واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - گزارش نشست رسانهای «صداها» احمد فرهنگنیا: آرشافشار(مجری نشست) در میانههای جلسه وقتی سؤال یکی از خبرنگاران را میخواند، خطاب به حاضران گفت: «در پرسشهایتان کلماتی مثل «متفاوت» و «تازه» زیاد وجود دارد و این نشان میدهد که از فیلم خوشتان آمده.» حق با او بود. بیشتر سؤالها تحسینآمیز بود و کلاً جلسه فضای دوستانهای داشت و علاوه بر اینکه اهل رسانه از تماشای فیلم راضی بودند، تهیهکنندگان و بهویژه منیژه حکمت را تشویق میکردند که بیشتر وارد تولید اینگونه فیلمها بشوند. منیژه حکمت بعد از اینکه با تشویق مطبوعاتیها به دلیل تهیهکردن فیلم «صداها» روبهرو شد گفت: «وقتی پیشنهاد این فیلم را به فارابی دادیم، آقای شاهحسینی فیلم را وتو کرد و گفت که ما نمیخواهیم چنین فیلمی در برنامهریزیهای ما باشد، ولی ما ایستادیم و با کمک همدلانه همه عوامل کار را پیش بردیم. اگر ما گول بنیاد فارابی را خورده بودیم، الان پیش شما نبودیم»! تازه اینجا بود که همه معنی حرفهای حکمت در ابتدای جلسه را فهمیدند. حکمت همان اول و بدون مقدمه برخلاف ظاهر شادابش حرفهایی زد که کمابیش از دلخوریاش ناشی میشد: «قرار نبود من به عنوان تهیهکننده بیایم بالا، اما آمدم چون فقط میخواستم شما را رودررو ببینم، چون شما یاور همیشگی من بودهاید و همیشه توانستهام درددلهایم را با شما در میان بگذارم.» همکاری نکردن فارابی برای تولید فیلم «صداها»، بههرحال نگرانیهایی را برای گروه تهیهکنندگان به همراه داشته است، آن هم به این دلیل که «صداها» فیلم متفاوتی نسبت به تولیدات پرفروش سینمایی است. علی واجد سمیعی توضیح داد که: «اصلاً یکی از دلایل نیامدن فارابی، همین ریسک بازگشت سرمایه بود. اما ما این ریسک را پذیرفتیم.» با تمام این احوالات، واجد سمیعی امیدوارانه معتقد بود که: «فیلم در گیشه گلیم خودش را از آب بیرون میکشد.» انتظار عوامل فیلم از اهل رسانه برای حمایت از چنین فیلمهایی جالب توجه بود بعد از اینکه حکمت درباره نقش مطبوعاتیها در بالابردن سطح سینمای ایران صحبت کرد، مؤتمن هم گفت: «امیدوارم سینما برای ساختن چنین فیلمهایی راه باز کند و این تا حد زیادی در دست مطبوعات است. این فیلم نشان داد که میشود فیلمهایی محدود ساخت که تماشاچی هم داشته باشد.» امیدواری مؤتمن البته بیهوده نبود. واکنش مطبوعاتیها امیدوارکننده بود و سعید عقیقی هم این نکته را خوب متوجه شده بود که گفت: «من به عنوان منتقد نمیتوانم درباره فیلم خودم نظر بدهم و صرف اضافهشدن یک فیلم متفاوت به سینمای ایران، برای من خوشحال کننده است اما بههرحال شما را ارجاع میدهم به واکنشهای خودتان در جلسات مطبوعاتی فیلمهای دیگر.» مؤتمن طبق همین تصور امیدوار بود که «اگر نویسندگان سینمایی حمایت کنند، اتفاقی که برای شبهای روشن افتاد، نمیافتد و من ناچار نمیشوم هر هفت - هشت سال یکبار فیلم محبوبم را بسازم.» مؤتمن در دو نوبت، به شکل ویژه از تهیهکنندگان فیلم و نویسنده فیلمنامهاش تشکر کرد و خودش را مدیون آنها دانست: «میگویند این فیلمها نمیفروشند و مردم حوصله این چیزها را ندارند. اینها تهیهکنندهها را به وحشت میاندازد. ما شانس آوردیم که اولین دفتر فیلمسازی به ما پاسخ مثبت داد. خانم حکمت و آقای سمیعی زندگیشان را برای این فیلم گذاشتند. من واقعاً بیدغدغه فیلم را ساختم و خاطرات خوبی از پشت صحنه دارم که آنها را مدیون تهیهکنندهها هستم. امیدوارم فیلم بفروشد تا دوباره با همین تهیهکنندهها فیلم دیگری بسازم.» چند دقیقه بعد، وقتی صحبت از «سینمای مؤتمن» و اوجوفرودهایش شد، فرزاد مؤتمن جواب داد: «بهخدا من سینمایی ندارم. من عمله سینما هستم، کارگر سینما هستم. تفاوت میان فیلمهای من، تفاوت میان فیلمنامههای فیلمهایم است. بهترین فیلمهای من حاصل نوشتههای عقیقی است و من همیشه مدیون او هستم و به نظرم او بهترین نویسنده سینمای ایران است.» حاشیهها بعد از اینکه حکمت مفصلاً درباره شروع کار تولید و مشکلات بهوجودآمده صحبت کرد، افشار از واجد سمیعی درخواست کرد که او هم به عنوان تهیه کننده حرفهایش را بزند. اما حکمت تقریباً چیزی را ناگفته نگذاشته بود. سمیعی با شوخی خطاب به حکمت گفت: «شما همه توضیحات را به شکل اوردوز گفتید، دیگر چیزی نمانده من بگویم.» افشار ادامه داد:«بله، خانم حکمت ماشاالله همیشه در صحنه هستند!» یکی از سؤالات این بود که:«چرا در فیلم»، مانیتور آیفونهای تصویری با برداشتن گوشی روشن نمیشوند و حتماً باید دگمه را فشار میدادند؟» مؤتمن گفت:«آخر آیفونهای ما یک نسل عقبتر بود و باید حتماً دگمه را میزدیم تا تصویر بیاید» حکمت بلافاصله گفت:«تازه آن هم مال خانه خود من بود!» رضا کیانیان و سعید عقیقی، هردو در میان صحبتهایشان گفتند که این برای اولین بار بود که محصول نهایی کارشان را میدیدند و تا قبل از این، فیلم را ندیده بودند. یکی از سؤالات این بود که: «چرا راکورد خانم طباطبایی دریکی از صحنهها رعایت نشده بود؟» عواملی که بالای سن بودند هرچه به ذهن خود فشار آوردند، متوجه قضیه نشدند. در این بین مؤتمن ناگهان به نقطهای در میان جمیعت اشاره کرد و گفت: «بگذارید خود خانم طباطبایی جواب میدهند.» تازه معلوم شد طناز طباطبایی در میان جمعیت نشسته است، به این دلیل که سن سالن شماره 3 سینما فلسطین بیشتر از 10 نفر ظرفیت نداشت و دیگر در بالای سن جایی برای نشستن نبود. طباطبایی از همان جا که نشسته بود، جواب سؤال را داد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 342]