تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن كم خوراك است و منافق پرخور.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831546511




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خاطرات مارادونا (39)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پام رو شكستن

موقعی كه « اندونی گواینگوچه آ » باسكی پای منو شكست بازی رو سه بر صفر از حریف جلو بودیم . دو روز بعد داشتم از روی تخت بیمارستان در بارسلونا اون بازی را از تلویزیون تماشا می كردم . گواینگوچه آ می دانست آن لحظه چكار داره می كنه . اومدنش رو به سمت خودم ندیده یودم وگرنه جا خالی می دادم مثل خیلی دفعات دیگه كه از ضربه دفاع فرار كرده بودم . اما ضربه رو احساس كردم و حتی صدای شكمستن را شنیدم ، درست مثل شكستن یك تكه چوب بود و همان موقع متوجه شدم چه بلایی سرم اومده .وقتی كه میگل بالای سرم آمد كه ببینه چه شده در حالی كه گریه می كردم گفتم : كه پامو شكستن ، به نظر باور نكردنیه اما درست قبل از اینكه این اتفاق بیفته شوشتر خطای محكمی روی گواینگوچه آ كرد درست مثل همان خطایی كه چند وقت پیش گواینگوچه آ روی شوستر كرده بود . تماشاچی های استادیوم شروع كردند به تشویق : شوستر 5 شوستر . انگار كه او ن را برای گرفتن انتقام تشویق می كردند ، گویكو خیلی عصبانی بود و مرتب می گفت : من این طرف رو می كشم . در طول بازی مواظب من بود و از نزدیك دنبالم می كرد . بهش گفتم آروم باش گویكو ، بازی رو سه بر صفر باختید . فقط با این كارها یك كارت زرد می گیری ، قسم می خورم كه این حرف ها رو از روی صمیمیت بهش گفتم چون دیدم حسابی عصبانیه و هیچ قصدی برای اینكه تحریكش كنم نداشتم . بازی رو با حالت بسیار عصبانی دنبال می كرد من تقریباً در نیمه های زمین در حال دویدن به دنبال توپ به سمت زمین خودمان بودم و با شدت تمام می دویدم چون فكر می كردم كه گوایكو از من جلو می زنه و در این فكر بودم كه بشه آفساید گرفت . پس سعی كردم كه كنترلش كنم ، رفتم جلوی اون و توپ رو سد كردم و موقعی كه خواستم برگردم یك ضربه خیلی شدید را احساس كردم و احساس كردم كه تمام بدنم زیر یك فشار شدید و ناگهانی قرار گرفته . بعد از این اتفاق تنها چیزی كه می خواستم بدونم این بود كه می تونم به بازی برگردم یا نه . منوتی وارد اطاق بیمارستان شد و گفت : تو نشان دادی كه از عهده هر كاری بر می آیی و مطمئن هستم كه بزودی خوب می شی . انشاء الله كه ایثار تو عاملی باشد كه خشونت در فوتبال برای همیشه ریشه كن بشه . در این بین صحبت از جراحی روی من بود . اما هیچ كس نمی خواست در این مورد بامن صحبت كنه تا اینكه یكی از كارگران نظافت بیمارستان به من این موضوع رو گفت .

 با نونیز خوب نبودممن با گارسیا ، با پرس و با ماگویا صحبت می كردم ، برای همه كسانی كه دوست داشتند از من خبری داشته باشند صحبت می كردم . نونیز یك روز منو صدا زد و گفت : از این به بعد قدغن می كنم كه به گارسیا خبر بدی اما من بهش جواب رد دادم و گفتم كه هیچ چیزی برای من قدغن نیست و بر اساس قراردادم من باید در تمرینات تیم و بازی ها شركت كنم اما با امضای قرارداد خودم با شما ، زندگی خودم را نفروخته ام ، نونیز وقتی این حرفها را از من شنید حسابی دیوونه شده بود بعد از این اتفاقات فهمیدم كه رابطمون هیچ وقت خوب نمی شه .نونیز به من گفته بود كه اونجا فقط خود اونه كه دستور میده من هم بهش جواب دادم كه : خوب باشه بنظر من هم عالیه كه شما فقط دستور بدین ، اما از آن روز به بعد سر و صدای زیادی در روزنامه ها به پا شد ، وقتی خوب بازی رامساوی می كردیم یامی باختیم تیتر روزنامه ها پر می شد از اینكه : چی شد كه من هپاتیت گرفتم ، شبها كجا می رم ، با زنها رابطه دارم و از این جور حرفها  .





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 647]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن