تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 12 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سپاسگزارى منافق از زبانش فراتر نمى رود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825606873




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

Fun. نظر دهقان فداکار درباره پرویز پرستویی


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: دهقان فداکار قهرمان دوران کودکی نسل ما، تصویری است که هرگز زدوده نمی شود، این مرد از سینما تنها پرویز پرستویی را می شناسد و در ۸۱ سالگی دوست دارد با او همبازی شود.به گزارش سینمای ایران، می پرسم چه فیلم هایی دوست دارد، می گوید فیلم های معنوی. به نظرش پرویز پرستویی در هر نقشی که بازی می کند اسطوره دلاوری و شجاعت است.به اقتضای سنش و به خاطر اینکه زبان فارسی نمی داند به سینما نمی رود ولی به فیلم وسریال های تلویزیونی علاقه دارد. "آژانس شیشه ای" را دیده و با اینکه در تصورش ماجرای فیلم در هتل رخ داده اما به نظرش بازی پرستویی بسیار دلیرانه بود.چهارسالی است که در منطقه حصارک کرج سکونت دارد قبل از آن ۷۶ سال در روستای قهرمانلو نزدیک شهر میانه زندگی می کرد اما نبود امکانات و ظهور برخی ناتوانی ها اورا به کرج کشاند.کارتش را همیشه به گردن می اندازد کارتی که باعث آشنایی من با "دهقان فداکار" کتاب فارسی سوم دبستان یا همان آقای ریزعلی خواجوی در مترو بود. مردم دورش جمع شده بودند و با او عکس می انداختند. او هم با لبخند کنار همه می ایستاد و به محبت مردم پاسخ می داد.می گوید: بسیاری از مردم فکر می کنند من مرده ام و خیلی ها حتی نمی دانند داستان کتاب فارسی شان یک اتفاق واقعی بود اما آنها که می شناسند به من لطف زیادی دارند. هر چند که آن شب من فقط وظیفه ام را انجام دادم و باز هم اگر اتفاقی رخ دهد انجام وظیفه خواهم کرد.خبر نداشت ماجرایی که خودش قهرمان داستانش شده به کتاب فارسی رفته تا اینکه یکسال بعد همسایه معلمش کتاب را به او نشان داد و او فقط تعجب کرد اما بعدها خوشحال بود با اینکه خودش سواد ندارد ولی قصه کتاب بچه های باسواد شده است.آن شب بارانی و سرد آذرماه او جوان ۳۱ ساله ای بود که دوفرزند داشت. مهمان خانه اش را به راه آهن بدرقه می کرد که در مسیر برگشت متوجه ریزش کوه شد. ولی تا خواست به ایستگاه راه آهن اطلاع بدهد قطار حرکت کرده بود. از مسیر میانبر خود را جلوتر از قطار رساند و داستانش ماجراساز شد.بعد از توقف قطار همه برسرش ریختند و اورا به باد کتک گرفتند نتیجه حادثه آن شب ۴ماه بستری شدن او در بیمارستان و هزینه درمان ۱۴۰۰۰ تومانی در سال ۳۲ بود.به دلیل خاطره بدی که از مسوولان آن زمان داشت تا سال ها اگر در برنامه ای دعوت می شد نمی رفت. می گوید: یکی از مامورین دولت از طرف مسوول یک سازمان سراغم آمد و گفت اگر مدارکت را به من بدهی به پاس فداکاری ات دولت می خواهد تسهیلات بدهد من هم مسئول پیگیری آن هستم.وقتی مدارکم را به او دادم دیگر خبری از او نداشتم تا اینکه بعدها متوجه شدم او ارتباطی با مسئولین نداشته و با مدارک من برای خود از دولت تسهیلات می گرفت.دیگر به هیچ کس اعتماد نکردم تا ۱۰سال پیش که مسئولین مملکت از روستای ما دیدن کردند و بعد از آن یک مقرری ماهیانه به مبلغ ۳۲۰ هزار تومان برایم در نظر گرفتند.نوه هایش همه جا با افتخار نام پدربزرگ را می آورند. همسرش سالخورده ای آذری زبان است که او هم زبان فارسی نمی داند. با خنده می گوید: هر وقت با حاج آقا دعوایم می شود، می گویم تو خطاکاری نه فداکار!بچه هایش دوست دارند از زندگی پدرشان فیلم تهیه شود. به اعتقاد آنها ایرانیان همه افرادی باگذشت و فداکارن، آنقدر اسطوره های اخلاقی در ایران زیاد است که کتاب فارسی احتیاجی به پطروس فداکار ندارد. آنها خیلی از شرایط زندگی پدر و مادر راضی نیستند و زندگی در یک خانه محقر بدون پنجره را در شان آنها نمی دانند.دوازده سال پیش دانش آموزان ایرانی مقیم آلمان با اهدای لوح تقدیر نماینده شان را به ایران فرستادند و از او قدردانی کردند. وی لوح را نگهداشته و هر بار که آن را می بیند در دلش از خدا به خاطر عزتی که نزد مردم به او داده ممنون می شود.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 818]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن