واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - یادداشتی از قاسم قصیر ستون نویس روزنامه النهار لبنان که در آن به بررسی چرایی افتراق میان جریان های اسلامی لبنان و منطقه پس از تشکیل کابینه وحدت ملی در این کشور پرداخته است. لبنان و کل منطقه در طی شش ماه اخیر شاهد تغییرات و اتفاقات سیاسی مهمی بود که نقشه روابط عربی - عربی و اوضاع داخلی لبنان را به شکل جدیدی ترسیم کرد. این شرایط جدید در تشکیل حکومت لبنان و رأی اعتماد نمایندگان به وزرا نیز تاثیر داشت. تغییرات را می توان در تشکیل پیمانهای سیاسی جدید و موضعگیری جدید ولید جنبلاط رئیس حزب سوسیالیست های ترقی خواه، یا روابط بین تشکلهای سیاسی و حزبی در 8 و 14 مارس به ویژه بین دو حزب مستقبل و حزب الله و بین حزب میشل عون و حزب جنبلاط مشاهده کرد. در سطح منطقه ای و در بین کشورهای عربی، روابط سوریه - عربستان پس از برگزاری نشست سران کویت، و دیدار بشار اسد از عربستان، ونیز دیدار ملک عبدالله از سوریه شاهد پیشرفتهای مهمی بود . همچنین ترکیه نیز پس از تغییر دیدگاه سیاسی و موضع گیریهای جدید و ایجاد روابط با کشورهای منطقه و حمایت از کشور فلسطین و به هم خوردن روابطش با رژیم صهیونیستی به عنوان عضو تاثیرگذاری در منطقه شناخته شد. این متغیرهای داخلی و منطقه ای چه انعکاسی بر نیروهای اسلامی و رابطه بین تشکلهای اسلامی مختلف در لبنان داشت؟ چرا احزاب اسلامی لبنان علی رغم توافقات حاصل شده در مورد تعداد زیادی از مسائل استراتژیک و اساسی هنوز نتوانستند روابط بین خود را اصلاح کنند؟ مسئولیت استمرار سردی و سستی روابط بین نیروهای اسلامی لبنانی متوجه کیست؟ متغیرهای منطقه ای و داخلیقبل از اینکه در مورد سستی روابط بین نیروهای اسلامی در لبنان سخن بگوییم لازم است نگاهی به متغیرهای منطقه ای و داخلی که در چند ماه اخیر اتفاق افتاد بیندازیم به ویژه اینکه برخی از این شرایط دلیل کشمکش بین نیروهای اسلامی بود. ناظران تغییرات و اتفاقات منطقه ای و داخلی شاهد بودند که پس از نشست اقتصادی سران در کویت و نزدیکی عربستان و سوریه وارد مرحله جدیدی شدیم و مشکلاتی که سوریه در سطح بین المللی و عربی داشت به پایان رسید. این نزدیکی وتشکیل روابط حسنه بین دو کشور انعکاس مهمی در اوضاع لبنان داشت که در اجرای انتخابات پارلمانی و مکلف شدن سعد الحریری به تشکیل حکومت تا دستیابی کابینه وی به رای اعتماد نمایندگان و شروع تشکیل نقشه جدید در اوضاع سیاسی داخلی و کاهش برخوردهای قومی و مذهبی به ویژه حزب آینده نگر و حزب الله موثر بود. همچنین تغییر در موضع ولید جنبلاط و دوری وی از نیروهای 14 مارس و اصلاح روابطش با نیروهای 8 مارس به رسم نقشه جدید در اوضاع سیاسی داخلی منجر شد. بنابراین ما در برابر چشم انداز بین المللی - منطقه ای جدیدی قرار داریم که نه تنها احتمال حمله به سوریه را متوقف کرد بلکه دیدار از سوریه و اصلاح روابط با آن کشور را در اولویت بسیاری از گروههای لبنان به ویژه رئیس حکومت سعد الحریری و رئیس حزب سوسیالیست قرار داد. روابط بین نیروهای اسلامی شاهد برخی تشنجات و اختلافات بود به دلیل برخی مسائل اساسی از جمله: 1- ترور رفیق الحریری و متهم شدن سوریه و همپیمانانش به دست داشتن در این ترور و تشکیل دادگاه بین المللی. 