تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834996051
آخرين نفسهاي هنري رو به احتضار!
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: با صورت كشيده و چشمهاي تورفته از تأثير هواگردان سازهاي بادي محلي بر صورتش، بين آن همه لاستيك ضايعاتي كه در اين چند ساله روي هم قد كشيده اند غريبانه تر از آن بود كه به هواي گفتگويي هنري با او صحبت كنم چرا كه در همين چند لحظه ديدارمان فهميدم كه تكيه كلام دائمش اين است كه: ديگر هيچ چيز فايده ندارد. چه روزگاري كه جوان تر بود و چه حالا كه عاقله مردي شده هميشه براي نواختن و تمرين كردن مشكل داشته و بنا به قبحي كه نواختن سازهاي بادي در بين مردم تازه شهرنشين شده ايلام دارد، اغلب ترجيح مي دهد استادي گمنام باشد تا هنرمندي مردمي كه مردم براي غمها و شاديهاشان به نواي گرم سازهاي مقامي به هنر او محتاجند. آن روزها با بچه هاي ديگر كه گاهي تنبك نوازي هم همراهي شان مي كرده با هر لجاجتي كه شده به ارتفاعات كوههاي كمِرصاف و هانيوان مي رفتند و تا جايي كه كسي به صداي تمرين دوزله و سرناي شان گير ندهد از كوه بالا مي آمدند؛ چون به اعتقاد نوازندگان محلي، نوازنده اگر تمرين مستمر نداشته باشد صدادهي و فرزي انگشتانش را از دست مي دهد و نمي تواند صدايي تميز از ساز درآورد. حالا هم گاهي براي تمرين به ارتفاعات ايلام مي روند چون هنوز هم نواختن سازهاي كردي در محله ها جرمي نانوشته ولي عيني و داراي تبعات براي هنرمندان گمنام است. براي همين است كه صخره هاي خاموش را به گوشهاي ملامتگري كه اتفاقاً از صداي ساز لذت مي برند، ترجيح مي دهند. از روزگاري كه برجسته ترين نوازنده سازهاي بادي ايلامي و نوازنده تواناي دوزَله را با لباسهاي گچ خورده و خاك آلود از سر كار ساختماني مي آورديم تا در عروسي و شادي مردم بنوازد و در عين حال او را لوطي صدا مي زديم مدت زيادي نگذشته و براي كساني كه با صداي ساز او رقصيده اند يا دست كم آن را شنيده اند مرگ خاموش و بي سر و صداي خاني هنوز هم افسوس است و آخرين نفس هاي هنري رو به احتضار. هدايت دشتي از همان تبار است، گمنام و در عين حال در بين موسيقي دوستان ايلامي هنرمندي نامي. چيره دست در ساختن و نواختن انواع سازهاي بادي كردي. خاموش، با انباني از آواهاي دور و نزديك. ساده، و لبريز عصبانيت از كج فهمي اطرافيان و لبريز از افسوس مرگ استاد خاني كه سرنوشت محتوم او و ساير نوازندگان سازهاي محلي ايلامي را در آن مي بيند. چوبي را كه صيقل داده در دستم مي گذارد و مي گويد: عين ياقوت است و اگر رنگ و جلا بخورد مي بيني كه واقعاً مي درخشد، آن را براي غلاف پيك (pic) بالاي نرم ناي (نوعي ساز بادي بومي) كه در دهان قرار مي گيرد صيقل داده است و سالهاست كه نرم ناي دست ساز خودش را مي نوازد و البته اكثر نوازندگان سازهاي ايلامي در ساخت سازهاي بادي هم دستي دارند و كارهايشان در كردستان و كرمانشاه و اخيراً هم در بين كردهاي ساكن در كشور عراق طرفداران خاص خود را پيدا كرده است. نرم ناي، سازي كردي است و به جز گستره كردهاي ايران و عراق از طريق كردهاي تركيه به اقوام ترك و از طريق كردهاي شمال غربي ايران به تركهاي كشور آذربايجان راه يافته و اكنون بهترين نوازندگان و سازندگان نرم ناي جهان در آذربايجان حضور دارند. نرم ناي با ساختاري لوله اي و هشت سوراخ داراي صدايي نرم و لطيف است كه ترجمان روح نرمخو و قسمتهاي لطيف شخصيت كردهاست و اگرچه