمدينژاد در نيويورك داشت. او امكان حضورش در تهران را مديون لطف رئيس دولت نهم ميداند، به همين خاطر وقتي كه به ايران آمد طي مصاحبهاي با مطبوعات كشورمان از محمود احمدينژاد تشكر و اعلام كرد كه به درخواست رئيسجمهور ايران راهي تهران شده است. البته وي ديداري كه 6 ماه قبل با احمدينژاد در نيويورك داشت را، زمينهساز چنين دعوتي دانست و گفت: وقتي آقاي احمدينژاد براي حضور در نشست عمومي سازمان ملل در شهريور ماه به نيويورك ميآمد، ما طي جلساتي با يكديگر ديدار كرديم.
تا اينكه در آخرين سفر ايشان، گفتوگوهايي شد و چندي بعد از آن سفر، آقاي احمدينژاد طي يادداشتي از من خواستند به كشور بازگردم و هماهنگيهاي لازم را با برخي مقامات نيز انجام دادند.
اميراحمدي سپس افزود: «من هم پيرو آن نامه و ترتيباتي كه داده شده بود، به ايران آمدم و از آقاي رئيسجمهور هم بسيار تشكر ميكنم كه به من لطف كردند و باني اين اتفاق شدند.»
اما آمدن بيدردسر اميراحمدي و تسهيلاتي كه براي حضور او ارائه شد با واكنش منفي برخي مواجه شد؛ بهگونهاي كه يكي از روزنامههاي طيف اصولگرا با «جاسوس و عامل سيا» خواندن اميراحمدي، به انتقاد از دولت پرداخت. اين رسانه با اشاره به سوابق اميراحمدي، مصاحبهها و نوشتههاي او، پرسيده بود چه كسي او را به ايران دعوت كرده و در اينباره خواستار توضيح دولت نهم شد. همچنين با اشاره به متن بخشنامه يكي از مشاوران وزارت علوم، كه در آن از رؤساي دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور خواسته شده بود از هوشنگ اميراحمدي براي فعاليتهاي تحقيقاتي استفاده كنند، نوشت: «چرا وزارت علوم، توصيه كرده با اين عامل شناخته شده سيا، همكاري علمي و تحقيقاتي انجام شود؟» بهدنبال طرح اين قضيه بود كه رحيممشايي معاون احمدينژاد اعلام كرد از اين روزنامه شكايت كرده است و اما سرانجام غائلهاي كه در اين خصوص بهراه افتاد چندي بعد با رايزني و پادرمياني فروكش كرد.
باز كردن قفل رابطه
سابقه مخالفت با اميراحمدي طولاني است؛ آنقدر كه هركجا نقطه مشتركي ميان عقايد وي با فعالان سياسي داخلي بهوجود آمده، با انتقاد و اعتراض و حتي طرح اتهام همكاري با افراد بيگانه روبهرو شده است.
اميراحمدي بهار گذشته وارد شصتويكمين سال عمر خود شد و 30 سال اخير اين دوران را در آمريكا سپري كرده است. اين شهروند آمريكايي ايرانيتبار پس از آنكه مقيم نيويورك شد، شروع به فعاليت در حوزه ديپلماسي تهران – واشنگتن كرد. عضويت در مركز مطالعات و تحقيقات مسائل ايران كه «سيرا» ناميده ميشود و يكي از نهادهاي وابسته به آمريكاست، نقطه شروع فعاليتهاي وي است. او سپس از سال 1371 با برقراري ارتباط بين ديپلماتهاي ايراني سازمان ملل، ارتباط با داخل كشور را آغاز كرد و هرساله كوشيد تا اين روابط را گسترش و عمق بيشتري ببخشد.
همكاري با مركز جامعه آسيا بخش ديگر از فعاليتهاي او را تشكيل ميدهد. اميراحمدي از طريق اين مركز با عدهاي از دولتمردان ارشد آمريكا ارتباط ميگيرد. گريسيك مشاور سابق امنيت ملي آمريكا ازجمله اين افراد است.
اميراحمدي پس از آشنايي كه با صادق خرازي در سازمان ملل پيدا كرد، از سال 1367 بهعنوان ميهمان در كنفرانسهاي سالانه خليجفارس و درياي خزر، بارها به تهران آمد و در اكثر نشستهايي كه پيرامون بازسازي مناطق جنگي و نيز جلساتي كه در داخل كشور درباره روابط ايران و آمريكا برگزار ميشد، حضور داشت.
اما با روي كار آمدن دولت اصلاحات درحاليكه انتظار ميرفت بهدليل رويكرد دولت به گفتمان سياسي، وي امكان حضور بيشتري در ايران داشته باشد، هوشنگ اميراحمدي همچون مذاكره با آمريكا تبديل به تابو شد؛ بهگونهاي كه نزديك به 10 سال اجازه نيافت به ايران بيايد. آنچه دولت سيدمحمد خاتمي را واداشت تا چنين تصميمي اتخاذ كند بهطور ويژه مربوط به طرح موضوع جامعه مدني بود كه از سوي وي مورد تأكيد قرار داشت. اما از آنجا كه هوشنگ اميراحمدي نيز به چنين موضوعي در مقالات و گفتوگوهايش اشاره داشت، لذا دولت اصلاحات متهم به ارتباط با عناصر نفوذي و بيگانه آمريكايي شد.
اميراحمدي در اينباره ميگويد: 10 سال بود كه به ايران نيامده بودم. آخرين بار تابستان سال 1997 بود كه به ايران آمدم و سال بعد از آنكه ميخواستم به ايران بيايم، اتفاقات كوي دانشگاه تهران رخ داد و متأسفانه برخي مطبوعات در ايران آن ماجرا را به من ربط دادند و بعد از آن هم بهواسطه طرح بحث جامعه مدني توسط من، اصلاحطلبان را مرتبط با من خواندند؛ بنابراين امكان آمدن دوباره به ايران از من سلب شد.
اما با روي كار آمدن دولت نهم، اين امكان يك بار ديگر به اميراحمدي داده شد؛ بهگونهاي كه رئيسجمهور ايران از وي براي سفر به ايران دعوت بهعمل آورد. شايد وجه اشتراك اين دو درخصوص تمايل به انجام مذاكره باعث شد تا چنين اتفاقي صورت بگيرد. چراكه قبل از آن هم احمدينژاد با انجام كارها و ارائه پيشنهادهايي علاقه خود را به گسترش رابطه با آمريكا نشان داده بود. اقداماتي نظير پيشنهاد مناظره با بوش، نامهاي كه براي وي فرستاد، ارائه برقراري پرواز بين خطوط هوايي ايران و آمريكا ازجمله كارهايي بود كه احمدينژاد پس از انتخابش بهعنوان رئيسجمهوري ايران انجام داد.
اميراحمدي نيز در اينباره ميگويد: « براي اولينبار در زمان آقاي احمدينژاد بود كه مذاكره ايران و آمريكا درباره عراق انجام شد. آقاي احمدينژاد لزوما[ فردي]بازتر نيست بلكه شجاعانهتر است. يك وقت هست كه شما ميگوييد آمريكا كشوري امپرياليستي و زورگو است ولي ترسي هم از مذاكره با آن نداريم. آقاي احمدينژاد چنين ديدگاهي دارد و نميگويم كه نگاه بازتري نسبت به آقاي خاتمي در برخورد با آمريكا دارد.»
آقاي خاتمي ميگفت كه شما اگرچه آدمهاي خوبي هستيد، ولي ما نميتوانيم با شما حرف بزنيم. آقاي احمدينژاد ميگويد كه شما آدمهاي بدي هستيد ولي ما با شما حرف ميزنيم. آقاي خاتمي حتي در سازمان ملل در عكسي كه كلينتون هم در آن بود، حاضر نشد بايستد.
اميراحمدي معتقد است بخش زيادي از مسائل ايران و آمريكا كه منجر به قطع رابطه بهمدت 30 سال شده، مبتني بر واقعيت نيست و احمدينژاد از زماني كه رئيسجمهور شده، بيش از هر رئيسجمهور ديگري تاكنون، سعي كرده تا قفل اين رابطه را باز كند. اميراحمدي مشكل رئيس دولت نهم را نه آمريكا بلكه اسرائيل ميداند.
توصيههاي اميراحمدي به آلبرايت و احمدينژاد
اما مهمترين اقدامي كه باعث شده تا هوشنگ اميراحمدي خود را تنها عامل برقراري ارتباط ميان تهران – واشنگتن معرفي كند، و خود را علاقهمند به باز كردن قفل زده شده بر روابط 2كشور بداند، رايزني با مادلين آلبرايت وزير خارجه دولت بيل كلينتون رئيسجمهور سابق آمريكا بود. آلبرايت چند سال قبل، بابت نقشي كه آمريكا در كودتاي 28 مرداد 1332 داشت از ملت ايران عذرخواهي كرد.
اميراحمدي در اينباره گفت: « از سال 1997 به بعد در رابطه ايران و آمريكا فعال شدم و در سال 2000 ميلادي خانم آلبرايت را آوردم تا از ملت ايران بهخاطر كودتاي 28 مرداد عذرخواهي كند؛ ضمن آنكه قرار شد تحريم واردات پسته، خاويار و فرش ايراني توسط آمريكا برداشته شود و درعوض ايران نيز مقدار قابلتوجهي گندم از آمريكا بخرد.»
رئيس شوراي ايرانيان آمريكا همچنين درباره محور سخنانش با احمدينژاد در نيويورك اظهار داشت: بيشتر حرفهاي ما پيرامون رابطه ايران و آمريكا بود. در جلسهاي كه با هم داشتيم من اين موضوع را به آقاي رئيسجمهور گفتم كه غرب درمورد ايران يك فرض اشتباهي دارد كه اين فرض غلط را 150 سال پيش انگليسيها براي نگهداشتن مستعمره خود هند جا انداختند و آن، اينكه يك ايران قدرتمند يك ايران خطرناك است. براساس همين فرضي كه ايران قوي ايران خطرناك است، غرب بهويژه انگليسيها بيش از 150 سال است كه با ايران رفتار ميكنند.
مطالعه تاريخ يكي دو قرن گذشته گوياي اين واقعيت است كه هر زمان كه ايران در مسير قدرتمند شدن قرار گرفته است، غربيها به يك شكلي ايجاد مزاحمت كردهاند، در راه انقلاب مشروطه كارشكنيهايي كردهاند. مصداق آن هم مثلا اين است كه از راهاندازي راهآهن در ايران جلوگيري كردند، سرانجام آلمانها راهآهن ايران را تأسيس كردند اما نهايتا دولت مردمي دكتر مصدق سرنگون شد. اميراحمدي با بيان اينكه بعد از انقلاب هم جنگ را راهانداختند و الان هم كه داستان غنيسازي را پيش كشيدهاند، گفت: درواقع غربيها از 150 سال گذشته با اين فرضي كه ايران قوي ايران خطرناك است با ما برخورد كرده و سعي كردهاند ايران را هميشه ضعيف نگهدارند.
در جلسهاي كه با آقاي دكتر احمدينژاد داشتم اين موضوع را به اطلاع ايشان رساندم كه اين فرض غلط انگليسيها را آمريكاييها هم دنبال ميكنند و متأسفانه اين فرض غلط را در قالب پرونده هستهاي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل متحد بردهاند.وي افزود: من به آقاي احمدينژاد پيشنهاد دادم كه وزارت امور خارجه و دستگاههاي مرتبط روي اين موضوع كار كنند و نشان بدهند كه بهطور تجربي در عمل چرا اين فرض غرب غلط است و يك ايران قدرتمند نهتنها خطرناك نيست بلكه برعكس موجب ثبات منطقه ميشود و منافع غربيها را بهتر در منطقه تامين ميكند.