2- اوضاع داخلی لبنان از زمان تمدید ریاست امیل لحود و جنگ 33 روزه و اختلاف و درگیری بین گروههای مخالف و حکومت فواد سنیوره. 3- حوادث 7 ماه می و پیامدهای آن و افزایش اختلافات قومی و مذهبی. 4- اختلاف در مورد استراتژی دفاعی و آینده مقاومت. اینها برخی از مسائلی هستند که بر روابط بین نیروهای اسلامی به ویژه حزب الله و جماعت اسلامی انعکاس منفی داشت، همچنین منجر به ظهور "جبهه عمل اسلامی" به ریاست مرحوم دکتر فتحی یکن شد. بدون اشاره به جزئیات روابط بین نیروهای اسلامی می گویم که پنج سال گذشته نیروهای اسلامی لبنانی سخت ترین مرحله را از زمان اشغال سرزمینهای لبنان توسط اسرائیل در سال 1982 را پشت سر گذاشتند. نیروهایی که سالهای درازی را با همکاری و هماهنگی در زمینه های سیاسی و جهادی و رسانه ای با یکدیگر زندگی کردند. چشم انداز روابط بین نیروهای اسلامیاکنون این سوال پیش می آید که پس از این تغییرات منطقه ای و داخلی و پایان یافتن شرایط جنگهای داخلی و دستیابی حکومت به رای اعتماد و توافق بر آینده استراتژی دفاعی: چرا نیروهای اسلامی روابط بین خود را اصلاح نمی کنند و بر چشم انداز سیاسی واحدی برای آینده توافق پیدا نمی کنند؟ می دانیم که در طی ماههای گذشته و به ویژه ماه مبارک رمضان نشستهایی بین رؤسای نیروهای اسلامی انجام شد و در این نشستها توافق کردند که به اوضاع گذشته و گفتمان و مذاکره بازگردند. همچنین برگزاری "دیدار رایزنی نیروهای اسلامی" از سر گرفته شد و فعالیتهای مشترکی بین نیروهای اسلامی برای دفاع از قدس و فلسطین صورت گرفت. دیدارهایی به منظور شفاف سازی روابط بین رهبران حزب الله و جماعت اسلامی انجام شد و اوضاع متشنج و مبارزه بین تشکلهای مختلف نیروهای اسلامی به پایان رسید. علی رغم این پیشرفتها روابط بین نیروهای اسلامی به طور عام و بین حزب الله و جماعت اسلامی به طور خاص هنوز به گونه ای سرد و سست است که برخی موضع گیریهای رهبران جماعت درباره مقاومت، نشانگر آن است. دیدار رایزنی نیروهای اسلامی نیز به نتیجه مطلوبی نرسید و با اعتراضاتی از جانب حزب آزادی بخش و جماعت اسلامی مواجه شد. بنابراین روابط بین نیروهای اسلامی هنوز روابط حسنه و دوستانه ای نشده است این واقعیت دلایل آن هر چه باشد دیگر قابل توجیه نیست و همه در این باره مسئول هستند به ویژه که تغییرات منطقه ای و داخلی از جمله مسئله حمایت از قدس و فلسطین همکاری بین نیروهای اسلامی را الزامی می کند. آیا در آینده شاهد پیشرفت روابط بین نیروهای اسلامی لبنان خواهیم بود؟ یا اینکه دلایل شکلی و پروتکلی همچنان سد راه همکاری بر سر مسائل استراتژیکی و سیاسی مهم خواهد ماند؟ قاسم قصیر ستون نویس روزنامه النهار لبنان است که این یادداشت را اختصاصی برای خبر نگاشته استترجمه: ناجیه نیسی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 445]