تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خداشناس ترين مردم پر درخواست ترين آنها از خداست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835021428




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تئاتر ملي كه وظيفه‌اش دفاع از ناخودآگاه قومي است، كجاست؟


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: تئاتر ملي كه وظيفه‌اش دفاع از ناخودآگاه قومي است، كجاست؟
اظهارات هفته گذشته حسين پارسايي؛ مدير مركز هنرهاي نمايشي، بهانه‌اي شد براي گفت‌و‌گو با قطب‌الدين صادقي، هنرمند و كارگردان باسابقه تئاتر، با رويكرد بررسي وضعيت تئاتر كشورمان و مسائل و مشكلاتي كه بر اين حوزه مي‌گذرد. مسير گفت‌و‌گوها بعضاً از جاهاي ديگري سر برآورد، گاهي هم رسيديم به گذشته نه چندان دور تئاتر كشور.در زير آن قسمت از مصاحبه‌ها كه آوردني بود، با اندكي حذف آمده است.


«قطب الدين صادقي»، كارگردان تئاتر و استاد دانشگاه در گفت وگو با خبرنگار سرويس هنري برنا درباره عملكرد مركز هنرهاي نمايشي از زمان انحلال كامل انجمن نمايش تا به امروز گفت: مركز هنرهاي نمايشي در دو مقطع دو اشتباه فاحش كردند. اول اينكه تشكلاتي داشتيم در سراسر ايران، مانند انجمن‌هاي نمايش. اين انجمن‌ها تشكلاتي بود كه هنرمندان رشته‌هاي متعدد نمايش را در 450 تشكل و در 450 شهر دور هم جمع كرده بود. به اينها ساختار داده بود، يك سابقه داده بود، يك دموكراسي نيم‎بند داده بود. بين خودشان نماينده انتخاب مي‌كردند، بودجه مي‌گرفتند، كار تئاتر مي‌كردند... كلاً در جهت سير تكوين، جامعه ما به سمت و سوي يك جامعه مدني بود.

وي افزود: همان‌طور كه مي‌دانيد از ويژگي‌هاي جوامع مدني وجود تشكلات است. هر قدر به يك جامعه مدني نزديك مي‌شويم تشكلات، ساختارها و نهادهاي دموكراتيك در آن بيشتر مي‌شود. براي اينكه بتواند افراد را به شكل سرمايه‌هاي اجتماعي درآورد و به آنها سمت و سوي سازنده بدهد. در تمام دنيا، NGOها بر اساس اين فكر شكل گرفته و اين چارچوب ساختاري فعاليت‌هاي نمايشي در سراسر ايران يك امر مباركي بود كه به اين دوستان يك هويت جمعي مي‌بخشيد و آنها را در ارتباط با سازمان‌ها، نهادها و ادارات شهر، استان و منطقه‎شان بسيار معتبر مي‌كرد.

كار افتاد دست يك سري آماتور

صادقي ادامه داد: اما اولين كاري كه كردند آنها را منحل كردند. يعني 450 انجمن نمايش پودر شد و رفت هوا. اين كار بسيار منفي بود. براي اينكه بچه‌ها را گسيخته و از همديگر سوا كرد.يعني آنها را به لحاظ اجتماعي تضعيف كردند. اين مطلب اول بود. مطلب دوم اينكه، يك انجمن نمايش داشتيم كه در دوران آقاي منتظري شكل گرفت. در اوايل انقلاب، شوراي عالي انقلاب تصريح كرد كه تا اطلاع ثانوي وزارت فرهنگ و ارشاد هيچ‌كس را استخدام نكند. هر چه كارمند رسمي هم داشت ستاره‌دار كرد. يعني اگر كسي بازنشسته شد يا خداي ناكرده فوت كرد كسي را به جاي‌ آنها استخدام نكنند. ولي تصريح كرد مي‌توانند از ادارات و نهادهاي ديگر اشخاصي را منتقل كنند. براساس سو ء مديريت آن مقدار هنرمندي كه باقي مانده بود و بازنشسته نشده بودند يا فوت نكرده بودند تئاتر را رها كردند و جذب سينما و تلويزيون شدند و كار افتاد دست يك سري آماتور.

خالق نمايشنامه "پرونده باغ آتش" گفت:پس از اتمام جنگ هم كه تئاتر خالي بود. به اينجا رسيدند كه تئاتر نيرو مي‌خواهد. اين بود كه چون آقاي منتظري مجوز نداشت، توانست از طريق انجمن نمايش بودجه‌اي بگيرد. بودجه ما بسيار ضعيف بود. در لحظه انقلاب بودجه ما 80 ميليون تومان بود. ده سال بعد در سال 67 اگر با احتساب تورم حساب كنيم بايد مي‌شد 800 ميليون تومان. نه تنها همان 80 ميليون نبود بلكه رسيده بود به24 ميليون تومان. از اين 24 ميليون تومان هم كه من در مقاله‌ اقتصاد تئاتر مفصل توضيحش را دادم، 22 ميليون تومان خرج كارمند و آب و برق و تلفن مي‌شد. باقي مي‌ماند 2 ميليون براي توليد تئاتر در سراسر كشور و اين يعني يك ‌پنجم پول توليد يك فيلم براي كل تئاتر در سراسر ايران. چون در آن زمان ساخت يك فيلم حدوداً 10 ميليون هزينه داشت.

وي با توجه به تلاش هاي منتظري در طول مسئوليت چهار ساله اش افزود: موقعي كه منتظري رفت، بودجه را به 115 ميليون رساند. ديگر انجمن نمايش را راه انداخت و با همان بودجه انجمن نمايش نزديك به 60 نفر را استخدام كردند كه كارشان فقط بازيگري، كارگرداني، نويسندگي و... بود. البته تعدادي كارمند و منشي و راننده و... را هم استخدام كردند. اين افرادبعد از 18 سال شدند چهره‌هايي مانند؛ هما روستا، اصغر همت، ميكائيل شهرستاني، رويا تيموريان، جمشيد جهانزاده، اردلان شجاع‌كاوه، احمد آقالو و ... .حال اينها را اخراج كرده اند. بيمه‌شان را قطع كرده‌اند. حتي حقوق‌شان را قطع كرده‌اند و از نوروز 85 تا به امروز بچه‌ها يك ريال هم دريافت نكرده‌اند.

صادقي در پاسخ به اين سوال كه نوع نظارت و بررسي بر متون نمايش در مركز چگونه بوده است؟ گفت: در دو سال گذشته(سال‌هاي 85 و 86.) هفت متن من توقيف شده است. در آخر سال 86 هم گفتند ببخشيد، حالا شما هم تشريف بياوريد و يك ‌كدام از آن توقيفي‌ها را ببريد و دست بگيريد. حالا هم داريم روي يكي از همان ها تمرين مي‌كنيم.

مديريتي كه بتواند استراتژي فرهنگي مان را

تعيين و برنامه ريزي كند، نداريم

وي همچنين درباره روي آوردن گروه هاي فعلي تئاتر به متون خارجي و كم توجهي به نوشته هاي داخلي گفت: فقط دليليش يك مسئله بزرگ است و آن اين كه استراتژي فرهنگي نداريم. دورنما و چشم‌انداز وسيع براي آينده تئاتر نداريم. سياست راهبردي نداريم. يك مثال برايتان مي‌زنم. شما الان هر جاي دنيا برويد، تئاتر ملي وجود دارد. فرانسه، انگليس، ايتاليا، آلمان و... بزرگ ترين تئاتر، گروه‌ها و بيشترين بودجه را به تئاتر ملي اختصاص مي‌دهند. شما به من بگوييد تئاتر ملي كشور ما كجاست؟ يك تماشاخانه به من نشان دهيد كه فقط آثار ايراني در آن نمايش داده مي‌شود و آثارش برگرفته از فرهنگ، تاريخ، اسطوره‌ها، باورها و آيين هاي ما است.

صادقي تصريح كرد: هيچ چشم‌اندازي براي آينده جوان‌هاي ما كه با اساطير، تاريخ و فرهنگ خودشان آشنا شوند و ارتباط‌شان را با آن حفظ كنند، نيست. حالا در كنارش گروه‌هاي تجربي، دانشجويي، عروسكي، تئاتر بچه‌ها و... هم باشد. اما آن تئاتر ملي كه وظيفه‌اش دفاع از ناخودآگاه قومي است، كجاست؟در فرانسه با مولير، با راسين و ديگران است. در انگلستان با شكسپير، بن‌جانسون و كريستوفر مارلو، در آلمان با گوته و شيلر و لسينگ. ما كجا هستيم؟ در عمل كاري نمي‌كنيم. آن ضعف بزرگ اينجاست. مديريتي كه بتواند اين استراتژي را ببيند، بفهمد، تعيين كند و برنامه‌ريزي كند، نداريم.

چوب لاي چرخ تلاش هاي فردي مي گذارند

صادقي در ادامه و درباره حل و فصل پاره اي از اين مشكلات توسط خود هنرمندان تئاتري گفت: من الان همين كار را انجام مي‌دهم. هر چه كردم مربوط به فرهنگ ايران بوده است. تلاش فردي است. ولي همين تلاش فردي را هم چوب لاي چرخش مي‌گذارند.

وي در پاسخ به اين سوال كه "با توجه به مراحل شكل گيري كار اجرايي تئاتر از تهيه متن تا تشكيل شوراي هنرهاي نمايشي براي خواندن و مجوز دادن به آن متن، وضعيت توزيع سالن‌ها و نوبت نمايش و طي مراحلي از اين دست بر چه اساس و ضابطه‌اي خواهد بود؟" گفت: هيچ اساسي وجود ندارد. دوغ و دوشاب قاطي هستند. در مورد تخصيص بودجه هم همين‌طور. فقط همين.

جشنواره نبايد فعاليت اصلي تئاتر را متوقف كند

اين كارگردان و مدرس تئاتر درباره وضعيت جشنواره‌گرايي مركز هنرهاي نمايشي گفت: يكي از ضعف‌هاي مديريت هم همين جشنواره‌هاي متعدد است. من نمي‌گويم كه جشنواره نباشد. ولي اين جشنواره نبايد فعاليت اصلي تئاتر را متوقف كند. در دنيا، مثلاً در ژاپن فقط 85 جشنواره عروسكي دارند. ولي اين ها ادغام در جريان اصلي تئاتر نمي‌شود. جاهاي ديگر، نقاط ديگر. در فرانسه در ايام تابستان 35 جشنواره تئاتر وجود دارد. ولي جشنواره‌ها را در نقاط توريستي برگزار مي‌كنند. در ايام تابستان كه تئاتر در پاريس و شهرهاي بزرگ تعطيل است و مردم به سفر مي‌روند، تئاتر به سراغ مردم مي‌رود. و اين تئاترها را در ساختمان‌هايي اجرا مي‌كنند كه اصلاً تئاتري نيست. ابنيه تاريخي، تپه‌ها، خانه‌هاي مردم و... يك بخش از تفريح تابستاني مردم تئاتر ديدن است. يك پولي هم آنجا گير هنرمندان مي‌آيد. تئاتر را هم در ايام تابستان زنده نگه مي‌دارند. ولي اين جشنواره‌ها مانع 9 ماه فعاليت تئاتري در پاريس نيست. اما اين ها وسط فعاليت‌ها، جشنواره راه مي‌اندازند.