حضور در تهران به چه منظوري؟!
اينك هوشنگ اميراحمدي فردي كه ميگويد نهتنها اپوزيسيون نيست بلكه با ثبتنام در انتخابات رياستجمهوري دور نهم نشان داده كه مخالف بودن او فرضيهاي مردود است، يكبار ديگر به ايران آمده است. آن هم در شرايطي كه 2 موضوع مهم مطرح است؛ يكي بحث تحريمهاي جديدي كه سرانجام آمريكا و اروپا عليه ايران درخصوص شعبات خارجي بانك ملي اعمال كردهاند و ديگري مسئله بازگشايي دفتر حافظ منافع آمريكا در تهران است كه اين روزها به بحث داغ رسانهاي تبديل شده است.
هفته گذشته يك روزنامه معتبر ايالات متحده، خبر داد كه موضوع ايجاد دفتر حافظ منافع آمريكا در تهران بين مقامات ارشد مطرح شده است. پس از انتشار اين گزارش بود كه كاندوليزا رايس وزير خارجه آمريكا گفت: «برقراري ارتباط مستقيم با مردم ايران، بسيار مورد علاقه ماست.» اما جالبتر از اظهارات رايس، واكنش وزارتخارجه ايران بود كه اين موضوع را نهتنها رد نكرد بلكه خاطرنشان كرد درصورتيكه از طريق مجاري رسمي آمريكا چنين درخواستي ارائه شود آنرا بررسي خواهيم كرد.
چنين اعلامنظر و واكنشي بهعقيده تحليلگران بهمعناي آن است كه 2 كشور مخالفتي با اصل قضيه ندارند و اين امر، نشانه خوبي است و گوياي آنكه در اين مقطع، آمادگي طرفين براي برقراري ارتباط سياسي مجدد بين ايران و آمريكا افزايش يافته است. بهعقيده بسياري بهبود روابط اين دو كشور ميتواند تأثير مثبتي بر روند پرونده هستهاي ايران بگذارد؛ چراكه فعاليتهاي هستهاي ايران عليرغم تأييد آژانس بينالمللي انرژي اتمي مبني بر صلحآميز بودن آن، با برخورد سياسي و منفي غرب مواجه شده است. به همين خاطر، تحريمهاي زيادي در قالب قطعنامههاي بينالمللي عليه ايران اعمال ميشود. حال در چنين فضايي باز هم هوشنگ اميراحمدي به تهران آمده است.
هنوز مشخص نيست كه وي آيا بهمنظور بازديد از اقوام خود راهي ايران شده يا اينكه آمده تا به ترميم هرچه بيشتر زخمهاي يك رابطه قطع شده 30ساله بپردازد. شايد هم رئيسجمهوري ايران تصميم دارد از تمام ظرفيتهاي ديپلماتيك جهت بهبود وضعيت بهره ببرد؛ بهخصوص اينكه در حال حاضر موضوع ايجاد دفتر حافظ منافع آمريكا نيز با مطرح شدنش ديگر تابو محسوب نميشود.
بنابراين رئيس دولت عزم خود را جزم كرده تا هرآنچه را كه به صلاح ميداند انجام دهد؛ حتي اگر يكبار ديگر مجبور شود انتقاد تند دوستان خود را بشنود.
تاريخ درج: 11 تير 1387 ساعت 14:02 تاريخ تاييد: 11 تير 1387 ساعت 14:10 تاريخ به روز رساني: 11 تير 1387 ساعت 14:10
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 168]
-
گوناگون
پربازدیدترینها