تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):در راه خدا از ملامت و نكوهش ملامتگران نترس.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812639214




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پیش حق تعالی، دل روشنی می باید بردن


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دو حکایت از مولانامی ترسم عشق لیلی شمیشر کشیده است. اگر سر بردارم، سرم را بیندازد

1- شمشیرآورده اند که پادشاهی مجنون را حاضر کرد و گفت: تو را چه بوده است و افتاده است ؟خود را رسوا کردی و از خان و مان برآمدی و خراب و فنا گشتی؟ لیلی چه باشد و چه خوبی دارد؟ بیا تو را خوبان و نغزان نمایم و فدای تو کنم و به تو بخشم" چون حاضر کردن مجنون را و خوبان در جلوه آمدند، مجنون سر فرو افکنده بود و پیش خود می نگریست.پادشاه فرمود " آخر سر برگیر و نظر کن!"گفت می ترسم عشق لیلی شمیشر کشیده است. اگر سر بردارم، سرم را بیندازد غرق عشق لیلی چنان گشته بود. آخر، دیگران را چشم بود و لب و بینی بود. آخر در وی چه دیده بود که به آن حال گشته بود؟2- آینهیوسف مصری را دوستی از سفر رسید. گفت" حجت من چه ارمغان آوردی؟ " گفت:" چیست که تو را نیست و به آن محتاجی بر جهت آن که از تو خوب تر هیچ نیست. آینه آورده ام تا هر لحظه روی خود را در وی مطالعه کنی؟ چیست که حق تعالی را نیست و او را بدان احتیاج است؟ پیش حق تعالی، دل روشنی می باید بردن تا در وی خود را ببیند.مولانای بلخی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 278]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن