واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: 37 ميليون فقير در سرزمين فراواني در حالي كه 8/45 ميليون آمريكايي فاقد بيمه درماني هستند،20 درصد اول كارهاي پردرآمد، نيمي از درآمد ملي را در خود جاي ميدهد. در عين حال، 20 درصد پايين فقط 4/3 درصد به خانه ميبرند. تهران امروز نوشت: مردم آمريكا همواره معتقد بودهاند كه سخت كار كردن، اجر و مزد دارد، اما در حال حاضر تعداد زيادي از مردم آمريكا نميتوانند حتي با دو يا سه شغل از عهده مخارج خود بر بيايند.از هر 10آمريكايي، بيش از يك نفر آنها زير خط فقر زندگي ميكند و شكاف بين فقير و غني در حال زياد شدن ميباشد.بيش از 37 ميليون آمريكايي در فقر زندگي ميكنند كه يك رقم تكاندهنده ميباشد. اين رقم برابر است با 7/12 درصد كل جمعيت آمريكا كه بالاترين درصد در جهان پيشرفته ميباشد. فقراي آمريكا در همه جا از تپههاي كنتاكي گرفته تا خيابانهاي ديترويت، از عمق لوئيزيانا گرفته تا مركز اوكلاهاما پيدا ميشوند. از سال 2001 به بعد، هر ساله تعداد آنها افزايش يافته است.در زمان رياستجمهوري جورج دبليو بوش، 4/5 ميليون آمريكايي به كساني كه زير خط فقر زندگي ميكنند، اضافه شدهاند، اما قضيه صرفا بيكاري يا تهيدستي نيست. اكثر مردم آمريكا شاغل هستند و كار ميكنند. بسياري دوشغله هستند، اما مشكل اينجاست كه دستمزدهاي خوب و كافي داده نميشود.حتي خانوادههايي كه هم زن و هم شوهر كار ميكنند اغلب اوقات با بداقبالي – صورتحساب پزشكي يا تعطيلي كارخانه – روبهرو ميشوند. حداقل دستمزد 15/5 دلار در ساعت كه از سال 1997 افزايش پيدا نكرده و براي تورم ثابت مانده، پايينترين ميزان از سال 1956 ميباشد. فاصله بين فقير و غني بيش از هر زمان ديگري بيشتر شده است. بودجه فدرال چند تريليون دلاري بوش كه با ميزان رو به رشد فقر روبهرو ميباشد، مبلغ هنگفتي از بودجه دفاعي براي جنگ در عراق را بالا برد و ميلياردها دلار از برنامههاي رفاهي كاست.توفان كاترينا در ايالت نيواورلئان براي مدت كوتاهي فقراي آمريكايي را در كانون توجه قرار داد. به نظر ميرسيد فقر در دستور كار دولت قرار گرفته باشد.اما خيلي زود فراموش شد. اين اميدواري وجود داشت كه كاترينا اوضاع را تغيير دهد اما چنين اتفاقي نيفتاد.اوكلاهاما در مركز آمريكا واقع شده است. شهر تولسا (Tulsa) همانند كتاب مصور آمريكاي طبقه متوسط به نظر ميرسد اما در اينجا گرسنگي وجود دارد. وقتي درباره بيشترين جايي كه در آمريكا فقرا با سوء تغذيه مواجه هستند، صحبت ميشود، اوكلاهاما در راس هر ايالت ديگري قرار دارد. بايد در اينجا گرسنه بودن غيرممكن باشد، اما اينطور نيست و فقرا تركيبي از سياهپوستان، سفيدپوستان، زوجهاي جوان، زندانيان و ميانسالان ميباشند.تعداد معدودي در بين آنها وجود دارند كه كار نميكنند يا بازنشسته هستند، بقيه همه شاغل ميباشند.تنها افراد تحصيلكرده در دانشگاه، دستمزدهاي خوب ميگيرند. بسياري از آنهايي كه فقط در حد دبيرستان درس خواندهاند، با آيندهاي مبهم روبهرو هستند. در تگزاس بيش از يكسوم دانشآموزاني كه وارد دبيرستان شدهاند، اكنون ترك تحصيل كردهاند. اين افراد وارد دنياي بيثبات فقراي كارگر ميشوند، جايي كه هر روز فاصله كمي با يك فاجعه دارند. در جريان مبارزات انتخاباتي سال 2004، تنها سياستمداري كه مستقيما به فقر پرداخت، جان ادواردز بود كه شعار انتخاباتياش «دو آمريكا» بود. جمهوريخواهان او را به خاطر تحقير آمريكا سرزنش كردند. بعد از آنكه جان كري او را به عنوان معاون خود انتخاب كرد، ادواردز لحن خود را در گرماي انتخابات ملايمتر كرد.اما در واقع، ادواردز درست ميگفت. در حالي كه 8/45 ميليون آمريكايي فاقد بيمه درماني هستند،20 درصد اول كارهاي پردرآمد، نيمي از درآمد ملي را در خود جاي ميدهد. در عين حال، 20 درصد پايين فقط 4/3 درصد به خانه ميبرند.پرداختن به فقر يك موضوع سياسي مهم در آمريكا نيست. فقر با اين احساس فرهنگي كه فقرا خودشان باعث فقر خود هستند و اينكه هر آمريكايي با فرصتهاي مساوي در زندگي به دنيا ميآيد، همخواني ندارد، فقر همچنين عكس جريان قدرتمند ضد دولت در سياستهاي مدرن آمريكا عمل ميكند و با اين حال اين مشكل محو نخواهد شد. يك حس واقعي از بحران قريبالوقوع وجود دارد، اما رهبران سياسي انگيزه چنداني براي پرداختن به شكاف رو به رشد ندارند.در آمريكا فقير بودن يك ننگ و بيآبرويي است. در كشوري كه شخصيت فرد و هدف دادن فرصتهاي برابر به هر نفر مورد ستايش قرار ميگيرد، آنهايي كه در فقر زندگي ميكنند اغلب اوقات خودشان مقصر قلمداد ميشوند اما تجربه نشان ميدهد كه چنين چيزي واقعيت ندارد. وقتي كه مردم دو جا كار ميكنند و هنوز نميتوانند از پس مخارج خانوادههاي خود برآيند، تنبل يا خودخواه ناميدن آنها غيرممكن به نظر ميرسد.اين، برداشتي است كه بسياري از فقرا در اوكلاهاما و كنتاكي قبول دارند. تعداد معدودي دست كمك دراز ميكنند. آنها خواهان دستمزدهاي معقول هستند. يكي از همين افراد به نام فردا لي (Freda lee) ميگويد: اين ناعادلانه است. من تمام روز را كار ميكنم، پس چه اشتباهي كردهام؟ اما به نظر ميرسد اقتصاد آمريكا اجازه نميدهد مردم درآمد معقولي داشته باشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 491]