واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
این انتظار در عین حال نه تنهای وظیفه شرعی و قانونی رئیس مجمع تشخیص محسوب میشود بلکه مطالبهای منطقی است از سوی مردم برای احقاق حقوق از دست رفته و تضییع شده خود. هفته پیش بود که آیتالله جنتی در قسمتی از خطبههای نماز جمعه تهران گفت: "بنده دست کسی را میبوسم که وقتی متوجه انحراف فرزند خود شد، او را از نزد خود طرد و خود را تبرئه کرد و این یک واقعیت است که افراد پاک نباید اجازه دهند ناپاکی اطرافیان به آنها سرایت کند." اشاره آیت الله جنتی به آیتالله خزعلی، عضو مجلس خبرگان رهبری و اعلام برائت او از پسرش مهدی بود که از سوی پدر "منحرف" خوانده شد. آن هم به دلیل انحراف "فکری" و نه حتی مفاسدی افزون بر آن. وی چندی پیش بیانیهای منتشر کرد که در آن با اشاره به انحرافات فکری فرزندش، گفته بود که هر چه او را نصحیت میکند و برای هدایتش متوسل به اولیای خدا میشود، اثر نمیکند. آیتالله خزعلی که به گفته خودش کاسه صبرش لبریز شده بود و دیگر نصیحت کردن را کارساز نمیدانست، در این بیانیه تاکید کرده بود: ملت انقلابی عزیز همیشه در صحنه ما بدانند او (مهدی خزعلی) از ما جداست و هر چه از من نقل کند، صحت ندارد. این حرکت آیتالله خزعلی شاید اقدامی کمنظیر باشد اما در تاریخ انقلاب اسلامی نمونههای بارز دیگری نیز وجود دارد که بر اساس آن شخصیتهای مطرح نظام برای حفظ دین خود و نظام اسلامی و نیز دفاع از حقوق مردم، وقتی انحراف فرزندان خود را تردیدناپذیر یافتند، ارتباط نسبی و عاطفی و نیز هرگونه مصلحت را کنار گذاشته و آنان را به پیشگاه قانون سپردهاند. شاید از همین روست که وقتی "فساد مالی و سیاسی" مهدی هاشمی از سطح شنیده ها عبور کرده و در گزارشهای متعدد رسانهها و اکنون در اعترافات متهمان کودتای مخملی بیان شده، یک انتظار تاریخی، منطقی و شرعی از رئیس مجمع تشخیص شکل گرفته تا او نیز پا بر جای کسانی چون آیتالله خزعلی و آیتالله گیلانی بگذارد و پسرش را به دست قانون بسپارد. گرچه زمزمهها درباره فرزندان هاشمی رفسنجانی از جمله مهدی هاشمی از سالیان گذشته نقل محافل خصوصی گوناگون بود اما طرح جدی این موضوع برای اولین بار از سوی رئیس جمهور در مناظره با میرحسین موسوی صورت گرفت. شب 13 خرداد که احمدینژاد به فرزندان هاشمی اشاره کرد، هجمه زیادی در رسانههای وابسته به آنها علیه رئیس جمهور صورت گرفت. کار به جایی کشید که معترضان به روشنگری رئیس جمهور به جای پاسخگویی درباره عملکرد خود، حتی احمدی نژاد را تهدید به شکایت "خانوادگی" کردند. مهدی، محسن، فائزه، فاطمه و حتی عمو محمد کسانی بودند که در رسانههای گوناگون موضوع شکایت از احمدی نژاد را مطرح کردند. در کنار اینها تکاپوها، اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در نامهای به رئیس صدا و سیما خواستار فرصتی برای دفاع شده بود. اما اکنون که کار از شنیدهها گذشته و فساد مالی و سیاسی مهدی هاشمی اینبار نه از زبان احمدینژاد و کسانی که هاشمیها دشمن میپندارند که از سوی محمدعلی ابطحی، مسعود باستانی و حمزه کرمی، از همراهان و همفکران آنان افشا شده است. محمد علی ابطحی در اولین دادگاه گفته بود که مهدی هاشمی و آدمهایش همه کار برای باقی نگه داشتن مردم در خیابانها انجام میدادند. اکنون در چهارمین دادگاه ابعاد دیگری در خصوص مهدی هاشمی پرده برداشته شده؛ از برداشت 2 میلیارد تومانی از بیتالمال و خرج آن برای تبلیغات انتخاباتی گرفته تا دستور حمله رسانهای به سپاه پاسداران و بسیج؛ آنهم با دستمزدهایی در حد 320 میلیون تومان!، ایجاد اتاق جنگ روانی علیه مسئولین نظام و.. به نظر میرسد که کار از تکذیب و انکار رسانهای گذشته و نوبت ورود قانونی به موضوع است. ورود دستگاههای قانونی به این موضوع هرچند با افزایش مطالبه عمومی تقریبا قطعی به نظر میرسد اما انتظار طبیعی و منطقی مردم از رئیس مجمع تشخیص مصلحت همچنان باقی است. مردم که سوابق هاشمی رفسنجانی را به خوبی به یاد دارند، منتظر همراهی و همکاری هاشمی رفسنجانی درباره پسرش، مهدی با قانون هستند. این انتظار در عین حال نه تنهای وظیفه شرعی و قانونی رئیس مجمع تشخیص محسوب میشود بلکه مطالبهای منطقی است از سوی مردم برای احقاق حقوق از دست رفته و تضییع شده خود. بیتردید با تکرار رفتار کسانی همچون آنچه آیتالله خزعلی و آیتالله گیلانی و دهها مومن و انقلابی، مردم بسیار بیشتر از گذشته به جمهوری اسلامی اعتماد و دلبستگی پیدا میکنند و عدالت را دستیافتنیتر از قبل میپندارند. البته در این باره نباید نقش و جایگاه دستگاه قضایی را نیز نادیده گرفت. از این رو قاطعیت و کنار گذاشتن مصلحتها موضوعی است که میتواند با هوشیاری آیتالله لاریجانی، رئیس جدید قوه قضائیه، فصل جدیدی را در عرصه گفتمان "عدالتخواهی" که چندسالی بیشتر از احیای آن نمیگذرد، رقم بزند. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]