اكنون در ارگهاي جديد استفاده از صداي ديجيتالي اش زياد شده ولي روز به روز از تعداد نوازندگان واقعي نرم ناي كاسته مي شود. اهالي قلاقيران و ساكنان ديار ايلاميان اغلب نرم ناي را نمي شناسند و آنها سالهاست كه با صداي دوزله پايكوبي كرده اند و در عزاداريها نواي باستاني نوازندگان سرناي چَمَر اشك را از كاسه چشمان عزاداران سرازير كرده است. آواي نرم ناي اما نغمه ايست كه كمتر در ايلام شنيده شده و اين روزها با مهارت به دست آمده از سالها تمرين در كوهپايه ها ي اطراف ايلام، نوازندگاني چون هدايت دشتي با جستجوي سينه به سينه مقامهاي موسيقايي فولكلوريك و تربيت نوازندگان جوان دوباره ايلاميان را به صداي گرم و پر از اصالت نرم ناي ميهمان كرده اند. مي گويد در اين وانفساي ايلام كه انگار هيچ نوازنده اي زنده نيست تمام هم و غم من اين است تا چهار نوازنده كه ساز را بفهمند و به خاطر ساز از تهديد آبرويشان نترسند از خود به جا بگذارم چون اين مسأله در حال حاضر از هر چيز برايم مهم تر است و در بعضي جاهاي كشور برخي از سازهاي محلي به خاطر نبود نوازنده هاي شاگرد از بين رفته اند. در سالهاي دورتر اساتيد دوزله نوازي در ارشاد اسلامي ايلام فرصت تدريس و تربيت نسلهاي بعدي را پيدا مي كردند، چيزي كه امروزه وجود ندارد و در اين بين با از دنيا رفتن هر نوازنده چيره دست، ذخيره اي غني و روايتي منحصر به فرد از مقامهاي موسيقايي ايلام و گنجينه اي فرهنگي در زير خاك مدفون مي شود. در حالي كه ساير كشورهاي جهان در گراميداشت و حفظ هنرهاي سنتي و سوابق هنري ملتها، مي كوشند تا با برگزاري جشنواره ها و مسابقات و همايشهاي تخصصي اين هنرها را زنده نگاه دارند، ما در چهارديواري خويش، نوازندگان و هنرمندان حوزه سازهاي سنتي و آوازخوانان بومي را كه با نواي هوره خويش ما را به ياد اصالت چندهزارساله مان مي اندازند، نكوهش كرده و مانند يك مجرم اجتماعي با آنان برخورد مي كنيم. از چوبي كه براي ساختن نرم ناي استفاده مي كند مي پرسم كه مي گويد: من از عناب استفاده مي كنم چون خيلي مقاوم است و سازهايي كه با چوبهاي ديگر ساخته شوند بعد از مدتي نوازندگي تغيير شكل داده و اين باعث مي شود نت ها به درستي اجرا نشوند و صداي ساز به اصطلاح فالش مي شود، البته بهترين چوب براي ساختن سازهاي بادي چوب آبنوس است كه سازهاي بادي اركستر سمفونيك را با آن مي سازند و بسيار نفيس و عالي است ولي براي ما گران تمام مي شود و نزديك به نيم متر از آن سيصد هزار تومان قيمت دارد. مي گويم با آبنوس يك نرم ناي براي خودت بساز و مهر خودت را رويش داغ كن كه مي گويد روزي بالاخره آبنوس مي خرم و ساز اصلي خودم را با آن مي سازم، ولي مهر زدن چه ارزشي دارد در حالي كه كسي ما را نمي شناسد؟ سعي مي كنم با تعريف از نوازندگي سرنا و دهل دوستانش در هفته پايداري ايلام كه در تهران برگزار شد و استقبالي كه مردم از اين نوع موسيقي مي كردند رگه هايي از انگيزه هاي كاري را در وجودش تقويت كنم كه مي گويد: هم براي نوازندگي در آنجا و هم براي نوازندگي در شبهاي نمايشگاه صنايع دستي در چغاسبز ايلام، سراغم آمده بودند كه همه را رد كردم، گيرم چند روز مرا به تهران بردند و روزي چند دقيقه در قسمتهاي خالي برنامه ها ساز و دهل زديم و 400 تومن هم به من دادند كه نصفش را به دهل نوازم بدهم، اينها چه اهميتي دارند در حالي كه كسي ارزشي براي آن قائل نيست؟ باور كنيد خيلي از نوازنده ها هستند كه با اين اوضاع حاضر نيستند در جمعي بنوازند چه رسد به اينكه در چغا سبز بين غرفه ها با ساز و دهل بگردند، خودشان هم اگر قبول كنند خانواده شان به راحتي سرافكنده مي شوند، نه اينكه كار زشتي باشد، صدايش را همه دوست دارند ولي براي نوازنده اش احترامي قائل نيستند. سخت نيست درك كردن بار رواني سنگيني كه بر قلب و دوش نوازنده هاي موسيقي مقامي ايلام سنگيني مي كند و بسياري از نوازنده هايي كه مي شناسم، جز معدودي از دوستان و خانواده شان كسي از مهارتشان در نواختن سازهاي بادي ايلامي خبر ندارد چون براي شغل و موقعيت اجتماعي شان يك انگ به شمار مي آيد و اين در استاني كه نه كنسرت موسيقي موفقي بين مردم اجرا مي شود و نه جشنواره موسيقي كوچك اما معتبري براي گردهمايي هرساله هنرمندان موسيقي استان برگزار مي شود چندان عجيب نيست. مردم چطور بايد از ذهنيتهاي گذشته خلاص شوند در حالي كه چيزي تازه و نفي كننده باورهاي غلط گذشته در جامعه به آنها عرضه نمي شود؟ مردم كاري را مي كنند كه گمان دارند درست است، پس چه كسي بايد به آنها بگويد و نشان بدهد كه درستشان غلط است؟ ياسر بابايي نوازنده و مدرس دف نوازي كه از قديمي هاي موسيقي سنتي ايلام است مي گويد: چند سالي مي شود كه جشنواره هاي هنري برگزار شده در ايلام از آن رونق و كيفيت سابق افتاده اند و ديگر آن كشش و تأثير فرهنگي را بر جامعه و فرهنگ عامه ندارند و سال به سال يك كنسرت موسيقي استاندارد و در شأن مردم هنردوست ايلام برگزار نمي شود. وي كه در تمام جشنواره هاي برگزار شده در ايلام حضوري فعال داشته اظهار داشت: برگزاري 4 جشنواره موسيقي در 10 سال، قبل از آنكه نشانه نبود هنرمندان تراز اول و يا كمبود فعالان دست كم آماتور موسيقي در استان ايلام باشد، نشانه اي از كماي طولاني مدتي است كه همه جاي شهر را گرفته است و گويي متوليان پشتيباني از برگزاري چنين جشنواره هاي انگيزه سازي پزشكاني هستند كه رگ حيات اين هنر رو به احتضار را گم كرده اند و نمي توانند اين بيمار عزيز را از كماي ساليانش خارج كرده و دوباره نبض زندگي سازش را در جامعه به گوش شنوندگان برسانند. كلاسهاي موسيقي اغلب تعطيلند و جوانان، موسيقي سنتي و سازهاي مقامي را نه مي شناسند و نه محترم مي دارند كه به سمتش علاقه و گرايشي پيدا كنند، سازفروشي ها تغيير كاربري داده اند و فروشگاههاي لباس زنانه و لوازم آرايشي جايشان را پر كرده است و در حالي كه در استانهاي همجوار موسيقي يك شغل و محل درآمدي مهم به شمار مي آيد، در ايلام بيشتر گروههاي منسجم و فعال تعطيل شده اند و نمي دانم چرا اكثر فعالانش به مسافركشي افتاده اند. البته اين به نفع مسافران تمام شده چرا كه در حين سفر كوتاهشان با راننده هاي موسيقي دان، آهنگ درست و حسابي و استانداردي را مي شنوند و از طرفي به خاطر طبع لطيف و مهربان اين راننده هاي هنرمند، طرز فكر مردم نسبت به مسافركشها تغيير كرده است؛ همانطور كه هدايت هم استادي است كه در پنچرگيري و تيوبلس خود اوستاست و همه اينها از آثار مخربي است كه تعطيلي چند ساله جشنواره موسيقي استان ايلام بر جان و مال هنرمندان واقعي و فعال اين حوزه وارد كرده است. مردم ايلام به خاطر بافت قبيله اي محله ها و همنشيني مسالمت آميزشان در سالهاي نه چندان دوري كه از پيدايش شهر ايلام بر مردمانش گذشته است و به خاطر برخورداري از طبيعت بكر و فوق العاده اي كه در جاي جاي استان از آن بهره دارند، از علاقه مندان موسيقي سنتي