نويسنده نمايشنامه «افشين و بودلف هر دو مرده‌اند» در ادامه يادآورشد: بايد تمام جشنواره‌ها را بيرون از اينجا برد. اولاً هيچ سالني به سالن‌هاي تئاتر ايران اضافه نشده. مثل سينماها كه تعدادشان نصف شده، تئاتر هم همين‌طور. براي مثال در تهران، شهري با اين جمعيت، فقط 5 سالن تئاتر وجود دارد... من بارها گفته‌ام "مينسك"؛ پايتخت بلاروس، كه يك كشور درجه 4 اروپايي است براي شهر دو ميليوني‌اش 40 تماشاخانه دارد. يعني اگر حتي معيار ما آنجا باشد و مثلاً اگر جمعيت تهران را 12 ميليون فرض كنيم، آنگاه ما بايد 240 سالن نمايش داشته باشيم.

وي افزود: ببينيد ما چه‌قدر ضعف داريم در اين مورد. فرهنگسراها را درست كرده‌اند، يك ريال بودجه براي تئاتر نيست. خالي هستند. براي چه اين ها را ساخته‌اند؟ سالن‌هاي غلط، بي‌قواره، ضد تئاتر... ولي باز هم سالن هستند، اين ها هم خالي‌اند. بدون پول كه نمي‌شود. چرا فكر مي‌كنند انديشه و فكر و خلاقيت، پول لازم ندارد. پس هنرمند چه كار كند؟ چه‌طور زندگي كند؟

اين استاد دانشگاه در ادامه افزود: هر جشنواره‌اي يك تعريف منحصربه‌فرد دارد. اين جشنواره بايد بداند چه دستاوردي دارد. چه چيزي اضافه و چه چيزي را به بدنه تئاتر تزريق مي‌كند. يعني بايد يك دستاوردي داشته باشد. يك سودي داشته باشد. بعد اين تجربيات را به تئاتر اضافه كند و آن را غني كند. اين ها تنها كارهاي شتابزده يك عده آدم آماتور است. فقط يك بودجه‌اي هست كه مصرف مي‌شود. در دوره باروك اسپانيا، در طي 150 سال تئاترهاي مذهبي نوشتند. سي‌هزار نمايشنامه شاهكار نوشته شد. آثار معتبري هستند. بهترين درام‌هاي دنيا براي "دوگا" و "دومولينا" است. ما آن نوع تئاتر را هم نداريم.

قطب الدين صادقي درباره فعاليت‌هاي خانه تئاتر و اين كه چرا فعاليت هنرمندان تئاتر همچنان به عنوان يك صنف مورد تأييد وزارت كار و امور اجتماعي نيست؟ اظهاركرد: مشكل اين است كه مردم ما هنوز نمي‌توانند با پولي كه براي تئاتر مي‌پردازند زندگي هنرمندان را تأمين كنند. يك سهم كوچكي را مردم با خريد بليت مي‌پردازند. يك بخش را هم دولت مي‌پردازد. چون مسئله وابستگي به دولت باقي مي‌ماند، نمي‌توانند يك سنديكاي مستقل داشته باشند.

خانه تئاتر يك سنديكاي نيم‌بند است

وي افزود: در اروپا اين‌گونه است كه هنرمند تابع سنديكاست. اگر كارت سنديكا را نداشته باشد، هيچ كارگردان و هيچ تئاتري با او قرارداد نمي‌بندد و بعد بر اساس آن كارت حق فعاليت دارد. اينجا سنديكاهاي ما بُرش ندارند. ما يك سنديكاي مستقل نداريم. خانه تئاتر يك سنديكاي نيم‌بند است. چاره‌اي هم نيست. خانه تئاتر به نظر من يك تشكيلات مقدماتي است براي اين كه ما اين حرفه را ياد بگيريم. جايگاه خود را در جامعه پيدا كنيم. يك تمرين دموكراسي است و البته مي‌تواند در همين چارچوب هم از بعضي حقوق و منافع بچه‌ها دفاع كند. بالاخره ما بايد از اين فاز عبور كنيم. ما در دوره گذار به سر مي‌بريم. جامعه سنتي‌اي كه داريم به جامعه مدرن وارد مي‌شويم. نه كاملاً سنتي هستيم نه كاملاً مدرن. آن وسطيم. نه مي‌توانيم از آن دل بكنيم و نه مي‌توانيم تماماً به اين دل ببنديم. بنابراين سنديكاهاي ما هم مثل همين است.

صادقي ادامه داد: انشاالله با پيشرفت‌هايي كه مي‌شود، مردم در سبد روزانه‌شان پول بيشتري براي تئاتر كنار مي‌گذارند و بهاي بيشتري به هنر و فرهنگ مي‌دهند، آن‌وقت سنديكاها مستقل مي‌شوند و روي پاي خود مي‌ايستند.

خالق نمايشنامه «هفت قبيله گمشده» در پاسخ به اين سوال كه چه‌طور مي‌توان تئاتر كشور را عمومي‌تر و در ارتباط بيشتري با مخاطب قرار داد؟ گفت: آثار خوب بايد اجرا بشود. آثار خوب يعني نمايشنامه‌هاي خوب، بازيگران خوب، كارگرداناني خوب و بعد براي اين كه بتوان اين ها را كنار هم نگه داشت، دستمزدهاي خوب. خيلي جالب است برايتان بگويم بازيگر من 3 روز در فيلمي بازي كرده، آن بودجه‌‎اي را به وي داده‌اند كه براي سه ماه و نيم تمرين و اجراي در تئاتر مي‌دهند.

ما، ديوانه‌هاي عاشقيم كه نمي‌رويم

وي ادامه داد: تئاتر به لحاظ اقتصادي در جايگاه بسيار ضعيفي قرار دارد.... يك سري مثل ما، ديوانه‌هاي عاشقيم كه نمي‌رويم. تلاش‌هاي فردي است كه الان تئاتر را نگه داشته است. تلاش‌هاي دولتي نيست. به بهترين كارها بي‌اعتنايي مي‌شود. ما براي مردمي كردن تئاتر موظفيم سالن‌هاي تئاتر زيادي داشته باشيم. آقا و خانمي كه خانه‌شان در تهرانپارس است تا چهارراه وليعصر نمي‌آيند براي ديدن تئاتر، براي يك نمايش پنجاه دقيقه‌اي. اصلاً عقل حكم مي‌كند؟ در تهرانپارس يك سالن تئاتر نيست. در غرب تهران يك سالن تئاتر نيست. در جنوب نيست. سه‌چهارتايي هست كه همين وسط شهر هستند. ترافيك و تورم اجازه ديدن تئاتر را به بسياري از افراد نمي دهد.

فضاي كلي تئاتر شهر مانند حمام‌هاي قديمي شده است

اين مدرس و استاد دانشگاه هنر تصريح كرد: در عرض اين چند سال يك سالن تئاتر اضافه شده است؟ در ضمن تئاتر خوب، بازيگر خوب مي‌خواهد. نويسنده خوب، كارگردان خوب و... و البته هستند. داريم. ما به اندازه صد تماشاخانه، هنرمند خوب داريم. اما رفته‌اند ديگر. براي اين كه احترام و شرايط مالي خوبي نداريم. درآمدي نيست در تئاتر.

وي در پايان با انتقاد از نوع بازسازي تئاتر شهر گفت: فضاي كلي تئاتر شهر مانند حمام‌هاي قديمي شده است. آن‌هايي كه طراحي كرده‌اند، خيلي كج‌سليقه بوده‌اند. اين چيلرها را هم از كار انداخته‌اند. الان تالار چهارسو مثل حمام سوناست.

انتهاي خبر // شبكه خبري برنا//97 - 97 - 39//www.BornaNews.ir
 جمعه 7 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 393]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن