واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فارس: پايگاه اينترنتي آنتيوار با اشاره به كارگيري شركتهاي خصوصي امنيتي از جمله "بلكواتر " توسط سيا در عراق و افغانستان با هدف فرار از پاسخگويي دولت به افكار عمومي نوشت: اوباما با عوض كردن نام اين شركت درصدد به كارگيري دوباره آن است. بودجههاي سنگين نظامي ايالات متحده و نقش سازمانهاي جاسوسي اين كشور در بسياري از عملياتهاي تروريستي در سراسر جهان، موجب شده تا بسياري از كارشناسان، بيثباتسازي مناطق استراتژيك دنيا و به خصوص خاورميانه را از جمله روشهاي ايالات متحده براي توجيه حضور نظامي اين كشور در اين مناطق بدانند. "جف هوبر " (Jeff Huber)، نويسنده و كارشناس پايگاه خبري "آنتيوار " (Antiwar)، در مقالهاي به بررسي اجاره كردن نيروهاي امنيتي خصوصي از جمله شركت "بلك واتر " توسط دولت آمريكا پرداخته و مينويسد: در 19 آگوست سال جاري، نشريه "نيويوركتايمز " با انتشار مقالهاي افشا كرد كه سازمان جاسوسي آمريكا (سيا)، در سال 2004 با بهرهگيري از شركت امنيتي "بلكواتر " كوشيد تا با "مكانيابي عوامل بلندپايه القاعده، آنها را ترور كند " كه اين برنامه سري به دستور "ديك چني " معاون رئيسجمهور سابق آمريكا، به مدت هفت سال از كنگره پنهان ماند. در همين رابطه، "مارك مازتي " (Mark Mazetti)، گزارشگر نيويوركتايمز نيز با "مبهم " دانستن برنامه سري سازمان سيا در به كارگيري مامورين بلكواتر، تصريح كرد: هنوز مشخص نيست كه سازمان سيا در نظر داشته از اين پيمانكاران (بلكواتر)، براي رديابي و كشتن عوامل القاعده استفاده كند و يا اينكه تنها تصميم داشته تا از بلكواتر براي تمرين و بررسي كردن برنامه ترور عوامل القاعده استفاده كند. " مازتي با يادآوري رسوايي كه اين برنامه "نتوانست هيچ يك از مظنونين به تروريست را به طور موفقيتآميز دستگير كند و يا به قتل برساند "، افزود: به نظر ميآيد، آنها كوشيدند تا مظنونين به تروريست را بكشند اما قادر به انجام اين كار نبودند. در واقع همين صورت مزدورانه اين برنامه بود كه موجب شد " لئون پانتا " (Leon Panetta) رييس جديد سازمان سيا در دولت اوباما، ماه ژوئن با لغو كردن اين برنامه، كنگره را نيز از وجود آن مطلع كند. * اوباما برنامه بوش را با عوض كردن نام "بلك واتر " ادامه ميدهد تحليلگر آنتيوار در ادامه با اشاره به ادامه اين برنامه ترور در دولت اوباما نوشته است: مازتي و "جيمز رايزن " (James Risen) طي مقالهاي در روز 20 آگوست در روزنامه نيويوركتايمز نوشتند كه سازمان سيا همچنان براي ترور مظنونين از مزدوران كمك ميگيرد. بر همين اساس، شاخهاي از يك كمپاني كه پيش از اين به "بلكواتر " معروف بود، موشكهاي "هلفاير " و بمبهاي هدايتشونده را در هواپيماهاي بدون سرنشين پايگاههاي مخفي موجود در پاكستان و افغانستان، آماده شليك ميكنند. همچنين مزدوران بلكواتر هماكنون با تغيير نام به «ماموران "Xe " (زي)» تامين امنيت پايگاههاي آمريكايي را نيز به عهده دارد. البته اكنون مزدوران تغيير نام يافته بلكواتر ديگر ماشه هيچ تفنگي را نميكشند و يا هيچ بمبي را منفجر نميكنند، بلكه اين "كاركنان " سازمان سيا، تمامي كارهاي گفته شده را توسط دستگاههاي كنترل از راه دور و از قرارگاه اين آژانس در ويرجينيا، انجام ميدهند. در اين ميان، سيا تنها تعيين ميكند كه كدام يك از مظنونين بايد مورد هدف قرار گيرند كه اين مسئله باعث ميشود وجهه دولت آمريكا و سازمان سيا بيش از اين در اذهان عمومي تخريب نشود و گناهان بر گردن شركتهاي خصوصي كه هر از چند گاهي تغيير نام ميدهند بيفتد. هوبر با اشاره به عدم تفاوت ماهوي برنامه بوش با برنامه اوباما در قبال پروژه "مبارزه با تروريسم " مينويسد: برنامه ترور با كنترل از راه دور چه تفاوتي با برنامه تروري دارد كه پانتا در ماه ژوئن آن را لغو كرد؟ هر دوي اين برنامهها، از مزدوران استفاده ميكنند و هر دو نيز "مظنونين " را هدف قرار ميدهند و هر دو برنامه نيز به خاطر اعتماد به اطلاعات غيرقطعي و احتمالات، باعث كشته شدن غيرنظاميان ميشوند. گزارش فوق با بيان اين كه اطلاعاتي كه به مردم آمريكا ميرسد اطلاعاتي كاناليزه شده و محدود است، افزود: مردم آمريكا بزرگترين تخلفات دولتي را در كتك خوردن يك قرباني توسط پليس و يا رشوه گرفتن يك مامور دولت ميدانند چرا كه آنها (سران غربي) هر آنچه را كه ميخواهند، به ما ميگويند. در واقع اطلاعات و آگاهي مردم آمريكا و حتي نخبگان واقعاً پايين است و حتي به طور قطع نميدانيم كه آيا برنامه ترور از راه دور در دولت اوباما تاكنون موجب كشته شدن هيچ مظنوني شده يا خير. اين تحليلگر آنتيوار افزود: البته ما به طور قطع ميدانيم كه دولت آمريكا بسياري از مردمي را كه تروريست نبودهاند، كشته است. بنابراين با توجه به اين امر ميتوان مطمئن بود كه برنامه ترور از راه دور نيز شبيه جنگ بوش عليه ترور، موجب شده تا به ازاي كشته شدن هر تروريست، دو و يا بيشتر از دو تروريست ديگر به وجود آيند. هوبر با اشاره دوباره به مسئله مخفيكاري دولت بوش در برنامه "مبارزه با تروريسم " از طريق ترور سران القاعده تصريح كرد: در برنامه تروري كه پانتا آن را لغو كرد، عملياتهايي كه براي كشتن و يا دستگيري مظنونين انجام ميشد ميبايست توسط رييس سازمان سيا و نمايندگان كاخ سفيد، تاييد ميشد. در همين رابطه، رايزن و مازتي در مقاله نيويوركتايمز نوشتهاند: هواپيماهاي بدون سرنشين "تقريباً ساعت به ساعت " در پايگاههاي "بناناستانز " (Bananastans)، فرود آمده و يا پرواز ميكردند. بنابراين ميتوان گفت به هيچ يك از مقامات كاخ سفيد در رابطه با ماموريتهاي ترور از راه دور چيزي گفته نميشد و رييس سازمان سيا نيز شايد به طور هفتگي خلاصهاي از اين ماموريتها را ميخواند و شايد هم اصلاً توجهي به آن نميكرد و گزارش را نميخواند. اين بدان معناست كه "كاركنان " و مامورين استخدام شده، خود تصميم ميگرفتند كه كي و كجا عملياتي را انجام دهند. * رئيس بلكواتر خود را موظف به نابودي اسلام و كشتار مسلمانان دانسته بود تحليلگر سايت آنتيوار در ادامه با اشاره به غيرقانوني بودن برنامه ترور سازمان سيا در دولت بوش و دولت اوباما نوشت: اين احتمال نيز وجود دارد كه برنامه تروري كه پانتا آن را لغو كرد، قوانين آمريكا و حتي قوانين بينالمللي را نيز نقض كرده باشد. چرا كه ما حملاتي هوايي را انجام داده و ميدهيم كه اهداف آن در پاكستان واقع است و اين در حالي است كه كنگره صريحاً عملياتهاي جنگي پاكستان را تاييد نكرده است؛ مگر اينكه اين حملات را بر اساس "اجازهنامه استفاده از نيروي نظامي " در سپتامبر 2001 بدانيم. اين اجازهنامه به مثابه چك سفيدي است كه به هر يك از روساي جمهور آمريكا اين اجازه را ميدهد كه با استفاده از آن، هرجا و در هر زماني به بهانه مبارزه با تروريسم از قدرت نظامي استفاده كند. هوبر يادآور شد: البته اگر اقدامات كنوني دولت آمريكا را بر اساس اين اجازهنامه بدانيم، آنگاه اگر اوباما احساس كند كه مظنونين به تروريست در جايي پنهان شدهاند، براي مثال ميتواند شهر "درسدن " آلمان را بمباران كرده و يا "ناكازاكي " ژاپن را با بمب اتمي هدف قرار دهد. مسئله اينجاست كه البته ممكن است وي نيز مانند بوش اتخاذ اين تصميمها را به "كاركنان " سيا و يا حتي كاركنان بلكواتر بسپارد! در حقيقت اين مسئله، به خاطر نسبي بودن ارزشها در فلسفه سياسي دولتمردان آمريكاست يك برنامه غيرقانوني و مخفي ترور را كه با مشاركت مزدوران انجام ميشود، افشاگري و لغو ميكنند اما برنامه غيرقانوني و آشكار ديگري كه باز هم مزدوران در آن به فعاليت خود ادامه ميدهند، بدون هيچ مخالفتي در حال اجراست. اين گزارش ميافزايد: در مارس 2009، شركت "بلكواتر " قرارداد چند ميليارد دلاري خود براي حفاظت از ديپلماتهاي آمريكايي در بغداد را از دست داد. اين در حالي است كه اين ماموريت به طور طبيعي توسط تكاوران ارتش آمريكا انجام ميشود. همچنين بلكواتر به خاطر رخدادهاي سال 2007 كه كاركنان بلكواتر موجب كشته شدن 17 غيرنظامي شدند، تحت فشار و انتقاد قرار گرفت. هوبر يادآور شد: در همين حال يكي ديگر از گروههاي مزدور با نام "تريپل كانوپي "، با برنده شدن در قرارداد محافظت از ديپلماتهاي آمريكايي، كاركنان امنيتي بلك واتر را كه هماكنون مورد انتقاد هستند دوباره استخدام كرد تا دقيقاً همان كاري را انجام دهند كه به خاطر آن مورد انتقاد قرار گرفته بودند! وي افزود: اين در حالي است كه برخي از مقامات دولت عراق ميگويند تريپل كانوپي براي انجام قرارداد مذكور، قرارداد ديگري با يك گروه به نام "فاكون گروپ " كه يكي از وابستگان به بلكواتر محسوب ميشود، بسته است و بدين ترتيب فقط اسامي عوض شده است. گزارش آنتيوار حاكيست، دو تن از كاركنان سابق بلكواتر طي بيانيههايي در دادگاه فدرال تاكيد كرده بودند كه "اريك پرنس " (Erik Prince)، بنيانگذار بلكواتر نيز در قتل افرادي كه با مامورين فدرال براي تحقيق و تفحص از عملياتهاي بلكواتر در عراق و افغانستان همكاري كرده بودند، دست داشته است. اين بيانيهها اظهار ميدارند كه پرنس "خود را همچون يك (سرباز) صليبي ميديده كه با نابود ساختن مسلمانان و دين اسلام از جهان، وظيفه خود را انجام ميدهد. " در همين حال همكاران پرنس نيز به خاطر " نابودسازي زندگي عراقيها تشويق ميشدند و جايزه ميگرفتند. " هوبر با بيان اين مطلب كه موارد بسيار بيشتري از اين اقدامات پست و كثيف وجود دارد، مينويسد: پرنس يك تفنگدار سابق دريايي است، او ثروتمند است و ارتباطات سياسي دارد. علاوه بر اين، وي وكلاي خوبي براي خود سراغ دارد تا در روز مبادا به كمكش بيايند. * مزاياي استفاده از شركتهاي خصوصي به جاي به كارگيري مامورين سيا اين گزارش در بخش پاياني خود به بررسي دلايل استفاده سازمان سيا از سربازان مزدور پرداخته و مينويسد: دلايل مختلفي براي استخدام مزدوران وجود دارد كه برخي از آنها، مسايل مالي هستند. زيرا اجاره كردن يك تفنگدار براي يك ماموريت كوتاهمدت ارزانتر از آن است كه يك سرباز، افسر اطلاعاتي و يا يك متخصص شكنجه را كه نياز به مزايا و حقوق بازنشستگي نيز دارد، به كار گيرند. اما دليل اصلي استفاده از مزدوران اين است كه آنها در يك محوطه مبهم و تاريك در قبال پاسخگويي به قانون قرار دارند. يعني اگر آنها آنسوي درياها عملياتي را انجام دهند، به طور دقيق نميتوان آنها را با استفاده از قوانين ايالات متحده يا قوانين كشور ميزبان و يا قوانين بينالمللي مورد محاكمه قرار داد. آنها تحت دستورالعملهاي متحدالشكل دادسراي نظامي و يا تحت نظارت كنگره، عمل نميكنند؛ آنها ميتوانند از حقهها و حيلههايي استفاده كنند كه حتي سيا و نيروهاي ويژه نيز دستهاي خود را به آن آلوده نميكنند. اين نويسنده ادامه ميدهد: هيچ كس نميداند كه بازجويان قراردادي، چطور از زندانيان اطلاعات ميگيرند و دوم اينكه پس از پرداخت پول به مزدوران توسط دولت، اين پول براي هميشه از كتابها و اسناد محو ميشود. بنابر گزارش فوق، همانطور كه "سيمور هرش " (Seymour Hersh) در نشريه "نيويوركر " ميگويد: ديك چني معاون رييسجمهور سابق آمريكا جوخههاي مرگ را شكل داده و آنها نيز به طور مستقيم به او پاسخگو بودهاند و احتمالاً اين جوخههاي مرگ شامل سربازان مزدور نيز ميشدند. جف هوبر در پايان مقاله خود با طعنه از مخاطبان آمريكايي ميپرسد: "آيا تمام موارد گفته شده موجب نشد تا شما به آمريكايي بودن خود افتخار كنيد؟! " /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 222]