و موسيقي كردي با سازهاي سنتي اند و صد البته سازها و آوازهاي محلي. بابايي ضمن تأييد علاقه هميشگي ايلاميان به موسيقي سنتي و سازهاي محلي عنوان كرد: گواه اين مطلب استقبال بي نظير مردم در كنسرت فضاي باز حسام الدين سراج در چغا سبز ايلام و يا استقبالشان از موسيقي سنتي پيشروانه اي چون اجراي حسين عليزاده و هم آوايانش در دانشگاه ايلام است و به ياد مي آورم در يكي از شبهاي جشنواره سوم علاقه مندان بسياري پشت درهاي سالن اجتماعات مجتمع ارشاد اسلامي ايلام جمع شده و منتظر بودند تا مردمي كه در داخل سالن در حال تماشا و لذت از اجراي يكي از گروهها بودند، با تمام شدن برنامه از سالن خارج شوند كه آنها راضي نمي شدند از سالن بيرون بيايند و همه چيز در آن شب به خاطر اشتياق مردم داخل آمفي تئاتر به هم خورد و اجراي گروه آخر در آن شب به تعويق افتاد. آن زمان با ديدن چنين استقبالهايي و با استعداد و قابليتي كه هنرمندان ايلامي در آن سالها از خود به نمايش گذاشته بودند گمان مي كرديم لااقل به خاطر علاقه مردم كه مخاطبان اصلي هنرند، زيرساختهاي لازم براي پايداري جشنواره ها و پايدار ماندن اشتغال به موسيقي براي خيلي از نوازندگان و آهنگسازان ايلامي فراهم شود تا خيلي ها مجبور نباشند كه براي پيشرفت خود از ايلام مهاجرت كنند؛ كاري كه هنوز هم انجام مي شود. متأسفانه اما كاملاً برعكس انتظارات و استقبال مردم، جشنواره ها تعطيل شده و كساني كه به اميد رونق موسيقي در استان وارد شغلهاي مرتبط با موسيقي شده بودند خيلي زود شغل خود را عوض كرده و عطاي كار فرهنگي را به لقايش بخشيدند، البته هستند كساني كه با خوب و بد اين سالها ساخته اند و هنوز چراغ اين ميدان را روشن نگاه داشته اند و هنوز هم آواي جگرسوز سازهاشان، هم كوك زندگي است. بابايي اضافه كرد: در ضعف سامانه آموزش موسيقي در استان همين بس كه در چند ساله اخير نوازنده قهار تازه اي ظهور نكرده و هنوز كه هنوز است در ايلام با وجود سكونت اقوام لر زبان در بخشهايي از استان، نوازنده ماهر كمانچه اي در ميدان نيست و گروههاي موسيقي سالهاست كه نتوانسته اند خلأ يك نوازنده كششي آرشه اي ماهر را پر كنند؛ مگر اينكه از استانهاي همجوار نوازنده اي را براي شركت در گروهها دعوت بگيرند و گاهي اين كمبود نفرات ماهر به اندازه اي بوده كه عملاً تركيب گروههاي شركت كننده در همان چند جشنواره موسيقي استان ايلام به نام ايلام ولي از شهرهاي كرمانشاه و سنندج بوده است و با حضور يك يا دو نوازنده ايلامي گروهها ايلامي فرض مي شده اند. وي تأكيد كرد: ضعف آموزش موسيقي در استان آنجا حاد به نظر مي آيد كه بسياري از خوانندگان استان كه بيشتر به خاطر شغلشان آواز مي خوانند و صدايشان در راديو تلويزيون استاني بارها شنيده مي شود، شعري را از مجوز شوراي شعر رسانه ملي گذرانده و از آنجا كه در داشتن نوازنده ماهري كه همچنان بخواهد ساز بزند و كار موسيقي كند سالهاست كه فقيريم، شعر تصويب شده و داراي مجوز را به يكي از استانهاي همجوار مانند كرمانشاه و كردستان و يا به پايتخت مي برند تا هم توسط هنرمندان آن ديار آهنگسازي شود و هم به سرپنجه هنرآفرين نوازندگان چيره دست و اغلب ارزان قيمت نواخته گردد و هم در استوديوهاي خارج از استان كار ضبط و مسترينگ و تركيب صداها رويش انجام شود. بابايي درباره برنامه هاي موسيقي در سال جاري اضافه كرد: امسال طبق صحبتهايي كه با دست اندركاران اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي انجام شده قولهايي مبني بر رونق دوباره حوزه موسيقي استان داده شده است كه در قالب آموزشهاي نوين و برگزاري جشنواره هاي قوي و هدفمند ان شاءالله به نتيجه برسد و شاهد جاري شدن اين خون واجب در رگهاي اهالي قلاقيران باشيم. بهادر مرادخاني رييس انجمن موسيقي ايلام در گفت و گو با خبرنگار ايرنا نيز با تاييد كاستيهاي بسيار براي حمايت از نوازندگان اين استان گفت: مردم ايلام علاقه فراواني به موسيقي استانشان دارند البته در ميان جوانان به نسبت كل مردم استان تعداد مشتاقان كمي رنگ ميبازد كه به نظر من اين مشكل به نبود حمايت باز ميگردد. وي برگزاري كنسرتها و جشنوارههاي متعدد را در سراسر استان ايلام در حفظ و اشاعه موسيقي مقامي اين استان بسيار مهم و موثر خواند و نبود اعتبار و بودجه كافي براي فرهنگ و هنر استان خود را از ديگر مشكلات فرهنگي و موسيقايي ايلام دانست. مرادخاني برخوردهاي سليقهاي مسوولان استان ايلام با نفس وجود و اجراي موسيقي و همچنين نبود سالن مناسب براي برگزاري كنسرت را از ديگر مشكلات حوزه موسيقي اين منطقه عنوان كرد. رييس انجمن موسيقي ايلام درباره ديگر مشكلات موجود بر سر راه موسيقي گفت: در استان ايلام استوديو موسيقي براي ضبط قطعات وجود ندارد و ما براي ضبط مجبوريم به استانهاي همجوار يا تهران برويم، متاسفانه به علت وجود مشكلات يادشده و ضعف هاي موجود بسياري از موزيسينهاي ايلامي كه فعاليتهاي گستردهاي هم داشتند مجبور به ترك ايلام و برخي اوقات كشور شدند و هم اكنون در خارج از ايران به فعاليتهاي موسيقايي خود ادامه ميدهند. وي اظهار كرد: در استان ايلام معدود كنسرتهايي نيز در سالنهاي كوچك، آن هم با سامانه هاي صوتي ضعيف و اجارهاي برگزار ميشود به همين علت امكان اجراي گروهي بسيار اندك است، به عنوان نمونه ما از استاداني چون عليزاده و ساكت مجبور شديم به شكل انفرادي دعوت كنيم چون شرايط سالنها براي اجراي گروههاي معتبر و شناخته شده به هيچ عنوان مناسب نيست. مرادخاني موسيقي ايلام را بسيار غني خواند و افزود: آواز مقامي هوره، كه از نيايش اهورا مزدا آمده است، ساز مقامي دوزله كه مشابه ني انبان و سازي بادي است و همچنين آواز مقامي چمر كه از انتظار ميآيد به ثبت ملي رسيدهاند. همچنين موسيقي مقامي ايلام كه مقامهاي بسيار از جمله ترانههاي فولكلور ايلامي را شامل ميشود نيز در نوبت ثبت ملي در سازمان ميراث فرهنگي است. وي در ادامه از برگزاري همايش هيات مديرههاي انجمن موسيقي و تأسيس گروهي متشكل از نوازندگان سازهاي مقامي اين استان خبر داد و گفت: از مهمترين اهداف اين گروه معرفي موسيقي، فرهنگ و شعر استان ايلام در ساير استانها است چرا كه سعي كرديم از موسيقي مقامي استان و موسيقي كه در فرهنگ و آداب و رسوم اين مردم جاي دارد، بهره ببريم. مدير عامل انجمن موسيقي ايلام با بيان اين كه تمام اعضاي اين گروه جوان هستند، بيان داشت: اين گروه تلفيقي از نوازندگان مقامي و سنتي است كه همگي جوان هستند. مرادخاني افزود: اعتقادم بر اين است كه ما ميتوانيم ملوديها، پيامها و آن اهداف آرمانگرايانهمان در پشت ملوديهايمان سوار كنيم و به ديار ديگر اقوام و ملتها ببريم. او خاطرنشان كرد: قصد داريم با تشكيل اين گروه كنسرتهايي در داخل و خارج از استان و در صورت امكان در خارج از كشور برگزار كنيم. 565
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 161]
-
گوناگون
پربازدیدترینها